فركي:
پاس پتانسيل مدعي شدن را دارد

پس از تلاش 8 ساله در تيم ملي به تيمي بازگشته كه بيشترين دوران بازي خود را در آن سپري كرده و به افتخارات متعددي نيز دست يافته است.


حسين فركي در كنار همايون شاهرخي و احمد سجادي پس از پرفراز و نشيب نتيجه گرفتن پاس قصد دارد اين تيم را به جايگاه اصلي خود در ليگ برتر رهنمون سازد تا ثابت گردد بي‌دليل نيست كه همواره به عنوان قطب سهم فوتبال به شمار مي‌آمده و بازيكنان زيادي را به تيم‌هاي ملي مختلف معرفي كرده است، گروه فوتبال خبرگزاري ورزش ايران (ايپنا)؛ دقايقي را با اين مربي همكلام شد كه ماحصل اين گفتگو از نظرتان مي‌گذرد:





در شرايطي همراه با شاهرخي كار هدايت پاس به عهده گرفتيد كه اين تيم نتوانسته انتظارات را برآورده كند و دور از حد تصور ظاهر شده بود؟


اگر بحث عرق به پاس را كنار بگذاريم بايستي بگويم همواره از شرايط حاكم بر تيم با توجه به مسئوليتمان در تيم ملي اطلاع داشتيم و با علم به اين موضوع كه شاهرخي به همراه من و سجادي توانايي رساندن پاس را به جايگاه اصلي‌اش در جدول دارد پاسخ مثبت داديم.





اما همه علاقمندان به فوتبال از شاهرخي، فركي و حتي سجادي با توجه به سابقه كار كردن چندين ساله در تيم ملي، انتظار دارند و نمي‌توانند قبول كنند پاس با وجود اين افراد باز هم نتيجه نمي‌گيرد؟


قبول دارم، به هر صورت فوتبال نتيجه‌گرا اين انتظارات را بيشتر كرده است و مردم حق دارند اظهار نظر كنند اما پاس با توجه به بازيكنان ملي‌پوش خود بنيه مدعي شدن در ليگح را دارد.





فكر مي‌كنيد به چه دليلي پاس نمي‌تواند در خانه موفق ظاهر شود و امتيازات لازم را به دست آورد، همان طوري كه تجربه ثابت كرده تمام تيم‌هاي ليگ برتري زمان ميزباني خود متفاوت ظاهر مي‌شوند و به اين سادگي امتيازي به حريفان خود واگذار نمي‌كنند؟


به نظر من استرسي كه به بازيكنان پاس در خانه به دليل جايگاه گذشته اين تيم به بازيكنان حاكم مي‌شود دليل عدم موفقيت در دستگردي است و اگر روي مسائل روحي و رواني نفرات تيم به درستي كار شود قطعا بحراني وجود نخواهد داشت و پاس متحول مي‌شود.





ترانسفر شدن نكونام، برهاني و حتي رفتن بياتي‌نيا آيا نمي‌تواند دليل اصلي عدم موفقيت خط حمله حال حاضر پاس تلقي گردد؟


در ميان 11 بازيكن تيم حتي يك بازيكن هم مي‌تواند تأثيرگذار باشد و اين نفراتي كه به آنها اشاره كرديد براي هر مربي نعمتي هستند و نبودشان صلابت گذشته پاس را در خط حمله از بين برده ااست.





اما ساير بازيكنان خط حمله پاس مثل لفته حميدي،‌ محمد غلامي و علي كريمي هم نتوانسته‌اند در امر گلزني موفق نشان دهند و بعضا مدافعين و حتي هافبكها جور آنها را به دوش مي‌كشند؟


در سطح كلان هم اگر به نقل و انتقالات نگاه كنيم درخواهيم يافت بازيكنان بزرگ هم وقتي تيم خود را تغيير مي‌دهند براي سازگاري با شرايط تيم جديد به زمان احتياج دارند و به مرور مي‌توانند ارزشهاي خود را به نمايش بگذارند، همين مسأله براي بازيكنان پاس هم مي‌تواند صدق كند، البته با اندكي اعتماد به نفس بيشتر توسط مربيان مي‌شود زمان را كوتاه‌تر كرد.





چه جايگاهي را در نيم فصل اول ليگ ششم مي‌توانيد براي پاس پيش‌بيني كنيد؟


در طول مدت زماني كه به كار مربيگري مشغول بودم هيچ وقت مسأله‌اي را تضمين نكردم و تنها با اميد به كارم ادامه مي‌دادم؛ اميدوارم همراه با تفكرات شاهرخي كه از مربيان كاربلد و مدير فوتبال ايران به شمار مي‌آيد بتوانيم جزء مدعيان قرار بگيريم.





تعليق فوتبال ايران طبق اعلام قبلي فيفا اگر تا فردا فدراسيون در اساسنامه خود تغييري به وجود نياورد ادامه پيدا مي‌كند و لطمات جبران‌ناپذيري به ليگ و تيم‌هاي حاضر در آن وارد مي‌شود؟


تعليق فوتبال هر كشوري فاجعه تعلقي مي‌گرد و اگر اين مسأله ادامه پيدا كند ديگر انگيزه‌اي براي بازيكنان ما باقي نمي‌ماند و تمام هزينه‌هايي را كه براي رسيدن به اين مقطع صرف كرده‌ايم بيهوده خواهد بود و پس از رفع تعليق بايد استارت دوباره‌اي بزنيم، نبايد كار به اينجا مي‌رسيد ولي حالا كه رسيده از طريق راه‌هاي منطبقي مي‌توان جلوي لطمات آن را گرفت.





تيم ملي اميد كه در حال حاضر هدايت آن را سيموئز به عهده دارد با زماني كه برانكو با نفرات ديگري در بوسان به قهرماني رسيد چه تفاوتهايي كرده است؟


در زمان برانكو بازيكناني كه كمتر در ليگ برتر فرصت بازي كردن را پيدا مي‌كردند به اردو فراخوانده شدند و در حقيقت با يك كار اصولي و پايه‌اي بنيان پشتوانه تيم ملي بزرگسالان بنا نهاده شد، اما تيم زمان سيموئز فرصت كافي را براي آمادگي در اختيار نداشت و نبايد از سرمربي تيم انتظار معجزه و قهرماني داشت چرا كه نمي‌توانست تيم را متحول كند و در بدو اعزام هم برخي بازيكنان را به دليل مشكلات صغرسني از دست داد، پس اگر منطقي بخواهيم در اين خصوص نظر بدهيم بايد گفت در صورت قهرماني سيموئز و شاگردانش امري محال را واقعي كردند كه با اين فرصت كم كمتر مجموعه‌اي مي‌تواند به اين موهم برسد.