چقدر دل نگران ايستاده اي گل منهميشه تلخ وگران ايستاده اي گل منتو هم شبيه مني، از تبار ققنوسيهزار شعله به جان ايستاده اي گل منميان چشم تو غرقند رودهاي جهانسكوتِ در فوران ايستاده اي گل منبه سرو قامت تو دل سپرده شاعر مستفقط تويي كه چنان ايستاده اي گل منسخن زهجرت و پاييز مگو بهار دلمبمان،هميشه بمان،ايستاده اي گل من
Bookmarks