توضیح یه الگوریتم برای تکثیر یه آرایه (نیازمندی هاش اول تمرین و بعد دیدن فیلم ها + پست های آموزش قبلی هه) :
ینی میخایم یه آرایه رو کپی کنیم و علاوه بر اینکه خود اولیش باشه ، عضوهاشو تو یه آرایه ی دیگه بریزیم
خوب اول بگم که اساتیدای گل مهندسین که شاید مثلا یه مسئله به کارمون در ظاهر نیاد مثل همین تکثیر آرایه . اما در باطن و برای حل مسائل دیگه که مواجه میشین ، روش و الگوریتم یه مسئله خیلی به کار آدم میاد. ینی چیزی که مهمه الگوریتم و روش حل مسئله هست هر چند اون مسئله به درد تون نخوره در ظاهر . پس پیشنهادم اینه که اگه میخاین کد نویسی و حتی برنامه نویسی تون خوب شه ، تا میتونین الگوریتم هایی که هر کی به کار برد رو روش فکر کنین برا یاد گیری . هر چند اگه اون طرف از یه زیان دیگه استفاده میکنه و شما از یه زبان دیگه. تا اینجا را که داستان سرودم برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید بریم سر اسب مطلب برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
بازم لازمه قبل آموزش تکثیر آرایه ، یه چن تا نکات ابتدایی رو که تو فیلم هم گفته شد یاد آوری کنم:
نگا کنین همونطور که تو فیلم هم گفته شد ، طرف راست مساوی میشه مقدار متغییر (هر چند اسم متغییر برده شه) و طرف چپ مساوی میشه خود متغییر که اون مقدار توی همین (طرف چپ) ذخیره میشه. اگه بخام مثال همون فیلمه رو که گفتم بزنم ، طرف راست مساوی کار سیب و پرتغال رو میکنه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید و طرف چپ مساوی همون جعبه ای هست که این سیب و پرتغال رو میریزین توش . پس این سیب یه مقداری هست تو جعبه گزاشتیم . واسه این میگیم متغییر که میتونیم بجای سیب ، توش پرتغالم بزاریم برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید نارنگی هم بزاریم ، تامسون و این جور چیزا که الان کسی طرفش نمیره . این قد گرونن برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ینی توی اون جعبه هر چی که دوس داریم میتونیم بزاریم و چون هر چی که عشق مون کشید رو میتونیم تو اون جعبه بزاریم ، مثلا سیب ، پس محتوای و مقدار داخل جعبه ، دست خودمونه که تغییرش بدیم . واسه همین بهش میگن متغییر . اما تو یه جعبه ، انواع مقدارهای مختلف نمیشه گزاشت ینی نمیشه هم سیب گزاشت تو یه جعبه و هم پرتغال و ... . تو یه جعبه یا سیب باید باشه ، یا پرتغال و یا ... . میدونبار که تا حالا رفتین و دیدین دیگه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
یا مثلا لیوان میشه متغییر ما (سمت چپ مساوی) و چیزی که تو لیوان هست یا حالا آب هه یا شیر هه یا آب نباته برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید (سمت راست مساوی) میشه مقدار و محتوای متغییر ما
بعد هر کی از این به بعد این جعبه هه رو دست شما دید و گفت این چیه ، چی میگین؟ نمیگین جعبه هه که (خوب طرف کور که نیست میدونه این جعبه هه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) منظورش محتوای (یا همون مقدار) این جعبه هه که داخلش چیه؟ که مثلا شما میگین سیب هه ینی محتوای جعبه رو میگین (سمت راست مساوی) که در واقع همون قضیه ی فراخونی میشه
متغییر هم همین طوره. یه مقدار یا محتوا هست (که شیشصد بار گفتم سمت ... برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) و یکی هم جعبه که همون متغییر ماست (سمت ...)
اگه یه متغییر هم فراخونی بشه ینی طرف سمت راست مساوی یه متغییر دیگه اسمش برده بشه یا تو ورودی یه دستور اسمش برده شه ، مثل قضیه ی همون پرسیدن محتوای جعبه هه رو میمونه که محتوا و مقدار متغییر برگردونده میشه
الان مثلا اگه بگیم :
کد:var = 5
الان متغییر ما که اینجا سمت چپ مساویه اسمش var هست و (اسمش هر چی دلمون خاسته) مقدارش میشه سمت راستش ینی 5
این مقدار همون سیب و پرتغال بود که باید یکی توش باشه ینی از یه نوع مقدار باید باشه ینی مقدار ما باید با از نوع عددی باشه یا رشته ای که اینا ها تو فیلم گفته شد و اینجا از نوع عددیه که 5 هه اما اگه هر جا دیدین تو علامت دابل کوتیشن بود " " از نوع رشته ای میشه ینی الان اگه بود :
کد:var = "5"
از نوع رشته ای بود
یه مثال دیگه اینکه الان اگه بگیم :
کد:var = 5 Label.SetText("Label1", var);
تو خط دوم ، میگرده دنبال متغییر var ببینه تعریف شد یا نه اگه تعریف شده باشه ، تو شی لیبل ، مقدار متغییر var رو که 5 بود رو مینویسه. و چون قبل اش و تو خط بالاش ، متغییر var تعریف شد ، پس مقدارش رو مینویسه ینی تو شی لیبل نوشته میشه 5 (این خط دوم ، در واقع قضیه ی همون کسیه که گفت این جعبه هه چیه؟ برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) دستور Lable.SetText که یه چیزی رو تو شی لیبل ذخیره میکنه چ.م ما گفتیم var رو ذخیره کن ، گفتش بهمون که var چیه؟ (منظورش مقدار var بود دیگه) که ما تو خط بالاترش گفتیم var همون 5 هه پس 5 رو نوشت
حالا اگه من بنویسم :
کد:var = 5 unknown = var Label.SetText("Label1",unknown );
چی میشه؟ ینی بلد نیستین؟ برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید هستینا
خوب گفتم سمت راست مساوی ها مقدار متغییره (سیب و .. برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) و سمت چپ مساوی ها هم خود متغییر ان (جعبه) که سمت راست (مقدار و محتوای متغییر که همون سیب بود) تو سمت چپ (که خود متغییر بود ینی همون جعبه) انداخته میشه و ذخیره میشه پس الان تو خط اول مقدار عدد 5 تو متغییر سمت چپ مساوی که اسمش var بود ، ذخیره میشه پس از این به بعد در جاهای دیگه ، در سمت راست مساوی (نه سمت چپ مساوی ها) و یا ورودی دستورها و تابع ها (که تو فیلم گفته شد)، اسم متغییر var برده شه یا به اصلاح همون فراخونی شه، مقدارش بجاش گزاشته میشه یا همون مقدارش برگردونده میشه که در اینجا مقدارش 5 بود
پس تو خط دوم که unknown = var نوشته شد ، چون var تو سمت راست مساوی هست پس نرم افزار میبینه قبلا متغییر var تعریف شد یا نه و اگه تعریف شده باشه ، مقدارشو توی سمت چپ مساوی که unknown بود ذخیره میکنه و اگه تو خط های بالاتر یا رویدادهای دیگه ای که زودتر از این رویداد اجرا بشه ، متغییر var تعریف نشده باشه ، نرم افزار ارور میده و تو اینجا هم چون مقدار متغییر var برابر 5 هه پس 5 داخل متغییر unknown ذخیره میشه . ینی هر جا از این به بعد اسم unknown برده شد ، مقدارش که 5 هه برگردونده میشه
و تو خط سوم هم که متغییر unknown اسم برده شد که چاپ بشه پس ، مقدارش که 5 هه چاپ میشه .
خوب اینو گفتم که دیگه قاتی نکنین چی تو چی ریخته و ذخیره میشه . ینی الان متغییر unknown تو خط دوم تو متغییر var ذخیره نمیشه . چرا شو که توضیح دارم میدم تو کتاب بالا برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید پس تا این لحظه تو دستور بالا ، هر جا گفته شد var ، مقدارش که 5 هه برگردونده میشه و هر جا گفته شد unknown ، مقدارش که var که بازم مقدارش 5 هه برگردونده میشه
اما تو خط زیر قضیه فرق فوکوله برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
کد:var = 5 var = "ahmad" Label.SetText("Label1",var );
تو خط اول بالا ، اول مقدار 5 تو متغییر var ذخیره میشه و بعد تو خط دوم ، مقدار رشته ی ahmad تو متغییر var ذخیره میشه.ینی الان مقدار var کدومه به نظر شما؟ برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
آری درست گفتی (من که صدا تو نشنیدم . حالا بماند برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) آخرین مقدار var که خط دوم بود و مقدارش برابر رشته ی ahmad بود تو var ذخیره میشه . ینی تو خط های زیری هر جا گفته شد var ، آخرین مقدارش که تو خط دوم بود برگردونده میشه که ahmad بود ینی متغییرها قابلیت اور رایت شدن رو دارن. ینی متغییری که همنام قبلی باشه ، مقدار اولیه که تعریف شد براش پاک میشه و از این به بعد دیگه مقدار جدید جایگزینش میشه که تعریف شد
و خط سوم هم که گفت var رو بنویسه که همون آخرین مقدار var که ahmad بود رو مینویسه
یا مثلا اگه بگم :
کد:var = 5 var = var+5 Label.SetText("Label1",var );
تو خط اول که 5 رو تو var میریزه .
تو خط دوم ، طرف راست مساویرو توی طرف چپ مساوی میریزه دیگه . ها؟ خوب طرف راست مساوی چیه؟ var+5 هه دیگه . خوب تو خط های بالا گفتم دیگه میگرده دنبال مقدار var (اونی که طرف راست مساوی هستا) . مقدار var تو خط اول پیدا میکنه که 5 بود بعد +5 میکنه که میشه؟ 10 و این 10 رو تو متغییر سمت چپ مساوی که باز var بود ذخیره میکنه ینی الان تو خط دوم ، مقدار متغییر var میشه 10 (ینی باز هم مثل کد بالا ترش که گفتم ، این متغییر var ، اوررایت شد)
از این به بعد هر جا اسم var برده شه (فراخونی شه) ، که تو خط سوم شد ، آخرین مقدار var رو که 10 بود رو ذخیره میکنه
اینو گفتم تا قشنگ سمت راست و چپ تون رو (نه سمت راست و چپ متغییر( رو تشخیص بدین هر چند تو فیلم هم گفته شد) ، برا اسب قضیه که الگوریتم تکثیرهبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید بزارین من برم ناهار بخورم برگردم ، ادامه شو بنویسم )برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
از این زیر تازه داستان تکثیر آرایه ، شرو میشه (اون بالایی رو گفتم واسه کسایی که قضیه ی متغییرها رو باهاش مشکل دارن و البته ضروریه واسه درک این الگوریتم زیر. هر چند الگوریتم معمولی ایه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) :
اول بگم که این کد ، یه شی لیست بوکس نیاز داره (برا اینکه اعضای آرایه ی جدید (که همون مثل آرایه ی قبلیه رو ببینین و نوشته شه تو لیست بوکس))
دوم اینکه با هر روشی که میدونین ، میشه یه آرایه رو تکثیر کرد اما طبق آموزش دستور next که تو پست قبلی داده شد ، من از این دستور استفاده میکنم (البته نیازهاشو که گفتم چه آموزش هاییه تو همون خط اول این پست) . البته این الگوریتم تو سایت ویکی پدیا بود . من توضیحش میدم فقط
کد:o={10,20,30,40} function clone(o) new_o = {} i,v = next(o,nil) while i do new_o[i] = v i, v = next(o, i) end return new_o end ListBox.DeleteItem("ListBox1", -1); NewArrayCount = Table.Count(clone(o)); for a=1,NewArrayCount do ListBox.AddItem("ListBox1", clone(o)[a], ""); end
