هرشب پای درد و دل ستاره نشسته ام
که از غم هر روزه ی او
درون هجوم سیاه غم نشسته ام
راهی نیافتم بدو کمک کنم
تردید را هم بروی دلم راه بسته ام
رد پای امید را در راه دیده ام
اری بعد سیاهی سحر است
ای ستاره ی لب بسته ام
صبور باش صبور
من هم همچو تو دل به عدل خدا بسته ام
Bookmarks