ديشب خيال روي تو با من گفت اين روزها دوباره تو مي آيي ...
مي دانم شبي باز خواهي گشت وتمام کوچه هاي قلبم را لبريز از عطر آمدنت خواهي کرد ديشب تمام ستاره هاي پشت پنجره را با دستانم خاموش کردم زيرا شنيدم ماه را به اتاقت برده اي ...
-------------
کنار آشیان تو آشیانه می کنم فضایه آشیانه را پر از ترانه می کنم کسی سوال می کند بخاطر چه زنده ای؟ و من برای زندگی تو را بهانه می کنم.
__________________