گفت‌وگويي هفت دقيقه‌اي با سريع‌ترين مرد جهان؛
بولت: در جهان بهترينم

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: قهرماني - همگاني

اوساين بولت، ستاره‌ي پرفروغ ورزش دنيا در سال ‌٢٠٠٨ كه در بازي‌هاي پكن همه‌ي چشم‌ها را به خود دوخت، از امروز(شنبه) دوباره ــ در جريان رقابت‌هاي جهاني دووميداني ــ با مهمترين حريفان خود سينه به سينه مي‌شود تا فردا شب در فينال دوي ‌١٠٠ متر مدال طلاي جهان را هم به كارنامه‌ي درخشان خود بيافزايد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين گزارش يادداشت‌هاي خبرنگاري است كه لحظاتي را (‌٧ دقيقه) با بولت در آلمان گذرانده و خواندنش به بهانه رقابت‌هاي جهاني دووميداني خالي از لطف نيست.

"او هنوز فرصت دارد؛ البته براي ‌٥ دقيقه. اوساين بولت غرولند كنان مي‌گويد: «بايد براي تمرين بروم». او براي آن كه براي اين حرفش مدركي داشته باشد، به كوله پشتي كوچكي كه روي دوشش تاب مي‌خورد، اشاره مي‌كند. اين گفت‌وگويي است كه با تاخير انجام مي‌شود، چرا كه دونده فوق سريع جامائيكايي در نهايت قبول كرد كه بخشي از برنامه‌هاي رسمي‌اش مدتي پيش انجام گرفته‌اند. پوما، اسپانسر مالي دوندگان جامائيكايي در هتل «هرتسوگ پارك» نشستي خبري را ترتيب داده بود. ‌٧٠ نفر از تيم و همراهان اين كشور واقع در جزاير كارائيب تا روز سه‌شنبه در آنجا مستقر بودند و پس از آن براي انجام رقابت‌هاي جام جهاني دووميداني راهي برلين شدند. حتي جوي ويلر، سفير جامائيكا هم به اين نشست خبري آمده بود، اما با احترام فراوان بايد گفت كه تمام نگاه‌ها به قهرمان المپيك پكن و دارنده ركورد جهان دوخته شده است. در اين نشست كوتاه قرار بود بولت كفش طلايي كه از پكن و طلاهاي آن بازي‌ها به دست آورده را به شهردار شهر «هرتسوگن آوراخ» بدهد تا در تالار افتخارات اين شهر توليد كننده كفش‌هاي ورزشي قرار داده شود. اما پيش از آن كه مراسم به جاي خوبش برسد، بولت سالن را ترك مي‌كند، بدون آن كه حتي يك كلمه حرف بزند.

