درود
مهرداد جان خیلی خوبه دنیای خودت رو میشناسی آدمی در تمام مراحل زندگی باید صادق باشه.
به نظر من بدختی بشر از همان ابتدا این بود که هم به دلش جواب بدهد هم به اعتقاداتش یعنی نمی داند چه رابطه ای بین فکرش و احساساتش بقرار کنه . به خصوص که تو این زمونه افراد سودجو تا دلت بخواد زیاد شده که بخواند دینی رو به کسی تحمیل کنند.
همیشه دنبال حقیقت بودم و خواهم بود!تو جایی دیدم که این حرف زده شده بود که حرف من هم هست یعنی این که در زندگی اگر راست تر از چیزی که بهش معتقدم پیدا کنم زندگیمو به سمتش جهت میدم که هم انرژی +بگیرم هم بتونم پیشرفت بهتری داشته باشم که یک چیزی علم میگه که کاملا درسته(جهان از عنصرهای مختلف تشکیل شده و خاصیت یک عنصر شرط تغییر پذیری آن هست که البته هر عنصر برای تغییر به انرژی خاص خود نیازمند است)
نتیجه:اگر برام چنین چیزی پیش بیاد اعتقادات من چیزی است بیشتر به حقیقت نزدیک است و اعتقادات طرف مقابلم غیر حقیقی تر است اعتقاداتم رو زیر پا نمیزارم چون که خودتون خوب میدونید بیشتر عشق ها زود گذر است و برای آدمی معمولی میشود و باز دوباره میرم سراغ اعتقاداتم که در اینجا دو خیانت کرده ام : 1-خیانت به افکار خودم که میدونستم درسته 2- خیانت به عشق






پاسخ با نقل قول

Bookmarks