PDA

مشاهده نسخه کامل : مشــــــــــــــــــاعره



صفحات : 1 2 3 4 5 [6] 7

Saeed-Milan
12-03-10, 23:57
تو بودي آن دم صبح اميد کز سر مهر***برآمدي و سر آمد شبان ظلماني
سپيده‌دم که صبا بوي لطف جان گيرد***چمن ز لطف هوا نکته برجنان گيرد

Niloofar.g
13-03-10, 01:39
دست از طلب ندارم تا کام من براید . . . یا تن رسد به جانان یا جان ز تن براید

Labyrinth
13-03-10, 01:47
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال *** به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق [ حافظ ]

:11():

Saeed-Milan
13-03-10, 08:52
قوت شاعره‌ي من سحر از فرط ملال***متنفر شده از بنده گريزان ميرفت
رحمان لايموت چو آن پادشاه را***ديد آن چنان کز او عمل الخير لايفوت

AMD>INTEL
13-03-10, 09:06
تورا در آینه دیدند جمال طروت خویش بیان کنند که چه بودست ناشکیبا را

Labyrinth
13-03-10, 10:18
ای پادشــه خـوبــان داد از غم تـنهـــایی *** دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد *** کز دست بخواهد شــد پایاب شـکـیـبـایـی

[ حافظ ]

AMD>INTEL
13-03-10, 10:24
یاران چو به هم رسید و دیدار کنین
شاید که ز دوست یاد بسیار کنید
چون باده ی خوشگوار نوشید به هم
نوبت چو به من رسد نگونسار کنید

Saeed-Milan
13-03-10, 15:37
دادگرا تو را فلک جرعه کش پياله باد***دشمن دل سياه تو غرقه به خون چو لاله باد

Labyrinth
13-03-10, 20:42
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز *** چه توان كرد سعي من و دل باطل بود

:give_rose:

™Ali
13-03-10, 22:34
دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر

گفتما غلطی خواجه دراین عهد وفا نیست ...

Saeed-Milan
14-03-10, 09:11
تو نيک و بد خود هم از خود بپرس***چرا بايدت ديگري محتسب
سراي مدرسه و بحث علم و طاق و رواق***چه سود چون دل دانا و چشم بينا نيست

AMD>INTEL
14-03-10, 09:56
رسم اين قوم که بر دردکشان ميخندند در سر کار خرابات کنند ايمان را

Labyrinth
14-03-10, 10:08
الا یا ایها الساقی عدل کاسا و نا ولها *** که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

:1. (35):

AMD>INTEL
14-03-10, 10:16
ای خوشا عشقی که عقلش حاصل است ای خوشا عقلی که فرمانش دل است

Labyrinth
14-03-10, 10:21
تو نیکی میکن و در دجله انداز *** که ایزد در بیابانت دهد باز

:wink:

AMD>INTEL
14-03-10, 11:21
ز خون رگ خویش است،گر رنگ به رخ دارم////مشّاطه نمیخواهد،زیبایی رخسارم

Saeed-Milan
14-03-10, 12:46
مرا عهديست با جانان که تا جان در بدن دارم***هواداران کويش را چو جان خويشتن دارم

AMD>INTEL
14-03-10, 12:48
مرگ من روزي فرا خواهد رسيد
در بهاري روشن از امواج نور
در زمستاني غبار آلود و دور
يا خزاني خالي از فرياد و شور

Saeed-Milan
14-03-10, 14:56
رسيد مژده که آمد بهار و سبزه دميد***وظيفه گر برسد مصرفش گل است و نبيد
ابر آذاري برآمد باد نوروزي وزيد***وجه مي مي‌خواهم و مطرب که مي‌گويد رسيد

Labyrinth
14-03-10, 15:04
درين گلشن خدايا كي روابي *** گل از مو ديگري گيرد گلابش !

