برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده ی دلدار بیار
نکته ای روح فزا از دهن دوست بگو
نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه ای از نفحات نفس یار بیار
به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پد ید آرد از اغیار بیار
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده ی خونبار بیار
خامی و ساده دلی شیوه ی جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار
شکر آنرا که تو درعشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده ی گلزار بیار
کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
عشوه ای زان لب شیرین شکر یار بیار
روز گاریست که دل چهره ی مقصود ند ید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار
دلق حافظ به چه ارزد به می اش رنگین کن
وانگهش مست و خراب از سر بازار بیار
شکر آنرا که تو عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده ی گلزار بیار
Bookmarks