Admiral_Hunter (09-06-15), DOOM999 (18-01-16), hosseinbrusli (11-06-15), mohsen1367 (22-12-16), تاج (09-06-15)
*ایرانی هموطن دقیق بخوان...
*کوروش پرستهاهرگز به شمانخواهندگفت*
* کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، که همه جملات زیبا و وصیت نامه های رنگارنگ بدون منبعی که از کوروش میگویند، اباطیل و تخیلی و از کتابهای داستانی و نه واقعی (مثل کوروش نامه کزنفون) (1) و عهد عتیقی است که خاخام های یهودی آن را نوشته اند.
و تنها سند باستان شناسانه باقی مانده از دوره کوروش،* " کتیبه فتح بابل " * است که سند بت پرستی و چندخداپرستی کوروش است.
* کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، کوروش بجز حمله وغارت مردم کشورهای دیگر، *حتی ایرانیها را هم به بردگی گرفت.* او به قوم پدربزرگ خود (ماد) هم رحم نکرد و پس از سلطه بر آنها، هگمتانه را غارت کرد و مادها را به بردگی کشید. (2)
*کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، در کتیبه فتح بابل، هرگز از آزادی بردگان و حقوق مشعشع زنان! سخنی گفته نشده و بلکه کوروش در آن به *بوسیدن دو پای خود و باجگیری از اقوام شکست خورده افتخار می کند. (3) (اینست "منشور حقوق بشر" ؟!!!)
*کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، بابل پیش از فتح کوروش، آبادترین و متمدن ترین سرزمین روی زمین بوده و کوروش حتی فناوری کتیبه نویسی را بلد نبوده و این کاتبان بابلی بودند که برایش کتیبه را نوشتند و لذا افتخار! آن متعلق به بابلی هاست و نه هخامنشی ها! (4)
*کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، بابل چنان متمدن بوده که پادشاه عادلش ✅"حمورابی"✅ 1300 سال پیش از تولد کوروش و امپراتوری هخامنشی!!! در کتیبه معروف حمورابی، *حدود 300 قانون در باب حقوق جزا، حقوق مدنی، حقوق تجارت و...، برای اداره کشورش نگاشته و در حقیقت باید به کتیبه او، منشور حقوق بشر بگویند و نه به کتیبه کوروش که چیزی جز تقلید از شاهان پیشین بابل و لفاظی نیست!(5)
* کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، هیچ یک از مفسران قرآن از صدر اسلام، کوچکترین اشاره ای به تطابق کوروش و ذوالقرنین نکرده اند و تنها علامه طباطبایی با استفاده از مطالب ابوالکلام آزاد، نظری "ظنی و نه یقینی" در این خصوص داشته که البته آن هم پیش از اکتشافات باستانی بیان شده و با مخالفت و روشنگری متفکرانی چون "شهید مطهری" ابطال شده است.(6) اما باز هم برای تحمیق مذهبی ترها از آن سواستفاده می کنند.
* کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت که کوروش نه تنها یکتاپرست و پیامبر! و حتی زرتشتی! نبود، بلکه بت پرست بود و طبق گفته های خودش، مردوک و بعل و نبو را می پرستید!
بنگرید به : *بسیاری از بندهای کتیبه از جمله بند 33- 35: *
"خدایان سومر و اکد را ... به فرمان مردوک، خدای بزرگ، به سلامت به جایگاه هایشان بازگرداندم، ... باشد تا ... روزانه در پیشگاه « بعل » و « نبو » عمری طولانی برایم خواستار باشند... و به مردوک سرور من چنین بگویند که: کوروش شاهی که از تو می ترسد و کمبوجیه پسرش"
* کوروش پرستها آزاد کردن زندانیان یهودی را سند "حقوق بشر" و "احترام به ادیان"! توسط کوروش می دانند. اما هرگز به شما نخواهند گفت چرا کوروش بقیه زندانیان را آزاد نکرد؟ شاید از نظر آنها هم، فقط یهودیان، بشر هستند!
* کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، کوروش بنیانگذار ازدواج با محارم در ایران باستان بود. او شوهرخاله خود را کشت تا با خاله اش (دختر آستیاگ) ازدواج کند (7) و پسرش کمبوجیه را وادار کرد همچون یهودیان برای خلوص نسل! (علیرغم زشتی آن در عرف ایرانیان) با خواهرانش آتوسا و رکسانا ازدواج کند!(8)
*کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، سخن گفتن از نژاد خالص (آریایی و عرب و...) توهمی بیشتر نیست و ایران کنونی، در طول تاریخ با نژادهای مختلف مغول و چینی و ترک و عرب و کرد و همه و همه مخلوط شده و نژادپرستی تنها سلاحی کهنه و عقب مانده، برای مبارزه با اسلام، بعنوان دینی جهانی ورای همه اقوام و نژادهاست.
*آنها هرگز به شما نخواهند گفت در کشوری که بیش از * 6 میلیون سید * (از نسل ائمه اطهار) آن هم فقط از جانب پدر، وجود دارد (9) پس چند میلیون ایرانی از نسل سایر اعراب وجود دارد؟
*کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، شاید رگ و ریشه خودشان مغولی و تاتار باشد!
*کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، کوروش هرگز اسطوره و اسوه ایرانیان (چه برسد به پدر ایرانیان، شاه شاهان، شاه جهان و شاه دادگر! و و و) نبوده و نزد شعرای ما، حافظ و سعدی و مولانا و همه و همه چنان بی مقدار بوده که حتی یک بیت شعر هم از او نسروده اند!
* کوروش پرستها هرگز به شما نخواهند گفت، منبع همه داستان سازی ها و تاریخ سازی های جعلی از هخامنشیان و کوروش به دوره معاصر، و اراجیف سرتاسر بی منبع *سرجان ملکم، اردشیر جی و دیگر تاریخ نگاران انگلیسی*، می رسد که برای تقابل با اسلام، شروع به اسطوره سازی از کوروش کردند و ایرانیها در کل تاریخشان ، کوروش را هم پادشاهی معمولی، مثل هزاران پادشاه جاه طلب و کشورگشای دیگر ایران می دیدند!
* آنها هرگز به شما نخواهند گفت، چرا از بین این همه شاه، ⛔️کوروش را "کبیر" کردند، و ⛔️داریوش و ⛔️خشایارشاه، سه شاه مدافع یهودیان* را به آسمان بردند،
تا بجای محمد (ص) "پدر و رحمت عالمیان" * و علی (ع) "شاه مردان" و "مولای جوانمردان" بگوییم، کوروش "شاه جهان" و "پدر ایرانیان" و "شاه دادگر" است!!!