* گفت‌وگويي ‌٥ دقيقه‌اي در تاريكي
بولت البته در تلاش دوم با من حرف ‌زد. صحنه تا حدودي ترسناك بود چرا كه تقريبا همه چيز در محيطي نيمه تاريك برگزار ‌شد. چراغ‌ها خاموش بودند و اين گفت‌وگوي ‌٥ دقيقه‌اي شبيه به ملاقاتي مرموز و توطئه‌آميز بود. هرچند محتواي آن هرگز درخشان نشد.
بولت كه در كارش همانند يك انسان شرور و شيطان رفتار مي‌كند، در اين گفت‌وگو كمي آشفته بود و تنها يك بار ‌خنديد. آن هم در پاسخ به پرسشي درباره بهترين دونده سرعت جهان: «در اين مورد تنها مي‌توانم بگويم: خودم.»
اما او خيلي زود جدي ‌شد، به ويژه زماني كه پاي رقبايش در برلين به ميان ‌آمد: «هر حريفي را جدي مي‌گيرم، البته تايسون گاي از ديگران كمي جدي‌تر است.» اين دونده آمريكايي كه در سال جاري با زمان ‌٧٧ / ‌٩ ثانيه تاكنون بهترين زمان را در اختيار دارد، از نظر بولت پيشرفت خوبي داشته است: «او پيشرفت‌هاي زيادي در سال جاري داشته است. بله، تايسون جدي‌ترين و نزديك‌ترين رقيب من است.»
آدم احساس مي‌كرد كه اين دست ارزيابي از حريف نوعي بازي است. گاي آمريكايي هم دو هفته پيش رقيب جامائيكايي‌اش را حريفي بااستعداد خوانده بود و اكنون بولت همين تعارف را پاسخ داد: « فكر مي‌كنم هر دوي ما استعداد بالايي داريم و سخت مي‌كوشيم تا بتوانيم با ديگر رقابت داشته باشيم. هر روز بايد همان اندازه سخت كار كنم؛ درست همانند او.» آيا آنها از همين رو بيش از رقابت‌هاي جام جهاني در برلين به عمد از رقابت با يكديگر پرهيز كردند؟: «هرگز براي آن كه با تايسون گاي مسابقه بدهم، مشكلي نداشتم. او اين فرصت را داشت.» بولت در ادامه شانه‌اش را با بي‌تفاوتي بالا ‌انداخت و بعد به ساعتش نگاه ‌كرد: «لطفا سوال آخر». او در فينال برلين چه چيزي را مي‌خواهد ارائه كند؟ آيا ركورد شخصي او در جهان (‌٦٩ / ‌٩ ثانيه) با خطر شكسته شدن روبه‌روست؟ «در خطر؟ نمي‌دانم. اما هر وقت كه همه سريع باشند، به دست آمدن زمان‌هاي سريع هم شدني هستند. در هر حال من آماده هستم.» سپس در ادامه يك «متشكرم» كوتاه ‌گفت و محو ‌شد.
گفت‌وگو به جاي ‌٥، ‌٧ دقيقه طول ‌كشيد. هفت دقيقه‌اي كه در برنامه‌ريزي روزانه اوساين بولت وجود نداشت. كوتاه درست به اندازه كه يك جلسه تمرين كه قرار بود در مجموعه ورزشي دبيرستان فني و در حضور تماشاگران برگزار ‌شود. از هتل تا انجا تنها چند قدم فاصله داشت ولي اوساين بولت سوار مرسدس مشكلي رنگ ‌شد كه در يك چشم به هم زدن از محل دور ‌شد. مردم خيلي هم از كارهاي سريع‌ترين مرد جهان سردرنمي‌آورند. شايد او نمي‌خواست با فوتباليست‌هاي النصر دبي كه مربي آنها فرانك پاگلزدورف است و مشغول تمرين پاس مستقيم هستند، روبه‌رو شود.

* همه مي‌خواهند بولت را تماشا كنند
تمرين با كودكان هم در برنامه كاري بولت وجود داشت. او روي يك صندلي ماساژور ‌نشست و به همه امضا ‌داد. او كار زيادي نداشت. حداكثر يك دو جين هوادار در محل حضور دارند.
يكي از آنها ‌گفت: «اوساين انسان بزرگي است.» و بعد با موبايلش شروع به گرفتن عكس مي‌كند. همه مي‌خواستند بولت را ببينند، هرچند همه هم او را نمي‌شناختند. فردي مي‌گفت: «فقط اين را مي‌دانم كه او بلندقد و لاغراندام است.»

*تمرين
مردي بسيار بلند قامت و بي‌اندازه لاغر در لباسي سياه در حال گرم كردن. دويدن‌هاي هر روزه و چند تمرين كششي در پي آن. بولت در تمرين عادت دارد كه با ديگر دوندگان شوخي كند. او عاشق آرامش است و هرگز نمي‌خواهد بيگانه‌اي او را زير نظر بگيرد. يكي از نزديكان او گفت: «بولت در جايي كه مردم غريبه هستند، نمي‌تواند تمرين كند. دويدن در كنار همه مردم خطرناك است.»
بولت درست پس از ‌٣٠ دقيقه كوله پشتي ‌اش را جمع مي‌كند. شكارچيان امضا از راه مي‌رسند، او به كارش سرعت مي‌دهد و بعد هم تقريبا فرار مي‌كند. واقعا فرار مي‌كند. دو نفر هم او را همراهي مي‌كنند. اما يك پرسش باقي مي‌ماند. مرسدس مشكي او را اين بار كجا مي‌برد؟ پرسشي كه بدون پاسخ مي‌ماند.