شیشه پنجره را باران شست... از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟! می پرد مرغ نگاهم تا دور ... وای ،باران، باران... پر مرغان نگاهم را شست... سبزی چشم تو، دریای خیال، پلک بگشا که به چشمان تو دریابم باز... مرغ سبز تمنایم را،