و به تدریج به چنان سینه چاکان متعصبی تبدیل شویم که اگر به پیامبر رحمت، توهین کنند، انگار نه انگار و اگر کسی نقدی به کوروش کند، رگ جهالتمان ورم کند!!!!
* آری، هدف، محو اسلام بود و هست.
* باشد که بیدارشویم.
منابع و مستندات:
(1)کوروشنامه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
(2) گرشویچ، ایلیا، تاریخ ایران دوره ماد- از مجموعه تاریخ کمبریج، ترجمه بهرام شالگونی، تهران، انتشارات جامی، 1387، صفحه 238 تا 241 و بریان، پییر، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، انتشارات زریاب، ۱۳۷۷، جلد اول، صفحه ۱۲۵٫
(3) ترجمه متن استوانه کوروش: از موزه بریتانیا. بند 30 مربوط به پابوسی و باجگیری.
http://www.britishmuseum.org/PDF/cyr...persian_v2.pdf
(4) گاور، آلبرتین. تاریخ خط. ترجمه عباس مخبر و کورش صفوی. تهران: پنگوئن، ۱۳۶۷، صص 37-38
(5) The Avalon Project : The Code of Hammurabi
(6) بررسی تطبیق کورش هخامنشی و ذوالقرنین (تقابل شاخها) | پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
(7)خلاصه فوتیوس از تاریخ کتزیاس، کتاب ۲، بند ۵، ترجمه کامیاب خلیلی
(8)هرودت، تاریخ، کتاب سوم، بند31 و شهبازی، کورش بزرگ، ص412 تا 414
(9) رئیس سازمان ثبت احوال کشور: شش میلیون نفر از جمعیت کشور سادات هستند / تهران و مازندران رکوددار سادات کشور
آخرین ویرایش توسط SajjadKhati در تاریخ 09-06-15 انجام شده است
دانلود فیلم آموزش برنامه نویسی Visual Studio C#.Net
فیلم آموزش کامل Autoplay Media Studio
وقتی انسان ، حیوان هست ، پس قیمت میتونی براش بذاری ولی وقتی انسان حَیّ مُتِاَلِّه هست که قیمت نداره ، بها داره. "دکتر حسن عباسی"
Admiral_Hunter (09-06-15), DOOM999 (18-01-16), hosseinbrusli (11-06-15), mohsen1367 (22-12-16), تاج (09-06-15)
حالا اگر یکی پیدا شه اثبات کنه تمام منابعتون یکی از بی ثبات ترین منابع هست چه کار باید کرد؟برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
یا ترجمه هایی با اهداف کثیف، اگر شخصی اثبات کنه مسلما نه شما قبول دارید منابع اون رو نه اون منابع شما رو !
راستی نکات مثبت کوروش هم میگفتین یک جمع بندی هم میشد !
در ضمن اگر الان کسی پیدا بشه با شما صحبت کنه راجب محمد(ص) یا علی(ع) و اون هارو نقد کنه شما عکس العملتون چی هست ؟! برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
من نظرم اینه که نه ما نه حکومت نباید اعتقادات کسی رو نقد کنیم،چون اسمش روشه اعتقاد! چیزی هست شخصی و شالوده ی ذهن هرکس، بهتره یکم روشن فکر تر باشیم و به فکر پیشرفت کشور و از همه مهمتر پیشرفت خودمون، الان داریم با این حرف ها خومونو تو گذشته فرو میکنیم و آماده پذیرش اعتقادات جدید تر !
با احترامبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
AMD>INTEL (09-06-15), aramrahgozar (10-06-15), aryaiee (10-06-15), david-ebi (09-06-15), hosseinbrusli (11-06-15), KOOROSH K (23-12-16), Mahyar.sfi (09-06-15), Mehrdad.A 88 (10-06-15), Nima061 (09-06-15), Pami (11-06-15), SajjadKhati (10-06-15), salpc (10-06-15), SOHR@B (09-06-15), viper95 (13-06-15), X62 (10-06-15), yas1717 (09-06-15), خبات کریمی (09-06-15)
درسته که ما رو اعمه و پیامبر حساسیم و عشق خاصی به بهشون داریم اما همه ایرانی ها چه مسلمان چه غیر مسلمان همه ما یک اعتقادی داریم یک عشقی به کوروش داریم یک اعتقاداتی هم بر کوروش داریمبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید ارسالی توسط SajjadKhati برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
هیچکس حق نداره این اعتقاداته مارو هم زیر سوال ببره
اما واقعا نژاد ارایایی اول قوم یکتا پرست بوده
حتی حجاب از ایران وارده اسلام شده(به گفته استاد راعفی پور)
و حتما باعث این ها کوروش بوده
و یک چیزه خیلی خیلی مهم
کوروش کبیر سال ها برای این خاک زحمت کشیده ما نمیتوانیم همه کارهای خوبه کوروش رو نادیده بگیریم و به بدگویی او بپردازیم واقعا این نهایت نامردیه که یه کسی برای ما زحمت کشیده حالا بعد از سال ها مرگش بیایم پشت سرش بدگویی کنیم
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
آخرین ویرایش توسط yas1717 در تاریخ 09-06-15 انجام شده است
آب زیر بنای سلامتی و حیات انسان است
در مصرف اب صرفه جویی کنیم
AMD>INTEL (09-06-15), aramrahgozar (10-06-15), aryaiee (10-06-15), david-ebi (09-06-15), KOOROSH K (23-12-16), Mahyar.sfi (09-06-15), SajjadKhati (10-06-15), salpc (10-06-15), SOHR@B (09-06-15), X62 (10-06-15), خبات کریمی (09-06-15)
من هم میدونم که خیلی از نقل قول هایی که از کوروش میشه از روی احساساته و نه منبعی داره و نه چیزی
مطمئنم که کوروش هم مانند 100% انسان هایی که روی این کره خاکی زندگی کردن کار اشتباه (حتی کثیف) کرده
ولی با این وجود با تمامی این حرفا من کوروش رو دوست دارم به عنوان یکی از بزرگترین پادشاهان تاریخ کشورم و هیچکس نمیتونه این واقعیت رو زیر سوال ببره حتی شما دوست عزیز
(اعتقاداتون رو برای خودتون نگهدارید)
Monitor: Asus VX239H GPU: MSI GTX 750Ti OC 2GB MB: Gigabyte H97-Gaming 3 CPU: i5-4460 @ 3.20 RAM: Crucial Ballistix 2*8GB 1866SSD: Samsung Evo 850 120GB HDD: WD 1TB Black Caviar + WD 1TB Green Caviar + Seagate 2TB Baracuda PSU: Green GP685B
AMD>INTEL (09-06-15), aramrahgozar (10-06-15), PC-ADVISOR (09-06-15), SajjadKhati (10-06-15), X62 (10-06-15), yas1717 (09-06-15), خبات کریمی (09-06-15)
چرا کوروش کبير ذوالقرنين است؟
چه کساني کوروش را ذوالقرنين مي دانند ؟
چند تن از بزرگاني که بر يکي بودن ذوالقرنين قرآن و مسيح عهد عتيق با کورش هخامنشي گواهي دادهاند، که از آن ها مي توان به مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزير فرهنگ هند در زمان گاندي در تفسيرالبيان، ترجمه تفسير سوره کهف از باستاني پاريزي،علامه طباطبايي در تفسير الميزان،-آيتالله العظمي ناصر مکارم شيرازي و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسير نمونه (مانند قرائتي، امامي، آشتياني، حسني، شجاعي، عبدالهي و محمدي)، تابنده گنابادي در کتاب سه داستان عرفاني از قرآن، آيت الله مير محمد کريم علوي در تفسير کشف الحقايق (با ترجمه عبدالمجيد صادق نوبري )، حجت الاسلام سيد نورالدين ابطحي در کتاب ايرانيان در قرآن و روايات،دکتر علي شريعتي در کتاب بازشناسي هويت ايراني اسلامي،صدر بلاغي در قصص قرآن،جلال رفيع در کتاب بهشت شداد،منوچهر خدايار در کتاب کورش در اديان آسياي غربي، قاسم آذيني فر در کتاب کوروش پيام آور بزرگ، دکتر فريدون بدرهاي در کتاب کوروش در قرآن و عهد عتيق، محمد کاظم توانگر زمين در کتاب ذوالقرنين و کوروش، آيت الله سيد محمد فقيه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماينده مجلس خبرگان دوم، استاد محيط طباطبايي، حجه الاسلام شهيد هاشمي نژاد و احمدخان بنيانگذار دانشگاه اسلامي عليگر هند نام برد.
http://www.asriran.com/fa/news/16240...A7%D8%B3%D8%AA
سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱(امّا)خداوندسرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) راتغییرنمیدهدمگرآنکه آنان آنچه رادرخودشان است تغییر دهند!
حتی اگر از یک آدمِ نابکار بپرسید که آیا ترجیح میدهدبا رذلی مثلِ خودش سروکار داشته باشد، یا با آدمی بزرگوار و خوش قلب، بدونِ تردید پاسخ خواهد داد :با آدمی بزرگوار و خوش قلب!
پیروزیِ فضیلت، در همین است! ابله | فئودور داستایوفسکی
تمام تاریخ معاصر ایران در این یک جمله شاملو خلاصه شده: «سخت است فهماندن چیزی به کسی که بابت نفهمیدنش پول میگیرد» به تعبیر دیگر وقتی شکم ها پر از حرام شد، گوش ها نمی شنود.
aramrahgozar (10-06-15), david-ebi (09-06-15), SajjadKhati (11-06-15), X62 (10-06-15), yas1717 (09-06-15)
ورود نخستين اعلاميه حقوق بشر در دنيا به ايران- منشور کوروش - و به نمايش گذاشتن آن در موزه ملي شور و شوقي وصف ناپذيري را در کشور سبب شد.
گروهي براين باورند که اين ميراث ارزشمند ملي از اين رو که در تحقيقات روان شاد علامه آيت الله استاد طباطبايي، استاد شهيد مرتضي مطهري اثبات شده که ذوالقرنين، همان کوروش هخامنشي است يک ميراث گرانبار اسلامي نيز به شمار ميرود .
قرآن مجيد،کتاب شريف مسلمانان درآيههاي 83 تا 99 سوره کهف، ذوالقرنين را فردي يکتاپرست، صالح، دادگر و انسان دوست و از بندگان شايسته و برگزيده خداوند نام برده و از او به نيکي ياد مي کند.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
گروهي از فقها و بزرگان ذوالقرنين را کوروش هخامنشي ميدانند چنانکه آيت الله طباطبايي و پروفسور عبدالکلام آزاد (دانشمند شهير هندي) با دلايل متقن به اثبات رسانده اند که ذوالقرنين، همان کوروش کبير، بنيانگذار امپراتوري بزرگ هخامنشي در ايران است.
نظر قطعي علامه طباطبايي درالميزان بنا بر شواهد تاريخي محکم نيز بر اين مهم تاکيد دارد که ذوالقرنين قرآن همان کوروش کبير هخامنشي است.
استاد علامه طباطبايي درتفسيرالميزان آورده است : اگر ذوالقرنين قرآن، مردي مومن به خدا و به دين توحيد بوده، کوروش نيز اين چنين بوده و اگر ذوالقرنين، پادشاهي عادل و رعيت پروربوده، کوروش نيز چنين بود؛ اگر او نسبت به ستمگران و دشمنان مردي سياستمدار بوده او نيز بود؛ اگر دين، عقل، فضايل اخلاقي و ثروت و شوکت داشت، کوروش هم داشت؛ همان گونه که قرآن فرموده کوروش نيز سفري به سوي مغرب کرد، بر ليدي و پيرامون آن مسلط شد و بار ديگر به سوي مشرق سفر کرد. آنجا مردمي ديد صحرانشين و وحشي که در بيابان زندگي مي کردند. براي همين، به آنها کمک کرد، سدي ساخت در مقابل قبيله و قومي که آنها را آزار مي دادند؛ در تنگه داريال ميان کوه هاي قفقاز و نزديک به شهر تفليس.
اما مهم آنکه نام بنيانگذار نخستين و بزرگترين امپراتوري دنيا، نه تنها در قرآن مجيد بلکه حتي در کتاب هاي عهد عتيق مانند تورات نيز به عنوان يک انسان برگزيده و بلند مرتبه ثبت شده است.
چرا کوروش کبير ذوالقرنين است ؟
يکتاپرستي، نيکوکرداري، رأفت و انسان دوستي از صفات گفته شده ذوالقرنين در کتاب آسماني مسلمانان است.
