تا گوشه ی چشمی به من آن سیم تن انداخت
خوبان جهان را همه از چشم من انداخت
===========
ای خوش آن شبها که با افسانه میلی داشتی
درد دل می گفتم و افسانه می پنداشتی
===========
بسي ممنونم از دشمن, که پيش دوست هر ساعت
بدم ميگويد و مي آردم هر لحظه در يادش!
===========
از بس که در زمانه يکي اهل درد نيست
اظهاردرد خويش به ديوار ميکنم!
Bookmarks