پاسخ: نــــــوروز 94 مــبـارک؛ گپی دوستانه با کاربران SSA
نقل قول:
من به نوبه خودم به همه کاربران عزیز مجموعه شهر سخت افزار تبریک میگم نوروز و بــــــهـــــــار را ...
بــــهــــــار شاید خوش مفهوم ترین چیزی میشه که من میشناسم . :1. (23):
بچه های شهر سخت افزار باید شاهد پیشرفت های چشمگیری امسال باشند. خیلی چشمگیر ... :11():
اما جواب ها:
1- خیلی سخته برای من بخوام خاطره ای بگم از چیزی که همش خاطره بوده و لحظه لحظه زندگیم توی سال های اخیر باهاش رقم زده شده ...
اما اگه بخوام اینجا یه خاطره تعریف کنم شاید بد نباشه به اولین قرار ملاقات گسترده بچه های شهر سخت افزار در سال
88 در نمایشگاه الکامپ اشاره کنم که واقعاً تعداد کثیری از بچه ها اومدند و عکس های یادگاری خیلی خوبی گرفتیم و برای اولین بار توی دنیای واقعی هم بچه ها دور هم بودند ...
2- هیچیو ...
3- هیچ چیز هم ارزش سلامتی و خانواده نیست.
4- بعداً!
5 :
اگر انسان ماجراجویی پیشه كند، بی تردید تجربه هایی كسب می كند كه دیگران از آن محرومند.
ما برای در پیش گرفتن این سفر، شیر یا خط انداختیم. شیر آمد؛ یعنی باید رفت و ما رفتیم. اگر خط هم می آمد و حتا اگر ده بار پشت سر هم خط می آمد،ما آن را شیر می دیدیم و به راه می افتادیم.
انسان میزان همه چیز است. نگاه من است که به همه چیز معنا می دهد ...
ما می خواستیم اینگونه باشد و شد. مهم نبود که آیا شتابزده تصمیم گرفتیم یا نه. مهم آن بود که گام در راهی می گذاشتیم که دوست داشتیم. ما به راه افتادیم و رفتیم و رفتیم. هنگامی که باز گشتیم دیگر آن آدم پیشین نبودیم.
عوض شده بودیم. سفر نگاه ما را به اوج ها برده بود.
بزرگ تر شده بودیم ... !
_خاطرات سفر با موتورسیکلت_
_ارنستو چهگوارا_
و این تیکه از پادکستی از رادیو روغن حبه انگور به مناسبت سال نو:
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]
سلام.فوق العاده عالی
پاسخ: نــــــوروز 94 مــبـارک؛ گپی دوستانه با کاربران SSA
سلام
سال نو همه دوستان عزیزم مبارک
1 .
اگه خاطره ای از شهر سخت افزار داری برامون تعریف کن!
خوش بختانه تو این سالی که گذشت خاطرات زیادی تولید شد در کنار ملاقات با آقای صامتی،آرمان و آقا شهریار:lol:
2 . اگه یه پاک کن واقعی داشتی از 93 چیا رو پاک میکردی؟
هیچی، سال کاملا خوبی بود برام با وجود دردسر های فراوان:party:
3 . سال 93 به من آموخت...
راستش سال 93 همش ازم امتحان می گرفت و بعدش درس می داد...
4 . دروغ سیزده!
این همه در طول سال دروغ می گیم و بهتره همین یه روز رو دروغ نگیم حداقل :دی
:lol:
5 . و در نهایت، یه یادگاری تقدیم کن به بچه های شهر سخت افزار! (این یادگاری میتونه یه عکس، موزیک، جمله، ... باشه)
بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی |
|
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی |
آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد |
|
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی |
گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است |
|
عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی |
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف |
|
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی |