نام من از بهر من اشکان نبود
این همه اشک را یاره من باعث نمود
لیکن آن مادره ماهک نمای گل فروز
نام این عاشقه دل خسته را اشکان نمود.
نام من از بهر من اشکان نبود
این همه اشک را یاره من باعث نمود
لیکن آن مادره ماهک نمای گل فروز
نام این عاشقه دل خسته را اشکان نمود.
من نه آبشارم که هردم سر به زیر آرم
من آن کوهم که دست آسمان در دست خویش دارم/
من نه آن ساقه ی خم گشته ی ژولیده ی یاسم
من همان سرو بلندم،لانه ها در قلب خویش دارم/
من نه آن جوی ضعیف کوچه هایم
آن خروشان بحر مواجم،بسی ناگفته ها در کام خویش دارم...
(اشکان)
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks