شمع و گل هر كدام از شعله يي در آتش اند
در ميان پاكبازان، من نه تنها سوختم
رهي معيري
شمع و گل هر كدام از شعله يي در آتش اند
در ميان پاكبازان، من نه تنها سوختم
رهي معيري
کاش ! قلبم درد تنهايي نداشت سينه ام هرگز پريشاني نداشت
کاش! برگهاي آخر تقويم عشق حرفي از يک روز باراني نداشت
کاش! مي شد راه سخت عشق را بي خط پيمود و قرباني نداشت
my weblog
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks