ليست به روز شد
بازي هاي زير به ليست اضافه شدند:
Thief
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
بررسي بازي
همواره داستان سري Thief بسيار غني بوده و با شخصيت اصلي خود يعني Garrett به خوبي توانسته است در دل بازيکنان جاي بگيرد. با وجود اين که استوديوي سازندهي بازي که Eidos Montreal نام دارد بر اين موضوع تأکيد ميکند که قرار است Thief يک ريبوت از اين سري باشد، اما با توجه به نمايشهايي که تاکنون از آن شاهد بوديم، بهنظر ميرسد که بازي همان DNA قبلي خود را حفظ کرده است و دچار تغييرات محوري نشده است. Thief در يک دنياي فانتزي و تاريک نيز به وقوع ميپيوندد که لوکيشنهاي آن بيشتر از سبک Steampunk و دوران Victorian الهام گرفته شده اند. شخصيت اصلي بازي همانند نسخهي قبلي Garrett است که به مدت زيادي از محل زندگي خود دور بوده است ولي تصميم ميگيرد که پس از چندين سال به آن بازگردد و به دنبال ماجراجوييهاي جديدي برود. او فرزند تاريکي است و سعي ميکند هميشه در خارج از روشنايي به سرقت بپردازد تا کارهاي وي نيز افشا نشود. شايد يکي از ويژگيهاي اخلاقي شخصيت اصلي بازي که باعث شده او را نسبت به ساير دزداني که با آنها آشنايي داريم، متمايز کند اين است که گرت براي جمع آوري ثروت و سرمايه نيز دزدي نميکند، بلکه او به خاطر حس ماجراجويياي که در وي نهفته است، اين کار را انجام ميدهد و اين موضوع سبب ميگردد که گرت براي ماجراجويي به خطرناکترين مکانها برود و دزدي کند. هر چيز گرانبهايي که در اين بازي حضور دارد، مقدمهاي است براي آغاز يک ماجراجويي جديد. در نمايشي که از Thief مشاهده کرديم، شاهد بوديم که او پس از اين که شئ گرانبها را پيدا ميکند، قدرت جادويي خاصي را بدست ميآورد و بعد از اين که خطرِ شناسايي شدن را احساس ميکند، پا به فرار ميگذارد.
در بطن گيمپلي بازي، بعضاً المانهايي مشاهده ميشود که براي شما آشنا خواهد بود و پيش از آن نيز شما در بازيهاي ديگري با آنها ملاقات داشتيد. شخصيت اصلي بازي با استفاده از چشم مسلح خود اين توانايي را دارد که مسير نگهبانان را پيشبيني کند و يا حتي از طريقهي جابجايي اشيا نيز مطلع شود، اين قابليت که تحت عنوان "Focus Mode" شناخته ميشود، تقريباً ميشود گفت که پاي ثابت بازيهاي مخفيکاري مدرن هستند و به ندرت پيش ميآيد که در بازيهاي اين سبک ديده نشوند. Focus Mode به همين جا ختم نميشود، اين ويژگي که نقش يک Vision را براي گرت بازي ميکند، با انتخاب آن شما شاهد روشن شدن لولههايي خواهيد بود که شخصيت اصلي بازي قابليت بالارفتن از آن را خواهد داشت. اين قابليت تنها به حالت پلتفرمر بازي ختم نميشود، بلکه در طول مبارزات به واسطهي اين ويژگي ميتوانيد سرعت مبارزات را کاهش داده و با دقت بيشتري به جدال بپردازيد، علاوه بر آن قادر خواهيد بود که آناتومي بدن دشمنان را مشاهده کرده و قسمتهاي حساس آن را مورد هدف قرار بگيريد! جادو و قابليتهاي بسيار ديگري در بازي حضور دارند که هر کدام از آن در هر مرحلهاي کاربرد بسيار زيادي دارند. در کنار مخفي کاري بازي، Mini-Gameهايي تعبيه شده است که يکي از مهمترين ويژگيهاي Thief بوده است، به عنوان مثال ممکن است شما در مرحلهاي بايد قفل درب گاوصندوق را باز کنيد و ميبايست سرعت عمل و دقت بالايي داشته باشيد.
لوکيشنها و محلهاي بازي به طور مستقيم در خدمت گيمپلي بازي خواهند بود و طراحي مراحل (Level Design) بازي طوري است که بازيکن بايد با دقت فراوان مکانها را مورد بررسي قرار دهد تا بتواند فوراً مخفي شود. Garrett در طول بازي سلاحهايي را با خود حمل ميکند که معروفترين آن ژاکت سياهي است که با خود به همراه دارد و با آن سعي ميکند که نگهبانان سرِ راه خود را بيهوش کند. علاوه بر آن، تيرکماني در بازي قرار داده شده است که از دو جنبه قابل بررسي است. جنبهي اول شما ميتوانيد توسط آن به از بين بردن دشمنان بپردازيد و يا اين که قادر هستيد تمرکز دشمنان را بر هم بزنيد. البته توانايي اين را داريد که بدون هيچ سلاحي، دشمنان خود را Takedown کنيد. از ديگر اسلحهي گرت، ميتوان به Claw اشاره کرد که بوسيلهي آن قادر هستيد که از ساختمانها بالا رويد و از همانجا، دشمنان را شکار کنيد. Thief در آخر هر مرحلهي خود به شما اجازه ميدهد که به وسيلهي پولهايي که در طول مأموريتها بدست ميآوريد، به خريد وسايل بپردازيد يا حتي ميتوانيد سلاحهايي را که با خود، به همراه داريد را ارتقا دهيد. نکتهي جالب ديگر اين است که وقتي شما از يک محل تاريک به سمت روشنايي حرکت ميکنيد، تصوير با يک فلشي مواجه ميشود که به شما اين هشدار را ميدهد دارين به يک مکاني ميرويد که ممکن است شناسايي شويد. در نهايت گيمپلي بازي طوري طراحي شده است که خودِ بازيکن بايد روشي که ميخواهد براي طي کردن مراحل را پيش ببرد، انتخاب کند.
Eidos Montreal از تکنيکهاي گرافيکي زيادي استفاده کرده است ولي در کنار آن، اولين چيزي که بسيار جلب توجه ميکند، اتمسفر آن است که البته به طور مستقيم با گيمپلي بازي همخواني دارد. براي ساخت بازي از موتور Unreal Engine 3 استفاده شده است و به لطف قدرت بالاي اين موتور، سبب شده است که لوکيشنهاي بازي به خوبي طراحي شوند. در کنار آن سايههاي بازي کاملاً دايناميک به نظر ميرسند و اين لازمهي يک عنوان مخفي کاري است. به نظر ميآيد که افکتها و نورپردازيهايي که براي بازي تعبيه شده است، بسيار مناسب با جو بازي بوده و با آنها همخواني دارد. در کنار اين که Thief از يک طراحي تکنيکي خوبي بهره ميبرد، داراي يک گرافيک هنري نسبتاً خوبي است. ساختمانهايي که در طول مراحل با آنها ملاقات خواهيد کرد که دقيقاً شما را به ياد دوران ملکهي ويکتوريا و يا حتي استيمپانک خواهد انداخت. طراحي ظاهري دشمنان و NPCها بسيار خوب است و لباسهايي که براي شخصيت اصلي بازي طراحي شدهاند، از جزئيات خوبي برخوردار هستند. اشياء قيمتي هم به ظرافت هر چه تمامتر شبيهسازي شدند که کاملاً حس دزدي را براي بازيکنان تداعي کند. با توجه به اين که اين بازي يک عنوان Cross-Generation است، پس بديهي به نظر ميرسد که گرافيک هر پلتفرم نسبت به ساير آنها تفاوت داشته باشد و ممکن است در برخي از پلتفرمها نتوان تمامي مضامين را پيادهسازي کرد.
موسيقيهاي بازي توسط آقاي Luc St. Pierre ساخته شده است که با فضاي بازي همخواني دارد، در برخي از مواقع که شما در حال مخفيکاري هستيد قطعهي آرام پخش ميشود و زماني که شناسايي ميشويد، افکتهاي موسيقي نيز تندتر ميشوند که باعث ايجاد هيجان در بازيکنان ميگردند. شايد يکي از مشکلاتي که ممکن است گريبانگير Thief باشد، تغيير صداپيشه اصلي شخصيت بازي باشد. Stephen Russell در نسخههاي گذشته وظيفهي صداپيشگي گرت را داشت که بسيار در اين کار موفق بود. ولي پس از معرفي نسخهي جديدي از اين سري، اعلام شد که او ديگر در خدمت صداپيشگيِ گرت نخواهد بود و قرار است آقاي Romano Orzari جايگزين او شويد. Romano Orzari نيز در گذشته به عنوان يکي از Mo-Cap کنندگان عنوان Assassin's Creed II حضور داشت که البته مورد تحسين قرار گرفت ولي تعدادي از هواداران نيز خواستار اين بودند که وي نبايد در Thief حضور داشته باشد و خواستار بازگشت Stephen Russell بودند که بعداً Eidos Montreal بيانيهاي داد و در مورد اين موضوع توضيحاتي را ارائه داد. به هر حال عوض شدن صداپيشهي شخصيت اصلي بازي نيز مطمئناً به پيکرهي کاراکتر ضربه خواهد زد. پيش از آن، آيرونسايد (صداپيشهي Sam Fisher) در آخرين نسخهي سري Splinter Cell حضور نداشت و با وجود اين که صداپيشهي جديد توانست کار خوبي را ارائه دهد، ولي هرگز موفق نشد که شخصيت Sam Fisher را مثل آيرونسايد با ابهت جلوه دهد. اين اتفاق نيز حالا گريبان Garrett را گرفته است و اگر بخواهيم واقعگرا باشيم، اين اتفاق ميتواند کمي بازي را خدشه دار کند.
منبع توضيحات: وبسايت بازي سنتر
حداقل سيستم مورد نياز:
OS: Windows Vista with platform update
CPU: High-performance dual core CPU or quad core CPU
RAM: 4 GB
Graphics Card: AMD Radeon 4800 series / Nvidia GTS 250
DirectX: DirectX 10
HDD/SSD: 20 GB
سيستم پيشنهادي:
OS: Windows 7 or 8
CPU: AMD FX 8000 series or better / Intel Quad i7 Core CPU
RAM: 4+ GB
Graphics Card: AMD Radeon R9 series or better / Nvidia GTX 660 series or better
DirectX: DirectX 11
HDD/SSD: 20 GB
منبع: www.downloadha.com
The Wolf Among Us Episode 2
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
بررسي بازي
پيش از شروع بازي بايد يادآوري شود که خواندن کميک اين سري به بهتر درک کردن شخصيتها کمک زيادي ميکند، اما از الزامات نيست. خوشبختانه بازيکناني که با Fables آشنايي ندارند (نوسندهي اين نقد از زمان معرفي بازي در سال ???? به خاطر علاقهي شديد اين کميک را دنبال کرده) مشکلي در ارتباط برقرار کردن با شخصيتها نخواهند داشت. چرا که "Faith" (نام اپيزود اول) به خوبي دنياي Fables را به مخاطب معرفي ميکند. جدا از اينها داستان بازي قبل از جريان کميک به وقوع ميپيوندد. اما Fables دربارهي چيست؟ شخصيتهاي داستانهاي فولکلور و ديگر افسانهها (که خود را fables مينامند) توسط "دشمن" از خانههاي خود رانده شدهاند، به دنياي انسانها آمدند و به منهتن مهاجرت کردهاند. جامعهي کوچکي که توسط آنها تشکيل شده "Fabletown" نام دارد و از ديد انسانها مخفيست. اکثر شخصيتها به شکل انسان در آمدهاند تا به راحتي قابل رويت نباشند (هرچند برخي از آنها مانند Mr. Toad با همان شکل اصلي خود زندگي ميکنند). در TWAU بازيکن کنترل Bigby (و يا همان Big Bad Wolf يا گرگ بد گنده) را در دست ميگيرد که از گرگ بودن و حمله کردن به شخصيتهاي داستانهاي فولکلور، کلانتر جامعهي کوچک Fabletown شده است. البته ساکنين شهر نگاه خوبي به او ندارند. چرا که به نقل از بازي، خاطرات مردم از ذهنشان پاک نميشود و رفتارهاي Bigby در زمان گرگ بودنش تاثير بدي روي آنها گذاشته است.
با تمام اينها، شخصيت بد داستان Bigby نيست؛ بلکه قاتل سرياليست که سر مقتولين را ميبرد و جلوي آپارتمان کلانتر ميگذارد. پس از مدتها فردي به قتل رسيده و اين Bigby است که بايد با تمام بديهاي مردم بسازد تا بتواند قاتل را پيدا کند. شايد بهتر باشد بيشتر از اين چيزي در مورد ادامهي داستان گفته نشود. در نگاه اول، Bigby مخاطب را به ياد شخصيتهاي فيلمهاي نوآر دههي ?? مياندازد. فردي عصبي که دائماً در حال نبرد با خير و شر است و نميتواند به درستي اين دو را از هم تشخيص دهد. خانهي او کوچکترين آپارتمان شهر است و با وارد شدن به آن کاملاً مخاطب را به ياد شخصيتهاي تيپيکال همين ژانر مياندازد. اگر با فيلم ميانهي خوبي نداريد، مکس پين بهترين نمونهي موجود است. Bigby که زندگي چندان مساعدي ندارد زندگي چندان جالبي ندارد و اکثر مواقع تنها است. حرفي نيست که توسط او زده شود و در آن کنايه نباشد. با تمام اين اوضاف در باطن و با جستجو در اعماق ذهن او، بازيکن در ميابد که Bigby فرد بدي نيست و تنها به خاطر کارهاي گذشته است که در تاريکي مطلق فرو رفته است. با پيشروي در بازي، بازيکن متوجه ميشود که اکثر مردم Fabletown شخصيت تاريکي دارند و نفرتشان نسبت به Bigby تا حدودي افراطيست.
انتخابهايي که در مسير داستان TWD بازيکن را در يک دوراهي قرار ميداد به اين سري نفوذ کردهاند و بيش از پيش بازيکن را تحت فشار قرار ميدهند. اگر در TWD در هر اپيزود تنها يک تصميم بزرگ گرفته ميشد، در TWAU بازيکن مدام در حال تصميمگيري در رابطه با موضوعيست که مسير بازي را به کلي تغيير ميدهد. در يک مقياس بزرگتر، شخصيت Bigby قرار دارد. او که توانايي تبديل شدن به شکل اصلي خود (گرگ) را دارد، بازيکن را در موقعيتهاي متعددي وادار به تصميمگيري در رابطه با نحوهي برخورد خود ميکند و چه خوب هم تاثير خودش را ميگذارد. بازي فرصت کمي را براي تصميمگيري در اختيار بازيکن ميگذارد و همين نکتهي به ظاهر بياهميت به نحوهي تصميمگيري کمک شاياني ميکند. چرا که بازيکن خود را جاي Bigby ميگذارد و مانند او وقت کمي براي تصميمگيري دارد. اين مورد باعث ميشود تا بازيکن به دنبال تصميم خوب يا بد نباشد و گزينهاي را انتخاب کند که در آن زمان به عقيدهي او درست بوده است. ميتوان جواب سوالي را با کنايه داد و يا به جاي گفتگو و منطق با زور جلو رفت. تمام اين تصميمات بر روي شخصيتهاي داستان و ديدشان نسبت به Bigby تاثير ميگذارند. در حقيقت نکتهاي گه به طور واضح متوجهي آن ميشود، تلاشهاي متعدد Bigby براي مخفي کردن گذشتهي خود است. ظاهراً او به اين موضوع حساسيت دارد و در برخي صحنههاي که صحبت از گذشته ميشود تاحدودي عصبي ميشود. ميتوان گفت تمام شخصيتهاي شهر پس از مهاجرت به منهتن براي شروعي دوباره تلاش کردهاند. در بين تمام آنها اين Bigby است که نميتواند با خود کنار بيايد و کمي محتاطانه عمل ميکند. شايد بتوان گفت نقطهي مقابل او Woodsman (قهرمان شنل قرمزي) قرار دارد که به راحتي به گذشتهي خود رجوع ميکند و تاحدودي کمتر ناراحت ميشود. در واقع ماموريت اصلي Bigby روبهرو شدن با خود است و کنار آمدن با گذشتهي خود.
