فریادی و دیگر هیچ .چرا كه امید آنچنان توانا نیستكه پا سر یاس بتواند نهاد.بر بستر سبزه ها خفته ایمبا یقین سنگبر بستر سبزه ها با عشق پیوند نهاده ایمو با امیدی بی شكستاز بستر سبزه هابا عشقی به یقین سنگ برخاسته ایماما یاس آنچنان توناستكه بسترها و سنگ ها زمزمه ئی بیش نیست !فریادیو دیگرهیچ !
Bookmarks