روی نگار در نظرم جلوه می نمود / وز دور بوسه بر رخ مهتاب می زدم* این مصراع آخر رو که Bold کردم، یه تقلیدی از شعر حافظ هست که اگه پیداش کنم تو پست های بعدی میذارم.
===
اشتباه از ما بود
اشتباه از ما بود که خواب سرچشمه را در خیال پیاله می دیدیم
دستهامان خالی
دلهامان پر
گفتگوهامان، مثلا یعنی ما
کاش میدانستیم هیچ پروانهای پریروز پیلهگی خویش را بیاد نمیآورد
حالا مهم نیست که تشنه به رویای آب میمیریم
از خانه که میآیی
دستمالی سفید، پاکتی سیگار، گزیده شعر فروغ
و تحملی طولانی بیاور
احتمال گریستن ما بسیار است.
/
دخترم دندان در آورده است
دیری ست معنی نان را می فهمد
بیست سال دیگر
به او خواهم گفت:
این شعر نیست که نان را قسمت می کند،
این نان است
که شاعران را تقسیم کرده است
/
حالا برو ای مرگ، برادر، ای بيم سادهی آشنا
تا تو دوباره بازآيی
من هم دوباره عاشق خواهم شد!
سید علی صالحی
===
پ.ن: جایزه شعر نیما را نپذیرفت.
گفت هیچ جایزه ای را در وطن و با این شرایط قبول نمیکند.
گفت مردم گرسنه اند، جایزه ها را بگذارید برای بعد...
Bookmarks