بنا بر فرموده قرآن مجيد، ذوالقرنين، پادشاهي دادگر بود و نسبت به رعيت عطوفت داشت و هنگام کشورگشايي و غلبه قتل و کينه ورزي را اجازه نمي داد. از اين روي، هنگامي که بر قومي در غرب چيره شد، پنداشتند، اوهم مانند ديگر کشورگشايان خونريزي آغاز خواهد کرد، ولي او بدين کار دست نبرد، بلکه به آنان گفت: هيچ گونه بيمي پاکان شما در دل راه ندهند و هر يک از شما که عملي نيکو کند، پاداش آن را خواهد ديد .
با آن که آن قوم بي ياور و دادرسي در چنگال قدرت او بودند، با ايشان شفقت کرد و به دادگري و نيکوکاري دل آنان را به دست آورد.
بر پايه شواهد انکارناپذير تاريخي، همگي اين ويژگي ها بر کوروش هخامنشي منطبق است که نمونه بارز خوي انساني و رأفت و مداراي کوروش را در رفتار او با مردم بابل پس از فتح اين سرزمين، در تاريخ مي بينيم .
با اين حال، برخي تلاش مي کنند چنگيز و آتيلا و يا اسکندر مقدوني را ذوالقرنين معرفي نمايند، در حالي که هيچ يک از صفات آمده در قرآن مجيد بر اين جهانگشايان ظالم خونريز قابل انطباق نيست.
به گفته مورخان يوناني کوروش کبير از چنان جايگاه بزرگي برخوردار بوده که حتي اسکندر با وجود يورش وحشيانه به ايران و تسخير و آتش زدن تخت جمشيد به پاسارگاد مقبره کوروش رفته، در برابر مزار آن بزرگ مرد زانو زده و مراتب احترام خود را به کوروش کبير بجا آورده است.
بنا بر فرموده قرآن مجيد، ذوالقرنين مي گويد: «هذا فتح من ربي»؛ يعني «همه فتوحات من نتيجه لطف خداست» و ما هيچ گاه در تاريخ، نه از اسکندر و نه از مغول ، چنين گفتاري را سراغ داريم .
علت دوم آن که واژه ذوالقرنين در قرآن مجيد به معناي فردي است که دو شاخ در بالاي سر او قرار دارد. همان گونه که در تصوير حجاري شده کوروش کبير در تخت جمشيد ديده مي شود؛ کلاهي با دو شاخ در بالاي سر او به خوبي نمايان است.
در ترجمه تفسير الميزان جلد 13صفحه 539آمده است: « در کتاب دانيال هم خوابى که وى براى کورش نقل کرده، به صورت قوچى که دو شاخ داشته ديده است».
از ديگر نکاتي که شاهدي بر ذوالقرنين بودن کوروش کبير است مي توان به اين نکته اشاره کرد که در قرآن مجيد آمده ذوالقرنين در آغاز فرمانروايي خود، به منطقه اي که آفتاب غروب مي کند، حمله کرده و پيروزيهاي بزرگي به دست آورده است. سپس به سوي شرق شتافت و در آن سامان، هم به پيروزي دست يافت و پس از آن، به مکاني رفت که آفتاب از آن طلوع مي کرد؛ يعني شرق و آنان پوششي براي محافظت خود نداشتند.
مقابل آفتاب سوزان اشاره به اين که منطقه بياباني بوده و سکنه چادرنشين و کوچ رو براي آب و غذا و اشارت به سکنه مغولي و سکايي آسياي ميانه دارد.
همان گونه که مي دانيم، نخستين حمله بزرگ کوروش کبير به غرب ايران و سرزمين ليدي (در باختر آسياي کوچک يا ترکيه امروزي) بوده که به پيروزي کوروش و تابعيت ليدي به امپراتوري ايران انجاميد. فرمانروايان ليدي که با بابل و مصر و حکومت هاي آسياي صغير متحد شده بودند ،براي تصرف بخشي از ايران، در صدد ضربه زدن به کوروش برآمدند. کوروش پس از آگاهي از اين توطئه، سپاهيانش را به طرف سارد، پايتخت ليدي گسيل داشت.
وي در اين نبرد نيز پيروز بود. در نتيجه اين حمله در 547ق.م سارد و شهرهاي آسياي صغير، يکي پس از ديگري به دستان پرتوان کوروش کبير سقوط کرد.
در تاريخ به اين نکته اشاره شده که کوروش کبير، پس از نبرد موفقيت آميز در غرب ايران زمين (ليدي) براي سر و سامان دادن به شورش اقوام بيابانگردي که متجاوز، وحشي و خونريز بودند، به شمال شرق ايران بزرگ لشکرکشي کرد و موفق به فرو نشاندن آنان و تأمين امنيت مرزهاي شرق و شمال شرق ايران شد.
يکي ديگر از مشخصات ذوالقرنين در قرآن، عزيمت او به مناطق شمالي و رويارويي با قوم يأجوج و مأجوج بوده است و علاوه بر اين، ايجاد سد يأجوج و مأجوج که در ساخت آن از آهن استفاده شده نيز در قرآن به ذوالقرنين نسبت داده شده است. جالب اين که در تورات هم به ساختن سدي از جنس آهن اشاره شده است؛ آنجا که از قول کوروش خطاب به خداوند يکتا مي گويد: «من اي کوروش، پيش روي تو خواهم خراميد ... جاي ناهموار را برايت هموار مي کنم، درهاي برنجين را مي شکنم، پشت بندهاي اهنين را خواهم بريد...»
در تعيين محل استقرار اين سد، گمانه زني هاي متعددي شده و حتي برخي آن را همان ديوار بزرگ چين تصور کرده اند، در حالي که کليد حل اين معما در خود قرآن نهفته که کاربرد آهن در ساخت اين سد مورد تأکيد قرارگرفته که با توجه به اين که در ساخت ديوار بزرگ چين هيچ گونه مواد آهني به کار گرفته نشده، اين نظريه مردود است.
در سرزمين ميان درياي کاسپين و درياي سياه، سلسله کوههاي قفقاز به صورت ديواري راه هاي ميان شمال و جنوب را بسته است؛ مگر يک راه که باز گذاشته و آن تنگه اي است که در ميان رشته کوههايي واقع شده و شمال و جنوب را به هم متصل مي سازد و اين تنگه در عصر حاضر، تنگه دارالا ناميده مي شود و در نقشه هاي موجود ميان شهر ولادي قفقاز ـ پايتخت جمهوري اوستياي شمالي، شمالي ترين منطقه ايراني نشين و فارسي زبان قفقاز که هم اکنون يکي از جمهوري هاي روسيه است ـ و تفليس نشان داده مي شود در همان جا که تاکنون ديوار آهنين باستاني موجود است و شک نيست که اين ديوارهمان سدي است که کوروش بنا کرده، زيرا اوصافي که قرآن بيان کرده، درباره سد ذوالقرنين کاملا بر آن منطبق است و همان گونه که قرآن يادآور شده، الواح آهنين در ساختمان آن به کار رفته و مس گداخته براي بستن مفاصل و رخنه هاي آن استعمال شده و در ميان دو ديوار کوهستاني بنا شده است.
با در نظر گرفتن بازمانده سدي که هم اکنون در گذرگاه دارلا قفقاز موجود است و شهادت کتب ارمني ـ که اين ناحيه را (بهاک کورائي) و (کابان کورائي) مي گويند و به معني گذرگاه و يا دره کوروش است ـ شکي نمي ماند که کوروش به سمت شمال غربي ايران رفته و از نواحي اي که امروز به نام دربند و معبر دارالس معروف است، گذشته و در آنجا سدي بنا کرده تا مانع هجوم سکاهاي متجاوز بشود.
در آنجا به دستور کوروش آهن و فلز فراوان آوردند و سدي از آهن بسان ديواري در معبر ميان دو کوه که تنها راه عبور و مرور اقوام وحشي سکايي بود، بنا شد؛ اين سد تنگه باريک ميان دو کوه را مي بست و مانع گذشتن سواران يغماگر سکايي بود و به همين جهت اين دره به نام دره کوروش ناميده شده است.
تصوير نقاشي يک جهانگرد اروپايي از سنگ نگاره کوروش هخامنشي در پاسارگاد سندي است مبني بر اين که کتيبه بالاي سر اين سنگ نگاره که به سه زبان ايران باستان نوشته شده بود .
چه کساني کوروش را ذوالقرنين مي دانند ؟
چند تن از بزرگاني که بر يکي بودن ذوالقرنين قرآن و مسيح عهد عتيق با کورش هخامنشي گواهي دادهاند، که از آن ها مي توان به مولانا ابوالکلام آزاد، مفسر بزرگ قرآن و وزير فرهنگ هند در زمان گاندي در تفسيرالبيان، ترجمه تفسير سوره کهف از باستاني پاريزي،علامه طباطبايي در تفسير الميزان،-آيتالله العظمي ناصر مکارم شيرازي و ده نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسير نمونه (مانند قرائتي، امامي، آشتياني، حسني، شجاعي، عبدالهي و محمدي)، تابنده گنابادي در کتاب سه داستان عرفاني از قرآن، آيت الله مير محمد کريم علوي در تفسير کشف الحقايق (با ترجمه عبدالمجيد صادق نوبري )، حجت الاسلام سيد نورالدين ابطحي در کتاب ايرانيان در قرآن و روايات،دکتر علي شريعتي در کتاب بازشناسي هويت ايراني اسلامي،صدر بلاغي در قصص قرآن،جلال رفيع در کتاب بهشت شداد،منوچهر خدايار در کتاب کورش در اديان آسياي غربي، قاسم آذيني فر در کتاب کوروش پيام آور بزرگ، دکتر فريدون بدرهاي در کتاب کوروش در قرآن و عهد عتيق، محمد کاظم توانگر زمين در کتاب ذوالقرنين و کوروش، آيت الله سيد محمد فقيه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و نماينده مجلس خبرگان دوم، استاد محيط طباطبايي، حجه الاسلام شهيد هاشمي نژاد و احمدخان بنيانگذار دانشگاه اسلامي عليگر هند نام برد.
سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱(امّا)خداوندسرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) راتغییرنمیدهدمگرآنکه آنان آنچه رادرخودشان است تغییر دهند!
حتی اگر از یک آدمِ نابکار بپرسید که آیا ترجیح میدهدبا رذلی مثلِ خودش سروکار داشته باشد، یا با آدمی بزرگوار و خوش قلب، بدونِ تردید پاسخ خواهد داد :با آدمی بزرگوار و خوش قلب!
پیروزیِ فضیلت، در همین است! ابله | فئودور داستایوفسکی
تمام تاریخ معاصر ایران در این یک جمله شاملو خلاصه شده: «سخت است فهماندن چیزی به کسی که بابت نفهمیدنش پول میگیرد» به تعبیر دیگر وقتی شکم ها پر از حرام شد، گوش ها نمی شنود.
aramrahgozar (10-06-15), aryaiee (10-06-15), david-ebi (10-06-15), SajjadKhati (11-06-15), X62 (10-06-15), yas1717 (09-06-15)
خوده ایران پیامبر داره تا حالا شده اسمشو بیارن؟ یکی اهورا زرتشت و دیگری مانی ! تا اونجایکه بنده اصلاع دارم ! جنگ که حلوا بخش نمیکنن ! نزنی میزننت و ... زمان پیغمبر خون و خونریزی بوده بالاخره یکی باید پیروز بشه !
سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱(امّا)خداوندسرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) راتغییرنمیدهدمگرآنکه آنان آنچه رادرخودشان است تغییر دهند!
حتی اگر از یک آدمِ نابکار بپرسید که آیا ترجیح میدهدبا رذلی مثلِ خودش سروکار داشته باشد، یا با آدمی بزرگوار و خوش قلب، بدونِ تردید پاسخ خواهد داد :با آدمی بزرگوار و خوش قلب!
پیروزیِ فضیلت، در همین است! ابله | فئودور داستایوفسکی
تمام تاریخ معاصر ایران در این یک جمله شاملو خلاصه شده: «سخت است فهماندن چیزی به کسی که بابت نفهمیدنش پول میگیرد» به تعبیر دیگر وقتی شکم ها پر از حرام شد، گوش ها نمی شنود.
aramrahgozar (10-06-15), aryaiee (10-06-15), david-ebi (09-06-15), Mahyar.sfi (09-06-15), SajjadKhati (11-06-15), X62 (10-06-15), yas1717 (09-06-15)
نمی دونم چرا عده ای خیال میکنند که ما اگر کوروش رو دوست داشته باشیم دیگه نمی تونیم پیغمبرمون و امامانمون رو دوست داشته باشیم و شیعه اونها باشیم.نخیر دوست داشتن کوروش باعث ضدیت با 14 معصوم نیست.بلکه اون عدالتی که کوروش میخواسته در 14 معصوم تجلی پیدا کرده و اون حاکم با عدل هم که قرآن و ائمه میگن خصوصیاتش در کوروش مسجل شده.عده ای دوست دارند این وسط دوستداران کوروش رو ضد اسلام و بی خدا نشون بدند.هنوز دلیل دشمنی این عده با کوروش رو نمی دونم.بله خیلی از بزرگان دینمون ذوالقرنین رو کوروش می دونستند.دروغ پرستان این را به شما نگفته بودند ظاهرا.
البته مدتی است که دروغ پرستان از محبوبیت کوروش به وحشت افتاده اند و با اینگونه مقالات پر مغالطه و منحرف کننده سعی در نابود کردن باورهای ملی ما دارند.
اینان باور دارند که باورهای ملی باعث از بین رفتن باورهای دینی ما می شود.البته به این بهانه به کوروش می تازند.
اما دلیل اصلی دشمنی اشان با کوروش دشمنی با ایران و ایرانی است.
ما ایرانیان با افتخار به اینکه شیعه علی (ع) هستیم بعد از الگو گیری از این ائمه هدی بزرگانی چون کوروش را هم سرلوحه زندگی خود قرار می دهیم.و بین این دو هیچگونه ضدیتی نمی بینیم.
تا با این کار دروغ دروغ پرستان را بر همه آشکار کنیم.
آخرین ویرایش توسط david-ebi در تاریخ 10-06-15 انجام شده است
aramrahgozar (10-06-15), aryaiee (10-06-15), maysamsina (10-06-15), nima_hl (10-06-15), SajjadKhati (11-06-15), X62 (10-06-15)
خشکسالی چنان زده که حتی مقبره و کاخ هخامنشینی کوروش دار حال خراب شدنه
سر در سازمان ملل سخنان کوروش رو زدن !
عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
در زمان هخامنشیان به داوری و احقاق حق اهمیت داده میشد، چنانچه به نقل از هرودت مورخ نامی آورده شده است:
«بیش از هر چیز دادگستری مورد توجه ایرانیان بوده است . چنانچه مردی بسیار بزرگ و باهوش که دیوکیس نام داشت میان قوم ماد قد برافراشت.
مادها او را در دهکده خود به عنوان قاضی برگزیدند. ساکنان دهکده های دیگر نیز به سوی او شتافتند و دعاوی خود را به داوری او واگذار نمودند. روزی رسید که مردم به هیچکس جز او برای مرافعات خود رو نمیآوردند. سرانجام در یک انجمن همگانی به پادشاهی انتخاب شد.»
و او کسی نبود جز کورش بنیادگذار سلسله هخامنشی.
در عهد هخامنشی قضاوت و داوری زیر نظر شاه انجام می گرفت. مغان و پیشوایان مذهبی مجری قانون و مسئول صدور احکام بودند. مغانها نزد ایرانیان از فرزانگان بشمار می رفتند بطوریکه حتی کسی پیش از آموختن تعالیم مغان به پادشاهی نمی رسید. تمام قدرت و اختیارات منجمله امر قضاوت زیر نفوذ شاه بود شاه امر قضاوت و انتخاب قضاوت را به یکی از دانشمندان سالخورده واگذار می کرد. محاکم به دو دسته عالی و محلی تقسیم می شدند محاکم عالی از 7 نفر قاضی تشکیل می شد.
قوانین توسط کاهنان وضع می گردید محاکمات از روند خاصی پیروی می کرد که یکی از روندها پیشنهاد سازش از طریق داوری بوده با افزایش حجم امور قضایی گروه خاصی بنام سخنگویان قانون (وکیل امروزی) پیدا شدند که مردم را در کارهای قضایی راهنمایی و ارشاد می کردند روندهای دیگر محاکمات یکی سوگند دادن و اجرای احکام الهی بود.
در محاکمات ، سوگند دادن ، و واگذاشتن متهم به حکم الهی نیز مرسوم بود ، و آن چنان بود که متهم را به کار سختی چون انداختن خویش در رودخانه یا نظیر آن وا می داشتند تا در صورتی که بی گناه باشد از خطر برهد و گرنه جان خود را از دست بدهد....رشوه دادن و گرفتن را از جنایتهای بزرگ می شمردند و مجازات دهنده و گیرنده رشوه ، هردو ، اعدام می شدند.کمبوجیه فرمان داد تا پوست قاضی فاسدی را زنده زنده کندند و برجای نشستن قاضی در محکمه گستردند.آنگاه فرزند همان قاضی را بر مسند قضا نشانید تا پیوسته داستان پدر را به خاطر داشته باشد و از راه راست منحرف نشود.
و آن چنان بود که متهم را به کار سختی چون انداختن خویش در رودخانه یا نظیر آن وا می داشتند تا در صورتی که بی گناه باشد از خطر برهد و گرنه جان خود را از دست بدهد...
شاهنشاهان هخانشی مایل بودند بیشتر دعاوی مردم به طریق داوری خاتمه پیدا کند. چنانکه کوروش مقرر داشت بود که اگر کسی محاکمه با دیگری داشته یا نزاعی میان دو نفر روی دهند طرفین با توافق داورانی معین کنند تا به دعوای آنان رسیدگی و پایان دهد.
تنظیم قانون در دولت هخامنشی
در مورد جمع آوری قانون در زمان هخامنشی گفته شده است که:
«در زمان سلطنت داریوش، وی دستور داد که یک قانون مدنی کامل از روی قوانین کشورهای تابعه و قوانین ایران تهیه و مورد عمل قرار دهند که بعدها همان قانون پایه گذار قانونگذاران روم و سایر کشورهای جهان گردید.»
چنانچه افلاطون، قانون ایرانی بعنوان نمونه ای عقل و درایت توصیف شده است.
دادگاه های مختلف در این دوره
عدالت در زمان هخامنشیان توسط دادگاههایی که به ریاست سران طبقات جامعه تشکیل میشد اجراء میگردید، ایشان در آراء و احکام قضایی خود به سنن کهن و قوانینی که «داتا» نامیده میشد استناد میکردند.
دادگاههای رسمی دیگری وجود داشت که داوران آنها به «داته برا» مرسوم بودند و مستقیماً از طرف پادشاه منصوب میشدند و شغل آنان نیز مورثی بود.
استبداد ایرانی یا نظمی اجتماعی ؟
موروثی بودن قضات ، نشان از آن دارد که استبداد ایرانی ، به مفهومی که نزد غربی ها معروف است ، نبوده است . چنانچه وراثت در میان قضات موجب می شده است که نظمی اجتماعی در میان مسۆولین اصلی قضاوت در کشور وجود داشته باشد که خارج از حیطه اختیار شاه بوده است و شاه مجبور به پیروی از آن می بود.
به همین جهت امکان آن نبود که شاه هرکس را که می پسندد و دوست دارد ، نصب کند و از طرف دیگر مجبور بود که کارها و تصمیماتش را با این قضات هماهنگ نماید و از مخالفت با آنها بطور علنی دست بردارد.
راجع به اهمیت عدالت و اجرای آن در عهده هخامنشی منقول است که کورش از زبان استاد خود گفته است:
«عدالت آن است که به مقتضای قانون و حق باشد و هرچه را از راه حق منصرف شود ستم و بی عدالتی است و قاضی عادل آن است که فتوایش به اعتبار قانون و مطابق حق باشد.»
انواع جرائم و مجازاتها در زمان هخامنشیان
در بررسی متون تاریخی چنین به نظر می رسد که پادشاهان از اختیارات بی حد و حصری برخوردار بودند آنان در تعیین نوع مجازات و میزان آن هیچ محدودیتی نداشتند شاه مافوق قانون بود و محدود به صلاحیت خاصی نبوده است عملکرد شاه ناشی از قدرت قانونی بود که تصور می کردند او از جانب خداوند قانون وضع می کند و خود وی نیز اجراء می کند.
در عهد هخامنشی قضاوت و داوری زیر نظر شاه انجام می گرفت. مغان و پیشوایان مذهبی مجری قانون و مسئول صدور احکام بودند
در زیر نمونه ای چند از مجازاتهای آن دورانها ذکر خواهد شد:
حق تعیین نوع مجازات و دادن این حق به دیگری: شاه هخامنشی می توانست حق انتخاب مجازات را به هر کسی که می خواست اعطاء کند بدیهی است که در این صورت شاه خود را صاحب مطلق مجازات می دانست در این صورت شخصی که اختیار تعیین مجازات به وی داده می شد هر نوع مجازات شدید یا خفیف را می توانست اعمال نماید و این مجازات مشروع تلقی می شد.
حق تغییر مجازاتها: چون شاه انتخاب نوع و میزان مجازات را حق خود می دانست لذا چنانچه توسط قضاوت وی یا داورانش مجازاتی تعیین می شد که محکوم علیه یا بستگان وی از شخص شاه درخواست تغییر یا تبدیل به نوع دیگر را می کرد شاه اگر مصلحت می دانست این اختیار را داشت که به هر نحو بخواهد عمل نماید.
حق عفو: پادشاه حق داشت هر مجرمی را که می خواست مورد عفو قرار دهد مجازاتها در ایران باستان اصولاً شدید بوده است و تابع ضابطه یا قاعده ی خاصی نبوده است، هر کس در منصب قضا قرار می گرفته (شاه، قضات شاهی، هر کس دیگر مأذون از شاه) و مأمور رسیدگی به دعاوی مردم بود بر اساس میل و اراده شخصی خود تصمیم می گرفت در این دوره از اصول قانون بودن جرم و مجازات که امروزه متداول و از اصول مسلم حقوق در تمام گروههای حقوقی است خبری نبوده است در این دوره دادگستری خصوصی بطور مطلق اجراء می شده است.
عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
پوشش زنان در دوران هخامنشیان چگونه بود؟
پوشش زنان در جهان، به دوران پیش از تاریخ باز میگردد و همچنین از دیدگاه باستانشناسی پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب باز میگردد، بنابراین مذهب را نمیتوان عامل پیدایش حجاب دانست. برپایهء متون تاریخی در بیشتر تمدنها و ادیان جهان، در میان زنان حجاب معمول بودهاست.هرچند فراز و نشیب زیادی داشتهاست و گاه به میل حاکمان وقت، بیشتر یا کمتر شدهاست ولی هرگز به طور کامل از میان نرفتهاست.اكنون به بررسی پوشش زنان در دوره ی هخامنشیان می پردازیم كه اولین حضور استفاده از چادر در ایران در زمان هخامنشیان بوده است که البته زنان بلند پایه دربار همچون شاهزادگان از آن استفاده می کردند. در مورد پوشاک خاص زنان در دوره هخامنشیان آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است.
به زنان دیگر آن دوره نیز برمی خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل، بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.»
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است.
تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان میدهد که شباهتی بین لباس زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه میپوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابههایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر نیز استفاده میکردند، و آنرا بر روی تن خود میانداختند به طوری که تمام لباسهای زیر را میپوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک که در سیبری پیدا شده و آنرا مربوط به ایران در دوران هخامنشی میدانند، این مطلب را تصدیق میکند زیرا زنانی که بر روی این فرش نقش کرده اند پوششی سر اندر پا چیزی شبیه چادر روی همه پوشاک خود داشته اند.
در دوران هخامنشیان هنگامی که خشایارشا در مجلسی از ملکه «وشی» ایرانی خواست تا عریان به مهمانی حاضر شود تا حاضران زیبایی اندام او را ببینند، او به این کار تن نداد و همین باعث شد تا عنوان «ملکهء ایران» را از دست دهد، در حالی که «استر» یهودی به انجام این کار پرداخت.برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید اولین حضور استفاده از چادر در ایران در زمان هخامنشیان بوده است
ویل دورانت دربارهء زنان در دوران هخامنشیان میگوید: «زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، حتی پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقشهایی که درایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد.»
لباس بلند و پر چینی که در نگاره های تخت جمشید به چشم می خورد و شاه نیز آن را بر تن دارد ، لباس مشخص دوره هخامنشی است و کوروش بنیان گذار این سلسله این لباس را از مادها كه نخستین دولت ایرانی آریایی و دولت قبل از هخامنشیان بودند گرفته بود و تمامی کارکنانش را متقاعد کرده بود که آن را بر تن کنند . ظاهرا او معتقد بود که این لباس نقص بدن اشخاص را می پوشاند و آدمی را زیبا و بلندبالا نشان می دهد این راز لباسهای چین دار بسیار بلندی است که انتهای آن روی زمین کشیده می شده است.لباس چین دار هخامنشی برای حرکات پر جنب و جوش ، برای سفر ، شکار و جنگ و بطور کلی برای هر نوع کار بدنی آزاد، مثلا : کار در کارگاه ها، لباس چندان مناسبی نبوده و در نتیجه به هنگام کار شلوار نیم تنه و ردا می پوشیدند این نوع لباس لباسی عیلامی، قدیمی ترین تمدن ایرانی و قبل از مادها و احتمالا لباس ملی ایرانیان بوده است . قبل از زمان هخامنشی ، وجود هیچ نوع شلواری قابل اثبات نیست و به جای شلوار چکمه به پا می کردند که همیشه مانند کفش بند دار ، گره ای در قسمت جلو داشت.
در آن زمان گرانترین لباس ها، رداهای پر بهای ایران بوده، با بافتی محکم و پوشیده از پولک های طلایی.
پوشش زنان در دوران هخامنشیان چگونه بود؟
در دوران هخامنشی بین کیفر و جرم واقع شده هیچ شباهت و تناسبی نبوده است. قضات اختیارات نامحدود داشتند که مجازات کاملاً شدید یا کاملاً خفیف باشد، مجازات می توانست کاملاً خفت آور باشد. این مطلب را نباید فراموش نمود که شاه خود را حامی مردم می دانست و به شدت بر امور نظارت می کرده است. شاه در حکومت هخامنشیان خود را نماینده اهورامزدا می دانست. داریوش در بند پنجم کتیبه بیستون می گوید : «با اراده اهورامزدا من شاهم» یا در کتیبه دیگری می گوید: « اهورامزدا حامی توانای من است و آنچه را که او به من امر می کند به دست من انجام و اجرا می شود.»
آئین دادرسی و روش محاکمه
در زمان هخامنشیان برای آنکه کار محاکمات به درازا نکشد برای هر نوع دعوی مدت زمان معینی مقرر شده بود که می بایست در ظرف آن مدت حکم صادر شود.
همچنین به طرفین دعوی پیشنهاد سازش از طریق داوری میکردند تا دعوایی که میان انها اتفاق افتاده است توسط داور و به طرفین مسالمت آمیز حل و فصل شود
سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱(امّا)خداوندسرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) راتغییرنمیدهدمگرآنکه آنان آنچه رادرخودشان است تغییر دهند!
حتی اگر از یک آدمِ نابکار بپرسید که آیا ترجیح میدهدبا رذلی مثلِ خودش سروکار داشته باشد، یا با آدمی بزرگوار و خوش قلب، بدونِ تردید پاسخ خواهد داد :با آدمی بزرگوار و خوش قلب!
پیروزیِ فضیلت، در همین است! ابله | فئودور داستایوفسکی
تمام تاریخ معاصر ایران در این یک جمله شاملو خلاصه شده: «سخت است فهماندن چیزی به کسی که بابت نفهمیدنش پول میگیرد» به تعبیر دیگر وقتی شکم ها پر از حرام شد، گوش ها نمی شنود.
david-ebi (10-06-15), KOOROSH K (23-12-16), SajjadKhati (11-06-15), yas1717 (10-06-15)
فرونشست زمین اطراف تخت جمشید بحرانی شدبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنیدفرونشست زمین در اکثر نقاط ایران و از جمله دشت مرودشت، ناشی از وقوع خشکسالی های پی در پی و برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی است.
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید گفت: فرونشست زمین در اطراف مجموعه جهانی تخت جمشید، نقش رستم و برخی روستاهای مجاور این یادمان های تاریخی، در وضعیتی بحرانی است.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید، مسعود رضایی منفرد در همایش حرائم میراث فرهنگی که در تخت جمشید برگزار شد، بیان کرد: فرونشست زمین در اکثر نقاط ایران و از جمله دشت مرودشت، ناشی از وقوع خشکسالی های پی در پی و برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی است.
وی افزود: متاسفانه شدت این بحران به حدی است که علاوه بر آسیب به طبیعت منطقه و اراضی بخش کشاورزی، امکان دارد این پدیده به زیرساخت ها و تاسیسات زیربنایی فارس نیز آسیب رساند.
رضایی منفرد اظهارداشت: افت سطح آب های زیرزمینی و مخاطره فرونشست سطح زمین یکی از بلایا و معضلات مهم کشور و از جمله دشت مرودشت در چند سال گذشته است و به همین سبب تغییر و اصلاح الگوی کشت در این منطقه ضروری ترین اقدام برای رفع این بحران است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اضافه کرد: با هرگونه دخل و تصرف غیرمجاز، خرید و فروش و تغییر کاربری بدون مجوز میراث فرهنگی در اراضی محدوده حرایم تخت جمشید، نقش رستم و شهر استخر برخورد قانونی خواهد شد.
او ادامه داد: اجازه نخواهیم داد زمین خواری و موج تخریب و تغییر کاربری به حوزه حریم سه گانه تخت جمشید، نقش رستم و شهر استخر سرایت کند.
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید بیان داشت: تاکنون تخلفاتی در این حوزه صورت گرفته و پرونده های حقوقی در این زمینه تشکیل شده است که امیدواریم با عزم جدی و هم افزایی جمعی ، میزان تخلفات در محدوده حریم پارسه کاهش یابد.
رضایی منفرد افزود: توجه به عامل مهم تعامل با مردم محلی ساکن در محدوده های حریم های درجه یک و دو این یادمان های تاریخی، به عنوان یکی از مهمترین مسائلی است که باید به آن توجه کافی داشت زیرا ساکنان و کشاورزان این منطقه خود نگاهبانان همیشگی و حافظان محدوده های حرائم هستند.
ابراهیم قزلباش، معاون اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس نیز در این همایش گفت: تقویت انجمن های میراث فرهنگی و سازمان های مردم نهاد، باعث افزایش چشمگیر میزان خدمات، مشارکت و آگاهی بخشی در حوزه میراث فرهنگی می شود.
یادمان تاریخی تخت جمشید که متعلق به دوره هخامنشیان است یکی از چهار اثر ثبت شده استان فارس در فهرست آثار جهانی است که در سال 1979 میلادی با شماره 114 در سازمان جهانی علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) ثبت شد.
مجموعه جهانی تخت جمشید در شهرستان مرودشت و در فاصله 60 کیلومتری شمال شیراز واقع شده است.
سلسله هخامنشیان از سال 330 تا 550 پیش از میلاد در ایران حکومت کردندhttp://www.beytoote....tnews30596.html
سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱(امّا)خداوندسرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) راتغییرنمیدهدمگرآنکه آنان آنچه رادرخودشان است تغییر دهند!
حتی اگر از یک آدمِ نابکار بپرسید که آیا ترجیح میدهدبا رذلی مثلِ خودش سروکار داشته باشد، یا با آدمی بزرگوار و خوش قلب، بدونِ تردید پاسخ خواهد داد :با آدمی بزرگوار و خوش قلب!
پیروزیِ فضیلت، در همین است! ابله | فئودور داستایوفسکی
تمام تاریخ معاصر ایران در این یک جمله شاملو خلاصه شده: «سخت است فهماندن چیزی به کسی که بابت نفهمیدنش پول میگیرد» به تعبیر دیگر وقتی شکم ها پر از حرام شد، گوش ها نمی شنود.
SajjadKhati (11-06-15)
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks