نوروز یگانه جشنِ سال نوِ علمی در جهان است. فردوسی در شاهنامه می فرماید که شاه جمشید پس از دوره یخبندان اولین سال نو را روزِ اورمزد در ماهِ فروردین جشن گرفت.

سرِ سال نو هرمزد فرودین

3733 سال پیش زرتشت دانایِ بزرگِ ایران زمین ، برای به ثبت رساندن اتفاق ویژه ای که در سال 1725 (قبل از میلاد) در سیستان رخ داد واژه نوروز را در برابر سال نو بنیان گذاشت.

زرتشت دررصد خانه ای که در سیستان داشت محاسبه نموده بود که در سال 1725 (ق م) برآمدنِ خورشید (طلوع آفتاب) در سیستان و تحویل سال نو همزمان رخ خواهد داد. و سال نو آن سال را نوروز نامید. این اتفاق در طبیعت هر سال در جاهای مختلف رخ میدهد و شاید بیش از هزار سال طول بکشد که دوباره به همان محل برگردد.

طبقِ مدارک تاریخی در سال 487 (ق م) در هنگامِ تحویل سال نو اولین اشعه نور خورشید بر سنگ چهارگوشی که در تالار آپاداناِ تحتِ جمشید گذاشته بودند تابید و آن سال را جشن ویژه ای گرفتند. این نشان میدهد که ایرانی ها از این پدیده طبیعی با خبر بودند و با محاسبه دقیق آماده برگزاری این جشن ویژه بودند.

پس از حمله اعراب،عربها بکارگیری گاه شماری قمری را بر ایرانی ها اجبار کردند، کتابخانه ها و کتاب ها را سوزاندند و دستِ نویسنده گان و دانشمندان را بُریدند. حتی کتاب ها را به جای جزیه گرفتنند و از بین بردند.[1] رفته رفته علم و دانش ایرانی ها به فراموشی سپرده شد و امروز ما فرقی بینِ سال نو و نوروز یا روزِ نو را نمی بینیم.

واقعیت این است که، زمانِ اعتدال بهاری تحویل سال نو میباشد و سالی که تحویل سال با برآمدنِ خورشید در سرزمین ایران همزمان می شد آن سال را نوروز می نامیدند و جشنِ ویژه ای می گرفتند.

امروز که ما ایرانی ها در سر تا سرِ جهان پراکنده هستیم می توانیم این پدیده طبیعی را با گرفتنِ جشنِ ویژه در محلی که این اتفاق رخ می دهد برگزار کنیم.

زمانِ سال تحویلِ نوروز 2008 (1387)همزمان با طلوع خورشید در 4 درجه طولی زمین نزدیکی شهر های بُروکسل و پاریس می باشد. زمانِ اعتدال بهاری یا تحویل سال ساعت 5:48:19 به وقتِ گرین ویچ می باشد و طلوع خورشید در بُروکسل ساعتِ 5:46 و در پاریس ساعتِ 5:53 به وقتِ گرینویچ میباشد. پس محلی در حومه این دو شهر برای دیدن این پدیده طبیعی و برپا کردنِ جشنِ ویژه نوروز مناسب حواهد بود.

نوروز 2009 (1389) در آمریکای شمالی ، در حومه شهر های لویسویلِ کنتکی و شیکاگو اتفاق میافتد.

نوروز 2010 در اُقیانوس و 2011 در مغولستان و چین اتفاق می افتد. پس بیایید دست به دست هم بدهیم، در دو سال آینده که نوروز ویژه در اُروپا و آمریکا اتفاق می افتد، جایی که ایرانی ها به تعداد زیاد ساکن هستند، جشنی پرشکوه برپا داریم.

پیشنهاد می کنیم که زرتشتیان و دوستداران زرتشت و فرهنگ باستانیِ ایران ساکنِ شهرهای پاریس و بروکسل پیس قدم شوند و با همکاریِ اداره محیط زیست یا رصد خانه ها، محلِ دقیقِ طلوع خورشید در زمانِ اعتدال بهاری را پیدا کنند و امکانات برگزاری جشن را در آن محل بوجود بیاورند و برای مشاهده این پدیده طبیعی به یادِ جشن های 1725 (ق م) در سیستان و 487 (ق م) در تخت جمشید همه را دعوت کنند تا در این جشن نوروزِ راستین شرکت کنند.

به امیدِ اینکه این جشنِ که مبنی علمی دارد یاد آور شکوه ایران باستان باشد و علم و دانش دانایِ بزرگِ ایران زمین زرتشت را به مردمِ جهان بشناساند تا خَرد و دانش بر خُرافات پیروز شود و صلح و صفا جای دشمنی و جنگ را بگیرد.

برای ناباوران چشمه ای دیگری از خَرد و علم ایرانیان باستان را یادآور می شویم. زرتشت اولین خط نصف النهار را به دست آورده بود و بر آن نامِ نیم روز[2] نهاده بود. او در رصد خانه خود در سیستان محاسبه کرده بود که زمانی که خورشید به حالتِ نیم روز بر سر سیستان (62 درجه طولی زمین) قرار دارد آفتاب تمام سرزمین های نیم کره زمین از ژاپن تا آفریقا را در بر می گیرد[3]. چه محلی علمی تر و پرمعنا تر از این برای خطِ نصف النهار. امروز نیر در افغانستان به آن بخش از سیستان استانِ نیم روز میگویند.

به امیدِ پیروزیِ خَرد

خرداد باد

(برسائی برسيم)