دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای رهرو خواب آلوده
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای رهرو خواب آلوده
n_golzari (27-01-08)
|
|
هر کجا بود دلی بسته گیسوی تو شد
ور نه پــرپــیــچ نـشـد طـره طـرار عـبـث
( ضیائی )
تا جــــــام نگیـــری نرســـی از پـــی مـقـصـــدطی کردن این راه به دست است قدم نیست
7 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 7 میهمان)
Bookmarks