من مست مي عشقم، من مست مي عشقم
هشيار نخواهم شد، هشيار نخواهم شد
از خواب خوش مستي، از خواب خوش مستي
بيدار نخواهم شد، بيدار نخواهم شد
امروز چنان مستم، از باده دوشينه
امروز چنان مستم، از باده دوشينه
تا روز قيامت هم هشيار نخواهم شد
تا هست ز نيك و بد در كيسه من نقدي
تا هست ز نيك و بد در كيسه من نقدي
در كوي جوانمردان عيار نخواهم شد
عيار نخواهم شد
من مست مي عشقم، من مست مي عشقم
هشيار نخواهم شد، هشيار نخواهم شد
از خواب خوش مستي، از خواب خوش مستي
بيدار نخواهم شد، بيدار نخواهم شد
از دوست به هر خشمي آزرده نخواهم گشت
از يار به هر رخمي افگار نخواهم شد
افگار نخواهم شد
چون يار من او باشد، بي‌يار نخواهم ماند
چون غمخورم او باشد، غمخوار نخواهم شد
غمخوار نخواهم شد
تا دلبرم او باشد، دل بر دگري نبندم
تا غمخورم او باشد، غمخوار نخواهم شد
چون ساخته دردم، در حلقه نيارامم
چون سوخته عشم، در نار نخواهم شد
چون سوخته عشم، در نار نخواهم شد
در نار نخواهم شد
من مست مي عشقم، من مست مي عشقم
هشيار نخواهم شد، هشيار نخواهم شد
از خواب خوش مستي، از خواب خوش مستي
بيدار نخواهم شد، بيدار نخواهم شد