نمایش احساسات خود در قالب عکس

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]

لبخندت
چون رنگین‌کمانی میان این همه خاکستر...


و چشمانت با من گفتند، که فردا روز دیگری‌ست...


[ عکاس: یونس خانی ]

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]

ای کاش که حس ما یه تلقین بود
کاش عاقبت قصه های تلخ این بود
که یهو بیدار بشی تو از یه خواب ترسناک
یه خواب پر از مرگ و اتفاق دردناک
ولی ما بیداریم ببین عیدمون عزا شد
می گم ما ، آره فرقی بینمون نذار چون
ملت من تو این روزا سوگواره
صبر ایران من رو فقط ایوب داره
مگه درد کم داشتیم آخه این چه دوایی بود ؟
تو این شرایط سخت این چه بلایی بود ؟
صبر بده خدا ، فقط صبر بده
نمی خوام که سرزمینم رو به عقب گرد بره
هر لحظه رو به افزایش میره آمار
از کودکان دفع شده زیر آوار
امیدوار بودم هموطنام غم نبینن
دوباره فاجعه ای رو نظیر بم نبینن
تو این شرایط تو مارو تنها نذار یا رب
مخصوصآ اونایی رو که الان عزا دارن
من واسه ی آبادی این دیار می کوشم
من واسه ی رفتن شما سیاه می پوشم
ما آذربایجان رو دوباره می سازیم
بیخیال اونا که از خوشی زیاد بی هوشن

یاس ...

به فصل دو نفره ی پاییز نزدیک میشویم ...
طلب صبر برای یک نفره ها !

فقط رفتن بلد بود
برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]

اول مهر نزدیکه...
و هستند کودکانی که رفتن به مدرسه براشون آرزوست...
فراموششون نکنیم ♥

این هم از این

فصل خزان سلام

نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون

ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست ، مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست . . .



پ.ن: ساعت : 00:01 , به تاریخ : 91/7/1 (ای بابا امسال هم که گذشت)

وضع من در حال حاضر:yes:

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]

فکر نکنم شرح بخواد ...

برای مشاهده این لینک/عکس می بایست عضو شوید !برای عضویت اینجا کلیک کنید ]

بی خیال عشق!
می خواهم
لایِ موهایِ طلائی ات
بمیرم!

«ریچارد براتیگان»