سعید جان ذهن تون را درگیر صحبت های Feoris نکنید
Printable View
سعید جان ذهن تون را درگیر صحبت های Feoris نکنید
ببخشید منظورتون رو از این جمله نفهمیدمنقل قول:
به دنبال Déjà vuنقل قول:
امیدوارم دوستانی که پیگیری این موضوع بودند نوشته های پست قبلی من را مطالعه کرده باشند
سعی من بر آن است در این پست به توجیه های دژاوو بپردازم
توجیه اول به نظریه سقراط مشهور هست البته نمی دانم آیا سقراط آن را عنوان داشته یا نه (مثل قضیه خیام نیوتن پاسکال هستش)
در این نظریه عنوان شده است انسان پیش از این یکبار زندگی کرده است و زندگانی اش به پایان رسیده و این زندگانی که همکنون داریم ایفای نقشی مطابق بر سناریویی پیش از این رقم زده ایم بیش نیست
توجیه دوم به نام Forgotten "فراموش شده" اینگونه توجه خود را بیان می دارد که نوزاد در هنگام NBE* تمامی زندگی و کارهایی در آینده انجام می دهد از ذهن او عبور می کند و پس از تولد دچار یک فراموشی کلی می گردد ولی گاهی پیش می آید که آن ها بخاطر می آورد
توجیه سوم به نام نظریه تداخل عنوان شده است این نظریه از ایجاد ارتباط یک طرفه (که می توان القا در نظر گرفت) از یک منبع خارجی که باعث تجربه کردن پدیده دژاوو برای فرد می شود حکایت می کند این نظریه یک نظریه متفاوت با دیگر توجیه ها می باشد ولی متاسفانه بطور کامل منتشر نشده است
توجیه چهارم : متاسفانه این توجیه را از خاطر برده ام و هر چه در ایمیل هایم گشتم متاسفانه ردی از آن پیدا نکردم
توجیه پنجم نظریه ای به نام جهش با دیدگاهی متفاوت عنوان کرده است
این نظریه برای انسان یک بعد غیرمادی (انرژی بسیار عظیم) در نظر گرفته است که از کودکی همراه انسان می باشد و با رشد جسم آن هم رشد می کند بطوریکه مانند یک جز متصل به بدن تلقی می شود (نظریه Synchronicity مهر تاییدی بر این قسمت نظریه جهش می زند ) تا زمان بلوغ در اکثر انسان ها این جز غیر مادی کاملا در کنترل بعد جسمانی هست ولی پس از دوره خردسالی کمک جز غیرمادی انسان برای غلبه بر بدن و رهایی از آن دست نیرو کافی کسب کرده است بطوریکه جسم برای کنترل آن بشدت در حال تکاپو می باشد که خود ما از آن بی اطلاع هستیم (توجیهی برای خستگی بدن و نیاز به خواب حتی اگر در روز فعالیتی نداشته باشیم و همچنین پیری و فرسودگی بدن ) البته اگر جز غیرمادی در بدن ضعیف باشد و فعالیتی از خود بروز نکند باعث تحلیل روز به روز قدرت بدن می گردد
دوران جوانی اوج این کشمکش یاد شده است در این حین زمان های بسیار بسیار بسیار کوتاهی رخ می دهد این جز غیر مادی بر بدن غلبه می کند و پدیده جهش اتفاق می افتد و می تواند آزادانه حرکت کند چون این جز فاقد ویژگی مادی است محدودیت زمان و مکان برایش معنا ندارد
پس در همین مدت کوتاه جهش می تواند در آینده و مکان ها و عالم های دیگر حرکت کنند و چیزهایی را ببیند که انسان از آن ناآگاه است چون دیده های این جز غیرمادی برای جسم قابل لمس نیست نمی تواند مفهوم آن را متوجه شود ولی هنگامی که در عالم مادی آن را تجربه می کند احساس می کند که آن را پیش از این تجربه کرده است
این جهش ها در خواب بیشتر رخ می دهد چرا که بدن بطور کامل خسته و مغلوب جسم است
در این توجیه به این جز غیرمادی نام روح را در نظر گرفته اند ولی کاملا متفاوت با آنچه پیش از آن فرض می کردیم
-------
*NBE مخفف Near Brith Experience می باشد که از اتفاقاتی در برای جنین و والدین تا قبل از تولد اتفاق می افتد (حتی پیش از لقاح) حکایت می کند که یکی از آنها مشاهده تمام زندگی آینده جنین در هنگام خروج از رحم مادر می باشد.
NBE ، نظریه بسیار گسترده ای می باشد که نیازمند زمان زیادی برای تامل و بررسی دارد
=> مطالب بعدی من در عنوان نمودن ابزارهای مادی برای شناخت و اثبات وجود این عضو غیرمادی در بدن می باشد
با تشکر
تنقل قول:
وجیه اول به نظریه سقراط مشهور هست البته نمی دانم آیا سقراط آن را عنوان داشته یا نه (مثل قضیه خیام نیوتن پاسکال هستش) در این نظریه عنوان شده است انسان پیش از این یکبار زندگی کرده است و زندگانی اش به پایان رسیده و این زندگانی که همکنون داریم ایفای نقشی مطابق بر سناریویی پیش از این رقم زده ایم بیش نیست
با دروود فراوان.. ابتدا سپاس از شما که وقتتان را گذاشتید.. دوست عزیز،اگر اینطور است،پس می توان نام آنرا نیز تناسخ گزارد؟من بسیاری وقتها نیز سعی در تغییر این "از پیش رقم زده"کرده ام،هرچند الان حضور ذهن ندارم،اما فکر می کنم توانسته ام کاری متفاوت با آنچه در ذهنم از چند "آنی" دیگر می گذشت،انجام دهم...
بسیار جالب است...اما می توان فهمید که چه فرایندی سبب این فراموشی می گردد و از آن جلوگیری نمود؟ تا اینجا که همه نظریه ها بر این تئوری استوار هستند که این زندگی از پیش تعیین شده است و ما بازیگرانیم...درست است؟نقل قول:
توجیه دوم به نام Forgotten "فراموش شده" اینگونه توجه خود را بیان می دارد که نوزاد در هنگام NBE* تمامی زندگی و کارهایی در آینده انجام می دهد از ذهن او عبور می کند و پس از تولد دچار یک فراموشی کلی می گردد ولی گاهی پیش می آید که آن ها بخاطر می آورد
نقل قول:
توجیه سوم به نام نظریه تداخل عنوان شده است این نظریه از ایجاد ارتباط یک طرفه (که می توان القا در نظر گرفت) از یک منبع خارجی که باعث تجربه کردن پدیده دژاوو برای فرد می شود حکایت می کند این نظریه یک نظریه متفاوت با دیگر توجیه ها می باشد ولی متاسفانه بطور کامل منتشر نشده است
آیا می توان چنین پنداشت که گویی لحظه ای ذهن در زمان سفر می کند و به آینده می رود؟یا به گذشته؟نقل قول:
من همچنان چشم به راه هستم..نقل قول:
توجیه چهارم : متاسفانه این توجیه را از خاطر برده ام و هر چه در ایمیل هایم گشتم متاسفانه ردی از آن پیدا نکردم
نقل قول:
=> مطالب بعدی من در عنوان نمودن ابزارهای مادی برای شناخت و اثبات وجود این عضو غیرمادی در بدن می باشد با تشکر
سپاس از شما دوست گرامی.. از وقتیکه گذاشتید:give_rose::merci:
از اینکه دیر شد پوزش می خواهم....:11():
کم کم داشتم نسبت به ادامه بی علاقه می شدم یکبار به شما گفته بودم
"پاسخ ها بخاطر حضور درخواست ها اعتبار می یابند"
با تشکر از اینکه زحمت کشیدید که پاسخ دادید و نظرتون را اعلام کردید
ولی متاسفانه نمی تونم مطالب شما را بخوانم
دروود بر شما... دوست عزیز من ازتو سپاسگزاری کردم،اما چون زمان باشندگی کمی دارم،و سخنان شما هم نیاز به تامل داشتند،امروز موفق به ارسال پاسختان شدم... شوربختانه نمی دانم چرا نمی توانم از ابزارهای بلالی TextBox استفاده کنم و نیز فرمتی که در ورد نوشتم موقع ارسال عوض می شود...
سلام -شاید در هنگام رویا با جهان دیگری موازی با این جهان هماهنگ می شویم رویاها و توهمات هر دو وجود دارند ولی همه انها یکسان نیستند ممکن است در برخی از انها بتوانید اگاهانه اعمالتان را هدایت کنید شاید سفر در زمان سفر در مکان وتجارب خروج از جسم با همدیگر مرتبط باشند اگر افکار ما با امواج کوانتوی انتقال می یابند هیچ دلیلی ندارد که نتوانند درون نزدیک ترین حفره های سیاه خروجی جهان های موازی به گردش در امده وارد انها شده یا از انها خارج شوند اگر افکار ما با امواج کوانتومی انتقال یابند می توانند با سرعتی بیشتر از سرعت نور رو به مرزهای جهان حرکت کرده و باز گردند
دروودنقل قول:
من متن بالا رو درست کردم...:great:
دروود بر شما،دوست عزیز،اگر امکان دارد بیشتر توضیح بفرمایید،ام.اجکوانتومی چیستند؟شما پیرامون کدام نظریه سخن می گویید؟نظریه کوانتومی؟:give_rose:نقل قول:
سلام -شاید در هنگام رویا با جهان دیگری موازی با این جهان هماهنگ می شویم رویاها و توهمات هر دو وجود دارند ولی همه انها یکسان نیستند ممکن است در برخی از انها بتوانید اگاهانه اعمالتان را هدایت کنید شاید سفر در زمان سفر در مکان وتجارب خروج از جسم با همدیگر مرتبط باشند اگر افکار ما با امواج کوانتوی انتقال می یابند هیچ دلیلی ندارد که نتوانند درون نزدیک ترین حفره های سیاه خروجی جهان های موازی به گردش در امده وارد انها شده یا از انها خارج شوند اگر افکار ما با امواج کوانتومی انتقال یابند می توانند با سرعتی بیشتر از سرعت نور رو به مرزهای جهان حرکت کرده و باز گردند
با سلام خدمت دوستانم
پیش از همه باید از تمامی دوستان پوزش بخواهم که تا کنون فرصت پاسخ دادن به نظریات آنان را نداشته ام
نقل قول:
چه چیزی را می توان تناسخ نام نهاد ؟ متاسفانه متوجه منظور شما نمی شوم
مطمئن هستید که این تغییر در زندگی از پیش رقم خورد نبوده ؟
شما می توانید از چرخیدن خورشید جلوگیری کنید ؟ این ساده ترین و قابل لمس ترین مثال مادی بود که می توان بیان نمودنقل قول:
شاید لغت فراموش شده خیلی مناسب نباشه در Already Lived بهتر بگوییم تا زمان تجربه آن توسط جسم قابل درک نمی باشد
نه فقط سه نظریه از 7 نظریه اینطور است
نظریه جهش اینطور بیان می کند البته وابسته به این است که منظور شما از ذهن چیست ؟نقل قول:
قسمت هایی از آن را در خاطر دارم ولی متاسفانه شالوده اصلی آن را فراموش کرده امنقل قول:
من هم بطور کامل متوجه جهت و رویکرد نوشته های شما نشده امنقل قول:
منظور شما از نظریه کوانتومی "احتمال حضور" است ؟