+makintash (26-11-09), Armin-N (26-11-09)
کاربر شهرسختافزار
مصاحبه تکان دهنده با سرباز احمدی، دو سال بعد از حمله وحشیانه سپاهانی ها
هیچوقت دوست نداشتم وسط صد هزار نفر بودم / خانه ما پرده ندارد / از قول من از کسانی که کمک کردند تشکر کن / مردم نباید بچه هایشان را به ورزشگاه بفرستند / نمی دانم چرا فوتبال انقدر خشونت دارد
مرجع خبری پرسپولیس : بازی رفت هفتمین دوره رقابت های لیگ برتر و جدال حساس پرسپولیس و سپاهان در فولاد شهر اصفهان. سرباز وظیفه نیروی انتظامی مشغول انجام وظیفه برای برقراری امنیت ورزشگاه است که ناگهان یکی از هواداران زرد پوش سپاهان...
در اين دو سال و اندي چرخاندن عصاي سفيد در تاريكي و باز كردن مسير حركتش را خوب ياد گرفته. قرار بود دوران سربازي فقط دو سال طول بكشد و آرزوهايش را پس از اين دو سال در آغوش بگيرد اما حالا مردم در كوچه و خيابان او را سرباز احمدي صدا ميزنند. او براي هميشه سرباز احمدي باقي ماند و ديگر كسي نام كوچك قرباني بزرگ فوتبال وحشي را به خاطر نميآورد.
پنجرههاي خانه سرباز احمدي در شهركرد پرده ندارد. پدرش ميگويد: «چشم راستش كاملا تخليه شده و چشم چپ او فقط نور را درك ميكند. به همين خاطر كاري كرديم كه خانه هميشه پر از نور باشد.» فوتبال آخرين تصويري است كه در ذهن سرباز احمدي ثبت شده. او پرچمهاي زرد و قرمز را به خاطر ميآورد و صداي انفجاري كه ناگهان همه جا را سياه كرد. گرماي خوني كه روي صورتش ميدويد را به خاطر ميآورد و صداي رفقايش را كه شيون ميكردند و او را به سمت آمبولانس ميبردند. سرباز احمدي قرباني بزرگ فوتبال است. شايد دلش نميسوخت اگر از كودكي عاشق فوتبال بود و برايش هورا ميكشيد. فوتبال جايي در قلب او نداشت: «بعضي وقتها در تلويزيون ميديدم كه صدهزار نفر براي تماشاي فوتبال به ورزشگاه ميروند. هيچوقت دوست نداشتم وسط آنها باشم.» آن روز خوشحال بود از اينكه نامش در ليست سربازان اعزامي به ورزشگاه فولادشهر قرار گرفته بود. حوصلهاش در پادگان سر ميرفت. از پست دادن در سرما خيلي بهتر بود. قبلا اين تجربه را داشت. در مسير
رفت و برگشت خوش ميگذشت. رفقا بودند و گاهي مسير را با آواز خواندن و همسرايي ميگذراندند.آن روز هم همين طور بود.
منبع : perspolisnews.com
+makintash (26-11-09), Armin-N (26-11-09)
|
|
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks