عشق من!
نبودنت چرا اینقدر پیداست؟
در و دیوار چرا
نبودنت را به رخم میکشند مدام؟
وقتی نیستی در نبودنت میچرخم
وقتی هستی در بوی تنت
در گلهای پیرهنت
عشق من!
آوارگی وادی چندم بود؟
عباس معروفی
Printable View
عشق من!
نبودنت چرا اینقدر پیداست؟
در و دیوار چرا
نبودنت را به رخم میکشند مدام؟
وقتی نیستی در نبودنت میچرخم
وقتی هستی در بوی تنت
در گلهای پیرهنت
عشق من!
آوارگی وادی چندم بود؟
عباس معروفی
با آن همه نیاز که من داشتم به تو
پرهیز ِ عاشقانه ی من ناگزیر بود
من بارها به سوی تو باز آمدم ولی
هر بار دیر بود !...
هوشنگ ابتهاج(سایه)
دلتنگی من تمام نمی شود!
همین که فکر کنم
من و تو
دو نفریم
دلتنگ تر می شوم...
برای تو
عباس معروفی
کاش تو به جای من بودی
تا می فهمیدی که دوست داشتنت
چه کار سخت و فرساینده ایست
کاش من به جای تو بودم
تا طعم این همه دوست داشتن را می چشیدم
آزدمیر آصف
حیف که روی ِ تو غیرت دارم
وگرنه روسری ات را
از همین سطر باز می کردم
که همه ببینند
چه خیالی بافته ام از موهات ...
کامران رسول زاده
خیره در چشمانت که می شوم
بوی خاک آفتاب خورده به مشامم می خورد.
گم می شوم در گندمزار
میان خوشه ها...
بال به بال شراره های سبز در بیکران ها به پرواز در می آیم
چشمان تو چون تغییر مداوم ماده
هر روز پاره ای از رازش را می نماید
اما هرگز
تن به تسلیمی تمام نمی دهد ...
چشمانت / ناظم حکمت
شاعری که نشانی ات را نداشت
شعرهایش را
به پیراهن باد سنجاق کرده است
کاش امشب
پنجره ی اتاقت
باز مانده باشد!
"بهرام محمودی"
امروز
صبحانه من تو بودی
نان گرم و شیر و عسل
روزنامه ها و خبر
صبحانه امروزم
برشی از تو بود.
سیرم از این جهان
اشتهای تو دارم...
- شمس لنگرودی
درآغوش تو باد می وزید
ستاره سوسو می زد
ماه می تابید
در آغوش تو
رودخانه ها جریانی عمیق داشتند
دریاها می خروشیدند
زمین می چرخید
در آغوش تو
همه چیز بود
اما عشق حرکتی نداشت.
"لورکا سبیتی"
من سرم درد می کند
برای دعواهایی که
با هم نکردیم
لعنتی!
چقدر مهربان رفتی..!
"آرش امینی"