به ترنمهای پر از پاكی و مهر یا صدای خوش باران در صبح، بگویید كه من، خسته از پیچش دنیای ظواهر گشتم. من به آزادی و دوری ز ریا، من به بوییدن یك نسترن خوش سیما من به یك بار خدا را خواندن به زلال نماز و به دور از همه زشتیها، من به خورشید سحر، دلخوش و خاموشم. من صبورم و به یادم آید كه سپهرم فراموشم كرد. من صبورم و خدا را خوانم كه مرا می خواند. آری او پراز امیدست.