برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط K A S R A برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
دوست عزیز ؛
در پاسخ به سوال شما باید به عرضتان برسانم که جوابش به هیچ وجه ساده نیست !!! و اگر تصور کنیم ساده است ؛ خودمان ساده فکر کرده ایم.
در ابتدا منظور از کالا را باید دقیقاً مشخص کنیم. اگر منظور همان پاور باشد در بحث ما، باید به کاربرد آن اشاره کنیم و انتظارات خریدار. بنده با توجه به موقعیت هایی که در رشته های مختلف صنعتی داشته ام و یا تجربیات همکاران را بررسی می کنم به موارد متعددی برخورد کرده ام که حتی زبده ترین کارشناسان آن رشته صنعتی هم قادر به تصمیم گیری صحیح نبوده اند. و یا تصمیمی گرفته اند که عواقب بد آن در آینده مشخص شده است.
مثال عینی و مربوط به آن مربوط به یک پروژه فیبر نوری بود که از شرکت های چینی به عنوان پیمانکار در آن استفاده شد. بعد از مراحل مقدماتی و نوشتن اسناد مناقصه بین المللی و حضور شرکت های مختلف جهانی در مناقصه؛ نوع فیبر نوری و اتصالات مربوط به آن به مدرن ترین آزمایشگاه شرکت مخابرات ایران (که در خاورمیانه بی همتاست) فرستاده شد). تا بررسی کنند و نظر خودشان را اعلام کنند. از آن جایی که سایر شرکت ها از جمله پیمانکاران هندوستان و کره جنوبی و آلمان و چین در مناقصه شرکت کرده بودند ، پیشنهادات از لحاظ قیمت و فنی بررسی شد.
بر اساس قیمت پیمانکار چینی نفر اول بود ؛ کره جنوبی دوم ؛ هند سوم و آلمان چهارم. و نیز طبق نظر آزمایشگاه مخابرات ، نوع کابل و مواد مصرفی همه شرکت ها با اختلاف اندکی تادیه گرفتند. جالب است بدانید قیمت پیشنهادی پیمانکار آلمانی بیش از 2.5 برابر پیمانکار چینی بود. طبق روال مناقصات دولتی ، مورد پروژه به نفر اول که مناسب ترین قیمت ها را داده بود ، واگذار شد و پیمانکار چینی برنده مناقصه گردید.
پیمانکار چینی هم طبق تعهد و زمان مشخص پروژه را به بدون هیچ مشکلی تحویل داد و رفت. و این پروژه با موفقیت به بهره برداری رسید. زمانی کمتر از دو سال نگذشت که مشکلات شروع شد، اختلالات وسیع در این مسیر متوالیاً گزارش می شد. کارشناسان مجدداً به محل اعزام شدند و نمونه گیری و تست کردند و سر انجام به این نتیجه رسیدند که کیفیت کابل های مورد استفاده در این مسیر چند هزار کیلومتری در اثر مرور زمان (تنها 2 سال) به طور کامل از بین رفته است. و قابلیت این مسیر فیبر نوری در حد یک سیم مسی خط تلفن شده است.
نتیجه چه شد ؟ مناقصه مجدد و هزینه چند صد میلیون دلاری مجدد !!! جالب است بدانید این بار به سراغ پیمانکار آلمانی رفتند با قیمتی بیش از دو برابر. حتی برای پروژه های بعدی لیسانس تولید فیبرنوری را شرکت کارخانجات مخابراتی ایران از آن ها خرید.
حالا سوال اینجاست که مشکل کجا بوده است؟ افرادی که آزمایش کردند کارشناس نبودند ؟ تجهیزات تست مناسب نبود؟ افراد رشوه گرفته بودند تا شرکتی را تایید کنند؟ و یا چه و چه ؟ کمیته ای تشکیل شد و بعد از یک سال رفت و آمد و هزینه ای هنگفت دولتی به این نتیجه رسیدند که آن نوع کابل همه تست ها را در آزمایشگاه طی می کند ولی در اثر مرور زمان کیفیت و قابلیت روز اول خود را از دست می دهد. پس ببینید یک پروژه ساده چه مشکلات و هزینه های سرسام آوری بر کشور تحمیل می کند.
نمونه دیگر این نوع جریانات را در مترو تهران دیدیم. خرید واگن چینی به قیمت 1- پنجم واگن اروپایی !!! یعنی واگن اروپایی 5 برابر چینی قیمت دارد. مثل این پاور نیست که حداکثر دو برابر و خورده ای باشد. اختلاف 5 برابر است.
پس این اختلاف قیمتی عظیم حتماً و منطقاً باید علتی داشته باشد؟ اصلاً مگر می شود رقبای جهانی یک رشته کاری از همدیگر خبر نداشته باشند !! آن ها همه جهانی هستند و همیگر را به خوبی می شناسند. 24 ساعته در کمین هم هستند که مبادا دیگری تولیدی جدید کند و یا سهم بازار را از دیگری برباید. مثل ایران که نیست. رقابتی است غیر قابل تصور.
پس علت چیست؟ علت استفاده از معتبر ترین قطعات موجود در جهان است که توسط معتبرترین سازنده گان جهانی ساخته شده و در آن واگن ها استفاده می شود. حال سوال اینجاست ؛ آیا آلمان نمی توانست از قطعاتی مثل رقیب چینی خود استفاده کند و قیمت را ارزان بدهد؟ چرا ، می توانست دقیقاً همان قطعاتی که واگن ساز چینی روی واگنهایش می گذارد ، او نیز استفاده کند. ولی او شرکتی معتبر با سابقه 90 ساله است و اعتباری جهانی دارد.
می داند که این کار اعتبارش را از بین می برد و خدشه دار می کند. چون آن قطعات نامرغوب هستند و در اثر کارکردن دراز مدت، مخصوصاً در کشورهایی مثل ایران که استانداردی برای سوار شدن ندارند و جمعیت تا خرخره سوار واگن می شوند ، در دراز مدت تلنگشان در می رود.
او دوست دارد قیمت رقابتی مثل چین بدهد ، تا مناقصه را ببرد. اما می داند با این قیمت ها نمی تواند کیفیت آلمان را بدهد. چون کیفیت خوب هزینه دارد. و مفت نیست. این یک اصل است در اقتصاد.
حالا بروید ، کارخانجات تعمیر واگن مترو را ببینید، 24 ساعته شیفت گذاشته اند تا این واگن های چینی را مرتباً تعمیر کنند و دوباره به خط بر گردانند. سر سال که سر حساب می شویم و حسابداری می کنیم ، می بینیم که ای وای ....... بیشتر از 3 برابر قیمت خرید واگن نو در روز اول ، برای تعمیر و نگهداریش هزینه کرده ایم و اگر رفته بودیم آلمان گران را خریده بودیم، بیشتر به نفعمان بود. و ای کاش آن هزینه مثل هزینه خرید یک پاور بود تا سریعاً می فروختیمش و مدلی نو و معتبر می خریدیم. ولی آن واگن های دست دوم را روی آهن قراضه می خرند و دیگر ارزش چندانی ندارند. تازه چند صد میلیون دلار هم پول داده ایم و به این نتیجه رسیده ایم.
و من و شما؛ نمی دانیم که چند هزار یا چند صد هزار از این اتفاقات افتاده و پول ها از بین رفته تا یک تجربه ای به دست بیاید. تا دو نفر به اصطلاح کارشناس بگویند: این اختلاف قیمت ها دلیلش چیست؟ اگر توانستیم علت این اختلاف را پی بگیریم و به نتیجه برسیم ، موفق شده ایم. ولی کارشناسان ما که بعضاٌ ........... هستند که اگر کارشناس بودند این کشور چنین تورمی نداشت و یا هزاران مشکل دیگر.
نکته جالب اینکه به فروده شما ؛ همه آن تست ها و ....... هم روی کاغذ و هم در آزمایشگاه موفق بود. چون حداکثر چند روزی تست کردند. ولی در صحنه عمل و کار مداوم و طولانی ، فوق العاده پر هزینه و بی کیفیت از آب در آمد. این مساله خیلی ساده و بی ارزش است ولی معما چو حل گشت آسان شود.
در جایی دیگری فرموده بودید: "قیمت بالاتر پاورهای خارجی نسبت به گرین تبلیغات و خرجی هست که برای برند سازی میکنن که البته باید دوباره از یه جایی ( جیب مصرف کننده ) تامین بشه".
این صحبت زیاد منطقی به نظر نمی رسد. چون حجم فروش برندهای جهانی به قدری بالاست که اختصاص یک چند درصد از سودشان به عنوان هزینه تبلیغات و برند سازی و نمایشگاه و ..... به هیچ وجه رقم قابل مقایسه ای نیست. همین شرکت های ال جی و سامسونگ در طول سال کمتر از 2 درصد سودشان را هزینه تبلیغات می کنند که اصلاً رقم قابل توجهی نیست در مقایسه با سود فروش و گردش مالی آن شرکت ها. ثانیاً اگر کیفیت کالا در مقایسه با قیمت آن رقابتی و به اصطلاح برای مشتری شیرین و جذاب باشد و انتظارات خریدار را پاسخ دهد، آن هزینه مختصر تبلیغات ، باعث جذب مشتریان بیشتر می شود که این جذب مشتری بیشتر منتج به بازگشت هزینه تبلیغات و حتی سودی به مراتب بالاتر از آن می شود.
فرموده اید: "شرکت گرین شریک تجاری Seventeam در خاور میانست ... در این هیچ شکی نیست .به گفته آقای عمرانی امتیازات ویژه ای برای گرین از سوی Seventeam در نظر گرفته شده که یکیش هم قیمت بسیار مناسبتر محصولاتش هست و و این کاهش قیمت به هیچ وجه به معنای تغییر در کیفیت نیست".
دوست محترم، بنده در این مطلب که شرکت گرین شریک تجاری سون می باشد شک و شبهه ای ندارم. ولی توجه بفرمایید که دنیای کسب و کار و تجارت اقتضاعات خودش را دارد. این به چه معنی است که می فرمایید: "امتیازات ویژه ای برای گرین از سوی Seventeam در نظر گرفته شده که یکیش هم قیمت بسیار مناسبتر محصولاتش هست"؟
این صحبت ها در دنیای تجارت اصلاً معنایی ندارد !!! خنده دار است !!! بیشتر یک رپرتاژ تبلیغاتی است !!! یعنی با هم فامیل هستند که هوای همدیگر را دارند ؟؟ باجناق هستند ؟؟ چه طوری هستند ؟؟؟ شما بفرمایید ؟ حداکثر کاری که شرکت های خارجی برای طرف ایرانی انجام می دهند ، این مطلب است که L/C های یوزانس طرف ایرانی را قبول می کند. یعنی طرف ایرانی می تواند کالا را بخرد و تحویل بگیرید ولی پول آن را مدت دار (مثلاً 6 ماهه یا 1 ساله) بدهد و اندکی هم بهره آن پول را. که نرخ بهره آن پول نیز در مقایسه با بهره پول در کشور ما بسیار بسیار ناچیز است.
و حتی مطمثن باشید اگر شرکت سون تیم در چنین رده جهانی بود که چنین کالاهایی با کیفیت و قیمت فوق العاده تولید می کرد ؛ یک شریک نیز در اروپا و امریکا پیدا می کرد تا با هم شریک تجاری شوند تا برای آنان نیز امتیازات ویژه ای قائل شود. تا آنان نیز با همین قیمت ها و کیفیت های مثال زدنی که برای گرین تولید می کند ؛ برای بازار اروپا و آمریکا که بازارهایی به مراتب بزرگتر و شیرین تر برای شرکت های خارجی هستند؛ تولید کند. پس صحبت های شما به هیچ وجه منطقی به نظر نمی رسد.
بنده از همان ابتدا تمام سعی خود را بر مبنای صحبت های مستند و مستدل بنا نهاده ام. و مشخصاً در پست شماره 61 از جناب مهندس عمرانی ، جویا شده ام. هدفم در این تایپک پاسخ به برخی سوالات شما به صورت کلی و مختصر بود. که امیدوارم به چیز دیگری متهم نشوم ............................
موفق باشید.
Bookmarks