تو خط اول ، یه آرایه ای بنام o (او انگلیسی) تعریف شد که 4 تا عضو داره که میبینین. عضو اولش 10 و دومش 20 و سومش 30 و ... هه
خط دوم هم یه تابع هست که پارامتر ورودیش (داخل پرانتزش) ، همین آرایه ی o مون هست که اسم تابع ، clone هه
تو خط سوم ، یه آرایه ی دیگه که اسمش new_o هه تعریف شد (که قراره عضوهای اون آرایه ی o رو تو new_o ریخته شه)
تو خط چهارم که با دستور next آشنایی دارین (پست قبل) ، که
کد:i,v = next(o,nil)
هست ، nil که میشه هیچ و پوچ (شما مثلا nil رو صفر در نظر بگیرین که ینی صفر امین عضو از آرایه) .پس این دستور میشه آرایه ی بعد ضفر امین عضو آرایه ی o (که میشه همون مقدار اولین عضو آرایه ی o که 10 هست) و این مقدار رو تو متغییر سمت راست ویرگول که v هست ، ذخیره میکنه و شماره ی اون آرایه (ینی اولین عضو آرایه ی o (دقت کنین نه اینکه مقدار اولین عضو رو ) بلکه شماره ی اولین عضو رو که میشه همون 1 ) رو داخل متغییر سمت چپ ویرگول که i هست ، ذخیره میکنه که اینا رو قبلا تو پست قبلی گفتم. پس الان مقدار متغییر i میشه 1 و مقدار متغییر v میشه 10
در خط پنجم یه شرط while گزاشته شد و همونطور که تو پستای قبل گفتم ، چون i خالی اومد ، پس ینی هر وقت i مون برابر یه مقداری بود (هر مقدار حالا رشته یا عدد و ...) که در اینجا ، i مون فلا 1 هه پس مقدار داره پس دستور داخل while اجرا میشه
خط ششم که هستش
کد:new_o[i] = v
، 6 طللیارد (درسته؟ برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ) بار گفتم که مقدار سمت راست تو متغییر سمت چپ ذخیره میشه پس مقدار v داخل i امین عضو از آرایه ی new_o ذخیره میشه. مقدار v چی بود؟ 10 بود دیگه. ها؟ ینی همون مقدار اولین عضو آرایه ی اولی مون که o بود.
خوب i مون الان چنده؟ 1 بود دیگه آخرین بار؟ ها؟ خوب پس میشه 10 رو تو اولین عضو آرایه ی new_o مون ذخیره میکنه. تا اینجا اگه دقت کرده باشین ، مقدار اولین مقدار آرایه ی قبلی (o) که 10 بود ، فلا همون برابر اولین مقدار آرایه ی جدید (new_o) شد. پس فلا ینی اولین مقدارش کپی شد.
تو خط هفتم که
کد:i, v = next(o, i)
هستش ، میگه چی؟ میگه عضو بعدی i رو تو آرایه ی o رو بریز تو متغییر v و شماره شو بریز تو متغییر i
خوب i مون تا حالا چی بود؟ 1 بود دیگه؟ ها؟ عضو بعدیش عضو 1 چی میشه؟ میشه عضو 2 . خوب مقدار دومین عضو آرایه ی o رو که 20 بود رو میریزه تو v و شماره شو که 2 بود رو میریزه تو i
پس مقدار v میشه 20 و مقدار i میشه 2
حالا چرا عضو بعدی رو گرفت؟ چون هم عضو بعدی آرایه ی قدیمی (o) رو گرفته باشه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید چون میخایم همه ی اعضاشو کپی کنیم دیگه و هم i هم یکی یکی جلو بره تا برسه به تعداد آرایه ی o که 4 تا بودن و بعد از اون ، بی مقدار بشه که شرط حلقه ی while (که مقدار دار برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید بودن متغییر i بود) نقض شه تا از این حلقه خارج شه . ینی در واقع تو اینجا ، i همون شمارنده هست که به اندازه ی تعداد آرایه ی o که 4 تا ان مقدار خواهد داشت ینی 4 بار دارای مقدار میشه و بعد از اون ، بی مقدار میشه
تو خط بعدی میرسه به end شرط while که چون حلقه هه ، شرطش بررسی میشه و اگه شرطش درس بود ، تکرار میشه. شرطش هم که این هست که آیا متغییر i مقدار داره یا نه؟ داره یا نه؟ برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
آره دیگه آخرین بار مقدارش 2 شد دیگه . پس شرط برقراره و حلقه تکرار میشه
پس دوباره میرسیم به خط 6 و دوباره هم مقدار v رو داخل i امین عضو از آرایه ی new_o ذخیره میکنه. آخرین بار v بود 20 و i هم بود 2 پس 20 رو تو دومین عضو از آرایه ی new_o ذخیره میکنه
و این روند ادامه پیدا میکنه و حلقه تکرار میشه تا جایی که i برابر 4 بشه که همون برابر تعداد آرایه ی قدیمی مون که همون آرایه ی o بود ، بشه و در این زمان (ینی زمانی که i مون برابر 4 بشه) وقتی دستور خط هفتم ینی
کد:i, v = next(o, i)
اجرا بشه ، چون مقدار عضو 4 ام آرایه ی o ینی پنجمین عضو آرایه ی o رو میخاد و چون آرایه ی o ، عضو پنجم نداره ، پس مقدارِ بی مقداری برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید تو i ذخیره میشه ینی i دیگه مقدار نداره چون پنجمین عضو o وجود نداره و چون i بی مقدار میشه پس شرط while نقض میشه و دیگه تکرار نمیشه و خط بعدی ینی خط 9 اجرا میشه
پس تا وقتی که شرط while برقرار بود ، وقتی تا آخر (ینی تا زمانی که i مون برابر 4 میشد) جلو برین با همینی که توضیح دادم ، میبینین که اولین عضو آرایه ی o توی اولین عضو آرایه ی new_o ریخته میشه ، دومین عضوش هم تو دومین عضو ، سومین عضوش هم تو سومین عضو و چهارمین عضوش هم تو چهارمین عضو
ینی کلا کپی شد اون آرایه ی قبلی مون که o بود
خط بعدی هم که میشه خط 9 ینی
کد:return new_o
که همونطور که تو پست قبل گفتم ، ینی new_o که آرایه ی کپی شده و جدید مون بود رو تو تابع مون که اسمش
کد:clone(o)
بود ذخیره کن ینی هر جا اسم تابع
کد:clone(o)
برده و فراخونی شد ، ینی مقدارش که همون آرایه ی new_o هستش ، برگردونده میشه
در ادامه ی کدها ، چون برای فراخونی مقدار و عضو متغییر ها باید شماره ی عضواش رو مشخص کنیم ، از حلقه ی for استفاده شد که از 1 تا تعداد تابع clon(o) که همون گفتم آرایه ی new_o ماست پس همون تعداد آرایه ی new_o ما میشه ، که در اینجا تعدادش 4 هست ، تکرار میشه ینی تو اینجا حلقه ی for ما هم 4 بار تکرار میشه تا هر 4 تا عضو آرایه ی new_o رو بگیره و تو لیست بوکس بنویسه پس همه ی عضوهای این متغییر که 10 و 20 و 30 و 40 ان ، تو شی لیست بوکس نوشته میشن (این تیکه رو ینی حلقه ی for رو زیاد توضیح ندادم چون به اندازه ی کافی تو فیلم بحث و تمرین شد)
فقط تو این حلقه درباره ی خط 14 ام که
کد:ListBox.AddItem("ListBox1", clone(o)[a], "");
هست بگم که وقتی گفته شد
کد:clone(o)[a]
رو چاپ کن تو لیست بوکس و بنویس ، خوب a که متغییر ینی در واقع شمارنده ی این حلقه هه و هر بار (تا 4) تغییر میکنه و بازم همونطور که گفتم ، وقتی اسم تابع
کد:clone(o)
برده شد ، ینی همون مقدار return ای که گفتیم ینی همون آرایه ی new_o . مثلا اگه a مون 1 باشه ، ینی اولین عضو از تابع
کد:clone(o)
مون رو بنویس و این تابع هم چون گفتیم که همون آرایه ی new_o رو برگردون ، پس ینی در واقع ، گفتیم اولین عضو از آرایه ی new_o مون رو بنویس که کلا این تیکه گفتن نداشت چون یه لیست تو بالا توضیح داده شد برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
میدونم الان همه تون هجوم میارین تا این آموزشو ببینین ، فقط یکی یکی تو صف ایس کنین که حق همدیگه ضایه نشه برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
ان شاء ا... از هر 1000 نفرتون ، احیانا و خدای نکرده و زبونم لال برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید یه نفر به این آموزش علاقه مند بود و خوند و تمرین کرد ، متوجه شده باشه (الان بخونه ، 2000 سال دیگه احتمال داره تموم کنه . برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید )
Bookmarks