قسمت سوم
با انتشار نسخه دوم فتوشاپ، ادوبی رسماً به عنوان شرکت استاندارد محصولات گرافیکی شناخته شد.
جان همچنان به عنوان مهندس گرافیک داخلی فتوشاپ کار میکرد، اما تعداد مهندسان ادوبی کافی نبود. فتوشاپ در حال تبدیل شدن به یک استاندارد جهانی بود و نیاز داشت که افراد متبحر بیشتری با آرا و عقاید متفاوت روی قابلیتهای آن کار کنند. برای همین هم ادوبی Mark Hamburg را استخدام کرد. یک دانشآموخته دیگر از دانشگاه میشیگان که مدتی قبل فرم استخدام شرکت ادوبی را پر کرده بود.
ادوبی قصد داشت از قابلیت مسیرهای بزیه(Bezier Paths) که یکی از قویترین ابزارهای رسم خطوط و منحنیها بودند در فتوشاپ استفاده کند و مارک که قبل از این روی پروژه Ashton Tate کار کرده بود و در آن از مسیرهای بزیه به خوبی استفاده کرده بود، انتخاب بسیار مناسبی بود. ادوبی با استخدام مارک از وی خواست که تمام وقت خود را فقط در جهت اجرای این قابلیت در محیط فتوشاپ صرف کند. مهمترین دستاوردهای نسخه دوم فتوشاپ، امکان رستر کردن فایلها برای Illustrator (نرمافزار گرافیکی دیگر ادوبی که قابلیتهای برداری داشت)، امکان پشتیبانی از فایلهای چهاررنگ CMYK، قابلیت پردازش تصاویر دورنگ Duotone و ارائه ابزار Pen بود.
استخدام مارک و همکاری وی با جان که همچنان در Ann Arbor به سر میبرد موجب تسریع در پیشرفت فتوشاپ شد. البته خود مارک هامبورگ در این باره میگوید که مهمترین تاثیر وی در نسخه دوم تخصیص حداقل رم مورد استفاده از دومگابایت به چهار مگابایت بوده است که این تغییر کوچک باعث ایجاد تاثیر شگرفی در پایداری و کارآیی نرمافزار داشت. و بدین ترتیب نسخه دوم این نرمافزار در سال 1991 به بازار آمد.
وجود قابلیت خروجی چهاررنگ در نسخه جدید فتوشاپ روح تازهای در کالبد نشر رومیزی دمید و باعث توجه همگان به این نرمافزار پرادعا شد. به ناگهان کاربران با نرمافزاری مواجه شدند که ابزارهای چاپ آن از هر نرمافزار دیگری قویتر کار میکرد و همین قابلیتهای چاپ فوقالعاده فروش سرسامآوری را برای فتوشاپ به دنبال داشت.فتوشاپ در ویندوز پیشرفت ادامه داشت و ادوبی همچنان در پی استخدام متبحرترین مهندسان و گرافیستها بود. در همین زمانKevin Johnston نیز به گروه پیوست.
انتشار نسخه بعدی آنچنان ساده نبود. ادوبی باید به سود خود نیز فکر میکرد و به همین منظور تصمیم گرفت دسته دیگری از کاربران را نیز وارد بازی کند. کاربران ویندوز هدف بعدی ادوبی بودند. ادوبی درنظر داشت برای در دست گرفتن نیمه ویندوزی بازار، قابلیت هماهنگی فتوشاپ با سیستمهای رومیزی را در نسخه جدید بگنجاند. این تصمیم عقیده مدیر جدید ادوبی Steven Guttman بود. گاتمن گروه سازنده فتوشاپ را به دو دسته تقسیم کرد. دسته اول به همراه Jeff Parker کار بر روی نسخه مک را ادامه میدادند و گروه دوم به رهبری Bryan lamkin شروع به کار بر روی بخش ویندوزی کردند.
کار بسیار کند پیشمیرفت. چرا که نسخه ویندوزی محتاج دوباره نویسی کدهای اصلی از طرف توماس نول بود. نوشتن نسخه ویندوزی برنامه دقیقاً مثل این بود که بخواهند یک برنامه دیگر را از نو بنویسند. پس از مدتی کار شبانه روزی و فشرده روی نسخه ویندوزی، هر دو نسخه مک و ویندوزی با هم منتشر شد.
نسخه مک با نام Merlin و نسخه ویندوزی با نام Brimstone. و البته هر دو نسخه با شماره نسخه 5/2، به بازار عرضه شدند.
تصمیمی که بعدها به شدت موجب پشیمانی ادوبی شد. طبق نظر بازاریابهای ادوبی، بازار نرمافزار هنوز آماده پذیرش نسخه 3 نبود و علیرغم قابلیتهای پیشرفته فتوشاپ 5/2، هنوز به فروش آن در نزد کاربران ویندوز اطمینان نداشتند.
ادوبی نگران بود که مبادا قابلیتهای فتوشاپ این دسته از کاربران را جذب نکند و به همین علت طبق یک قانون نانوشته، نرمافزار خود را با یک شماره نیم، راهی بازار کرد تا در صورت موفق نبودن این نسخه موجب تخریب نام نسخه سوم نشود. همین امر فروش نسخه 5/2 را تحت تأثیر قرار داد و کاربران به این علت که گمان میکردند این نسخه، یک نسخه برای آماده کردن بازار برای نسخه اصلی 3 میباشد، با خودداری از خرید آن به انتظار نسخه سوم ماندند. در نتیجه فروش نسخه 5/2 به هیچ وجه رضایت بخش نبود.
قابلیتهای فوقالعاده جدید مثل پالتها و پشتیبانی از فایلهای 16 بیتی نادیده گرفته شد و موفقیت این نسخه خوب تحت تأثیر بازاریابی اشتباه ادوبی قرار گرفت. این نسخه اما هرچه بود شروع فصل جدیدی در تاریخ فتوشاپ محسوب میشد. چرا که از آن پس کاربران ویندوز نیز میتوانستند رابط کاربری فتوشاپ را روی مانیتور PC خود ببینند.
اگرچه در بین کاربران مک، فتوشاپ بدون رقیب به پیش میتاخت، اما در بین کاربران ویندوز یک رقیب جدی به نامAldus PhotoStyler بر سر راهش بود. کاربران ویندوز میتوانستند فتوشاپ را روی سیستمهایشان اجرا کنند، اما لیست قابلیتهای جدید اضافه شده چندان چشمگیر نبود. از بازخورد بازار نیز خبرهای خوبی به گوش نمیرسید. یک جای کار ایراد داشت. PCهای ویندوزیها در هنگام استفاده از فتوشاپ دچار کمبود حافظه میشدند و هنگ میکردند. قسمت پشتیبانی فنی به سرعت مشغول کار شدند.
هامبورگ به شدت مصمم شده بود که مشکل را در کوتاهترین زمان رفع و رجوع کند و گروه توانست پس از تلاشهای شبانهروزی مشکل کمبود حافظه را حل کند و نسخه دیگری را روانه بازار کنند. یعنی نسخه 1.5.2.
این نسخه اولین نسخهای بود که فتوشاپ توانست روی هر دو پلاتفرم مک و ویندوز با یک سرعت اجرا شود و همه این موفقیت بیش از هامبورگ، مدیون Zalman Stern برنامه نویس جدید ادوبی بود که توانست کدهای هماهنگسازی فتوشاپ با PCها را به عنوان یک plug-in در نسخه آخر بگنجاند.
قبل از کامل شدن نسخه 5.2، کار بر روی پروژه نسخه سوم با نام رمز Tiger Mountain آغاز شده بود. ضمن اینکه توماس با همکاری هامبورگ و جانستون کار بر روی قابلیتهای جدید نسخه سوم را آغاز کرده بودند و سعی میکردند هماهنگی بین دو نسخه مک و ویندوز را با هم هدایت کنند. استرن در حال بهینهسازی نسخه مک بود و سیتا نارایانان مهندس هندیالاصل ادوبی وظیفه تولید همزمان قابلیتهای ویندوزی را بر عهده گرفت.
در آن زمان نرمافزار دیگری پا به عرصه گذاشته بود که بسیاری معتقد بودند با قابلیتهای پیچیده خود میتواند فتوشاپ را به زانو در آورد. این رقیب تازه Live Picture نام داشت. ادوبی متوجه شد که این رقیب تازه در حال ارائه قابلیت های بیشتری است و در حال تبدیل شدن به یک رقیب بزرگ است. قابلیت لایهها در Live Picture به گونهای بود که کاربر میتوانست لایهها را به هم بچسباند بدون اینکه مجبور باشد آنها را با هم یکی کند و این اصلا چیزی نبود که از نظر کاربران پوشیده بماند. آنها میگفتند فتوشاپ در حال انقراض است، قابلیت لایهبندی در Live Picture بسیار گستردهتر است. در همین حال بر سر زبانها افتاده بود که مهندسان فتوشاپ قابلیت لایهها را ازLive Picture دزدیدهاند! اما در حقیقت توماس زمانی کار بر روی لایهها را شروع کرده بود که هنوز اسمی هم ازLive Picture بر زبانها نبود. از نظر او لایهها تنها یک روش مناسب برای جدا نگهداشتن اجزای کار در طول ویرایش تصویر بودند.
ادامه دارد... .






پاسخ با نقل قول
Bookmarks