می‌دانم! در جامعه‌ای که تمام تعطیلی‌هایش از نوع عزاداری است و جشن‌هایش هم در مواجهه با عزاداری‌ها بی‌رنگ می‌شوند، سخت است دل نبستن به جشن‌های این و آن. می‌دانم که هر بهانه‌ای برای شاد بودن در این خرابه سرا غنیمت است. می‌دانم که نسل کسانی چون من رو به انقراض است و نه نوشته‌هایم و نه دیدگاههایم دیگر خریداری ندارند و میهن دوستی به‌قدر تفاله‌ای نمی ارزد. با این همه فقط یک نکته کوچک: شما که می خواهید شاد باشید، شما که می‌خواهید به عشقتان هدیه بدهید، اگر تنها کمی، بسیار کم، در میانه‌ی این هیاهو، نیمه علاقه‌ای هم به این کهن سرا دارید، بیایید محبت کنید و هدیه‌ی‌تان را به جای 14 فوریه (25بهمن ماه)، 29 بهمن ماه بدهید.

همه در مورد ولنتاین و فلسفه نامگذاريش مي دانند، اما حتي اسم "سپندار مزگان" به گوششان نخورده است.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید

چند ساليست حوالي 25 بهمن ماه (14 فوريه) كه مي شود هياهو و هيجان را در خيابان ها مي بينيم. مغازه هاي اجناس كادوئي لوكس و فانتزي غلغله مي شود. همه جا اسم... به گوش مي خورد. از هر بچه مدرسه اي كه در مورد والنتاين سوال كني مي داند كه :

"در قرن سوم ميلادي كه مطابق مي شود با اوايل امپراطوري ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بوده است بنام كلوديوس دوم. كلوديوس عقايد عجيبي داشته است از جمله اينكه سربازي خوب خواهد جنگيد كه مجرد باشد. از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراطوري روم قدغن مي كند.كلوديوس به قدري بي رحم وفرمانش به اندازه اي قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت.اما كشيشي به نام والنتيوس(والنتاين)،مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي كرد.كلوديوس دوم از اين جريان خبردار مي شود و دستور مي دهد كه والنتاين را به زندان بيندازند. والنتاين در زندان عاشق دختر زندانبان مي شود .سرانجام كشيش به جرم جاري كردن عقد عشاق،با قلبي عاشق اعدام مي شود...بنابراين او را به عنوان فدايي وشهيد راه عشق مي دانند و از آن زمان نهاد و سمبلي مي شود براي عشق!" ...

اما كمتر كسي است كه بداند در ايران باستان، روزي موسوم به روز عشق بوده است!

جالب است بدانيد كه اين روز در تقويم جديد ايراني دقيقا مصادف است با 29 بهمن، يعني تنها 4 روز پس از والنتاين فرنگي! اين روز اسفندگان (سپندارمزگان) نام داشته است.

سپندار مزگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا مي كردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي كردند.


بهترنیست به جای اینکه از ماه‌های دیگران استفاده کنیم (در حالیکه هیچکداممان توانایی نام بردن ماه‌های اروپایی را به ترتیب نداریم و حتی نمی توانیم دقیقا بگوییم که مارس در بهار است یا پاییز)، از ماه خودمان استفاده کنیم؟ آیا بهتر نیست به جای اینکه زادمرگ یک کشیش مسیحی را جشن بگیریم، جشن کهن خودمان را زنده کنیم؟ آیا بهتر نیست که یک جشن چند هزارساله‌ی ایرانی را به جای یک جشن چند صدساله اروپایی که به همین تازگی شناختیمش (آن هم نه به‌درستی) جشن بگیریم؟ آیا بهتر نیست به جای ولنتاین غریب ، که هیچگونه به زبان فارسی نمی‌آید، اسفندگان (سپندارمزگان) را جایگزین کنیم؟ نگویید که هم این خوب است هم آن، خواهش می کنم نگویید، در این هجوم تبلیغاتی وسیع که در حال غرق شدن هستیم اگر کمی شل بدهیم تا صد سال دیگر هیچ چیز از ما باقی نمی ماند. آنقدر حجم تبلیغاتی غرب بالا است که کافی است کوچکترین چیزی از آنان را وارد کنیم تا دیگر هیچ جایی برای رسوم خودمان نماند.

چرا فکر می‌کنیم که همه کار را باید دولت انجام دهد؟ درست که آنها از ایرانی بودن هیچ نمی‌دانند که اگر می‌دانستند وضع امروزمان اینگونه نبود. پس خودمان به عنوان یک ایرانی کجاییم؟ می دانم بسیار چیزهای مهم‌تر وجود دارد. اما! همین پیروزی های کوچک دلگرممان می‌کند، بیایید تا این جشن به مغزاستخوانمان رسوخ نکرده، جشن اسفندگان را جایگزینش کنیم. چه بدی دارد جشن یلدا؟ چه بدی دارد جشن نوروز و چهارشنبه سوری؟ پس چرا بد باشد این سنت نمی دانم چند هزار ساله که آنچنان کهن است که آغازش نیز پشت زمانها گم شده و در تمام رگ و ریشه‌ی نیاکانمان جا دارد.

می‌دانم دیر است، ولی مهربانی کنید، اگر تنها حس کردید که این نوشته تلنگری است، لینک این نوشته را برای دوستانتان بفرستید. اگر بخواهیم، می‌توانیم. فقط دو هفته مانده، تصمیمش آنقدر سخت نیست. تنها سه روز هدیه تان را بیشتر پیش خودتان نگه دارید، همین!
سپاسگزارم

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید

جشن اسفندگان
در گاتها واژه « ارمُيتی » چهارمين فروزه اهورامزدا ميباشد که معنی آن به زبان پارسی «آرامش» است. آرميتی يا سپنتا آرميتی که در “گاتها 40 بار از آن نام برده شده در دستور زبان اوستائی موئنث ( مادينه) ميباشد . واژه گاتائی سپنتا آرميتی که در اوستا به « سپندار مز:» يعنی ايزد بانوی نگهبان زمين تبديل گرديده و ايرانيان هر سال روز پنجم اسفند را که نام روز با ماه برابر ميشد در شکوه زنان جشن ميگرفتند و مردان به زنان هديه مي‌دادند. در اين روز زنان لباس نو مي‌پوشند و انجام كارهاي خانه بر عهده مردان بود. اين جشن را جشن اسفندگان ميگفتند با دستکاري هائی که در دوران ما در گاهنامه خورشيدی گرديده اين جشن را به 29 بهمن ( که نام روز و ماه برابر ميشوند) انداخته اند.

اطلاعات بیشتر راجع به جشن اسفندگان >>کلیک کنید