*یه بنده خدایی پاش درد میکرد
استامینوفن میذاره تو جورابش !
*گدايی زنگ خونه پيرزنی رو می زنه
پير زن میگه : باز اومدی گدايی ؟
گدا هم جواب می ده : پس توقع داشتی بيايم
خواستگاری !
*از یه معتاد می پرسن فرق تو با یه ورزشکار چیه ؟
میگه اون تکنیکی کار می کنه ، من پیکنیکی !
*يكی داشت يكی رو بدجوری كتک می زد و هی داد میزد : كمک ! كمک !
گفتند : تو داری اينو میزنی ، چرا كمک میخوايی !!!
گفت : آخه اين گفته اگه بلند بشم پدرت رو در ميارم !
*از چوپانی میپرسند : گوسفندان روی تو اثر نگذاشته اند ؟
میگه : نععععععععععع !
Bookmarks