نقاش گرانترين تابلوهاي جهان
چندي پيش با حراج تابلوي عمه ماريانه ، يکي از مشهورترين آثار گرهارد ريشتر، هنرمند برجسته آلماني مرکز حراج ساتبي لندن ، رويايي را به حقيقت تبديل کرد که واکنش هاي بسياري را در محافل هنري جهان به همراه داشت.
شايد در ابتدا برآورد رقم 3 ميليون يورو براي قيمت ابتدايي اين تابلوي سياه و سفيد بهاي بالايي به شمار مي رفت ، اما در انتهاي کار همگي بر اين باور بودند که اين تابلو نتيجه موفقيت کتاب "نقاشي از آلمان گرهارد ريشتر" اثر برليني يورگن اشرايبر است که باعث شده اين اثر براي حراج با اين قيمت سرسام آور عرضه شود.
مطلب زير نگاهي گذرا به چگونگي زندگي و خلق اين اثر توسط ريشتر و بازتاب آن براي فروش اين اثر پس از انتشار اين کتاب است.
اواخر سال گذشته اشرايبر، نويسنده و روزنامه نگار برجسته آلماني تحقيقات خود را در زمينه دوران جواني و سالهاي تحصيل گرهارد ريشتر نزد انتشارات کارل برگ منتشر کرد. وي ضمن اين کار به مسائل جالبي در زندگي اين هنرمند برخورد. عمه ماريانه ، تابلويي که گرهارد ريشتر در سال 1965 کشيد، تصوير عمه گرهارد ريشتر به نام ماريانه شونفلدر است که در سال 1945 در بخش رواني بيمارستان درگذشت.
ريشتر اين عمه بيمار مبتلا به اسکيزوفرني (روان گسيختگي) را نمي شناخت و اين تابلو از روي يک عکس خانوادگي قديمي کشيده شده ، دقيقا مانند تصاويري که ريشتر از پدر همسر خود هاينريش افينگر کشيده است.
اشرايبر، نويسنده کتاب که داستان هر دوي اين تابلوها را پيگيري کرده ، تشابهات وحشتناکي ميان اين دو خويشاوند ريشتر يافته است. ماريانه شونفلدر در زمان حکومت نازيها برخلاف ميل والدينش به بخش رواني بيمارستان درسدن منتقل مي شود و بعدها در رنج و عذاب از دنيا مي رود.
در همين زمان پزشک مشهور و محبوب و فرمانده ارشد يگان نيروهاي مسلح اس اس هاينريش افينگر نيز در بيمارستان درسدن کار مي کرده است و اکنون دختر افينگر، نخستين همسر گرهارد ريشتر است. در اين کتاب که بارها نقد شده و البته مورد تحسين هم قرار گرفته است ، هنر و داستان آلماني به طرزي گيرا درهم آميخته اند يک طرح درجه يک و ترکيبي تکان دهنده حزن آور از تحقيق رپورتاژ و تفسير واقعيت. اشرايبر از سطح صاف بوم عمق داستان را بيرون مي کشد، البته گرهارد ريشتر ديد متفاوتي به اين مساله دارد؛ اگرچه اين نقاش با رغبت تمام طي ماهها اطلاعات شخصي اش را در اختيار اين نويسنده قرار داده است و حتي کتاب را پس از انتشارش مورد تحسين قرار مي دهد؛ اما يکدفعه داستان آن را نمايشنامه اي قلمداد مي کند و در يک مصاحبه چنين مي گويد: اشرايبر موضوع تاثرآور کتاب را بزرگ مي کند، واقعيات را درهم مي آميزد. با تخيلش به روابط که ساخته ذهن خود اوست آب و تاب مي دهد و رويدادهاي خصوصي را علني مي کند؛ چيزي که کوچکترين نفعي براي موضوع کتاب ندارد، بلکه فقط ارضاکننده حس کنجکاوي اوست.
اين مساله تا حدي اشرايبر را رنجاند. البته به روند کتابش لطمه اي وارد نکرد. تاکنون طبق اظهارات انتشارات کارل برگ مه که اين کتاب را منتشر کرده است ، 20هزار نسخه از کتاب فروخته شده است و اين که اکنون تابلوي عمه ماريانه در بازار اين چنين گران برآورد شده از يک سو ناشي از محبوبيت خود ريشتر و از سوي ديگر مطمئنا به کتاب مربوط مي شود که قصه ماريانه شونفلدر ناشناخته را به وي بازگردانده است.
زندگي و کارنامه هنري گرهارد ريشتر
گرهارد ريشتر در 19 فوريه 1932 در روستاي والتر لازيتس متولد شد. وي پس از گذراندن يک دوره نقاشي صحنه اي و تبليغاتي در زيتاو، مشغول تحصيل در مدرسه عالي هنرهاي تجسمي درسدن شد. در اين زمان او در ميان ديگران به عنوان نقاش صحنه اي مطرح بود و در يک کارگاه عکس فعاليت مي کرد. در سال 1961 از جمهوري دموکراسي گريخت ، به غرب آلمان آمد و تحصيلات خود را در آکادمي هنر دوسلدورف نزد کارل اتو گاتس ادامه داد.
او سپس به عنوان نقاش مشغول به کار شد و ميان سالهاي 1962 تا 82 در دوسلدورف يک کارگاه عکاسي را مي گرداند و در سال 1967 به عنوان استاد ميهمان در مدرسه عالي هنرهاي تجسمي هامبورگ تدريس مي کرد. بعدها از سال 1971او صاحب يک کرسي استادي در آکادمي دولتي هنر در دوسلدورف شد و از سال 1975 تا 92 عضو آکادمي هنر در برلين شد. سپس در سال 1978 عنوان پروفسور ميهمان را در کالج هنر و طراحي هالي فاکس کانادا و مدرسه عالي هنرهاي تجسمي فرانکفورت دريافت کرد.
گرهارد ريشتر در بدو امر به طور غيررسمي از هنر فرانسوي - امريکايي در آثار خويش الهام مي گرفت که مشخصه اصلي آن بيهودگي و پوچي است که ريشتر صورتي پر معني به آن بخشيده است. بعدها با ظهور هنر پاپ از سوي روي ليشتنستن ريشتر شيوه کار اورا به عنوان سبک جديد خويش برگزيد و از آن موقع بود که رنگ مايه هاي سياه و سفيد و خاکستري آثار او را تحت الشعاع قرار داد، آثاري که او بر اساس الگوي روزنامه ها و يا ديگر عکسها تهيه مي کرد.
وي تا مدتها در آثارش به خلق صحنه هاي پيش پا افتاده مي پرداخت ، مانند تابلوي امي روي يک پله اما بعدها موتيف هايي مربوط به گذشته را نيز که خود ابهام خاصي به آنها بخشيده بود، موضوع کارش قرار داد. مانند نقاشي stukas1964 و عمو رودي (1965)که با وجود مبهم بودن ظاهر انسان ها در اين تابلو اونيفرم ناسيونال سوسياليسم خوبي در آنها قابل تشخيص است.
بعدها عکسهاي هوايي به عنوان الگويي براي تصاوير الوان مناظر مورد استفاده قرار گرفت. تصاوير سياه و سفيد مربوط به دانشنامه شخصيت هاي سرشناس و محبوب الگوي ديگري بود که گرهارد ريشتر بر اساس آن ميان سالهاي 1971تا 48 72 چهره را به وجود آورد.
در سال 1976 سبک هنري ريشتر دگرگون شد، به اين ترتيب که در فرمتي بزرگ تابلوهاي مبهم و ناملموسي مي کشيد که در حين رنگارنگي داراي لايه هاي زخيمي از رنگ بودند که شکاف لايه هاي آن نشانگر مواد اوليه آن بود، اين تکنيک را ريشتر هنوز هم در آثارش استفاده مي کند. در کنار آن او هنوز هم به تصاوير برگرفته از عکس پايبند است.
تصاويري که يک سلسله طبيعت بيجان را به نمايش مي گذارد، مثل تابلوي هجدهم اکتبر ±977که در سالهاي 1987و 88به وجود آمد که مرگ اعضاي فراکسيون ارتش سرخ اندرياس بادر گودرون انسلين و جان کارل را در زندان اشتوتگارت نشان مي دهد. تابلوهاي ريشتر، طبق اظهارات خودش بدون سبک بدون ترکيب و بدون داوري کشيده شده اند.
او آثارش را تصاويري جهاني مي داند. او نقاشي را به قرينه ابهام و نامفهومي درک مي کند و معتقد است که فقط نقاشي است که به رفع اين ابهام کمک مي کند.
کارنامه هنري
سال 1967 جايزه هنري «غرب جوان» شهر رکلينگ هازن ، سال 1981 جايزه آرنولد، در کاسل 1985 جايزه اسکار کوکوشکا، در وين 1988 انگشتر پادشاه شهر گسلار، 1997 شير طلايي شهر ونيز، 1998 جايزه وکسنر اوهايو امريکا و عضويت افتخاري در آکادمي هنر و ادبيات در نيويورک سال 2000 ، جايزه دولتي ايالت نورد هاين در دوسلدورف و سال 2001 عنوان دکتراي افتخاري دانشگاه بلژيک.
منبع:جام جم آنلاین...







Bookmarks