مرگ از زندگي پرسيد چرا من تلخم و تو شيريني؟ زندگي در جواب گفت : چون من دروغم و تو حقيقت



ترکه يه آينه رو زمين پيدا ميکنه. برش ميداره عکسش مي افته توش ميگه " ببخشيد نميدونستم مال شماست