شوکهاي داستاني که به بازيکن وارد ميشوند به خوبي تاثيرشان را روي بازيکن ميگذارند؛ چرا که در زمان مناسبي اتفاق ميافتند و به درستي مقدمه چيني شدهاند. داستان تاريک و شخصيتهاي سياه بازي (شايد بتوان گفت با صفات انساني و يا شخصيت اصلي و نه افسانهاي) که مردمانش از داستانهاي کودکان برآمدهاند در کنار خشونتي در حد TWD موقعيت جالبي را به وجود آورده که تنها براي بزرگسالان مناسب است.
دو بخش مهمي که در بازيهاي ماجراجويي وجود دارد معماها و قابليت اکتشاف بيشتر هستند. TWAU شوتر سومشخص نيست، بازي ماجراجوييست و بايد معماهاي قابل قبولي داشته باشد. متاسفانه گيمپلي بازي تغيير چنداني نداشته و مثل TWD است. به نظر ميرسد به همان اندازه که TT Games در قصهگويي پيشرفت کرده، در طراحي گيمپلي پسرفت کرده است. معماهاي زيادي که بازيکن را به فکر وادار کنند وجود ندارد و اگر هم باشند ساده هستند و خطي. بهرين کاري که ميتوان کرد خاموش کردن راهنماي بازيست که تا حدودي به بهتر شدن تجربهي بازي کمک ميکند. البته با تمام اين اوصاف، گيمپلي بازي نسبت به TWD پيشرفت قابل ملاحظهاي (و نسبت به S&M پسرفت) داشته است. صحنههاي اکشن بازي بيشتر شدهاند و QTEها نيز دوباره طراحي شدهاند و تاثيرگذارتر از TWD هستند. همچنين راههاي بيشتري براي درگير شدن با دشمن وجود دارد. نکتهي ديگري که بايد ذکر شود قدرتمند بودن fableها است. ظاهراً در TWAU براي از پاي در آوردن دشمن بايد زمان بيشتري را نسبت به TWD (براي کشتن يک زامبي) صرف کنيد که لذت اين لحظات را دوچندان ميکند. با تمام گفتهها، Bigby به سختي در مبارزات شکست ميخورد و اگر چند بار QTEها را از دست بدهيد اتفاق خاصي نميافتد که از تاثيرگذار بودنشان کم ميکند. به طور ميتوان گفت که TWAU جدا از صعفهايي در گيمپلي، در مقايسه با عنوان پيشين TT Games در اين بخش پيشرفت قابل ملاحظهاي را داشته است.
منبع توضيحات: بازي نما
حداقل سيستم مورد نياز:
OS: XP Service Pack 3
Processor: 2.0 GHz Pentium 4 or equivalent
Memory: 3 GB RAM
Graphics: ATI or NVidia card w/ 512 MB RAM (Not recommended for Intel integrated graphics)
DirectX: Version 9.0c
Hard Drive: 2 GB available space
Sound Card: Direct X 9.0c sound device
سيستم پيشنهادي:
OS: Windows 7
Processor: Core 2 Duo 2GHz or equivalent
Memory: 3 GB RAM
Graphics: ATI or NVidia card w/ 1024 MB RAM (Not recommended for Intel integrated graphics)
DirectX: Version 9.0c
Hard Drive: 2 GB available space
Sound Card: Direct X 9.0c sound device
منبع: www.downloadha.com
Bookmarks