تحفه سفر

یوسف مصری را دوستی از سفر رسید، گفت : جهت من چه ارمغان آوردی؟ گفت: چیست که تو را نیست و بدان محتاجی؟ الا جهت آنکه از تو خوبتر هیچ نیست، آینه آورده ام تا هر لحظه روی خود را در وی مطالعه کنی.
چیست که حق تعالی را نیست و او را بدان احتیاج است؟ پیش حق تعلی دل روشنی می باید بردن در وی خود را ببینید.