اشک های مناشک های توسرشار از دوریو جداییو نگون بختیه سر در گمآه ای دنیادست از دامان ما بردار و شرت کن کمبه چه آهی من گرفتار شدم ؟به چه آهی گرفتار تو است ؟من خطاهایم رالب آن باغچه سبز و نمور کردم و رفتمکه مبادا قدحی بشکنم و تشنه لبی را بکنم مست و هلاکاه ای دنیاتو مراتو ما را ...
Bookmarks