روستاهای بالای 50 خانوار سند می گیرند
روستاهای بالای 50 خانوار سند می گیرند
به همه روستاهای بالای 50 خانوار تا پایان برنامه چهارم , سند مطالعه و به روستاهای بالای 100 خانوار , سند اجرای طرح هادی داده می شود .
این طرح ها با هدف رشد و توسعه موثربخش روستایی تهیه و اجرا می شوند.
هدف از اجرای طرح هادی روستاها تهیه برنامه ای برای ساماندهی توسعه فیزیکی روستاها و نظم دهی به همه فعالیت هایی است که در روستاها صورت می گیرد.
این نظم دهی با هدف بهسازی روستا, کاهش شدت مهاجرت, پدید آوردن مراکزروستایی بزرگتر برای استقرار صنایع و شبکه خدمات ,انتظام بخشی بهزراعت , دامداری و تقویت اشتغال غیرکشاورزی در محیط روستا ایجاد می شود .
صدا و سيما...
ساماندهی مسافربرهای شخصی در تهران
ساماندهی مسافربرهای شخصی در تهران
ساماندهی مسافربرهای شخصی شهر تهران از بیست و یکم آذر آغاز می شود .
مدیر عامل سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران با اعلام این خبر گفت : فراخوان این ساماندهی 21 آذر در مطبوعات منتشر می شود و مسافربرهای شخصی می توانند با مراجعه به سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران تسهیلات مربوط شامل تعویض خودرو در صورت فرسوده بودن , سوخت ارزان و اختصاصی شدن مسیر را دریافت کنند.
حسین تیموری کرمانی با بیان اینکه در این طرح مسافربرهای شخصی با علامت خاص در شهر حرکت می کنند به جزییات بیشتر در این زمینه اشاره ای نکرد.
تیموری خاطرنشان کرد, مسافربر شخصی به کسی گفته می شود که با خودروی شخصی خود مسافرکشی می کند .
صدا و سيما...
تسهیلات انشعاب گاز , آب و برق به مشترکان
تسهیلات انشعاب گاز , آب و برق به مشترکان
هیئت دولت به شرکت ملی گاز , شرکتهای توزیع برق و شرکتهای آب وفاضلاب اجازه داد تسهیلات دریافت انشعاب گاز , آب و برق را به صورت اقساط و بدون محاسبه سود و کارمزد در اختیار مشترکان قرار دهند .
هیئت وزیران به شرکت ملی گاز ایران و شرکتهای گازرسانی استانها اجازه داد در آن دسته از شهرها که عملیات احداث خطوط انتقال گاز آنها به پایان رسیده است به متقاضیان انشعاب گاز به صورت اقساط اشتراک واگذار کنند.
بر این اساس شرکت ملی گاز 20 درصد هزینه برقراری انشعاب را از مشترکان به صورت نقد دریافت و بقیه را بدون محاسبه سود و کارمزد تقسیط می کند که مدت بازپرداخت آن برای مشترکان جزء 12 ماه و برای مشترکان عمده 24 ماه و همزمان با صورت حساب مصرفی خواهد بود.
همچنین این مصوبه به شرکتهای توزیع برق و شرکتهای آب و فاضلاب استانها اجازه داد به منظور تسهیل در واگذاری انشعاب برق و آب به تقسیط حق انشعاب بدون محاسبه سود و کارمزد آن اقدام کنند .
صدا و سيما...
به هدر رفتن 30 درصد آب شرب خراسان رضوي
به هدر رفتن 30 درصد آب شرب خراسان رضوي
مشهد – خبرنگار جامجم آنلاين: مديرعامل شركت آب و فاضلاب خراسان رضوي گفت: 30 درصد آب آشاميدني استان به دليل فرسودگي شبكهها به هدر ميرود.
مهدي جمشيدي در گفتگو با خبرنگار جامجم در مشهد افزود: اين در حالي است كه حدود 5 دصد آب استحصالي منابع آب خراسان رضوي به مصرف آشاميدن ميرسد.
وي با انتقاد از نحوه آبياري كشاورزي در استان گفت: در بخش كشاورزي ما به شيوههاي آبياري مدرن و نوين تجهيز نشويم هدررفت زيادي خواهيم داشت.
دو ميليون واحد مسكوني روستايي در كشور كمدوام و يا بيدوام هستند
دو ميليون واحد مسكوني روستايي در كشور كمدوام و يا بيدوام هستند
شيراز – خبرنگار جامجم آنلاين: حدود 2 ميليون و 700 هزار واحد مسكوني روستايي در كشور وجود دارد كه از اين تعداد 2 ميليون واحد مسكوني بيدوام و يا كمدوام هستند.
رئيس بنياد مسكن انقلاب اسلامي در گفتگوي اختصاصي با خبرنگار جامجم در شيراز گفت: براساس قانون موظف هستيم در هر برنامه حدود يك ميليون واحد مسكوني را بهسازي و نوسازي كنيم.
مهندس عليرضا تابش با تاكيد بر اين كه ده درصد از ساخت و سازها توسط بنياد مسكن صورت ميگيرد از اجراي طرح هادي روستايي خبر داد و گفت: تاكنون از محل اعتبارات استاني حدود 56 ميليارد تومان براي بنيادهاي مسكن سراسر كشور در نظر گرفته شده است كه در سال جاري بيش از 120 ميليارد تومان از محل اعتبارات استاني تامين و پرداخت شده است.
وي همچنين از تخصيص 50 ميليون دلار براي عمران خبر داد و افزود: با احتساب اين ميزان در سال جاري بودجه بنياد مسكن نسبت به مشابه سال قبل دو برابر افزايش داشته است.
مهندس تابش با اشاره به اين كه استان فارس در بازسازي مناطق آسيب ديده از زلزله اخير در استان لرستان جز استانهاي برتر كشور شناخته شده است گفت: تا پايان امسال شاهد تكميل پروژههاي بازسازي 30 هزار واحد روستايي در استان لرستان خواهيم بود.
آماري از وسايل گرمازاي غيراستاندارد در مدارس نداريم
آماري از وسايل گرمازاي غيراستاندارد در مدارس نداريم
هر چند با شروع فصل سرما، وزير آموزش و پرورش از وزراي نفت و نيرو طي نامه هاي جداگانه اي درخواست کرده که با اعزام بازرساني نسبت به ايمن سازي مدارس در برابر آتش سوزي هاي ناشي از وسايل گرمايشي اقدام کنند اما نبود پشتوانه مالي مشخص و فقدان آمار دقيق از تعداد مدارسي که وسايل گرمايي غيراستاندارد دارند ، اجرايي شدن اين دستورالعمل را با مشکل مواجه کرده است.
مشاور وزير آموزش و پرورش و مدير دفتر ارزيابي عملکرد و پاسخگويي به شکايات اين وزارتخانه در جمع خبرنگاران بدون ارائه آمار دقيق از وضعيت وسايل گرمازا در مدارس گفت : آماري از چگونگي وضعيت مدارس در دست نيست اما با عزم وزارت آموزش و پرورش در مدتي کوتاه بخاري هاي غيراستاندارد زمستان آينده از مدارس برچيده مي شود. عباس رهي در عين حال در سخناني تعجب برانگيز از آغاز بازرسي وسايل گرمازاي مدارس کشور در 15 ارديبهشت سال آينده خبر داد و در پاسخ به اين پرسش که اين بازرسي چرا ديرهنگام انجام مي گيرد ، گفت : آمار دانش آموزان آذر ماه هر سال گرفته مي شود و آمار بخاري ها يا ساير وسايل حرارتي هم بايد در طول سال تحصيلي اخذ شود. وي همچنين از تدوين دستورالعملي مرتبط با وظايف کميته پيشگيري و مقابله با آتش سوزي در مدارس خبر داد و اظهار کرد: هدف ما خارج کردن وسايل خطر آفرين ، تعمير وسايل گرمايشي قابل تعمير و ارائه آموزش براي جلوگيري از ايجاد حريق در وسايل سالم است.
الف مثل آتش ، ميم مثل مدرسه ، سين مثل سفيلان
رهي در پاسخ به پرسشي مبني بر اين که هنوز در برخي مدارس از بخاري هاي چکه اي استفاده مي شود، افزود: وسايل گرمازاي غيراستاندارد در مدارس شناسايي شده و در زمستان سال آينده با دستورالعملي که به وزير پيشنهاد خواهيم داد ، آنها را جمع آوري مي کنيم.
مديرکل دفتر ارزيابي عملکرد و پاسخگويي به شکايات آموزش و پرورش با تاکيد براين که در حال حاضر بيشتر دانش آموزان از وسايل گرمازاي استاندارد و اکثر مدارس از وسايل گرمازاي غيراستاندارد استفاده مي کنند ، گفت : مدارس بزرگ و نوساز داخل شهرها با تعداد زيادي دانش آموز از وسايل غيراستاندارد استفاده مي کنند اما تعداد کثيري از مدارسي که از وسايل گرمازاي غيراستاندارد بهره مي گيرند، تراکم کمي دارند. اين سخنان ناخواسته ذهن آدمي را به حادثه دلخراش مرگ 13 دانش آموز در روستاي سفيلان مي برد و اين که چرا تاکنون مدارس کشور به وسايل گرمايشي استاندارد مجهز نشده و در بسياري از مناطق محروم ، دانش آموزان در کلاسهاي سرد و يخ زده به آموزش علم مشغولند!
جام جم آنلاین...
شناسايي گسل هاي تهران نگراني ندارد
شناسايي گسل هاي تهران نگراني ندارد
طرح شناسايي گسلهاي زيرسطحي تهران با استفاده از داده هاي لرزه نگاري ، براي نخستين بار در ايران و با ارسال امواج مصنوعي به زمين اجرا مي شود.
اين طرح با مشارکت مرکز مديريت بحران شهر تهران ، شرکت عمليات اکتشاف نفت و پژوهشگاه بين المللي مهندسي زلزله که به عنوان مشاور کار معرفي شده است ، انجام مي شود. به اين ترتيب ، گسل اين مناطق که بر اثر گذشت زمان ممکن است زير آبرفت ها مدفون شده باشند، شناسايي مي شوند. به اين ترتيب و با اجراي اين طرح اطلاعات ارزشمندي از ساختارهاي نهان و گسلهاي احتمالي مدفون در زير شهر تهران به دست مي آيد.
