aMiR HosSeiN (20-01-08)
تحلیل ویدیوی بغض :
در این ویدیو به خاطر نوع شعرش جای شادمهر با بازیگران ویدیوی رسیدی عوض شده بود و اینبار اینگونه حس میشد که شادمهر میخواهد به هدفی که مد نظر دارد برسد( این هدف میتونه هر چیزی باشه/ عشق/ موفقیت/و...) ولی اینبار زنجیرهایی که در ویدیوی رسیدی به دست و پای بازیگران بسته شده بود جای خودش رو به صندلی داده بود که به صندلی شکنجه ی اتاقهای بازپرسی در خارج از کشور شباهت داشت. و بسته شدن شادمهر به این صندلی اجازه ی حرکت و رسیدن به گوی بزرگ ( که عینا در ویدیوی رسیدی بود و نمادی از همان اهداف بود) به شادمهر نیمداد. علاوه بر این عامل بازدارنده ای نیز در ویدیو حضور داشت مثل اون مردی که بوکسور بود و مدام با مشت زدن به صورت شادمهر سعی داشت با شکنجه دادنش او رو از رسیدن به هدفش باز داره و این دقیقا همان چیزیست که در خیلی از جوامع به واسطه ی محدودیتهاشون دیده میشد و در واقع اون مرد بوکسور نمادی از این محدودیتها و جلوگیری ها بود. حتی در چندین صحنه تلاش بیش از حد شادمهر به صورت ضربه هایی به صورت آن مرد دیده میشد( اما قدرت آن مرد میچربید).
در مورد زنی که جلوی شادمهر قرار داشت ( و انتقادات بیشتر به خاطر این مسئله بود) باید عرض کنم که اون زن نقش عوامل تحریک کننده برای رسیدن به اون هدف رو باری میکرد( نه تحریک جنسی) بلکه مدام شادمهر رو به تلاش بیشتر برای رسیدن به آن هدف تحریک میکرد. در واقع این زن در خیال شادمهر حضور داشت نه در مقابلش و برای اثبات این حرف به صحنه ی اول ویدیو دقت کنید که وقتی صورت زن به صورت شادمهر نزدیک میشد هیچ حرکتی از شادمهر نمیدیدیم انگار که در نزدیکی او هیچ چیز حضور ندارد. به هر حال با زیرکی کارگردان این گونه به بیننده القا میشد که حتی این عوامل تحریک کننده از سوی همان عده ای سازماندهی میشوند که عوامل بازدارنده رو در اختیار دارند. تا هم شادمهر(مردم) رو به تکاپو بیندازند هم خود جلویشان را بگیرند تا این سردرگمی میان به دست آوردن یا رها کردن هدف یک نتیجه داشته باشه و اون صحنه هاییست که شما یک سگ را در کنار شادمهر در ویدیو میبینید.
همان صحنه ای که شادمهر در کنار سگ مشغول گیتار زدن است ( و خیلی از طرفداران را ناراحت کرده) صحنه ی اصلی و نتیجه گیری ویدیوست. اگر دقت کنید تنها در موقعی که این سگ در کنار شادمهر قرار داده شده / دست و پای شادمهر رو باز کرده بودند و حتی به او اجازه ی بروز استعداد(نواختن گیتار) داده بودند. چراکه به خاطر ترس شادمهر (مردم) از این عامل بازدارنده ی خطرناک (سگ) / با اینکه آزاد هستند اما از چهار چوبی که برایشان مشخص کرده اند فراتر نخواهد رفت و در واقع به هدف اصلی نمیرسد هر چند که آزادی نسبی دارد. دقیقا کاری که میخواستند با شادمهر در ایران بکنند اما او نپذیرفت و رفتن را ترجیح داد. در واقع ترس و وحشت و به نوعی دیوانگی که در اثر همان سردرگمی میان رسیدن به هدف و یا رها کردن آن برای شادمهر به وجود آمده در آن صصحنه در چهره ی شادمهر موج میزند.و این شاید مسئله ای است که برای خیلی از انسانها در جوامع عقب افتاده و محدود به وجود آمده است. در آن صحنه ای که به سگ نان داده میشود در واقع جیره خواری این عوامل بازدارنده از عوامل مدیریت آن اجتماع است. که اجازه ندهند انسانهای با استعداد به اهدافی که ممکن است مقعیت آنان را به خطر اندازد برسند.
در مورد نام بغض که اشاره شد هیچ ربطی به شعر ندارد : اولا این مسئله مربوط به شاعر کار است که این اسم رو برای شعرش انتخاب کرده . ثانیا نام بغض نشانگر وضعیتیست که این نوع انسانها باهاش درگیر هستند و در واقع شعر سرچشمه گرفته از بیان حال و هوای این افراد که دچار بغضی سنگین در سینه هستند. اما شادمهر با گفتن بازم میخوامت در واقع ناامید نشدن از رسیدن به هدف رو نوید میده و باز هم رسیدن به هدفش رو میخواد.
دانستن گذشته نه برای افسوس و آه، که برای انگیزش برون رفت از تیره روزی کنونی مان بایسته است
....::::نیکوسگال::::....>>> www.Nikoosegal.blogspot.com
aMiR HosSeiN (20-01-08)
ممنون.
تحلیل از خودت بود دوست عزیز؟
البته من هنوز ندیدم.
بریم ببینیم تحلیلتون چه طوره.
آخرین ویرایش توسط aMiR HosSeiN در تاریخ 20-01-08 انجام شده است
نه امیرحسین جان .این مطلب توسط یکی از دوستان خوبم به نام حمید که دانشجوی رشته تدوین هست نوشته شده .
دانستن گذشته نه برای افسوس و آه، که برای انگیزش برون رفت از تیره روزی کنونی مان بایسته است
....::::نیکوسگال::::....>>> www.Nikoosegal.blogspot.com
جالب تحلیل کردید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks