نقد بازی ( سگ های نگهبان ) .
هک، سلاح ما یا آنها؟
بازی متوسطی که اول از همه ایراداتش به چشم میخورند…
به نظرم تبلیغات گسترده و هایپهای بیشماری که برای «سگهای نگهبان» توسط سازندههای بازی انجام شد همگی پیرو یک هدف انجام میگردید و آن هم بزرگنمایی و هجو بیجهت بازی بود و همین هجوهای بی مورد باعث کله پا شدن بازی شد. سگهای نگهبان بازی خوبی است که به شیوهی همیشگی یوبیسافت قربانی هوسهای بیجهت این کمپانی برای مقابله با فرنچایزهای پرسابقه و بزرگی مثل جی.تی.ای شده است. شاید وقتی برای اولین بار در E3 2012 از بازی رونمایی شد، یوبیسافت نبایستی تا این حد در مورد مقولهی «هک» مانور میداد. از همان ابتدا و زمانی که تریلرهای بازی تک به تک منتشر میشد و جملهی «هک سلاح ماست» در انتهای آن نقش میبست این تصوّر برای مخاطب بازی پیش میآمد که بازی واقعا حرفی برای گفتن در مقابل رقبای جهان آزادش دارد اما حیف که تمامی این حرف و حدیثها تنها بلوف بودند و محصولی که اکنون در دست ماست، کاملا بازی متفاوتی با چیزی است که فکر میکردیم.داستان «سگهای نگهبان» تنها وسیلهای برای معرفی بازی است. هیچ سناریویی وجود ندارد؛ دقت کنید سناریو. داستان بازی را ننوشتهاند که با آن بازی را پیش ببرید فقط یک سری داستانهای مختلف را با خلق حادثههای فیالبداهه و زودگذر به یکدیگر چفت و بست دادهاند که انگیزهای برای پیش بردن بازی داشته باشید اما انگیزه کم کم کور میشود و دلیلش هم گُنگ بودن هدف داستان است. اگر داستان بازی را یک تخم مرغ فرض کنیم که قرار است پخته شود که ما بتوانیم آن را بخوریم و هضم کنیم، اصلا این تخم مرغ از اول پخته نیست که بخواهد خورده و سپس هضم شود. از بیخ و بُن بازی شروع میکنیم؛ اصلا آیدن پیرس کیست؟ کسی که از خانواده – که قرار است مهمترین انگیزه برای زندگی و بقا باشد – ضربه خورده که از جمله مثالهای بارز آن در این صنعت میتوان به داستانهایی نظیر «مکس پین»، «رستگاری سرخپوست مرده» و یا «جی.تی.ای ۵» اشاره کرد.در مکس پین، دختر دو ساله و همسر و عشق همیشگی یک پلیس کارکشتهی نیویورک را کشتهاند و اتهام قتل دوست صمیمیاش را به او زدهاند، در این حال شخصیت اصلی اولین کار که میکند و اولین هدفی که دارد انتقام است، خون با خودش خون میآورد و بدین ترتیب سناریوی بازی شکل میگیرد و در میانهی بازی هم یک کاتالیزور در قالب شخصیت جانبی – مونا ساکس – وارد داستان میشود و به پیش بردن داستان بازی کمک میکند. به همین شکل جان مارستون نیز یکی از خانوادهدوستترین شخصیتهایی است که تا به حال دیدهایم تا جایی که جانش را برای حفاظت از خانوادهاش کف دستش گذاشت و جلوی رگبار گلوله جان داد. مایکل از همسرش بریده، پسرش علاف بیکاری است که شب و صبحش را معلوم نیست چگونه میگذراند و دخترش هم…! اما همین عامل خانواده داستان را پیش میبرد و به انتهای خط میرساند.در سگهای نگهبان این کاتالیزور که همان خانواده است وجود ندارد با این که از همان ابتدا هم تاکید سازندهها روی همین خانواده و انتقامی بوده که آیدن میخواسته از عواملش بگیرد. در ادامه خواهر و خواهر زادهی او معرفی میشوند که با این اتفاق این ذهنیت پیش میآید که «خب، بعدش چی؟» و جواب قطعا همان «هیچی» است. در واقع داستان بازی به قدری ساده و کلیشهای است که اصلا به روند آن توجهی نمیشود؛ داستان آنتیاگونیست درست و حسابی ندارد در واقع آنتیاگونیست بازی همان سیستم CtOS است که از عوامل متعددی از رئیس گرفته تا کارمند را شامل میشود. این یکی دیگر از ضعفهای بازی است که در داستان بازی خودنمایی میکند.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید آیدن پیرس؛ ۳۷ ساله ایرلندی تبار شهروند شیکاگو ایالات متحده، هکر حرفهای و کارکشتهای است که در گذشته در کوچه پس کوچههای خطرناک شیکاگو زندگی میکرده و همین باعث جلوهگری خشونت در رفتار وی شده است. آیدن گذشتهی تلخ و شومی دارد که موجب شده آسیبهایی به خود و خانوادهاش وارد شود . این آسیبها نه تنها در گذشته بلکه در زمان حال هم برای وی در حال شکلگیری هستند
به جز کلارا و جوردی که جزو مهمترین کارکترهای بازی حساب میشوند، باقی کارکترها همگی از دم مصنوعی و خشک طراحی شدهاند که از جملهی آنها میتوان به تیبون (T-Bone) دوست هکر و خلاق آیدن اشاره کرد. وی که از کارکشتههایی است که با آیدن در ارتباط است، خالق سلاحهای کشتار خیلی باحالی است که بعضا از آنها برای کمک به آیدن استفاده میکند.از اینها که بگذریم میرسیم به مقولهی «هک» که در ابتدا هم به آن اشاره کردیم. هک فقط وسیلهای است که بازی را متفاوت با دیگر اکشنهای سوم شخص مطرح، نشان دهد. در واقع این که برای اولین بار قادر باشید چراغهای راهنمایی را دستکاری کنید تا با تصادفی ساختگی به هدف خود برسید و یا این که با هک کردن دوربینهای امنیتی شلم شوربا به پا کنید، جذاب است اما به مرور زمان فقط به چند الگوریتم سادهی کلیدزنی ختم میشود و این موضوع وقتی بیشتر به چشم میآید که متوجه میشوید در تمام مدت بازی فقط با یک کلید کار هک را انجام میدهید. به شخصه وقتی خودم را از اول بازی غرق در پول دیدم و اسلحه فروشی شهر هم از همان ابتدا از پیستول کمری تا راکت لانچر برای فروش داشت، طبق عادت همیشگی که برای بازیهای اکشن سوم شخص داشتم، بیخیال قضیهی هک و آرتیست بازیهای بعدش شدم. از آن جایی که خیلی روی این موضوع کار نشده، این مکانیک بعد از مدتی جذابیت خود را از دست داده و کاملا روندی مشابه بازیهایی نظیر جی.تی.ای را در پیش میگیرد.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید مکانیزم هک کردن در یک سوم ابتدایی بازی جذاب و سرگرمکننده است اما در ادامهی روند بازی، کندتر شده و انگار که سازندهها فقط از شما میخواهند از این مکانیزم استفاده کنید.
هر چند که مکانیک هک کردن در زمانی که در حال رانندگی هستید، جلوهی متفاوتی دارد و در واقع بهتر عمل میکند هر چند که در بیشتر مواقع به کلیدزنیها اعصاب خردکن تبدیل میشود. برای مثال هنگامی که درجهی تحت تعقیب خود را بالا میبینید و پلیسها از زمین و آسمان روی سرتان خراب میشوند میتوانید با دستکاری سیستم چراغهای راهنمایی ترافیک کاذب ایجاد کنید و از مهلکه خارج شوید و یا این که از مکانهایی که برای قایم شدن طراحی شده است استفاده نمایید.بحث رانندگی شد و پای سیستم هندلینگ افتضاح بازی پیش میآید که لذت رانندگی کردن را به مخاطب زهرمار میکند. در نظر بگیرید یک بازی از همه نظر مشکل دارد، نه میتوانید داخلش اِستراِگ روح فلان شخصیت را پیدا کنید نه این که بروید شکار گوزن و راگبی! حداقل کاری که میشود کرد و از بازی لذت برد همین رانندگی کردن و کوبیدن به در و دیوار و چند ماشین لوکس است که دلتان از این جهت خنک شود که در عوض تنها جوابی که میگیرید سوختگی پس از رانندگی است… اگر این بازی فقط یک اپسیلون از عنوان تحسینشدهای مثل «درایور: سان فرانسیسکو» ایده گرفته بود الان وضعش این نبود، اگر قرار است بازی رقیبی برای جی.تی.ای باشد پس چرا حداقل قابلیت چیپ و پیش و پا افتادهای مثل تیراندازی در حین رانندگی را ندارد؟ چرا وقتی پشت رول یک مرسدس – هر چند که ماشینها مثل جی.تی.ای لایسنس نشدهاند و فقط از ظاهرشان باید مدل ماشین را استنباط کنید – نشستهاید، حس سواری تراکتور به مخاطب دست میدهد؟ و همهی اینها چرا؟برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید هندلینگ افتضاح، لایسنس نبودن اتومبیلهای داخل شهر و عدم امکان تیراندازی در حین رانندگی تنها چیزهایی هستند که از این بخش یادم ماندهاند.
اگر مکانیکهای مرتبط با هک کردن را از گیمپلی «سگهای نگهبان» فاکتور بگیریم، باز هم جای اعتراض به این بخش وجود دارد. اول از همه لازم است توضیحی را در مورد کلیّت شالودهی بازی داد. اگر بخواهیم از این موضوع صرف نظر کنیم که بازی، مدل کلون شدهی «فرقهی اساسین» در نسل هشتم است، باید گفت که سازندگان همواره سعی داشتهاند که شهری پویا و زنده طراحی کنند که از این نظر هم تا حدود زیادی موفق بودهاند. NPCهای بازی به قوت خود در حال زندگی روزمرهی خود هستند و بعضا اتفاقاتی را میبینید که واقعا طبیعی رخ دادهاند. فضای سایبرپانکی بازی به خوبی به مخاطب الق میشود و اینها همه از صدقه سری طراحی شهر شیکاگو است. این شیوهی طراحی رئالیستیک شهر در راستای پیش بردن هر چه بهتر گیمپلی بوده است که در ادامه سعی در شرح این موضوع میکنیم.آیدن مثل اتزیو و الطئیر قادر است از در و دیوار بالا برود و ژانگولر بازیهای مختلفی انجام دهد. مسئلهای که باعث شده طراحی شهر رئال باشد – و در اکثر فرنچایزهای یوبیسافت این مسئله تکرار میشود – همین است. بازی “سعی کرده” محیطی سندباکس مثل جی.تی.ای ۵ داشته باشد که متاسفانه در این کار موفق نبوده. مراحل جانبی خود به چندین دستهی مختلف تقسیم میشوند که میتوان آنها را “بهانهای برای پر کردن وقت میان مراحل اصلی” خواند. اکثر این مرحلهها به کمک کردن به تی-بون و یا دیگران در جهت اهداف گنگ است که در نهایت یک پول نسبتا زیاد نسبت به کار انجام شده دست مخاطب بازی میآید. این مسئله که بازیهای یوبیسافت همواره سعی در دادن پول خیلی بیشتر از نیاز بازیکن داشتهاند تقریبا برای همه ثابت شده است. کافی است دو مرحلهی «فرقهی اساسین» را بدون خرج کردن پول و به اصطلاح «سیو» بازی کنید تا بعد بتوانید خفنترین و بهترین شمشیر بازی را خریداری کنید. همین مسئله ذر «فارکرای ۳» و «اسپلینترسِل: فهرستسیاه» هم مشاهده شده و هماکنون نیز پایش به «سگهای نگهبان» باز شده است.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید یکی از کارهای خوب و مثبتی که بازی یادتان میدهد عبارت از «بُر خوردن با مردم» است. در واقع بازی شما را به این سمت هدایت میکند که بروید و با اهداف خود معاشرت کنید تا اطلاعات کلیدی برای انجام مراحل را به دست آورید.
سلاحهای بازی رنج زیادی را در بر نمیگیرند اما کمابیش این رنج محدودیت سلاحها برای عنوانی نظیر «سگهای نگهبان» مناسب است. نکتهی منفی در این قسمت همان مقولهی پول اضافی و بیش از حدی است که بازی در قبال انجام ماموریتها به شما پرداخت میکند. در همان یک ساعت اول بازی، یک نارنجکانداز بخرید و خودتان را از بابت سر زدنهای مرتب به اسلحه فروشی منع کنید. یادم میآید هنگام تجربهی «اسپلینترسِل: فهرستسیاه» به دلیل مشغلهی فراوان پاک یادم رفت که بازی بخش خرید و فروشی هم دارد و پس از رسیدن به مرحلهی تهران وقتی به این بخش سری زدم و هر سلاح و آپگریدی که برای سلاحهایم میخریدم پولم تمام نمیشد و همین موضوع باعث لوث شدن بازی پس از آن مرحله بود چرا که دشمنان در مقابل سم فیشر مثل نفرات جامانده از یک ارتش در مقابل یک تانک زرهی تلقی میشدند. چنین مسئلهی فاجعهای در «سگهای نگهبان» به چندین بخش دیگر نیز آسیب زده که مهمترین آن مخفیکاری است. بازی دستتان را باز میگذارد تا از هر روشی که دوست دارید مرحله را به اتمام برسانید اما در واقع با داشتن یک دوجین اسلحه کسی لذت به گلوله بستن دشمنان را با هک کردن دوربینهای امنیتی عوض نمیکند.یکی از کارهای جالبی که یوبیسافت در حق این عنوان انجام داده است، طراحی یک اپلیکیشن از بازی برای سیستمعاملهای اندروید و iOS است که این امکان را به بازیکنندهی دوم میدهد که در انجام الگوریتمهای هک کردن به بازیکنندهی دوم کمک کند. برای مثال وقتی در حال فرار کردن از دست پلیس باشید، بازیکنندهی دوم با تبلت خود میتواند نقشهی کامل منطقهی تعقیب و گریز را بررسی کرده و از عواملی مثل ایجاد ترافیک برای فرار کردن از مهلکه استفاده کند به جای این که بازیکنندهی اول وقت خود را در ماشین صرف این کارها نماید.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید تعقیب و گریزهای بازی هنگامی که در ماشین هستید جذاب هستند ولی تجربهی فرار با پای پیاده از دست بالگرد خیلی خیلی بهتر از تعقیب و گریز با اتومبیل است!
تیراندازی بازی خوب است و فقط “خوب”. انگار نه انگار که ژانر این بازی حکم میکند تیراندازی خیلی خوبی داشته باشد. یک چیز این وسط میلنگد و آن هم این است که بازی در حقیقت خواسته در همهی زمینهها شبیه جی.تی.ای باشد اما نیست. راکستار در جی.تی.ای ۵ از سیستم تیراندازی و نشانه گیری واقعا خوبی – همانند مکس پین ۳ – استفاده کرده بود که این موضوع به واقعگرایانهتر شدن هر چه بیشتر بازی میانجامید و حین انجام ماموریت حس یک تبهکار واقعی را داشتید. در «سگهای نگهبان» همه چیز متفاوت و ابتداییتر پیاده شده بدین ترتیب که نشانهگیری شبیه چیزی است که در «فهرستسیاه» دیدیم با کم و بیشهایی که این سیستم را منحصر بازی نشان میدهد. از طرفی آیدن پیرس در طول بازی یک باتوم متوسط نیز با خودش حمل میکند که در مبارزههای تن به تن نقش خوبی را ایفا میکند و در اکثر سکانسهای مبارزات تن به تن به دردتان میخورد.همان طور که اشاره شد، سازندگان در طراحی شهری پویا و همچنین طراحی دقیق NPCها به نحو خوبی عمل کردهاند. شهر بازی با جزئیات تمام و کمال طراحی شده است و هر چند که شعار «همه چیز به هم مرتبط است» انتظار مخاطبان را بسیار بالاتر میبرد اما همه چیز در حد خود خوب است. طراحی جزئبات اتومبیلها، ساختمانها و بخشها مختلف شهر، خوب است و فقط خوب. سعی شده که با با تغییرات آب و هوایی اعمال شده، هر چه بیشتر به رئال بودن بازی کمک شود که این موضوع پس از مدتی گریبان گیر بازی شده و دلیلش هم بارشهای متعددی است که هر نیم ساعت یک بار میبینید. وقت زیادی صرف طبیعی بودن باران نشده و این موضوع به صورت بارز همواره خودنمایی میکند. کافی است یک بار شیشهی عقب اتومبیل را پس از برخورد قطرات خیلی مصنوعی باران ببینید و به این موضوع پی ببرید. هر چند که طراحی پالیگانهای آب و رودخانههایی که در شهر هستند خیلی خیلی بهتر کار شده و زمان قایق سواری به چشم میآیند.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید شهر پویای بازی و رفتار رئال شهروندها یکی از معدود نکات مثبت و از جمله قولهایی است که به آن عمل شده است.
موسیقی بازی معمولی است و معمولا خیلی هم خودش را به رخ نمیکشد مگر زمانی که درگیر تعقیب و گریز یا مبارزات هستید. در واقع موسیقی بازی را نساختهاند که بازی را پیش ببرند؛ فقط ساختهاند که کمی هیجان چاشنی اکشن بازی کنند و مخاطب را ترغیب به ادامهی بازی نمایند. از موسیقی کلی بازی که بگذریم تِم اصلی موسیقی بازی خیلی قشنگ طراحی شده و با فضای مدرنیتهی بازی همخوانی دارد. صداگذاری نیز کمابیش متوسط است هر چند که تمیز انجام شده و مشکلاتی از قبیل انجام نگرفتن لیپ سینک (عدم همخوانی لبها با صدا) دیده نمیشود. صداگذاری تقریبا بینقص عمل کرده ولی به جز صداپیشهی آیدن، جوردی و کلارا الباقی شخصیتها از صدگذاری خوبی بهره نمیبرند.در حقیقت «سگهای نگهبان» به هیچ وجه عنوانی نیست که ما انتظارش را میکشیدیم. این بازی قرار بوده به عنوان سردمدار نسل هشتم وارد شود و حتی طبق اظهاریات یوبیسافت، جی.تی.ای ۵ را شکست دهد ولی نه تنها به این نتیجه نرسیده بلکه در ثابت کردن برتری خودش هم خراب کرده و مصداق این حرف هم سیل نمرات ۷ و ۸ سایتها و مجلات اکثرا معتبر است. به عنوان منتقد این عنوان این پیشنهاد را میکنم که اگر از بازی انتظارات خیلی زیادی داشتید، تجربهی بازی فقط موجب خودآزاری میشود چرا که هیچ کدام از چیزهایی که داخل بازی میبینید چیزی نیست که در نمایشها دیده شده بود. اگر از بازی انتظار یک بازی جهان آزاد فوقالعاده را ندارید، «سگهای نگهبان» بهانهی خوبی برای استراحت پس از امتحانات مدارس و دانشگاهها در این زمان است.
آخرین ویرایش توسط Morteza.m1371 در تاریخ 02-07-14 انجام شده است
|
جدول فروش هفتگی بازیها در بریتانیا.
طبق معمول هر هفته لیست پرفروش ترین بازی های هفتگی بریتانیا منتشر شده است و در این هفته بازی Sniper Elite 3 در صدر این جدول قرار گرفته است . بازی EA Sports UFC که هفته ی گذشته در صدر جدول قرار داشت این هفته به رتبه ی سوم سقوط کرده است .
۱۰ بازی پر فروش این هفته :
- Sniper Elite 3
- Watch Dogs
- EA Sports UFC
- Titanfall
- Wolfenstein: The New Order
- FIFA 14
- GRID: Autosport
- Call of Duty: Ghosts
- Minecraft: Xbox 360 Edition
- Minecraft: PS3 Edition
*MoJtAbA* (03-07-14), hamed 111 (02-07-14), Rezasam1 (03-07-14), مهدی بهادرفر (02-07-14)
لازم به ذکر هست که هر نوع مشکلی در هر بازی ای داشتید بپرسید در حد توان پاسخگو دوستان گیمر هستم.
ممنون.
*MoJtAbA* (03-07-14), darvishkhoob (06-07-14), hamed 111 (02-07-14), Rezasam1 (03-07-14), مهدی بهادرفر (02-07-14)
بهترین بازی های E3 2014.
۸٫Dragon Age: Inquisition
یکی از مورد انتظار ترین بازی های سال که سه سال در دست ساخت بوده است، بالاخره نمایشی ده دقیقه از گیم پلی خود در نمایشگاه E3 داشت و ظاهرا بازی میکسی از دو بازی قبلی سری است. برای طراحی “محیط باز” بازی از Skyrim الهام گرفته شده و شاید تنها تفاوت طراحی این دو بازی این باشد که “عصر اژدها: جستجو” به مراتب از رنگ های شاد تری استفاده کرده و اتمسفری فانتزی تر دارد. اژدهایان گوناگون در بازی وجود دارند و نبرد با آن ها دشوار است.کاراکترهای قابل بازی از نژاد های گوناگون (همانند “عصر اژدها: ریشه ها”) نیز به این بازی برگشته اند. نژاد های “انسان”،”الف”،”کوتوله” و حتی “کیناری”((Qunari نیز قابل بازی هستند. مبارزات بازی صرفا “بکش و برو جلو” و استفاده از همان دکمه های تکراری نیستند و بیشتر بر روی تاکتیک تیمی و یا قابلیت های انفرادی تمرکز می کنند.“نمای تاکتیکی” (Tactical view) نیز این بار برای تمامی پلتفرم ها در دسترس است و منحصرکامپیوتر های شخصی نیست.از نظر داستانی، “بایوور” (Bioware) قول داده است که تصمیم های گرفته شده در طول بازی تاثر زیادی بر روی داستان بازی خواهد گذاشت چرا که بازی دارای ۴۰ پایان مختلف است. به گفته ی “بایوور”، “عصر اژدها: جستجو” عظیم ترین بازی نقش آفرینی است که ساخته اند.۷٫The Evil Within“شیطان درون” از خیلی جهات شبیه شاهکاری همچون “رزیدنت ایول ۴″ است و این به هیچ وجه چیز بدی نیست.در واقع، این همان چیزی است که طرفداران “شینجی میکامی” و ژانر وحشت به آن احتیاج داشتند. شاید اولین نکته ی راضی کننده در مورد این بازی این باشد که اکثر مواقع “فرار کردن” بهترین گزینه است و این یعنی گلوله های زیادی در بازی وجود ندارد و از آن مهم تر، برای این که مهارت “سباستین” در استفاده از سلاح های گوناگون را بیش تر کنید، باید بر “صندلی ارتقاء” بشینید و هر بار یکی از قابلیت های “سباستین” همچون حمله ی تن به تن، استقامت و حتی هدف گیری را ارتقاء دهید. دشمنان بازی نیز بسیار هوشمند هستند.وقتی به آن ها شلیک می کنید و آن ها بر روی زمین می افتند، دلیل بر این نمی شود که آن ها قطعا مرده اند چرا که وقتی نزدیکشان می شوید آن ها شما را سورپرایز می کنند و در نهایت کشته می شوید. به گفته ی یکی از طراحان بازی “هیچ چیز در این بازی مجانی نیست”، حتی بسته های کمک اولیه! در دموی نشان داده شده، “سباستین” از یک بسته ی کمک اولیه بزرگ استفاده کرد و تمام سلامت از دست داده را دوباره به دست آورد اما ناگهان به علت آمپول تزریق شده، “میدان دید” (field of view) تغییر کرد و حالتی گیج کننده گرفت و “سباستین” به دام یکی از دشمنان افتاد. یکی از دشمنان بازی که ظاهرا از شخصیت های اصلی بازی است،”روبیک” (Rubick) نام دارد و هر ازگاهی ناگهان همه جا به شدت تاریک می شود و “سباستین” را تعقیب می کند و در حین تعقیب اگر به او شلیک کنید، او به شما نزدیک تر می شود و تند تر تعقیب تان می کند! این نکته را در ذهن داشته باشید که او تقریبا غیر قابل کشتن است و بهترین گزینه “فرار کردن” است.۶٫The Order: 1886“دستور: ۱۸۸۶″ مورد انتظار ترین بازی پلی استیشن ۴ برای من است. می توان بازی را میکسی از چندین سبک مختلف دانست. اکشن سوم شخص cover-based و گاهی ترسناک(!) که نمونه اش در کنفرانس سونی نشان داده شد. بازی دارای لحظه های سینمایی زیادی است که هیچ کدامشان از پیش رندر شده نیستند. در دموی نشان داده شده، نکته ای که جلب توجه می کرد، تفنگ شخصیت اصلی بود. این تفنگ که Thermite Rifle نام دارد، دو قابلیت دارد; می توانید به سوی دشمنان ترمیت بپاشید و سپس به سوی شان تیراندازی کنید یا ترمیت در حال سوخته شدن را به سمت شان پرت کنید تا بسوزند.سنگرگیری بخش مهمی از بازی است و برای پیروزی در نبرد لازم است. تیراندازی کور، عوض کردن سنگر و … نیز در این بازی وجود دارد.یکی دیگر از نکات جالب نشان داده شده در دمو، قابلیت وارد شدن در حالت حرکت آهسته همچون “مکس پین”(Max Payne) است. البته این مشخص نیست که این قابلیت هرازگاهی قابل استفاده است یا می توان از آن هرزمان استفاده کرد. گرافیک بازی نیز در یک کلام فوق العاده است. تمام انیمیشن ها، حرکت و دویدن شخصیت ها، تیراندازی و … تا جای ممکن به واقعیت نزدیک شده اند. این عنوان مورد انتظار قرار است در ماه فوریه سال ۲۰۱۵ عرضه شود.۵٫ Metal Gear Solid V: The Phantom Pain“خشم اسیدی است که به چیزی که در آن ذخیره شد بیش تر صدمه می زند تا چیزی که بر رویش پاشیده می شود.” – مارک تواین
سلیقه ی “هیدئو کوجیما”(Hideo Kojima) در انتخاب آهنگ برای تریلرهایی که خودش می سازد بی نظیر است “مایک الدفیلد”… بگذریم… . با این که این تریلر حماسی و گاهی گیج کننده (برای بعضی کل تریلر گیج کننده بود) هیچ چیز از گیم پلی بازی نشان نداد، به قدری زیبا بود که امکان نداشت آن را در این لیست قرار نداد. خبر خوب این است که خود “کوجیما” با سایت های گوناگون از جمله IGN به گفت و گو نشست و اطلاعات خوبی از بازی داد.”کوجیما” شخصیت “اسنیک” در این بازی را همچون “والتر وایت”(Walter White) از سریال “برکینگ بد” (Breaking Bad) می داند. شخصیتی که از شخصیتی خوب به یک هیولا تبدیل می شود و هدف “کوجیما” هم در این تریلر و هم در بازی ایجاد حس همدلی بین بازیباز و “اسنیک” و تمام کار هایی است او برای انتقام انجام می دهد.محیط بازی ۲۰۰ برابر بزگ تر از Metal Gear Solid: Ground Zeroes است و بازی بیش تر از این که نزدیک (از دید گیم پلی)به عنوان قبلی باشد، نزدیک به Metal Gear Solid: Peace Walker است و روح سری “متال گیر”که در طول ماموریت ها باید مخفی باقی بمانید حفظ شده است. برای انجام این کار راه های بی شماری دارید که در Ground Zeroes وجود نداشت. همانند Peace Walker، بازیباز قادر به درست کردن اسلحه و استخدام سرباز و همچنین انتخاب ترتیبی که می خواهد داستان را جلو ببرد خواهد بود. نقل قول بالا که از “مارک تواین” است، به خوبی کاراکتر “اسنیک” را در این بازی تعریف می کند. خشم “اسنیک” بیش تر از این که به دیگران صدمه بزند، به خودش صدمه می زند.۴٫ The Division“گروه” در E3 پارسال از سورپرایز های خیلی خوب نمایشگاه بود و با نمایشی شگفت انگیز، همه را منتظر انتشار بازی کرد. امسال نیز یک تریلر سینماتیک عالی و یک تریلر گیم پلی فوق العاده از بازی نشان داده شد و بازی نسبت نمایش سال پیش پیشرفت خوبی داشته است. داستان بازی در نیویورکی آخرالزمانی مبتلا به ویروسی ناشناخته جریان دارد و یک گروه به نقاط مختلف شهر می روند و بخش های مختلف نیویورک را از آشوب و تفرقه نجات می دهند. گرافیک بازی در نوع خود بی نظیر است.حرکت شخصیت ها بسیار نرم و واقعی است و تبدیل شهری مانند نیویورک به آن محیط سرد،تاریک و آخرالزمانی فوق العاده است. یکی از قابلیت های بازی، شبیه سازی اتفاقاتی است که در طول یا قبل از وقوع شیوع اتفاق افتاده اند. در این دمو، وقتی کاراکترها در ایستگاه مترو بودند و به قطار رسیدند، اتفاقاتی که ۱۱ روز پیش افتاد بازسازی شد و بعد از آن دوباره به پیشروی ادامه دادند. یکی دیگر از نکات مهم دمو، نشان دادن اهمیت همکاری بازیبازها با یکدیگر بود. اگر ۳ بازیباز کنترل ۳ مبارز زمینی را در دست دارند، یک بازیباز می تواند کنترل یک هواپیمای کوچک بی سرنشین را به دست بگیرد و به سه بازیباز دیگر هم در حمله و هم در دفاع کمک کند. “گروه” که قرار بود امسال عرضه شود، تا سال ۲۰۱۵ تاخیر خورده و خوش بختانه قرار است برای کامپیوتر های شخصی هم عرضه شود.۳٫The Witcher III: Wild Huntبزرگ ترین بازی نقش آفرینی نمایشگاه امسال، بدون شک “ویچر ۳: شکاری وحشی” است. این بازی ۲۰ درصد بزرگ تر از “اسکایریم” و ۳۰ برابر بزرگ تر دو بازی قبلی سری “ویچر” است.گاهی لازم است از قایق و اسب برای رسیدن به مقصدتان استفاده کنید. سیستم مبارزه ی بازی، نسخه ای پیش رفته تر از “ویچر ۲″ است.جاخالی دادن، جادو های گوناگون (که قابل ارتقاء هم هستند)، شمشیر های گوناگون، تیر و کمان و حتی حمله به دشمنان هنگامی که در حال اسب سواری هستید! به گفته ی سازندگان، در بازی ۸۰ غول مختلف وجود دارد که هیچ کدام شبیه دیگری نیست و درجه سختی های مختلف دارند.یکی از قابلیت های “گرالت”، کاراکتر اصلی بازی پیدا کردن مکان موجودات مختلف از طریق دنبال کردن رد خون آن هاست. با فشار دادن یک دکمه می توانید خون های ریخته شده بر روی زمین و درختان را ببینید و شکارتان را پیدا کنید و اگر می خواهید سرنخ بیش تری داشته باشید،باید آن موجود را توسط تیر و کمان زخمی کنید تا خون بیش تری ریخته شود. محیط بازی “زنده” است و “زنده” به این معنی که هیچ کدام از مامویت های جانبی از پیش تعیین شده نیستند و هیچ کدام از اتفاقاتی که در شهر می افتد، از جمله حمله ی سربازان دیگر، بازار فروش وسایل مختلف و … نیز از پیش تعیین شده نیستند.بازی در مجموع ۱۰۰ ساعت گیم پلی دارد. ۵۰ ساعت متعلق به خط داستانی بازی و ۵۰ ساعت ماموریت های دیگر و کشف کردن مکان های مختلف. “ویچر ۳″ سال ۲۰۱۵ همانند “اسکایریم” سال ۲۰۱۱ است. از همه چیز که بگذریم، گرافیک بازی بی نظیر است. “ویچر ۳″ ۲۵ فوریه ی سال ۲۰۱۵ برای کنسول های نسل ۸ و کامپیوتر های شخصی عرضه می شود.۲٫Rainbow Six: Siegeبدون شک یکی از بهترین سورپرایز ها و بهترین شوتر E3 امسال Rainbow Six: Siege بود. این بازی با این که دارای بخش تک نفره و co-op هم است، بیش تر تمرکزش را بر روی بخش چند نفره ی آنلاین رقابتی (همچون Counter Strike) گذاشته و این چیزی است که پلتفرم PC به آن نیاز دارد. بهتر از آن، بیش تر المان های بازی های اول این سری در این بازی برگشته اند.دمویی که در پایان کنفرانس یوبیسافت نمایش نمایش داده شد یک راند از بخش Hostage Mode بازی را نشان می داد. در این بخش، یک تیم ۵ نفره کنترل اعضای SWAT و تیمی دیگر کنترل گروگان گیرها را به دست می گیرد.هدف تیم SWAT نجات دادن گروگان و هدف تیم گروگان گیر کشتن تمامی اعضای تیم SWAT در هر راند است. قبل از هر راند،به هر تیم ۱ دقیقه داده می شود تا نقشه کشی کنند. تیم SWAT می تواند یک Drone کنترل از راه دور به خانه ای که بازی در آن جریان دارد بفرستد و از موقعیت گروگان گیرها و خود گروگان با خبر شود. در همین حال، گروگان گیرها نیز باید تا جای ممکن دیوار ها را محکم کنند، تله درست کنند و حتی سیم خاردار کنار دیوار ها بگذارند تا حرکت تیمSWAT را کند کنند. سپس اعضای تیم حمله کننده یا همان SWAT می توانند ایده هایشان برای حمله را بر نقشه ی مجازی بازی پیاده کنند و تا قبل از پایان ۱ دقیقه با یک نقشه وارد عمل شوند. آزادی بازی فوق العاده است و به هرشکلی که می خواهید می توانید وارد خانه شوید. می توانید با استفاده از طناب از دیوار خانه پایین بروید و سپس پنجره را بمب گذاری کنید و وارد عمل شوید یا به صورت مخفیانه از دیوارهای بیرونی خانه وارد شوید و سپس بمب گذاری کنید و … .حالا نکته ی جالب واین بخش در این است که وقتی عضوی از هر گروه کشته می شود، او قابلیت respawn شدن تا پایان هر راند نخواهد داشت. بنابراین علاوه بر تاکتیک تیمی، قابلیت های انفرادی نیز مهم است.همچنین هر تیم می تواند از گروگان به عنوان سلاح استفاده کند و تیمی که گروگان را بکشد بازنده خواهد بود .حتی ممکن است تمامی اعضای هر دو تیم کشته شوند و تنها گروگان زنده بماند!در این حالت هیچ یک برنده ی راند نخواهد شد. هر راند نقش بازیباز ها هم عوض می شود(از تیم SWAT یا حمله کننده ها به گروگان گیرها و برعکس).در بازی کلاس های مختلف همانند “مدافع”، “پزشک”،”حمله کننده” و … .سیستم تخریب پذیری بازی نیز فوق العاده است و تمامی دیوار ها بسته به استحکامشان قابل تخریب هستند که به هیجان و سختی بازی اضافه می کند.بدون شک،Rainbow Six: Siege پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بهترین عناوین کامپیوتر های شخصی در چند سال گذشته را دارد.بهترین نمایش: Batman: Arkham Knightبهترین نمایش امسال بدون شک به مورد انتظار ترین بازی سال بعد (حداقل برای من) یعنی “بتمن: شوالیه ی آرکام” اختصاص دارد. دموی بازی شگفت انگیز بود. اولین نکته ی مهم دمو، پیشرفت فوق العاده ی بازی از دید گرافیک بود. به طوری که گرافیک صحنه ی سینمایی بازی با گرافیک داخل بازی تقریبا یکی بود.یکی دیگر از تغییرات بزرگ، شهر آرکام یا گاتام است.دیگر خبری از آن شهر مرده که هیچ کس در آن زندگی نمی کند نیست. شهر گاتام “شوالیه ی آرکام” بسیار زنده تر از سه بازی قبلی سری است. ماشین های آمبولانس و ماشین های عادی در حال حرکت هستند و دشمنان بیش تری در شهر دیده می شود. هم چنین، این شهر ۵ برابر بزرگ تر از “شهر آرکام” است. مکانیک مبارزه ی بازی تقریبا دست نخورده باقی مانده و تنها انیمیشن های بتمن پیشرفت کرده اند اما در عوض، “بتموبیل”(Batmobile) بالاخره در این عنوان قابل بازی است و بخش مهمی از مبارزات بازی را تشکیل می دهد. “بتموبیل” تمامی موانع را از سر راهش کنار می زند و به هنگام مبارزه با ماشین ها و تانک های دشمن، وارد “حالت نبرد” (Battle mode) می شود.بتمن می تواند درجا از “بتموبیل” خارج شود و به پرواز درآید. همانند بتمن، بتمویبل هم قابل ارتقاء است و بخش های مختلف آن آپگرید می شود.یک المان جدید که به بخش مبارزه ی تن به تن اضافه شده، Fear Takedown نام دارد و در صورتی که بتمن دیده نشود، می تواند ۳ دشمن را همزمان از پا در بیاورد. نام بازی، “شوالیه ی آرکام” در واقع به دشمن اصلی بتمن که خود “شوالیه ی آرکام” است اشاره می کند. ما نمی دانیم “شوالیه ی آرکام” کیست اما احتمال دارد او “هاش” (Hush) و به عقیده ی برخی برادر “بروس وین” باشد.بهترین بخش دموی “بتمن: شوالیه ی آرکام” پایان آن، وقتی بود که ناگهان از چهره ی جدید و کمی ترسناک Scarecrow رونمایی شد و او خطاب به بتمن گفت:
“چند تا استخوان دیگر را خواهی شکست…؟زندگی چند نفر دیگر را برای بدست آوردن چیزی که “عدالت” می نامی خواهی گرفت…؟ تو محصول هر چیزی هستی که از آن وحشت داری. خشونت… تاریکی… درماندگی… .تنها چیزی که برایت باقی مانده، نگاه کردن من در حال کشیدن گاتام دوست داشتنی ات به فراموشی است… .”
آخرین ویرایش توسط Morteza.m1371 در تاریخ 02-07-14 انجام شده است
*MoJtAbA* (03-07-14), aryaiee (03-07-14), hamed 111 (02-07-14), Rezasam1 (03-07-14), مهدی بهادرفر (02-07-14)
صحبت هایی از نسخه ی PC عنوان No Man`s Sky !
Hello Games سازنده ی عنوان No Man’s Sky که در فستیوال E3 2014 نمایشی خیره کننده داشت ، در رابطه با امکان انتشار این بازی بر روی PC صحبت می کند .این بازی تا به حال تنها بر روی PS4 تایید شده است و حال وبسایت RPS سوالاتی از Hello Games در رابطه با نسخه ی پی سی داشته است که در ادامه می توانید مصاحبه ی این وبسایت با کارگردان این بازی آقای Sean Murray را مطالعه کنید .
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیدوب سایت RTS پس از پرسیدن سوال راجع به امکان تایید نسخه PC با این جواب رو به رو شد :ما در اصل سعی داریم که تمام تمرکزمون را بر روی نسخه ی PS4 که لیدپلتفرم این بازی است بگذاریم.اما واقعا نمیتوانیم این را بگوییم که چقدر زیاد دوست داریم که این بازی را برای کامپیوتر های شخصی نیز منتشر کنیم.به جرئت می توان گفت که با انتشار این بازی بر روی کامپیوتر های شخصی ما می توانیم از قابلیت های بی کران این پلتفرم استفاده کنیم و یک نسخه ی خوب برای این بازی پورت کنیم.اما خوب تیم ما آن قدر بزرگ نیست که بخواهیم تمام تمرکز خود را بر روی چند نسخه متمرکز کنیم.اما این به آن معنا نیست که ما احتمال کار بر روی نسخه ی پی سی این عنوان را رد کرده باشیم و این قول را به شما می دهیم که به محض امکان و به وجود آمدن فرصت ، تلاش خواهیم کرد که یک پورت فوق العاده برای نسخه ی پی سی انجام دهیم.
*MoJtAbA* (03-07-14), hamed 111 (02-07-14), Rezasam1 (03-07-14), مهدی بهادرفر (02-07-14)
ساخت Destiny بیش از 500 ملیون دلار خرج برداشته است
امروز تیم سازنده ی عنوان Destiny اعلام کرد که برای ساخت Destiny خرج چشمگیری پرداخته شده است که امروز مدیرعامل شرکت اکتیویژن آقای Bobby Kotick این خبر را تکمیل کرد و گفت تا به حال و تا به همین امروز ، پروژه ی ساخت Destiny بیش از 500 ملیون دلار خرج برداشته است.آقای Bobby Kotick یک سری صحبت هایی در این زمینه کرده است که در ادامه می توانید صحبت های او را مشاهده کنید.
او در ابتدا این گونه شروع کرد که :
کسی یک شرط 500 ملیون دلاری انجام نمی دهد ، مگر آن که از برنده شدن خود مطمئن باشد.ما مطمئنیم که در حال ساخت چه پروژه ای هستیم و مطمئنیم که یک عنوان خارق العاده را شاهد خواهیم بود.سپس مدیرعامل استدیوی Bungie شروع به صحبت کردن درباره ی خود بازی کرد و گفت :
این درست نیست … بودجه ی کلی بازی 500 ملیون دلار بوده است اما تا به حال این پول خرج نشده است اما اصل مسئله صحیح است و ساخت کلی Destiny بیش از 500 ملیون دلار خرج برمی دارد.نظر شما چیست ؟ آیا به موفقیت Destiny ایمان دارید ؟
ما مدت ها پیش ، حتی قبل از این که رشته های همکاری با اکتیویژن ایجاد کنیم ، عقب نشستیم و فقط فکر کردیم … فکر کردیم که چه چیزی می خواهیم.ما دنبال یه داستان بودیم … داستانی که 10 سال زمینه های آن را پایه ریزی کردیم و یک شروع ، وسط و یک پایان زیبا برای آن در نظر گرفتیم و سعی کردیم به بهترین شکل در قالب یک بازی ویدئویی منتشر کنیم … ما تصمیم گرفتیم یک داستان ده ساله را بیان کنیم . ما می توانیم این کار رو بکنیم . ما قبلا هم این کار را انجام دادیم. بر روی Halo .اما خوب از قبل نقشه ی خاصی نداشتیم.
صحبت از نقشه شد . من نمیدانم داستان قرار است چطور پیش برود … اما به نظر شما ، چگونه توانستیم بهترین تکنولوژی و ابزارآلات برای ساخت بازی را بدست آوریم ؟ چگونه توانستیم یک تیم قوی تشکیل دهیم؟چگونه به این نتیجه رسیدیم که چه کاری می خواهیم انجام دهیم ؟ تمامی این سوالات تنها یک جواب دارد ; با پردازش نقشه و یک برنامه ریزی مناسب !
ما کاملا توانا هستیم که این کار را انجام دهیم چون در آن بسیار قدرتمندیم ! ایده ی داستان ده ساله کاملا برای ماست و استدیوی ما آن را ساخت و هیچ ارتباطی با اکتیویژن ندارد.
اگه یک جهانی که خودت ساختی رو پشت سرت رها کنی ، نمی توانی کار بهتری انجام دهی ( اشاره به هیلو) ; اما ما تسلیم نشدیم و ادامه دادیم … پایه های یک بازی فوق العاده را تشکیل دادیم و اسم بازی را Destiny (سرنوشت) گذاشتیم و تصمیم گرفتیم اسم بازی را جوری بزاریم که یک کد بین این نسل ، استدیوی سازنده ، ناشر بازی و خود بازی باشد.
پس منتظر یک بازی طوفانی باشید ….
*MoJtAbA* (03-07-14), darvishkhoob (06-07-14), Rezasam1 (03-07-14)
|
Ubisoft نیز بر روی یک آی پی جدید کار می کند.
همانطور که می دانید ، یوبی سافت استاد ساخت آی پی های جدید و انتشار سیکوییل های مختلف است و حال زمان آن رسیده است که این شرکت بر روی یک آی پی جدید کار کند ! این آی پی آنطور که در منابع مختلف پیداست ، قرار است برای PS4 , Xbox One و PC منتشر شود و جز بازی های AAA است و خوشبختانه می توان انتظار یک نمایش خوب از این بازی داشت. این را به خاطر آن می گویم که معمولا یوبی سافت از بازی های AAA خود نمایش های خیره کننده ای به نمایش میزارد …
مدت ها پیش این خبر رسیده بود که یوبی سافت می خواهد استارت یک پروژه ی جدید را بزند و حال مشخص شد که این پروژه چیست … اگه به آی پی های یوبی سافت اهمیت می دهید ، یوبی سافت اعلام کرده است که این آی پی قرار است فوق العاده باشد.متاسفانه اخبار بیشتری منتشر نشده است و همین کافی است که بدانید این یک عنوان AAA است که قرار است کاملا نسل هشتمی باشد و برای PC , PS4 و Xbox One منتشر شود.
*MoJtAbA* (03-07-14), darvishkhoob (06-07-14), Rezasam1 (03-07-14)
چهارمین جشنواره بازیهای رایانهای تهران مهرماه 93 برگزار میشود.
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
چهارمین جشنواره بازیهای رایانهای تهران به منظور ترویج مبانی فرهنگی و هویت اسلامی ایرانی از طریق این صنعت با نگاه ویژه به کودکان و نوجوانان، شناخت و حمایت از استعدادهای موجود این صنعت در کشور با رویکرد بومیسازی و تقویت تولید ملی، ایجاد فضای رقابت علمی، فنی، فرهنگی و هنری میان جوانان فعال در عرصه بازیهای رایانهای، مهرماه سال جاری برگزار میشود.به گزارش معاونت ارتباطات بنیاد ملی بازی های رایانه ای، ارتقاء و رشد کمی و کیفی تولیدات، ایجاد زمینه برای رشد و شکوفایی خلاقیت های دانش جویان و دانش آموزان در صنعت سرگرمی و بازی، نمایش توانمندی های متخصصان و هنرمندان ایرانی و ایجاد زمینه برای رشد و شکوفایی خلاقیت های جوانان و معرفی بازی های برجسته به عنوان الگوهایی برای صنعت بازیسازی از اهداف برگزاری این رویداد فرهنگی به شمار می رود.
بر اساس اعلام دبیرخانه دائمی جشنواره بازی های رایانه ای تهران، آشنایی با دستاوردهای نوین بازی سازی در ایران، تقدیر از توانمندی و خلاقیت هنرمندان ایرانی، نمایش و سنجش نوآوری های هنرجویان و دانش آموختگان بازی و سرگرمی و دعوت از هنرمندان و متخصصان دیگر عرصه ها برای تقویت و پیشرفت بازی سازی رویکردهای این جشنواره را تشکیل می دهد.
جشنواره چهارم بازی های رایانه ای تهران در قالب بخش های “اصلی”، “فرعی ” و “انتخاب بازی سال” برگزار خواهد شد.
دبیرخانه دائمی این جشنواره از تمام بازیسازان، نویسندگان و طراحان بازی دعوت کرد تا در بزرگترین رویداد بازی سازی سال کشور شرکت کنند.
فراخوان و ضوابط و مقرارت این جشنواره به زودی منتشر و روی وب سایت بنیاد ملی بازی های رایانه ای به آدرس Iran Computer and Video Games Foundation و سایت چهارمین جشنواره بازی های رایانه ای تهران به آدرس festival.ircg.ir قرار می گیرد.
آخرین ویرایش توسط Morteza.m1371 در تاریخ 02-07-14 انجام شده است
شبی در پایگاه مادر | نقد و بررسی MGS V: Ground Zeroes
دیگر همه علاقه مندان به بازی های رایانه ای با سری بازی هایMetal Gear Solid آشنایی دارند .این سری بازی ها توسط استاد کوجیما خلق و ساخته شده است که حتی میتوان این سری را به عنوان پایه گذار سبک مخفی کاری در بازی ها نیز دانست.
حال پس از گذشت تقریبا 5 سال نسخه بعدی این بازی MGS V : The Phantom Pain در حال ساخت است و کوجیما از آنجایی که همیشه به فکر طرفداران است برای رفع عطش بازیبازان و طرفداران این بازی مقدمه بازی را که به طور کامل ساخته شده است به طور جداگانه عرضه کرده است تا طرفداران تا آمدن بازی اصلی با آن سرگرم باشند.
ولی استاد این بازی قرار بود عطش ما را کمتر کند ولی با دیدن پایان بازی 100 برابر شد!
سوال:نظر شما در مورد قیمت Metal Gear Solid V: Ground Zeroes چیست آیا این بازی ارزش 29.99 دلار را دارد؟
در قسمت کامنتها نظر خود را بگویید.
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیداسنیک:برای ما پیروزی معنی نداره.
بازی چند ماه بعد از اتفاقات Peace Walker در سال 1975 اتفاق می افتد Chico و Paz در پادگان Omega اسیر شده اند و اسنیک مثل همیشه تنها کسی است که میتواند آنها را نجات دهد.
پس اسنیک برای نجات انها وارد این پایگاه میشود و متوجه میشود که گروهی با نام XOF با رهبری Skull Face در این پایگاه وجود دارد و تمامی این اتفاقات زیر سر آنها است و در ادامه……
داستان بازی تمامی آنچه را که باید از مقدمه بازی بیان کند میگوید همچنین شما میتوانید با پیدا کردن نوارهای ضبط شده توسط چیکو و پاز در محیط بازی پی به جزییات بیشتری از داستان ببرید که در بعضی مواقع باعث تعجب شما خواهد شد تا جایی که شما برای پی بردن به نکات مخفی داستان معتاد این کار میشوید و پیدا کردن نوار در طول بازی میتواند ساعت ها وقت شما را بگیرد .
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیدمیلر:ما مزدور نیستیم.ما لژیونر بیگانه نیستیم.MSF یک کار هست.فقط یه نوع کار جدیده.
در ابتدا باید یک مطلب را کاملا روشن کنم این بازی را میتوان از 3 دقیقه تا 50 ساعت بازی کرد و به پایان رساند ولی بسته به روش صحیح بازی کردن شماست همانند دیگر بازی های کوجیما این بازی پر است از نکات و ایتم های مخفی که باید شما ان را کشف کنید و کوجیما استاد این کار است و اگر یادتان بیاید در نسخه اول کل بازی در دو پایگاه اتفاق می افتاد همینطور نسخه دوم که شما تا آخر بازی در یک اسکله بودید ولی آنقدر این محیط ها پر بود از ایتم و نکات مخفی که حتی یک لحظه هم مکانهای بازی تکراری نمیشد در کل این مقایسه اشتباه است زیرا نمیشود یک بازی کامل را با یک مقدمه مقایسه کرد ولی این نکته را برای آن دسته از طرفداران ذکر کردم که این بازی را یک بازی کامل میپندارند.
دانلود تریلر تمام کردن بازی Metal Gear Solid 5 Ground Zeroes در 10 دقیقه و گرفتن رتبه S
در ادامه باید بگویم تغییراتی در گیم پلی بازی رخ داده است که شما اگر فن این بازی باشید با نگاه اول متوجه آن میشوید و این تغییرات همگی به سمت مثبت بوده اولین تغییری که متوجه میشوید دوربین بازی است که دیگر حالت ثابت خاص خود را ندارد و بسیار سینمایی شده است به طوری که در کمتر بازی همچین چیزی را دیده اید که این امر باعث اکشن تر شدن بازی نیز شده است که مصلما برای جذب طرفدار بیشتر بوده .البته بازی کمی هم نسبت به نسخه های قبلی خود آسان تر شده است برای مثال وقتی دشمن شما را میبیند یک لحظه صحنه آهسته میشود و به شما فرصت میدهد تا از خود عکس العمل نشان دهید و نگذارید زنگ خطر به صدا در آید. در بازی شما همانند همیشه یک دوربین دارید که به شما قایلیت دیدن هدف ودشمنان و مارک کردن آنها را میدهد همچنین شما میتوانید از آن به عنوان دوربین دید در شب نیز استفاده کنید که در بازی به خوبی طراحی شده است و بسیار کارآمد ست.وسیله دیگر موجود در بازی iDROID است که بوسیله آن میتوانید نقشه بازی را ببینید و هلیکوپتر خبر کنید و….
تغییر مثبت دیگر بازی در CQC ها است که زدن این حرکت را بسیار لذت بخش کرده است به طوری که شما میتوانید تنها با زدن دکمه R2 چندین حرکت زیبا را از اسنیک مشاهده کنید که شامل گرفتن دشمن از پشت تا ضربه فنی کردن دشمن میشود و تنها بسته به موقعیت استقرار شما و زدن دکمه در آن موقعیت دارد در کل این تغییر بسیار خوب بوده و باعث سینمایی تر شدن بازی شده است.
بعد از اتمام مرحله اصلی بازی شاید به نظرتان بازی تمام شده است ولی نه اشتباه میکنید مراحل فرعی بازی دست کمی از مرجله اصلی بازی ندارد و حتی میتوان گفت در بعضی مواقع بسیار بهتر از مراحل اصلی نیز هست برای مثال مرحله Déjà Vu که برای من بسیار لذت بخش تر از مرحله اصلی بود و به کلی مرا در خاطرات گذشته غرق کرد.
تنوع سلاح های بازی بسیار عالی و متناسب با سال 1975 است ولی یک مشکل کوچک وجود دارد و آن این است که در این بازی تنها سلاح مورد استفاده شما silent pistol است زیرا برای بدست آوردن رنک بالا در هر مرحله تنها به این سلاح نیاز دارید ولی در کل سلاح های طراحی شده بسیار عالی است و شما را مدام ترغیب به استفاده میکنند تا جایی که امکان دارد یکدفعه قید رنک بالا را بزنید و پادگان را به خاک وخون بکشید.
نکته دیگر در گیم پلی بازی استفاده از وسایل نقلیه برای اولین بار در این سری است که کنترل آنها بسیار لذت بخش است و بسیار خوب پیاده سازی شده است به طوری که شما حس رانندگی در یک بازی ریسینگ را به خوبی حس میکنید و این بسیار خوشحال کننده است زیرا مطمئنا در MGS V : The Phantom Pain با وسایل نقلیه بیشتری سرو کار خواهیم داشت.
در کل میتوان گیم پلی بازی را یکی از استاندارد ترین گیم پلی ها برای سبک سوم شخص –مخفی کاری دانست.
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیدپاز:اسم من پاز و هرکاری که میتونم برای محافظت از برای هم نامم انجام میدم.
این بازی توسط موتور مخصوص کوجیما FOX Engine ساخته شده است و دارای گرافیکی خیره کننده بر روی هر دو نسل است.اولین نکته ای که در بازی خود نمایی میکند نورپردازی فوق العاده بازی است که در شب حتی باعث اذیت شدن چشمانتان میشود.
این بازی دارای یک نقشه بزرگ است که به خوبی طراحی شده و هیچ گونه لودینگی را ما در این نقشه شاهد نیستیم.جزییات بازی غوغا میکند اجسام بر روی زمین تماما حجم دار هستند .قطرات باران فوق العاده طراحی شده اند و خیسی زمین ان قدر طبیعی است که شما میتوانید چهره خود و اجسام را در انعکاس آن ببینید. خلاصه از آب گرفته تا باد و اتش همه وهمه آن قدر خوب طراحی شده که کمتر میتوان به مانند آن را چه در نسل هفت و چه در اندک بازی های نسل هشتم دید.
بافت های شخصیت ها و محیط بازی بسیار عالیست حرکات اسنیک و دشمنان تحسین بر انگیز است .هوش مصنوعی بازی بی نظیر است برای مثال حتی اگر دشمنان رد پای شما را ببینند و به وجود شما در پایگاه شک کنند کل پادگان را خبر میکنند.
طراحی سلاح نیز در بازی فوق العاده است به طوری که آثار زنگ زدگی و کهنه بودن سلاح ها به وضوح پیداست.
این بازی در زمینه گرافیک هیچ چیزی کم ندارد تنها مشکل بازی افت فریم آن در نسل هفتم است که کمی اذیت میکند.
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیدچیکو:هر کس با من مثل بچه ها برخورد میکنه من نمیتونم باهاش بیشتر از اون برخورد کنم.
عوض شدن صداگذار اسنیک بسیاری از طرفداران را نگران کرده بود و همه (از جمله من) فکر میکردند که بجز David Heater هیچ کس نمیتواند اینکار را انجام دهد ولی با عرضه شدن بازی همه ی نگرانی ها به پایان رسید و حتی میتوان گفت در بازی اصلا احساس نمیکنید که صداگذار اسنیک عوض شده است و آقای Kiefer Suterland به خوبی در این نقش غرق شده است و به خوبی وظیفه خود را انجام داده است .
یکی از نکات مثبت در سری متال گیر موسیقی های حماسی و تاثیر گذار بازی است که بازیباز را به وجد می آورد.این بار نیز آقای Harry GregsonWilliams این وظیفه را بر عهده دارد.ولی با اینکه بجز چندین قطعه کوتاه چیزی نمیشنویم ولی همین چند قطعه کافی است تا دوباره وارد دنیای متال گیر شویم.
اگر شما فن متال گیر باشید همین یک مرحله برای شما بسیار ارزشمند است و یک سال سرگرمتان خواهد کرد ولی اگر برای بار اول است که این بازی را انجام میدهید بدون شک این بازی ارزش خرید و حتی تجربه هم ندارد و به شما پیشنهاد میکنم تا آمدن MGS V : The Phantom Pain صبر کنید!!!
نکته:کوجیما این بازی را برای طرفداران بازی منتشر کرده است.
شایعه : The Division تا 2015 به تاخیر افتاد.
بر اساس خبری که یک منبع ناشناس به GameReactor داده است بازی The Division که قبلا قرار بود در زمانی طی سال 2014 منتشر شود حالا به 2015 منتقل شده است . بر اساس این خبر او گفته است :” به نظر میرسد که موتور بازی به خوبی کار میکند و کارش به اتمام رسیده است ولی هسته اصلی گیم پلی و بازی هنوز تازه در اوایل کار است . اینکه یوبی سافت سال 2014 را به عنوان تاریخ انتشار این بازی اعلام کرده بیشتر شبیه یک جوک است و امکان ندارد تا اخره این سال ما بازی را به اتمام برسانیم زیرا این بازی یک پروژه بسیار بزرگ است که ما شروع کرده ایم .”
ایا شما تریلر طولانی این بازی را به یاد دارید ؟ یا تصاویر بعد از آنرا ؟ به نظرم نمیرسد که بازی در اوایل کار خود باشد زیرا همه چیز به نظر بسیار کامل می آید ولی باز هم فعلا این خبر را به عنوان یک شایعه داشته باشید تا تایید یا تکذیب آن منتشر شود .
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
آخرین ویرایش توسط Morteza.m1371 در تاریخ 03-07-14 انجام شده است
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks