میمیرم برات نمی دونستی میمیرم بی تو بدون چشات
رفتی از برم تو میدونستی که دلم بسته به ساز صدات
آرزومه که نمیدونستی که من میمیرم برات
نمی خوام بیای نمی خوام میون تاریکی من تو حروم بشی
نمی خوام ازت نمی خوام مثل یه شمع بسوزی برام تا تموم بشی
برو تا بزرگی می خوام که فقط آرزوم بشی
میمیرم برات نمی دونستی میمیرم بی تو بدون چشات
رفتی از برم تو نمیدونستی که دلم بسته به ساز صدات
آرزومه که نمیدونستی که من میمیرم برات میمیرم برات
عاشقم هنوز نمی خواستی که بمونی و بسوزی به ساز دلم
گفتی من میرم تو می خواستی بری تا فرداهات آره خوشگلم
برو راهی نیست تا فرداها به خاک و گلم به خاک و گلم
سفرت بخیر اگه میری از این جا تک و تنها تا یه شهر دور
برو که رفتن بدون ما میرسه به یه دنیا نور به یه دنیا نور
سفرت بخیر برو گر شکستی ز من میتونی دوباره بساز
از دلی شکسته نا امید و خسته تو باز برو تو بازم برو
نمی خوام بیای نمی خوام میون تاریکی من تو حروم بشی
نمی خوام ازت نمی خوام مثل یه شمع بسوزی برام تا تموم بشی
برو تا بزرگی می خوام که فقط آرزوم بشی آرزوم بشی
میمیرم برات نمیدونستی میمیرم بی تو بدون چشات
رفتی از برم تو میدونستی که دلم بسته به ساز صدات
آرزومه که نمیدونستی که من میمیرم برات میمیرم برات
پ.ن : خاطره ها هنوز همون خاطره هان. فرقش فقط در اینه که این رو شنیدم، نخوندم.







پاسخ با نقل قول
Bookmarks