mehrdad_ab (21-07-12), Rezasam1 (20-07-12), smrbh (22-07-12)
نقد و بررسی Game of Thrones
بازی Game of Thrones برگرفته از کتاب A Song of Ice and Fire اثر جورج مارتین (GRRM) که تا کنون پنج کتاب از این سری داستان ها منتشر شده و از سال ۲۰۱۱ یک سریال تلویزیونی نیز توسط HBO از روی آن ها ساخته شده و در حال پخش هست که توجه خیلی ها رو به خودش جلب کرده و باعث شده بازی سازان بیشتر به فکر ساخت بازی از روی این شاهکار بیفتند.شرکت سازنده ی این بازی(cyanide) قبلا هم دست به ساخت یک بازی استراتژیک از روی این کتاب زده بود که با موفقیت چندانی روبرو نبود اما تا حدودی تبدیل به تجربه برای سازندگان شد تا بتوانند این بار در این بازی که به سبک نقش آفرینی است بهتر عمل کنند گرچه این بار نیز نتوانستند به نتیجه مطلوب هواداران برسند و بیشتر از همه داستان بازی که نویسنده کتاب یعنی جورج مارتین بر روی آن نظارت و دخل داشت این بازی را نجات داد.
قبل از انتشار بازی گفته شده بود که داستان بازی مربوط به داستان اصلی کتاب نیست و آن دسته از هواداران که هنوزاز داستان اصلی مطلع نیستند و دوست ندارند از طرق دیگری از آن مطلع شوند و به اصطلاح Spoil شوند نیاز به نگرانی ندارند.اما می توان گفت داستان این بازی بخشی از کتاب اول و تا حدودی جزئیات کوچکی از کتب دیگر را شامل می گردد.شما در این بازی دو شخصیت اصلی را در اختیار دارید.Mors یکی از مردان نگهبانان شب(Night’s Watch) که در کنار برادران هم رزم اش به مبارزه با وحشیان شمالی در کنار دیوار بزرگ(The Wall) می پردازد و از جنگجویان بزرگ قلمداد می شود و همچنین یک SkinChanger است (از بین هر هزار نفر تنها یک نفر این توانایی را دارد و میتواند وارد ذهن حیوانات دیگر شود).شخصیت دیگر Allester یک روحانی قرمز پوش است که دین R’hllor را برگزیده (تا حدودی شبیه به زردشت.پیروان این دین معتقد به وجود یک خدا که وجودش نور و آتش است هستند و آن را سرمنشا تمام خوبی ها می دانند.از طرف دیگر شیطانی بزرگ از طرف Other ها را که موجوداتی خطرناک و افسانه در شمال دیوار بزرگ هستند را سر منشا تمام بدی ها می دانند و معتقدند روزی قهرمانی بر خواهد خواست تا این شیطان را نابود کند و این قهرمان را Azor Ahai خطاب می کنند) و به دلیل دین خاصش ارتباط نزدیکی با آتش دارد.وی یکی از وارثین RiverSpring بوده که سالهاست ناپدید شده و با مرگ پدرش بازگشته تا اشتباه های گذشته اش را جبران کند.به مرور بازیکن با سرگذشت و زندگی دو شخصیت آشنا می شود و دو داستان بالاخره بهم میرسند و از آن لحظه به بعد می توانید هر دو شخصیت را با هم کنترل کنید.همانند کتاب اول در اینجا هم داستان به این گونه است که دست راست شاه یعنی John Arryn از وجود شخصیت مهمی که برای تاج وتخت خطرناک است مطلع شده و پیغامی به یکی از دوستانش در این مورد می فرستد (می توان گفت Mors و Allester تا حدودی نقشی شبیه به Eddard Starkk شخصیت اصلی کتاب اول ایفا می کنند).مورس و الستر هردو از قبل با یکدیگر دوست بودند و در شورش رابرت علیه تارگرین ها شرکت داشتند و از دوستان قدیمی جان ارن نیز بودند و جان برای محافظت از دختری به نام جین گریستون به مورس نامه ای می نویسد و بدین ترتیب مورس درگیر مراقبت از این دختر می شود که در ادامه مشخص می گردد او نیز از خاندان تارگرین ها است و با بچه ی رابرت نیز حامله است.از طرفی دیگر الستر با مرگ پدرش به نزد خاندانش بازگشته و متوجه می شود که همه ی مردم به برادر کوچک تر وی برای قتل پدرش مضنون هستند.ار طرف دیگر برادر ناتنی وی با خدمت به ملکه خود را به اوج قدرت رسانده قصد تصاحب RiverSpring را با ازدواج با خواهر الستر دارد و الستر تلاش می کند که برادرش را پیدا کرده و بی گناهی وی را ثابت کند.دو شخصیت اصلی در طول ماموریتشان بالاخره به یکدیگر می رسند و هردو به دلایل شخصی خود به مراقبت از جین می پردازند.در ادامه داستان دلیل اینکه مورس به دیوار بزرگ فرستاده شده مشخص می شود.وی از شوالیه های منتخب تایوین لنستر بود و خاندان لنستر از طرفداران تارگرین ها.بعد از پیروزی شورش رابرت علیه تارگرین ها تایوین لنستر برای اینکه خود را با شاه جدید متحد کند و وفاداری اش را ثابت کند در انتهای نبرد به King’s Landing حمله کرده و به مورس دستور می دهد که همسر و فرزندان Rhaegar,شاهزاده ی تارگرین را بکشد.(نام همسر وی Elia Martell و نام فرزندانشان Rhaenys و Aegon بود)وی از انجام این دستور سرپیچی کرده(که بعدا این دستور به Gregor Clegane محول می شود) و برای آنکه زنده بماند به پیشنهاد الستر راهی دیوار بزرگ می شود و به نگهبانان شب می پیوندد و خانواده اش را به الستر می سپارد.در طول داستان بازی شما تصمیمات سختی رو خواهید گرفت اما می توان گفت کنترل کاملی بر روی داستان ندارید و بیشترین انتخابتان در اواخر بازی بر روی سرنوشت شخصیت ها است.همچنین در طول داستان احساس خواهید کرد که برخی از مرگ و میر ها به بازیکن تحمیل می شود تنها برای اینکه داستان تاریک جلوه داده شود درصورتی که در داستان اصلی که در کتب است هر مرگ شخصیت های مهم دلایل خودشان را دارند.اما باز هم با تمام این تفاسیر می توان گفت داستان پردازی این بازی بسیار خوب بوده اما می توانست بهتر از این ها باشد(به دلیل Spoil بیشتر از این توضیح نمیدم) و همچنین به علت تکیه بر داستان های کتاب اول و عدم توضیح کافی اونها در بازی میشه گفت خوانندگان کتاب اول از این بازی بیشتر لذت بردند(البته اشاراتی به کتاب های دیگه هم است مثل وجود سایه های آدم کش و Hizdahr zo Loraq یکی از نجیب زادگان شهر Meeren و …).
شخصیت پردازی این بازی یکی دیگر از نقاط قوتش محسوب می گردد.همانند داستان اصلی در کتب سعی شده شخصیت ها تنها در قالب سفید و سیاه جلوه داده نشوند وهرکدام خوبی و بدی خود را داشته باشند و به اصطلاح شخصیت های خاکستری باشند.شما از ابتدای بازی با هردو شخصیت به مرور زمان آشنا می شوید و هر بازیکن بر اساس باورهای خود طرفدار یکی از دو شخصیت اصلی می گردد و یکی از آنها را درستکار می داند.حتی اگر بنظرتان هردو بی گناه باشند در انتها باید یکی را انتخاب کنید که این را می توان هم یک نقطه مثبت و هم منفی در نظر گرفت.این مورد برای شخصیت های دیگر و جانبی نیز صدق می کند اما درکل هرآنچه شخصیت های داستان انجام می دهند وابسته به منافع یا خطرات ازجانب تاج و تخت هست.زیرا هرکسی که در این بازی بر سر تاج و تخت شرکت کند یا باید تا انتها رفته و برای پیروزی بجنگد یا باید جان خود و یا اطرافیانش را فدا کند.در این بازی شخصیت های آشنا از کتاب نیز دیده میشوند مانند فرمانده Mormonth که صدای بازیگر وی در سریال تلویزیونی بر روی شخصتیش در بازیست و همچنین Varys به همراه ملکه Cersei.همچنین نویسنده کتاب های A Song of Ice and Fire یعنی جورج مارتین نیز در قالب شخصیتی با نام Maester Martin در این بازی برای طنز و شوخی با هواداران در داستان قرار داده شده است…
همانطور که گفته شد شما در این بازی امکان انتخاب دو شخصیت را برای بازی دارید که یکی Skinchanger و دیگری از پیروان R’hllor است و برای هرکدام سه کلاس جدا وجود دارد.سازندگان همانند بازی قبلی که از روی کتاب ساخته اند سعی در نوآوری هایی نموده اند که برخی از آن موفق و برخی نامفق بوده اند.نقشه بازی در مقایسه با نقشه های موجود در کتاب بسیار محدود است و برخی محیط ها احساس تکراری بودن رو به بازیکن میدند.دیالوگ های اکثر NPC ها حتی بعد از چندین ماموریت ممکن هست تکراری باشد و امکانات موجود در شهرها بیشتر محدود به خرید سلاح و زره می گردد.در بازی وسایل به اصطلاح برتر و Epic (با رنگ بنفش)زیاد نیستند و برخی از آن ها نام شخصیت های مهم را بر روی خود دارد مانند زره John Connington و شال Ser Illyn Payne و …
اکثر موسیقی های بازی برگرفته از موسیقی های سریال تلویزیونی Game of Thrones کاری از رامین جوادی است که برخی از آنها تا حدودی نیز ویرایش شده اند تا با محیط و زمانبندی مراحل بازی سازگار باشند و تنها تعداد محدودی از موسیقی هایی که می شنوید خارج از کار هایی هستند که در سریال تلویزیونی پخش نشدند.بنابراین بیشتر امتیاز موسیقی این بازی مدیون سازنده موسیقی سریال تلویزیونی و زحمات وی است.صداگذاری شخصیت ها تا حدودی ضعیف و بی احساس است.صداگذاران شخصیت های اصلی به مرور کارشان را بهبود می دهند واین بهبود حس میشود.برخی از شخصیت ها نیز صدای بازیگرشان در سریال تلویزیونی را دارند(اما همگی شخصیت های سریال صدای بازیگرشان را ندارند مثلا ملکه Cersei).برای گرافیک بازی نیز از موتور Unreal Engine 3 استفاده شده که چندان مناسب نیست و تنها جزئیات گرافیکی توانایی هایی که بازیکن در نبرد ها مورد استفاده قرار می دهد قابل توجه اند(مثل Wildfire که در این بازی با رنگ آبیست) و بقیه جزئیات مانند گرافیک محیط بازی و نورپردازی و … چندان درخور بازی ای که در سال ۲۰۱۲ عرضه شده باشد نیستند…
در کل این بازی را می توان سرگرمی خوبی برای هواداران و آن دسته از کسانی که با Westeros آشنایی دارند دانست و ناآشنایان متوجه نکات سرگرم کننده ای که در بازی برای هواداران وجود دارد نخواهند شد و خود بازی هم متاسفانه به تاکید و توضیح در مورد آنها نپرداخته است (مانند استفاده از آهنگ The Bear and the Maiden Fair در یکی از صحنه های بازی و یا اشاره به آهنگ rain of castamere و یا وجود آیتمی هایی مربتط با شخصیت های معروف مانند Red Viper).این بازی را نه برای گرافیک بلکه برای داستان و موسیقی اش به علاقه مندان داستان های خوب پیشنهاد می کنم.
mehrdad_ab (21-07-12), Rezasam1 (20-07-12), smrbh (22-07-12)
1 کاربر در حال مشاهده این موضوع. (0 عضو و 1 میهمان)
Bookmarks