تهران يکي از شهرهاي زلزله خيز جهان است و روي گسلهاي فراواني قرار دارد. گسلهاي اصلي از شمال تهران ، شمال جنوب مانند شهرري و بي بي شهربانو، مشا، فشم از شمال شرق تهران به سمت مازندران و از جنوب به شرق تهران از ايوان کي و گرمسار حرکت مي کند.
اما گسلهاي فرعي نيز وجود دارند که طولشان کوتاهتر است و به خودي خود موجب زلزله نمي شوند. خيابان هايي مانند ونک پارک ، عباس آباد، محموديه و قنات کوثر جزو مناطقي هستند که گسلهاي فرعي زير آنها وجود دارد. اما اين گسلها به تنهايي موجب بروز زلزله نمي شوند و تنها با لغزش گسلهاي اصلي فعال خواهند شد که مديريت بحران براي هر کدام از اين گسلها متفاوت است. براي مقابله با خطر زلزله احتمالي تهران راههاي فراواني ارائه شده است که يکي از آنها انتقال پايتخت بوده است.
انتقال پايتخت به نقطه ديگر راه حل مناسبي براي مقابله با زلزله شهر تهران نيست ؛ چرا که اکثر مناطق ايران از توان لرزه خيزي برخوردار است ضمن آن که اگر پايتخت منتقل شود، مشکل تهران باز به قوت خود باقي مي ماند و نمي توان نسبت به سرنوشت شهروندان تهراني بي تفاوت بود.
در عوض با به کار گرفتن مجموعه اي از تدابير در بخش پيشگيري و آمادگي مي توان خطرپذيري يا شاخص ريسک زلزله را بتدريج کاهش داد. همچنان که در بسياري از کشورها و شهرهاي بزرگ دنيا از جمله ژاپن و شهرهاي بزرگ آن همچون توکيو و کوبا نگراني از زلزله با تدابير پيشگيري به حداقل کاهش يافته است.
به گفته دکتر مازيار حسيني ، رئيس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران براساس گزارش رسمي سازمان زمين شناسي ، نقشه اي که گسلهاي تهران در آن مشخص شده باشند، تهيه شده است و از آنجا که بسياري از نخبگان نظير دکتر بربريان روي آن مطالعه کرده اند ، نقشه قابل قبولي است ؛ اما در حال حاضر پاسخگوي نيازهاي تهران نيست درواقع در زمين شناسي مقياس هاي بزرگ و کلان ديده مي شوند در حالي که براي مقياس کار شهري به نقشه 1.2000 يا 1.1000 احتياج داريم.
گسلهاي محدوده شهر تهران جوان هستند. يعني در طول 10 هزار سال گذشته فعاليت لرزه اي داشته اند. به اين دليل ، شهر تهران استعداد لرزه خيزي دارد. نقشه فعلي از نظر شناسايي گسلها و ساز و کار ژرفاي توليد لرزه خوب است ؛ اما براي مديريت بحران مناسب نيست. نقشه بايد به روز باشد تا دستورالعمل مشخص داشته باشيم.
در اين صورت مي توان تشخيص داد چه ساختمان هايي روي گسل قرار دارند تا براي بهسازي و مقاوم سازي آنها اقدام کرد. حسيني با اشاره به طرح جامع تفصيلي گفت: راهکارها بايد در طرح تفصيلي مناطق در نظر گرفته شوند تا شکل قانوني بگيرند. اين مساله ، مسووليت کارشناسان در تدوين طرح جامع تفصيلي در اين بخش را دوچندان مي کند. شيوه تهيه نقشه بسيار مهم است.
نقشه فعلي براساس مطالعات عکسهاي هوايي تهران در سال 1338 تهيه شده است که تنها درباره برخي قسمتها مطالعات ميداني انجام شده و آن زمان قسمتهاي مرکزي شهر ساخته شده بودند. بايد در کار شهري مقياس 1.10000 وجود داشته باشد تا براساس آن برنامه ريزي کنيم که چه ساختمان هايي بهسازي ، مقاوم سازي يا نوسازي شوند و يا کاربري آنها را به منظور پايين آوردن سرانه جمعيت در آن قسمت تغيير دهيم و يا در صورت امکان محيط را به فضاي سبز تبديل کنيم.
با چنين برنامه ريزي هايي بخشهايي از شهر که زير سطح آنها گسل وجود دارد، به نقطه خطرناک تبديل نمي شوند و اين حرکت مديريت ريسک است تا هنگام بروز حادثه ، خطر به حداقل برسد.
شناسايي گسلهاي زيرسطحي نگراني ندارد
طرح شناسايي زيرسطحي گسلهاي تهران با بهره گيري از شيوه لرزه نگاري دوبعدي و تحليل داده ها در دو محور شمالي جنوبي و شرقي غربي شهر انجام مي شود.
اين طرح با هدف شناسايي موقعيت لايه هاي زيرين زمين و شناخت گسلهاي احتمالي و پنهان شده در زير آبرفت ها از سوي سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران و با مشارکت شرکت عمليات اکتشاف نفت و پژوهشکده بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله انجام مي شود و طي آن دستگاه هاي بزرگ توليدکننده لرزه مصنوعي (ويبراتور) و دستگاه هاي ثبت کننده داده هاي لرزه نگاري (ژئوفون) در فواصل مشخص و مراحل زمان بندي شده و در طول بزرگراه شهيد همت (محور شرقي غربي) و طول بزرگراه هاي شهيد چمران و نواب (محور شمالي جنوبي) نصب مي شود و با رعايت نکات ايمني و به کارگيري اصول علمي ، امواج مصنوعي توليد و داده هاي بازگشت امواج ثبت مي شود.
سپس با بررسي علمي امواج بازتابي شکستگي ها يا گسلهاي احتمالي لايه هاي زيرين زمين شناسايي و توان لرزه خيزي آنها مشخص مي شود. در واقع در اين طرح عمق سنگ کف سنجيده و در صورت تشخيص وجود گسل ، شيب و امتداد آن نيز مشخص خواهد شد، سپس موج لرزش تا عمق 4 کيلومتري نفوذ مي کند و در طول 8 کيلومتر اندازه گيري مي شود.
حسيني با تاکيد بر ضرورت اجراي اين طرح براي شناخت بيشتر موقعيت لرزه خيزي شهر تهران مي گويد: در حال حاضر، شناخت لرزه خيزي شهر تهران به گسلهاي سطحي که رخ نمودن آنها در مناطق کوهستاني شمال و جنوب تهران آشکار است ، محدود مي شود؛ در حالي که احتمال دارد گسلهاي ديگري نيز با توان پتانسيل بالقوه لرزه خيزي در بخشهاي مياني و مناطق غيرکوهستاني شهر که با آبرفت پوشيده شده است ، موجود باشد. با اجراي اين طرح ، اطلاعات ارزشمندي از ساختارهاي نهان و گسلهاي احتمالي مدفون در زير شهر تهران به دست مي آيد و از اين رو ضروري است تمامي سازمان ها، نهادها و تشکيلات مديريت شهري اين سازمان را در اجراي هر چه بهتر طرح ياري کنند. مطالعات در 2 مقطع شامل حدفاصل منطقه کوهستاني ولنجک تا بهشت زهرا و کهريزک و نيز مقطع دهکده المپيک تا پارک سرخه حصار با توليد امواج ژئوفيزيکي در يک نقطه و ثبت بازتاب آن در نقاط ديگر از سوي دستگاه هاي گيرنده (ژئوفون) انجام مي شود.
حسيني اين طرح را حرکتي بزرگ در ايران و جهان توصيف مي کند و مي افزايد: نخستين بار است که چنين طرحي در اين ابعاد در شهري بزرگ چون تهران انجام مي شود. گروهي که اجراي اين طرح را به عهده دارند، با رعايت همه مسائل ايمني کار را آغاز مي کنند تا از بروز هر گونه خسارت احتمالي به ساختمان هاي اطراف ، جلوگيري شود.
انفجاري در کار نيست
با توجه به درج خبري با عنوان «تهران 20 روز ديگر مي لرزد» بايد گفت بخشي از الفاظ به کار رفته و اطلاعات ارائه شده در متن خبر صحيح نيست و نگراني از اجراي طرح شناسايي گسلهاي زيرسطحي شهر تهران که قرار است بزودي با روشهاي ايمن علمي انجام شود، بي مورد است. در واقع شدت ارتعاشاتي که با دستگاه ويبراتور و به دور از هر گونه انفجار در سطح زمين ايجاد مي شود، بسيار ناچيز و فقط در محدوده اجراي طرح است و به هيچ وجه موجب لرزش تمامي شهر تهران و بروز خسارت به ساختمان ها نمي شود.
حسيني درباره زمان اجراي طرح مي گويد: بي ترديد اطلاع رساني درباره اين طرح ملي به شهروندان محترم تهراني در زمان اجراي طرح به صورت وسيع انجام خواهد شد. لکن گفتني است به غير از کساني که در محل اجراي طرح حضور دارند، احساس لرزش در ديگر نقاط غيرممکن است. ضمن اين که به هيچ وجه از انفجار زيرزميني در اين طرح استفاده نمي شود و لرزش هاي حاصله همانند عبور يک غلتک راهسازي خواهد بود، محل طرح نيز در محلهاي پرتراکم مسکوني نيست.
به کار بردن لفظ زلزله مصنوعي يا زمين لرزه براي بيان اين طرح صحيح نيست و شائبه ايجاد شده مبني بر اين که اين لرزش هاي خفيف ممکن است منجر به وارد آمدن خسارت به بناها و تاسيسات شهري شود و يا سبب حرکت گسلها و ايجاد زلزله واقعي شود، نيز به هيچ وجه صحت ندارد و علمي نيست ؛ چرا که انرژي مورد استفاده در اين شيوه به طور قطع با انرژي طبيعي ناشي از حرکت گسل و لايه هاي زمين قابل مقايسه نيست و اين قياس اشتباه است.
براي اجراي اين طرح 1.5 سال فعاليت مطالعاتي انجام شده است و طرح به صورت آزمايشي در خارج از شهر آغاز مي شود و پس از آن در مسير يک خط عبوري يکي از بزرگراه هاي تهران ادامه خواهد يافت و به هيچ وجه در حريم مسکوني اجرا نمي شود.
ضمن آن که امواج توليدي کاملا ضعيف و کنترل شده خواهد بود. فراموش نکنيم نوع ساده تر اين طرح هر روزه در سطح شهر براي تعيين ضخامت لايه هاي خاک در حال انجام است. بيان اين نکته ضروري است که طرح شناسايي گسل زيرسطحي شهر تهران طرحي ملي به شمار مي آيد؛ اما متاسفانه برخي برداشت هاي نادرست ، سطحي و غيرعلمي باعث برخي نگراني ها شده است.
همچنين اعلام زمان 3 ماه لرزش براي اجراي طرح نيز نادرست است و مجموع عمليات ميداني حداکثر ظرف مدت 20 تا 30 روز و پس از کسب مجوز از سوي شوراي تامين استان تهران انجام مي شود و زمان دقيق اجراي طرح نيز تا کسب صدور مجوز از سوي شوراي تامين استان به طور دقيق مشخص نخواهد بود.
اشاره به زمان شروع طرح از 20 روز آينده نيز مربوط به طول زمان عمليات ميداني طرح است و نه شروع آن. حسيني در پايان مي افزايد: شناسايي گسلهاي احتمالي مدفون در زير لايه هاي آبرفت شهر تهران براي مديريت خطرپذيري و برنامه ريزي هاي شهري و ايمن سازي شهر ضروري است و تنها با انجام چنين مطالعاتي است که مي توان بر ضريب امنيت شهر و شهروندان از زاويه علمي و اجرايي افزود.
اميدواريم با عنايت تمامي مسوولان در آينده اين طرح با موفقيت به انجام رسيده و از نتايج آن بتوان در برنامه ريزي هاي آتي شهر استفاده موثر کرد.
جام جم آنلاین...
راه اندازي يگان حفاظت از منابع طبيعي در 31 استان کشور
راه اندازي يگان حفاظت از منابع طبيعي در 31 استان کشور
ايسنا: فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگلها ، مراتع و آبخيزداري پليس پيشگيري انتظامي نيروي انتظامي ، از آغاز فعاليت يگان حفاظت سازمان جنگلها ، مراتع و آبخيزداري در 31 استان کشور خبر داد.
سرهنگ تقي ايرواني با بيان اين که حفظ و حراست از منابع طبيعي کشور ، عمده ترين هدف راه اندازي يگانهاي حفاظت از منابع طبيعي است ، خاطرنشان کرد: اين يگان در اواخر سال 84 با همکاري ناجا و وزارت جهاد کشاورزي راه اندازي شد.وي آموزش ضابطان منابع طبيعي را از برنامه هاي کاري اين سازمان دانست و افزود: بر اين اساس آنان به عنوان ضابط خاص انجام وظيفه مي کنند و اين ضابطان آموزش ديده مي توانند براي متخلفان در حوزه منابع طبيعي تشکيل پرونده دهند که اين کار باعث تسريع در رسيدگي به پرونده هاي متخلفان منابع طبيعي مي شود.وي گفت : يگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري کشور در همه استان هاي کشور راه اندازي شده و فعاليت خود را آغاز کرده است.
داروهاي آرام بخش از تبليغات تا واقعيّت
داروهاي آرام بخش از تبليغات تا واقعيّت
جام جم آنلاین: چكيده: اضطراب ، افسردگي ، مشكلات روحي و.... از جمله مشكلاتي است كه رابطه اي مستقيم با زندگي جديد دارند ، اگرچه در ابتداي ورود داروهاي ضدافسردگي ، تصور ميشد كه اين كالاي جديد راهگشاي اين مشكلات جديد است اما با گذشت زمان ، شواهد گوناگون نشان داده است كه اين داروها نه تنها كمك چنداني به بشر نكرده كه حتي خود به مشكلاتي جديد دامن زده است.
در بررسي اين پديده بيشك نبايد از بيمسؤوليتي پزشكان ، صنعت تأثير گذار دارو و تبليغات غافل ماند.
واليوم، ليبريوم، موگادن؛ اينها تنها نام تعدادي از داروهاي خانواده بتروديازپاين است كه امروزه اعتيادي وحشتناك را در بين بسياري از مردم عادي به وجود آوردهاند.
اگرچه پزشكان اين داروها را به نحوي گسترده به مردم تجويز ميكنند، اما اينها نه تنها داروهايي بسيار اعتياد آورند بلكه ميتوانند با آسيبهاي مغزي، اختلالات ذهني و حتي خود اضطراب كه دليلي براي تجويز اينگونه داروهاست، همراه شوند.
اگرچه از عمر اين داروها نيم قرن هم نميگذرد، اما نامهايي چون واليوم، ليبريوم و مودگادن به رايجترين داروها در جهان تبديل شدهاند و به قدري رواج يافتهاند كه اگر در هر جمعي، به سراغ كيف و يا جيب حاضرين رويم، خواهيم ديد كه بسياري از افراد حداقل يكي از اين داروها را به همراه دارند. اين داروها كه با هدف كمك به خواب مردم، كنار آمدن با اضطراب و مواردي از اين دست مورد استفادهاند، با آثار متعدد روحي و ذهني همراه ميباشند.
متخصصان مدعياند كه حتي ترك اين نوع داروها براي مصرف كنندگان دشوارتر از ترك هرويين است و با وجود اين حقيقت است كه شاهد تجويز گسترده اين داروها هستيم.
در حالي كه آزمايشگاههاي پزشكي در سراسر جهان غرق در مقالات، گزارشها و نوشتههايي است كه به خطرات مرتبط با اين داروها پرداختهاند، اما شاهد تجويز اين داروها در مقياسي گسترده هستيم.
آمارهاي مرتبط با مصرف اين داروها واقعاً گيج كننده است. اگرچه آمارهاي از كشوري به كشور ديگر متفاوت است، اما به طور متوسط ميتوان مدعي شد كه از هر ده نفر، يك نفر از اين خانواده دارويي استفاده ميكند.
اگرچه اينگونه تبليغ ميشود كه تنها مصرف بسيار كوتاه مدت اين داروها ميتواند نتيجه بخش باشد اما شاهديم كه ميليونها نفر حتي سالهاست كه از اين داروها مصرف ميكنند.
اگرچه بيشتر اينگونه افراد را زنان به خود اختصاص ميدهد كه عمده آنها هم سني بالاي چهل سال دارند، اما تعداد افراد معتاد به اين داروها به قدري زياد است كه هيچ طبقهاي را نميتوان از مصرف كنندگان آن مستثني نمود.
بله، مردان، زنان و حتي كودكان هم امروزه از اين داروها استفاده ميكنند. سالهاست كه گروههاي فعال در اين عرصه تلاش ميكنند تا افراد معتاد به اين داروها را از اين گرفتاري رها سازند، اما اين مبارزه بي نتيجه مانده است.
به عقيده من يكي از دلايل اصلي اين پديده آن است كه از سويي پزشكان به تجويز اين داروها عادت كردهاند و از سويي ديگر هم بيماران اسير مصرف اين داروها شدهاند.
بر اين باورم كه راهحل واقعي آن آگاه ساختن مردم از پيامدهاي مصرف آن است و تا زماني كه بيماران مبتلا شده به اين داروها خود را مهياي مقابله با مصرف آن نكنند، اين داروها كماكان با همين روند تجويز ميشوند.
براي بسياري از پزشكان غير متبحّر، اينگونه داروها به منزله پاسخي براي بسياري از مشكلات شناخته ميشود. ادعاي توليدكنندگان اين داروها آن است كه اين محصولات نه تنها ايمن هستند بلكه پاسخگوي همه مشكلات روحي و رواني ميباشند. همين مسأله است كه سب شده پزشكان با شور و شوق بيامان به استقبال داروهاي جديد بروند.
تنها در عرض يك تا دو سال بود كه اين گروه داروها به پر تجويزترين داروها در سراسر دنيا مبدل شد و ليبريوم و واليوم به پرفروشترين داروهاي دنيا تبديل شدند.
اين داروها براي پزشكان به مثابه موهبتي عظيم شناخته شد. آنها به نحوي به آغوش آنها پناه بردند كه گويي تنها راه نجات هستند.
از همان آغاز پزشكان دريافتند كه بيماران نيز به استقبال اين داروها ميروند و حتي در بين مردم اينگونه پزشكان به عنوان افرادي موفق و مشهور تبديل شدند.
شرايط به شكلي درآمد كه درك آن سخت مينمود. تجويز اين داروها به يك مد تبديل شد و مصرف آن نيز براي بيماران چنين حالتي يافت.
در آغاز دهه شصت بود كه تجويز اين داروها نه تنها براي طبقهاي خاص كه مصرف كننده آن بودند، رواج يافت بلكه جمع گستردهاي از بيماران مختلف هم به آن روي آوردند به طوري كه حتي بيماران قلبي و مبتلايان به فشار خون هم به مصرف كنندگان اين داروها تبديل شدند.
اين شرايط تا آنجا ادامه يافت كه به گزارش محققيني چون بيكن و شاپيرو، افراد مبتلا به حساسيتهاي پوستي، مبتلايان به بيماران تنفسي و افراد مبتلا به مشكلات غدد درون ريز نيز به مصرف اين داروها سوق داده شدند.
در سال 1962، بيكن و فيشر تأييد نمودند كه پزشكان براي مشكلات قلبي و عروقي و نيز حتي مشكلات معده و روده هم اين داروها را تجويز كردند.
در سالهاي بعد بود كه كاملاً مشخص شد پزشكان به ويژه پزشكان عمومي از اين داروها براي اختلالات جسمي و روحي كه به نحوي با استرس، فشار و اضطراب همراهند، استفاده كردهاند.
به عبارت ديگر واليوم و داروهاي هم خانواده آن به تنها پاسخ براي درمان مشكلات روحي و جسمي تبديل شدند.
شور و شوق براي تجويز و استفاده اين داروها به حدي گسترش يافت كه از ديگر داروهاي اين گروه نيز به شيوههاي نامناسب استفاده شد. به عنوان نمونه، در بررسياي كه در سال 1968 توسط جانسون و كليفت انجام شد، مشخص گشت كه بيش از نيمي از بيماراني كه از داروهاي مسكن براي درمان بيخوابي استفاده ميكردند به اين داروها سوق داده شدند.
افرادي كه حتي به واسطه بيماريهاي جسماني همچون آرتريت، درد عضلات و يا كمر درد هم مشكلات بيخوابي داشتند به استفاده از اين داروها ترغيب شدند.
درك اين نكته كه چرا پزشكان به تجويز اين داروهاي آرامش بخش براي درمان چاقي، برونشيت مزمن و بيماريهايي از اين دست روي آوردند، هيچگاه آسان نبوده است.
ظاهراً موفقيتهاي اوليه واليوم، بسياري از پزشكان را متقاعد نموده كه اين دارو، دارويي براي همه دردهاي بشري است.
تحقيقات متعددي در اروپا، آمريكا، كانادا و استراليا تأييد مينمايد كه زنان بيش از مردان، مورد تجويز و مصرف اينگونه داروها قرار دارند و مصرف آنها به ويژه در اواخر دهه چهل و نيز دهههاي پنجاه و شصت زندگيشان بسيار قابل توجه است، به طوري كه تجويز آن تقريباً اجتناب ناپذير شده است.
به عنوان نمونه يك زن پنجاه ساله با مشكلاتي چون نشانههاي يائسگي، بيخوابي، خستگي، اختلالات زناشويي، آكنه و.... پس از مراجعه به پزشك بلافاصله مورد تجويز يكي از اين داروها قرار ميگيرد.
براستي چرا كه پزشكان بدون هيچگونه توجيه منطقياي اين داروها را پذيرفتهاند؟
بله! هزاران پزشكي كه ناگهان به تجويز اين داروها اقدام نمودند، واقعاً اطلاعات اندكي از آن داشتند و صرفاً آنچه ميدانستند از سوي توليدكنندگان به آنها ارائه شده بود و شايد دو دليل عمده براي اين موضوع وجود داشته باشد: اول آنكه، عملاً در حال حاضر اين اطلاعات مرتبط با داروهاي توسط شركتهاي داروسازي ارائه ميشود و اين البته سادهترين شيوه براي دسترسي به اطلاعات است.
پزشكي كه مثلاً ده سال پيش شروع به كار كرده است از اطلاعات داروهاي جديد و داروشناسي بسيار فاصله دارد و حتي در فهم و درك يك مجله دارويي جديد هم مشكل دارد و در اينجاست كه سادهترين راه، توسل به بروشورهاي جزوات مرتبط با داروهاست كه توسط شركتها چاپ و منتشر ميشود.
اما دومين دليل هم به اين واقعيت بازميگردد كه پزشكان به اين باور رسيدهاند كه هر چه ميخوانند و ميشنوند، درست است و هيچ تمايل و يا دليلي براي زير سؤال بردن ادعاهاي مطرح شده ندارند.
در نتيجه چنين ناآگاهياي است كه امروزه شاهديم كه تنها در قبال همين گروه از داروها، پزشكان دچار اين اشتباهات رايج ميشوند:
1- پزشكان به بيماران خود اجازه ميدهند كه اين گروه از داروها را براي بيش از دو ماه مصرف كنند، اما اول آنكه اين داروها، اعتياد آورند و بايد صرفاً مورد استفاده كوتاه مدت قرار گيرند. دوم آنكه با گذشت چند هفته از مصرف اينگونه داروها اثر بخشي آنها كم ميشود و براي حل اين مشكل بايد بر ميزان آن افزوده و سوم هم آنكه اين نوع داروها هيچ نقش مؤثري در درمان مشكلات طولاني مدت ندارند چرا كه نه داروهايي درمان بخش كه صرفاً آرامش بخش هستند.
2- از لحاظ ميزان مصرف نيز در ميزانهايي نادرست تجويز ميشوند. از آن جا كه عمده بيماران مزمن نيازمند مصرف بالاي دارويي چون واليوم هستند، پزشكان بنا به همين رويه براي همه مصرف بالا را تجويز ميكنند. از ابتداييترين پيامدهاي اين مسأله، آثار جانبي آن است بدين معنا كه شروع استفاده از اين داروها در مصرف بالا ميتواند به افزايش شديد مصرف پس از يك يا دو ماه بينجامد.
3- ديگر اشتباه رايج پزشكان تجويز چند دارو از اين گروه براي يك بيمار است، فارغ از آن كه تفاوت قابل توجهي بين اين داروها وجود ندارد.
4- به طور معمول آنها از اين داروها براي بيماراني كه نميتوانند به راحتي بخوابند استفاده ميكنند. تنها در بريتانيا آمار رسمي بيانگر استفاده شش درصد جمعيت اين كشور از قرص خواب در هر شب ميباشد و حتي در بيمارستانهاي اين كشور به نحوي است كه مصرف اين داروهاي خوابآور براي همه بيماران تجويز ميشود، يعني رقمي برابر صد در صد.
نكتهاي كه غالباً مورد بيتوجهي قرار ميگيرد آن است كه استفاده بلند مدت از قرصهاي خوابآور نه تنها بيفايده كه خطرناك ميباشد. بيفايده از آن جهت كه شواهد بيانگر آن است كه اثر بخشي واقعي آنها بيش از چهارده روز نيست و پس از اين مدت از ميزان آن كاسته ميشود و به منظور رفع اين مشكل بايد بر ميزان آن افزود، اما خطرناكي آن هم به ايجاد وابستگي و اعتياد اين افراد به اين داروها باز ميگردد.
اعتياد
اگرچه توليدكنندگان و عرضه كنندگان متعدد اين محصولات ادعاهاي زيادي درباره توليدات خود دارند اما اين داروها اساساً شبيه به هم هستند. حقيقت آن است كه تفاوت چنداني بين اينگونه توليدات وجود ندارد. به عنوان مثال واليوم كه با هدف مقابله با افسردگي و ماگادون كه به عنوان يك قرص خوابآور استفاده ميشود، تفاوت اساسياي با هم ندارند. تنها به پزشكان توصيه شده كه واليوم در روز مصرف شود و ماگادون هم در شب!
از آنجا كه مؤلفههاي تشكيل دهنده اين داروها شبيه به هم است، آثار و پيامدهاي جانبي آنها نيز همانند ميباشد. از جمله اين آثار، اعتياد به اين داروهاست؛ مشكلي كه در سالهاي اخير تعداد بسياري از مردم را اسير خود ساخته است. مقالات متعددي در نشريات و روزنامههاي مختلف به چاپ رسيده كه به اين مسأله پرداختهاند و تقريباً هر بار كه اين مسأله مطرح ميشود، نويسندگان صريحاً از دريافت صدها نامه از سوي خوانندگان خود خبر دادهاند كه به اعتياد خود بدين داروها و يا به نشانههاي اوليه شكلگيري اين نوع اعتياد، معترفند.
اگرچه در دو دهه آغازين رواج اين داروها همواره ادعا بر اين بود، كه اين داروها هيچ مشكلي به وجود نميآورند و اين ادعا هم با انتشار مقالات كارشناسان و متخصصان پزشكي كه به تمجيد و تحسين اين داروها ميپرداختند، تقويت شد. اما شواهد متعدد و مقالات و گزارشهاي بسياري، جملگي بيانگر آن است كه اين داروها سخت اعتياد آورند و به رغم وجود اين ادعاها باز هم شاهديم كه پزشكان به تجويز اين داروها ادامه ميدهند. حتي در جامعه پزشكي اين مسأله مطرح است كه اعتياد به اين داروها حتي به هرويين هم جديتر است.
شايد اين مسأله به قدرت و كارآيي صنعت داروسازي باز ميگردد كه با توسل به مشاوران بازاريابي و ايجاد روابط عمومي قوي، توانستهاند از سويي پزشكان را به تجويز گسترده اين داروها ترغيب كنند و از سويي ديگر همراهي نهادها و سازمانهاي دولتي را بدست آورند.
آسيبهاي مغزي
براي نخستين بار در كنفرانسي در مؤسسه ملي سلامت آمريكا در سال 1972 بود كه مالكولم ليدر استاد برجسته انگليسي در گزارشي اعلام كرد كه اسكنهاي مغزي انجام شده بر روي گروهي از بيماراني كه براي سالها از ديازپام استفاده نمودهاند، نشان داد، كه مغز اين افراد آسيب ديده است. امروزه آمار دقيقي از ميزان مصرف كنندگان از ديازپام وجود ندارد اما در آن زمان دكتر ليدر اعلام نمود كه حدود دويست و پنجاه هزار نفر بريتانيايي و بيش از يك ميليون آمريكايي از جمله كساني هستند كه بيش از هفت سال به طور مرتب از ديازپام استفاده كردهاند.
جداي از آسيبهاي مغزي، اثرات روحي و رواني اين داروها قابل توجه است. همواره تغييرات جدي در ساختار عاطفي مصرف كنندگان اين داروها وجود دارد كه از اولين آثار آن ميتوان به بيعلاقگي، احساس خستگي و كسالت روحي اشاره كرد. از دست دادن دوستان، همسر، شغل و.... از بارزترين پيامدهاي عيني اين داروهاست.
تغيير تواناييهاي ذهني
نسيان و فراموشي از ديگر پيامدهاي مصرف اينگونه داروهاست. محققان دانشگاه آرهوس بيانگر آن است كه ديازپام فراموشي را در مصرف كنندگان به همراه دارد. يافتههاي آنها نشان داد كه فرد پس از مصرف ديازپام، حافظهاش تحليل ميرود و به فراموشي ميانجامد و اين خود به شرايطي گرفتار كننده براي مصرف كنندگان منجر ميشود.
اضطراب و افسردگي
معمولاً ديازپام و ديگر داروهاي مرتبط با آن براي بيماران مبتلا به اضطراب و يا افسردگي تجويز ميشوند اما نكته شگفتآور آن كه شواهد متعدد بيانگر آن است كه اين گروه از داروها خود اضطراب و افسردگي را در فرد به همراه دارند. اگرچه شواهد متعدد بيانگر اين واقعيت است ، اما هنوز هم پزشكان نشان دادهاند كه با تجويز اين داروها اين مسأله را نپذيرفتهاند.
پرخاشگري
اگرچه در همان آغاز دهه شصت و با ورود اين گروه از داروها ادعا ميشد كه آنها در آرام نمودن و اهلي ساختن حيوانات وحشي بسيار مؤثر بودهاند، از اين رو ميتوانند آثاري آرامش بخش بر انسان هم داشته باشند اما آزمايشهاي اوليه نتوانست به تأييد اين فرضيه بينجامد.
در سال 1994 در آزمايشي كه توسط كالينا بر روي پنجاه و دو زنداني انجام شد، مشخص گشت كه نه تنها اين داروها آثار آرامش بخش و كنترل كننده نداشته بلكه حتي آثار معكوس هم داشتهاند.
آزمايشهاي بعدي نيز همگي تأييد كننده اين واقعيت بوده است اما نكته قابل تأمل آنكه به رغم همه اين شواهد هنوز هم شاهديم كه اين داروها در مقياس گسترده مورد استفاده هستند.