خيره مي شوم به عقربه ها مي شمارم لحظه هاي بودنت را چشمانم را كه مي بندم گاه گاهي برايم مي خواني دفتر سفيدم را مي گشايم مي نشينم در خلوت اتاقم و از سرماي نبودنت خود را در آغوش مي كشم و سكوتِ لحظه هايم را مي نگارم براي كسي كه مثل خون تو رگهامه
کاربر شهرسختافزار
خيره مي شوم به عقربه ها مي شمارم لحظه هاي بودنت را چشمانم را كه مي بندم گاه گاهي برايم مي خواني دفتر سفيدم را مي گشايم مي نشينم در خلوت اتاقم و از سرماي نبودنت خود را در آغوش مي كشم و سكوتِ لحظه هايم را مي نگارم براي كسي كه مثل خون تو رگهامه
من امضا ندارم. مي تونم انگوشت بزنم؟
2 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 2 میهمان)
Bookmarks