هنگامه شکوفه نارنج بود و من
با یاد دستهای تو
سرمست
تن را به آن طبیعت عطرآگین
جان را به دست عشق سپردم
... با یاد دستهای تو
ناگاه
مشتی شکوفه را بوسیدم
و به سینه فشردم
فریدون مشیری
هنگامه شکوفه نارنج بود و من
با یاد دستهای تو
سرمست
تن را به آن طبیعت عطرآگین
جان را به دست عشق سپردم
... با یاد دستهای تو
ناگاه
مشتی شکوفه را بوسیدم
و به سینه فشردم
فریدون مشیری
M A H R A D (03-07-15)
|
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks