bahare (25-02-08)
نهراس امید جاویدان زندگی ام. بدان که در قلب منیبرای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید اگر در ان خونابه دل چهره ی تکیده مرا دیدی و در ان چهره قطره اشکی بدان اشکهایم تو را میخوانند... نمیخواهم برایم دل بسوزانی نمیخواهم اشکهای زیبایت را نثارم کنی تنها تو را میخواهم اگر بیایی.... تا قیامت دست از تو بر نخواهم داشت
bahare (25-02-08)
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیــــــــــــــــــدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــــــــــ ــی
در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــد
و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــــــــــــــــــــــ گ
یک پنجره که دست های کوچک تنهایــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــم
سرشار می کنـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــد
و می شود از آنجــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــرد
یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ـــــــ ـ*ـ*ـ*ـ*ـــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــت
*ــــــــــــــــــــــــ �ــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ـــــــــــــــــــ �ــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــ �ـــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ـــــــــــــــــــــ �ــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــ � *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ـــــــــــــــــــــ �ــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــ �*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــ �ـــــ*
*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــ �ــــ*
*ــــــــــــــــ*
*ــــــ*
*
فردا اگر ز راه نمی آمد
من تا ابد کنار تو می ماندم
من تا ابد ترانهء عشقم را
در آفتاب عشق تو می خواندم
در پشت شیشه های اتاق تو
آن شب نگاه سرد سیاهی داشت
دالان دیدگان تو در ظلمت
گوئی به عمق روح تو راهی داشت
لغزیده بود در مه آئینه
تصویر ما شکسته و بی آهنگ
موی تو رنگ ساقهء گندم بود
موهای من ، خمیده و قیری رنگ
رازی درون سینهء من می سوخت
می خواستم که با تو سخن گوید
اما صدایم از گره کوته بود
در سایه، بوته هیچ نمی روید !
زآنجا نگاه خستهء من پر زد
آشفته گرد پیکر من چرخید
در چارچوب قاب طلائی رنگ
چشم (( مسیح)) بر غم من خندید
دیدم اتاق درهم و مغشوش است
در پای من کتاب تو افتاده
سنجاق های گیسوی من آن جا
بر روی تختخواب تو افتاده
از خانهء بلوری ماهی ها
دیگر صدای آب نمی آید
فکر چه بود گربهء پیر تو
کو را به ديده خواب نمی آمد
بار دگر نگاه پریشانم
برگشت لال و خسته به سوی تو
می خواستم که با تو سخن گوید
اما خموش ماند به روی تو
آنگه ستارگان سپید اشک
سوسو زدند در شب مژگانم
دیدم که دست های تو چون ابری
آمد به سوی صورت حیرانم
دیدم که بال گرم نفس هایت
سائیده شد به گردن سرد من
گوئی نسیم گمشده ای پیچید
در بوته های وحشی درد من
دستی درون سینهء من می ریخت
سرب سکوت و دانهء خاموشی
من خسته زین کشاکش دردآلود
رفتم به سوی شهر فراموشی
بردم ز یاد اندوه فردا را
گفتم سفر فسانهء تلخی بود
ناگه به روی زندگیم گسترد
آن لحظهء طلائی عطرآلود
آن شب من از لبان تو نوشیدم
آوازهای شاد طبیعت را
آن شب به کام عشق من افشاندی
ز آن بوسه قطرهء ابدیت را
bahare (25-02-08)
عشق یعنی : دفتر تلفن محرمانه نداشته باشی
عشق یعنی : مجبور نباشی تنهایی غذا بخوری
عشق یعنی :رازی بین من و تو
عشق یعنی : آرزوهاتونو به هم دیگه بگین
عشق یعنی : یه کیک خونگی برای روز تولدش
عشق یعنی : به هزار زبون بهش بگی دوستش داری
عشق یعنی : کسی که دلتو ببره
عشق یعنی : بعضی وقتها اشک زیاد ریختن
عشق یعنی : همین کنار هم بودن
عشق یعنی : همون نیرویی که توی فضا می چرخه
عشق یعنی:احساس فوق العاده ای که همه جادوروبرت هست
عشق یعنی : آدم احساس کنه زمین زیر پاش نیست
عشق یعنی : ضربه فنی شدن
عشق یعنی : کاری کنی که به جز عشق تو هیچی نبینه
عشق یعنی : این فکر که چقدر خوبه که اون تو رو بخواد
عشق یعنی : قشنگ ترین لباساتو براش بپوشی
عشق یعنی : ترانه که تو رو به یاد اون می ندازه
عشق یعنی : بزاری از خودش تعریف کنه
عشق یعنی : منتظر تلفنش باشی
عشق یعنی : بدونی واسه تولدش چه هدیه ای دوست داره
عشق یعنی : دیدن خوشحالیش
عشق یعنی : با نگاهت اونو به خودت جذب کنی
عشق یعنی : غرورش رو جریحه دار نکنی
عشق یعنی : سلیقه شو مسخره نکنی
عشق یعنی : فکر نکنی مجبوره تا ابد با تو بمونه
عشق یعنی : وقتی دیدنش کافیه تا تو رو از خود بی خود کنی
عشق یعنی : لباسی رو که برات خریده بپوشی
عشق یعنی : زیر نور مهتاب براش شعر بخونی
عشق یعنی : وقتی خوابه تماشاش کنی
عشق یعنی : بدون اون انگار توی بیابونه سر گردونی
عشق یعنی : دلشو نشکنی
عشق یعنی : وقتی اونو می بینی داغ کنی
عشق یعنی : واسش آوازه عاشقانه بخونی
عشق یعنی :مرتب ببریش بیرون
عشق یعنی : بهش بگی که بدون آرایشم قشنگه
عشق یعنی : نقطه ضعفاشو بشناسی
عشق یعنی : ستاره ی محبوبش باشی
bahare (25-02-08)
زندگانی همه صورتکده یی از یادست
یاد یاران قدیم
یاد خویشان صمیم
زندگانی یادست
دلم از یاد کسان هر شبه در فریادست
پدر و مادر محجوب ز کف رفته ی ما
یک زمان هم نفس یودند همه شادان همه سرخوش همه گویا بودند
زندگی معنی داشت
ناگهان دییده ز دنیا بستند
با دل و دیده ی پاک
سر نهادند به خاک
یادشان در دل ما
روحشان در افلاک
روزگاری من و تو با فرزند
شاد و خندان این همه با هم بودیم
گرد هم عشق مجسم بودیم
ناله در خانه ی ما راه نداشت
بی خبر از غم عالم بودیم
کم کمک روز جدایی آمد
پاره های تن ما از بر ما دور شدند
نازنینان رفتند
خانه های دل ما یکسره بی نور شدند
گرچه رفتند ولی خاطره هاشان برجاست
یادشان در دل ماست
دل ما ناشادست
ای پسر باور کن
زندگانی یادست
دل به ایام مبند
با خبر باش که در طبع جهان بیدادست
خویشتن را مفریب شادی ما و تو بی بنیادست
خیمه هرجا بزنی روز دگر برباد ست
ای برادر هشدار
زندگانی یادست
دوستداران رفتند
همه یاران رفتند
مهربانان خفتند
گرد این بادیه گوید که سواران رفتند
سالخوردان مردند
غمگساران رفتند
در نگاه چه کسی چهره ی خود را نگریم
دلبران ماهوشان آینه داران رفتند
حال گلگشت به گلزاری نیست
گلعذاران رفتند
همه خویشان همه خوبان همه یاران رفتند
زندگانی یادست
یاد خویشان صمیم
یاد خوبان ندیم
یاد یاران قدیم
زندگانی یادست
دلم از یاد کسان هر شبه در فریادست
مرو ای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
مروای دوست مرو ای دوست
بنشین با من و دل بنشین تا برسم مگر
به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو
مروای دوست مرو ای دوست
مرو از دست من ای یار که منم زنده به بوی تو
به گل روی تو
بنشین تا بنشانی نفسی آتش دل
بنشین تا برسم مگر به شب موی تو
تو نباشی چه امیدی به دل خسته من
تو که خامو شی بی تو به شام وسحر چه کنم
با غم تو
چه کنم با دل تنها که نشد باور من
تو و ویرانی خاموشی کوهم اگر اگر چه کنم با غم تو
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل من
چه کنم با دل تنها چه کنم با غم دل
چه کنم با این درد دل من ای دل م
چه کنم.......
bahare (25-02-08)
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
وقتی که دیگر رفت...
من به انتظار امدنش نشستم...
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد...
من او را دوست داشتم...
وقتی که او تمام کرد...
من شروع کردم...
وقتی که او تمام شد...
من اغاز شدم...و چه سخت است تنها متولد شدن...
مثل تنها زندگی کردن است... مثل تنها مردن...
bahare (25-02-08)
من تو رو دوست دارم اندازه دنیا
نمیتونم که بمونم بی تو اینجا
شبا وقتی میمونم خسته و تنها
تا بیای میشمرم ثانیه ها را
تو همونی . سهم من از عاشقی و آشنایی
اگه دوری اگه نزدیک . با دل من همصدایی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
من میخوام پنجره ها رو به خورشید وا بشه
شب دلتنگی از این خونه بره . تو بمونی
من میخوام روزای بد . روز آفتابی بشه
شب خاکستری . مهتابی بشه . تو بمونی
تو بمونی . تو که دستات داره بوی مهربونی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
من میخوام پنجره ها رو به خورشید وا بشه
شب دلتنگی از این خونه بره . تو بمونی
من میخوام روزای بد . روز آفتابی بشه
شب خاکستری . مهتابی بشه . تو بمونی
تو بمونی . تو که دستات داره بوی مهربونی
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
غمگین و تنها بودم وقتی تو پیدا شدی . گل باغم شدی
واسه تشنگیها . یه بهانه تا من بمونم اینجا
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
|
یک روز می بوسمت
فوقش خدا منو میبره جهنم!
فوقش می شم ابلیس!
اون وقت تو هم به خاطر اینکه یه ابلیس تو رو بوسیده جهنمی می شی!
جهنم که اومدی من اونجا پیدات می کنم!
و دور از چشم خدا هروز می بوسمت!
وای خدا چه بهشتی می شه جهنم!
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید ! برای عضویت اینجا کلیک کنید
bahare (25-02-08)
تو یعنی آسمان صاف و آبی
تو یعنی مهرو ایثار استقامت
تن تو دشتی از گلهای سرخست
بهمراه چمنزار محبت
وفا یعنی به شوق دیدن تو
همیشه تا ابد پروانه بودن
به امیدی که روزی باز آیی
همیشه واله و دیوونه بودن
Labyrinth (23-05-08)
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks