بجای قوس بگو کمان
بجای رضایت بگو خوشنودی
بجای قوه بگو نیرو – توان
بجای لوازم التحریر بگو نوشت افزار
بجای انتقاد کردن بگو خرده گرفتن – خرده گیری
بجای ایاب و ذهاب بگو رفت و آمد
بجای مثلث بگو سه گوش – لچک
بجای خسیس بگو کنس (kenes)
بجای مربع بگو چهار گوش
بجای حمال بگو باربر – بارکش
بجای مفقود الاثر بگو ناپدید – گم نشان
بجای اسطوره بگو افسانه
بجای ملاح بگو ملوان
بجای قصه بگو داستان
بجای ارتجاع بگو بگو واپسگرایی
بجای قمرمصنوعی بگو ماهواره
بجای مرتجع بگو واپسگرا
بجای انعقاد خون بگو لختگی خون
بجای محل تلاقی بگو پیوندگاه
بجای فقه بگو دین شناسی
بجای محیط بگو پیرامون
بجای فقیه بگو دین شناس
بجای مخامصه بگو رزم
بجای اطریش بگو اتریش
بجای مرید بگو پیرو
بجای غلطیدن بگو غلتیدن
بجای مزرعه بگو کشتزار
بجای طوس بگو توس (نام شهر)
بجای مد (در دریا) بگو خیز آب
بجای جریمه بگو تاوان
بجای حیله و مکر بگو نیرنگ - شیله شپیله
بجای عصیان بگو سر کشی
بجای مرتع بگو چراگاه
بجای اصطلاحات بگو واژگان
بجای مراتع بگو چراگاه ها
بجای پاراگراف (لاتین) بگو بند
بجای مرکز ثقل بگو گرانیگاه
بجای مستعمل بگو کار کرده
بجای عصر فن آوری بگو زمانه فن آوری
بجای مبتدی بگو تازه کار – نوآموز
بجای مخلوط کردن بگو آمیختن – در آمیختن
بجای مستفیض بگو بهره مند
بجای مخلوط بگو درهم آمیخته
بجای الحاق بگو پیوست
بجای انفجار بگو پکیدن – پکش (pokesh)
بجای معاملات بگو داد و ستد ها
بجای منازعه بگو درگیری – ستیز
بجای تبعه ایران بگو شهروند ایران
بجای مناظره بگو گفتمان
بجای تابعیت ایران بگوشهروندی ایرانی
بجای غیر قابل کنترل بگو مهار گسیخته
بجای طرفین بگو هر دو سو
بجای تقلیل بگو کاهش
بجای مادامی که بگو تا هنگامی که
بجای تقلیل دادن بگو کاستن
بجای نا مبارک بگو ناخجسته
بجای مستهلک بگو فرسوده
بجای نا میمون بگو نا خجسته
بجای مجرب بگو کار آزموده
بجای مجوز بگو پروانه
بجای کبد بگو جگر
بجای ثروت بگو دارایی
بجای امرتان چیست؟ بگو فرمایشتان چیست؟
بجای تحسین برانگیز بگو آفرین انگیز
بجای جاده مواصلاتی بگو راه دسترسی
بجای تظاهر بگو خود نمایی
بجای سریع السیر بگو تندرو – تیزرو
بجای سلسله جبال بگو رشته کوه ها
بجای تسطیح بگو هموارسازی
بجای اقامت بگو ماندن
بجای جبار بگو ستمکار –ستمگر
بجای افتضاح بگو رسوایی
بجای بدن بگو تن
بجای افتتاح بگو گشایش
بجای حرام بگو ناروا
بجای اتوموبیل بگو خودرو
بجای حریف بگو هم آورد
بجای ضرب المثل بگو زبانزد
بجای حزن بگو اندوه
بجای تضاهرات بگو راهپیمایی
بجای حفاظت بگو نگهداری
بجای با تشکر بگو با سپاس
بجای حفره بگو سوراخ
بجای متشکرم بگو سپاسگزارم
بجای حقیر بگو کوچک
بجای خارج بگو بیرون






پاسخ با نقل قول
Bookmarks