:give_rose:

AMD>INTEL
14-03-10, 15:12
شکسته می شود از دوریت بلور دلم
بدون تو تپش قلب من چه بی معناست
بدون تو دلم از تب همیشه خواهد سوخت
بدون خنده تو قلب غنچه ها تنهاست

Saeed-Milan
14-03-10, 18:13
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود***وين راز سر به مهر به عالم سمر شود
گر چه بر واعظ شهر اين سخن آسان نشود***تا ريا ورزد و سالوس مسلمان نشود

Labyrinth
14-03-10, 18:40
دل که آئینه ی شاهیست غباری دارد *** از خدا میطلبم صحبت روشن رایی

:11():

Niloofar.g
14-03-10, 23:21
یاد باد آن کو به قصد خون ما . . . زلف را بشکست و پیمان نیز هم

ماها تو این تاپیک چقدر باحالیم! :party:

M A H R A D
15-03-10, 00:09
می خـواهـمـت چـنـان که شب خسته، خواب را

مـی جــویــمــت چـنــان کـه لــب تـشـنـه، آب را

قیصر امین پور

™Ali
15-03-10, 00:27
ای آبشار توحه گر از بهر چیستی ؟

چین بر جبین فکنده ز اندوه کیستی ؟

Saeed-Milan
15-03-10, 02:02
يا ليت شعري حتام القاه***حافظ چه نالي گر وصل خواهي
وصال او ز عمر جاودان به***خداوندا مرا آن ده که آن به

Labyrinth
15-03-10, 07:30
هر چند به طاعت تو عصیان و خطاست *** زین غم نکشی که گشتن چرخ بلاست

گر خسته ای از کثرت طغیان گناه *** مندیش که ناخدای این بحر خداست

AMD>INTEL
15-03-10, 09:00
تو از حوالی اقلیم هرکجا آباد ... بیا پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی

lover phoenix
15-03-10, 09:39
ياران قفسم را به عبث در مگشاييد
مارا بگذاريد و به پرواز درآييد

AMD>INTEL
15-03-10, 10:05
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس که چنان ز او شده​ام بی سر و سامان که مپرس

Labyrinth
15-03-10, 10:47
سحر بلبل حکایت با صبا کرد *** که وصف روی گل با ما چه ها کرد

من از بیگانگان هرگز ننالم *** که هر چه کرد با ما آشنا کرد

Saeed-Milan
15-03-10, 12:30
دل روشن من چو برگشت ازوي***سوي تخت شاه جهان کرد روي
بدين نامه چون دست کردم دراز***يکي مهتري بود گردنفراز

AMD>INTEL
15-03-10, 12:54
از دوست به يادگار دردي دارم كان درد به صد هزار درمان ندهم

Labyrinth
15-03-10, 13:01
ز دست دیده و دل هر دو فریاد *** که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری تیغش ز فولاد *** زدنم بر دیده تا دل گردد آزاد

AMD>INTEL
15-03-10, 13:07
در وفاي عشق تو مشهور خوبانم چو شمع شب نشين كوي سربازان و رندانم چو شمع

™Ali
15-03-10, 15:33
علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را

AMD>INTEL
15-03-10, 15:37
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت

hadi-_-maker
15-03-10, 15:57
تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست
دل سودازده از غصه دو نيم افتادست

Saeed-Milan
15-03-10, 22:57
ترا دانش و دين رهاند درست
در رستگاري ببايدت جست
سخن هر چه گويم همه گفته‌اند
بر باغ دانش همه رفته‌اند

Niloofar.g
16-03-10, 00:20
بچه ها این یه کم طولانیه ببخشید. اما تا آخر بخونیدش به خاطر من!
خیلی قشنگه!
Only the registered members can see the link

در زدم و گفت کیست ؟
گفتمش ای دوست،دوست
گفت در آن دوست چیست ؟
گفتمش ای دوست،دوست
گفت اگر دوستی،
از چه در این پوستی ؟
دوست که در پوست نیست !
گفتمش ای دوست،دوست
گفت در آن آب و گل ،
دیده ام از دور دل
او به چه امید زیست ؟
گفتمش ای دوست،دوست
گفتمش این هم دمی است ،
گفت عجب عالمی است!
ساقی بزم تو کیست ؟
گفتمش ای دوست،دوست
در چو به رویم گشود ،
جمله ی بود و نبود
دیدم و دیدم یکی است ،
گفتمش ای دوست،دوست

-معینی کرمانشاهی-

M A H R A D
16-03-10, 00:27
تـا بــال و پــرم بــود ز دامـم نــرهــانـدی

امـروز رهـاندی که مرا بـال و پری نیست


پ.ن: دوستان این تاپیک مشاعره کلاسیک هست!

AMD>INTEL
16-03-10, 00:28
تورا در آینه دیدند جمال طروت خویش بیان کنند که چه بودست ناشکیبا را

Saeed-Milan
16-03-10, 01:35
از آغاز بايد که داني درست
سر مايه‌ي گوهران از نخست
چو زين بگذري مردم آمد پديد
شد اين بندها را سراسر کليد

Labyrinth
16-03-10, 01:51
دوست مشمار انکه در نعمت زنـــــــد *** لاف یــــــاری و بـــــرادر خواندگــــــی

دوست ان دانم که گیرد دست دوست *** در پریشان حالــــی و درمـــــاندگــــی

[سعـــــــــــدی]

AMD>INTEL
16-03-10, 09:28
یک نفر دیشب مرد
و هنوز، نان گندم خوب است.
و هنوز، آب میریزد پایین، اسب ها مینوشند.
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت،
و زمان روی ستون فقرات گل یاس.

Labyrinth
16-03-10, 11:24
سالها فکر من این است و همه شب سخنم *** که چرا فارغ از احوال دل خویشتنم

:1. (35):

K1LOU
16-03-10, 14:48
مي‌گفت دگر باره به خوابم بيني
پنداشت که بعد ازو مرا خوابي هست

ViKiNG
16-03-10, 14:57
تشنه نوازشم ، من و سيرابم كن
من و با لالاييت دوباره خوابم كن

Labyrinth
16-03-10, 16:51
نا برده رنج گنج میسر نمیشود *** مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

:1. (35):

ViKiNG
16-03-10, 16:56
دلم گرفت اي هم نفس
پرم شكست تو اين قفس
تو اين غبار ، تو اين سكوت
چه بي صدا ، نفس نفس

س

AMD>INTEL
16-03-10, 21:22
سخن گفتن غزل خواندن سرودن
من و شب های غربت تا سحرگاه
چو شمعی گریه کردن نا غنودن
چه خوش باشد غم دل با تو گفتن
وزان خوشتر امید با تو بودن

Saeed-Milan
16-03-10, 21:35
نيست در شهر نگاري که دل ما ببرد***بختم ار يار شود رختم از اين جا ببرد

اگر نه باده غم دل ز ياد ما ببرد***نهيب حادثه بنياد ما ز جا ببرد

AMD>INTEL
16-03-10, 21:47
دوش مرغي به صبح ميناليد
عقل و صبرم ببردو طاقت و هوش

ViKiNG
16-03-10, 21:51
دوباره مي سازمت وطن
اگر چه با خشت جان خويش
ستون به سقف تو مي زنم
اگر چه با استخوان خويش

ش

جالبه آخر جفتش ش اومده شما بفرما

AMD>INTEL
16-03-10, 21:58
شده‌ام خراب و بدنام و هنوز اميدوارم
که به همت عزيزان برسم به نيک نامي

ViKiNG
16-03-10, 22:05
يك عمر نمي ديدم در خويش چه ها داريم
دردا هدر داديم آن ذات گرامي را
تيغيم و نمي بريم ، ابريم ونمي باريم
از زمزمه دلتنگيم ، از همهمه بيزاريم

AMD>INTEL
16-03-10, 22:07
من نیستم بیا و فراموش کن مرا
کی بوده ام برات سزاوار ؟ هیچ وقت....

Saeed-Milan
16-03-10, 22:13
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد***وجود نازکت آزرده گزند مباد
حسن تو هميشه در فزون باد***رويت همه ساله لاله گون باد

ViKiNG
16-03-10, 22:22
در اين غوغاي مردم كش
در اين شهر به خون خفتن
خوشا در چنگ شب مردن
ولي از مرگ شب گقتن

Saeed-Milan
16-03-10, 22:28
نشايد گفتن آن کس را دلي هست
که ننهد بر چنين صورت دل از دست
اگر مراد تو اي دوست بي مرادي ماست
مراد خويش دگرباره من نخواهم خواست

ViKiNG
16-03-10, 22:44
تمام نا تمام من با تو تمام مي شود
شاعر بي نام و نشان صاحب نام مي شود

AMD>INTEL
16-03-10, 23:30
دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما
چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما

Labyrinth
16-03-10, 23:30
دردمندی من ســـــوخته زار و نزار *** ظــاهــرا حـــاجت تـقریر و بیان این همه نیست
بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی *** فرصتی دان که زلب تا به دهان این همه نیست

[ حافظ ]

AMD>INTEL
16-03-10, 23:36
تا مرد سخن نگفته باشد

عیب و هنرش نهفته باشد..........

Saeed-Milan
17-03-10, 08:46
ديدار تو حل مشکلاتست***صبر از تو خلاف ممکناتست

AMD>INTEL
17-03-10, 09:10
تو پشت به پشتم ده و- بی دغدغه – بگذار
تا هردو جهان داشته باشد سر جنگم!

Saeed-Milan
17-03-10, 11:18
مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو يکي بپرس از اين غم که به من چه کار دارد
صبا به شوق در ايوان شهريار آمد
که خيز و سر به در از دخمه کن بهار آمد

AMD>INTEL
17-03-10, 11:29
در وادی عشق و جنون یک لحظه راحت نیستم
یا خون دل را می خورم یا خار پا را می کشم

Saeed-Milan
17-03-10, 11:40
مايه‌ي حسن ندارم که به بازار من آئي
جان فروش سر راهم که خريدار من آئي

AMD>INTEL
17-03-10, 11:47
يار اگر ننشست با ما نيست جاي اعتراض
پادشاهي كامران بود از گدايان عار داشت

Saeed-Milan
19-03-10, 09:35
تا کي چو باد سربدواني به واديم***اي کعبه‌ي مراد ببين نامراديم
ايرجا سر بدرآور که امير آمده است***چه اميري که به عشق تو اسير آمده است

Niloofar.g
22-03-10, 05:17
تو در جان منی من غم ندارم

تو ایمان منی من کم ندارم

اگر درمان تویی دردم فزون باد

وگر معشوقه ای سهمم جنون باد

سال نو مبارک بچه ها جان! Only the registered members can see the link Only the registered members can see the link Only the registered members can see the link

Saeed-Milan
22-03-10, 19:46
دل مي‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را
که به شکر پادشاهي ز نظر مران گدا را

M A H R A D
23-03-10, 18:48
امشب به قصه دل من گوش میکنی

فــردا مرا چو قصه فـرامـوش میکنی


هوشنگ ابتهاج

Saeed-Milan
24-03-10, 00:13
ياري اندر کس نمي‌بينيم ياران را چه شد
دوستي کي آخر آمد دوستداران را چه شد
زاهد خلوت نشين دوش به ميخانه شد
از سر پيمان برفت با سر پيمانه شد

Niloofar.g
25-03-10, 19:08
دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرس . . . که چنانت شده ام بی سر و سامان که مپرس

Saeed-Milan
25-03-10, 20:29
سينه از آتش دل در غم جانانه بسوخت***آتشي بود در اين خانه که کاشانه بسوخت

Niloofar.g
26-03-10, 02:21
تو کمان کشیده و در کمین
که زنی به تیرم و من غمین
همه ی غمم بود از همین
که خدا نکرده خطا کنی

M A H R A D
26-03-10, 02:26
یک ذره وفـا را بـه دو عـالـم نفروشیم

هـر چـنـد در ایـن عـهـد خـریدار نـدارد

Saeed-Milan
26-03-10, 10:30
در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم
عاشق نمي‌شوي که ببيني چه مي‌کشم

Niloofar.g
29-03-10, 16:39
مر مرا افسانه میپنداشتید
تخم طعن و کافری میکاشتید
خود بدیدید ای خسیسان زمن
که شما بودید افسانه نه من

Saeed-Milan
30-03-10, 00:59
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پير دگرباره جوان خواهد شد
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد

Saeed-Milan
30-03-10, 00:59
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پير دگرباره جوان خواهد شد
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد

reza76622201
30-03-10, 09:50
در کار گلاب و گل حکم ازلي اين بود
کان شاهد بازاري زان پرده نشين باشد

reza76622201
03-04-10, 08:19
در اين زمانه بي هاي و هوي لال پرست
خوشا به حال كلاغان قيل وقال پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
براي اين همه ناباور خيال پرست

AMD>INTEL
03-04-10, 09:30
تاخت رخ آفتاب گشت جهان مست وار
بر مثل ذره​ها رقص کنان پیش یار
شاه نشسته به تخت عشق گرو کرده رخت
رقص کنان هر درخت دست زنان هر چنار

reza76622201
03-04-10, 10:13
رو سر بنه به بالين تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
مائيم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهي بيا ببخشا خواهي بيا جفا کن

AMD>INTEL
03-04-10, 10:35
نی گفت که پای من به گل بود بسی
ناگاه بریدند سرم در هوسی
نه زخم گران بخوردم از دست خسی
معذورم دار اگر بنالم نفسی

AMD>INTEL
03-04-10, 10:35
نی گفت که پای من به گل بود بسی
ناگاه بریدند سرم در هوسی
نه زخم گران بخوردم از دست خسی
معذورم دار اگر بنالم نفسی

reza76622201
03-04-10, 12:34
يوسف گم گشته باز آيد به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

AMD>INTEL
03-04-10, 12:43
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

Saeed-Milan
03-04-10, 13:33
نيست در شهر نگاري که دل ما ببرد
بختم ار يار شود رختم از اين جا ببرد

AMD>INTEL
03-04-10, 14:35
دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را


تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

reza76622201
04-04-10, 07:07
امشب شب مهتابه حبيبم رو مي خوام
حبيبم اگر خوابه طبيبم رو مي خوام

Labyrinth
04-04-10, 08:39
مشک آن است که خود ببوید نه انکه عطار بگوید :whistle:

mom
04-04-10, 14:34
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو

AMD>INTEL
04-04-10, 15:32
وصال او ز عمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به

K1LOU
04-04-10, 16:16
هم از الطاف همايون تو خواهم يارب
در بلاياي تو توفيق‌ه رضا و تسليم

Saeed-Milan
05-04-10, 23:08
مرا مي‌بيني و هر دم زيادت مي‌کني دردم
تو را مي‌بينم و ميلم زيادت مي‌شود هر دم
سال‌ها پيروي مذهب رندان کردم
تا به فتوي خرد حرص به زندان کردم

AMD>INTEL
06-04-10, 08:32
مرا می بینی و هردم زیادت می کنی دردم

تو را می بینم و میلم زیادت می شود هردم

reza76622201
06-04-10, 08:41
مستي هم درد منو ديگه دوا نمي کنه
غم با من زاده شده منو رها نمي کنه

AMD>INTEL
06-04-10, 08:56
هر چند کار ازمودم از وی نبود سودم/من جرب المجرب حلت به الندانه

Saeed-Milan
07-04-10, 02:04
هماي اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذري بر مقام ما افتد

AMD>INTEL
07-04-10, 08:57
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

K1LOU
08-04-10, 19:54
[/URL][URL="Only the registered members can see the link"] (Only the registered members can see the link)
سی ساله توانگری و فرمان
یک روزه هلاک جان نیرزد

AMD>INTEL
10-04-10, 12:58
دوستان جان داده ام بهر دهانش بنگرید
کاو به چیزی مختصر چون باز می ماند ز من

K1LOU
10-04-10, 19:32
نان کس را به زور نگشایم
بلکه نانش به نان برافزایم

Niloofar.g
12-04-10, 00:53
میروی و مژگانت فتنه ها می انگیزد
می روی و می ریزی خون خلق و می دانی
خدا منو قربونت کنه ایشالا
قربون چشمونت کنه ایشالا (!)


Only the registered members can see the link

AMD>INTEL
12-04-10, 08:30
انانکه خاک را به نظر کیمیا کنند
ایا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند

Saeed-Milan
12-04-10, 11:38
در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم
عاشق نمي‌شوي که ببيني چه مي‌کشم

K1LOU
12-04-10, 14:08
من ان کس نيم کز غرور حشم [/URL]
ز بيچارگان روي در هم کشم [URL="Only the registered members can see the link"] (Only the registered members can see the link)

AMD>INTEL
12-04-10, 14:29
محبت را به دل دادن صفای سینه میخواهد
به یاد دوستان بودن دل بی کینه میخواهد

K1LOU
12-04-10, 15:42
دريغا که بي ما بسي روزگار
برويد گل و بشکفد نو بهار

Saeed-Milan
12-04-10, 20:36
رفتم و بيشم نبود روي اقامت
وعده‌ي ديدار گو بمان به قيامت

AMD>INTEL
12-04-10, 21:37
تو از خاکی من خاک

چرا باید به دور تو بگردم

ندا آمد :

چو با پا آمدی باید بگردی

برو با دل بیا تا من بگردم

K1LOU
13-04-10, 13:16
ما را شکايتي ز تو گر هست هم به توست
در پيش دشمنان نتوان گفت حال دوست

AMD>INTEL
13-04-10, 13:32
تورا در آینه دیدند جمال طروت خویش بیان کنند که چه بودست ناشکیبا را

K1LOU
14-04-10, 15:18
اگر مرد عشقي كم خويش گير
وگر نه ره عافيت پيش گير

AMD>INTEL
14-04-10, 15:45
رونق عهد شباب است دگر بستان را
می​رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

K1LOU
14-04-10, 18:52
اگر عاشقي سر مشوي از مرض
چو سعدي فرو شوي دست از غرض

AMD>INTEL
17-04-10, 10:10
یارب این آتش که بر جان من است سرد کن آن سان که کردی بر خلیل

K1LOU
17-04-10, 17:42
لب لعل و خط مشكين چو آنش هست و اينش هست
بنازم دلبر خود را كه حسنش آن و اين دارد

AMD>INTEL
18-04-10, 14:13
در اين خمار کسم جرعه‌ای نمی‌بخشد
ببين که اهل دلی در ميان نمی‌بينم

reza76622201
19-04-10, 08:02
مرا به خانه ام ببر ستاره دلنواز نيست
سکوت نعره مي زند که شب ترانه ساز نيست

AMD>INTEL
19-04-10, 08:40
تا به جایی که حرم در نظر است

چشم حجاج به دنبال سر است

من هم از کوی تو گر بستم بار

باز با کوی تو دارم سر و کار

reza76622201
20-04-10, 10:07
روا داری که بی روی تو باشم
ز غم باریک چون موی تو باشم

همه روز و همه شب معتکف وار
نشسته بر سر کوی تو باشم.

AMD>INTEL
20-04-10, 10:23
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!

در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟

reza76622201
20-04-10, 10:55
روزی و چه روز عالم افروز
روشن همه چشمی از چنان روز

AMD>INTEL
20-04-10, 11:25
ز بیداد تو هرگز نکنم ناله و درد

داد از آنکس که چنین چهره زیبا به تو داد

AMD>INTEL
20-04-10, 11:25
ز بیداد تو هرگز نکنم ناله و درد

داد از آنکس که چنین چهره زیبا به تو داد

reza76622201
20-04-10, 11:49
در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم
سرزشنها گر کند خار مغبلان غم مخور

K1LOU
20-04-10, 18:48
ره اين است سعدي كه مردان راه
به عزت نكردند در خود نگاه

AMD>INTEL
20-04-10, 21:39
همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل

reza76622201
25-04-10, 11:17
لبالب دل من از شراب خواب مي شود
نگاه کن تو ميدمي و آفتاب مي شود

AMD>INTEL
27-04-10, 09:12
درون سينه غوغا مي كنم من
تو را در خويش پيدا مي كنم من


از آن مي ترسم آخر تا بترسي
در اين شيوه چه پروا مي كنم من

reza76622201
27-04-10, 12:42
نمدوني تو به خوابم که مياي خواب من ديدني ميشه

يه بهار عشق ميريزه به تنم نفسام چيدني ميشه

K1LOU
27-04-10, 19:12
همه هرچه هستن از ان كمترند
كه با هستيش نام هستي برند

Saeed-Milan
27-04-10, 19:58
دل شبست و به شمران سراغ باغ تو گيرم
گه از زمين و گه از آسمان سراغ تو گيرم

AMD>INTEL
27-04-10, 22:10
من از این واژه های تلخ و تکراری
دلگیرم
شب رویا و کابوسش
تن تب دار و درمانش
طلوع صبح و بیداری
من و تکرار تنهایی
هوای تازه و نم دار
شکایت های بس غم دار
دل بی تاب یک عاشق

reza76622201
29-04-10, 10:48
من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم خطا بود ور از دلبر وفا جستم جفا کرد

K1LOU
03-05-10, 17:20
درد پنهان به تو گويم كه خداوند كريمي
يا نگويم كه تو خود واقف اسرار ضميري

Saeed-Milan
03-05-10, 23:50
يا مبسما يحاکي درجا من اللالي
يا رب چه درخور آمد گردش خط هلالي
سلام الله ما کر الليالي
و جاوبت المثاني و المثالي

Saeed-Milan
03-05-10, 23:50
يا مبسما يحاکي درجا من اللالي
يا رب چه درخور آمد گردش خط هلالي
سلام الله ما کر الليالي
و جاوبت المثاني و المثالي

K1LOU
04-05-10, 18:27
يار آن بود كه مال و تن و جان فدا كند
تا در سبيل دوست به پايان برد وفا

AMD>INTEL
06-05-10, 13:03
از عشق مینویسم؛عشقی بدون تردید

یادت همیشه اینجاست در قلب بی فروغم

در وادی سیاهی چشم تو نور امید

K1LOU
06-05-10, 17:59
دريغ و درد كه تا اين زمان ندانستم
كه كيمياي سعادت رفيق بود رفيق

AMD>INTEL
06-05-10, 18:16
قلب من تقدیم چشمان تو شد
عشق یعنی تا ابد آبی شدن
عشق یعنی لحظه ای بارانی و
لحظه ای زیبا و مهتابی شدن

K1LOU
06-05-10, 18:42
نبايد مثل يه سايه زير پاها زنده باشيم
مثل چتر خورشيد بايد روي برج دنيا باشيم

AMD>INTEL
02-06-10, 21:52
مدهوشم و دل خواهد باشد به فدای تو

یک عالم و یک باقی،من عاشق روی تو

K1LOU
05-06-10, 18:30
وفا و عهد نكو باشد ار بيامو.زي
وگرنه هر كه تو بيني ستمگري داند

Saeed-Milan
05-06-10, 19:58
دل از من برد و روي از من نهان کرد
خدا را با که اين بازي توان کرد
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
ياد حريف شهر و رفيق سفر نکرد

AMD>INTEL
06-06-10, 09:43
دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را


تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

---------- Post added at 06:43 ---------- Previous post was at 06:43 ----------

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را


تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

AMD>INTEL
06-06-10, 09:44
دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را


تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

K1LOU
06-06-10, 17:29
اگر كوتهي پاي جوبين مبند
كه در چشم طفلان نمايي بلند

M A H R A D
10-07-10, 01:52
شروع دوباره...

در دل هوسي هـسـت دريـغـا نفسي نيست
ما را نفسي نيست كه در دل هوسي نيست

حسین شاه زیدی

™Ali
11-07-10, 22:09
سازمان کمک به شروع دوباره ...

تند خویی مده از دست که در گلشن حسن

گل بی خار به نرخ خــــس و خاشــــاک رود

تا توانی دلـــــی به دســـت آور
که دل شکستن هنر نمی باشد

تو را با حــــق آن آشــنایی دهــد
که از دست خویشت رهایی دهد

AMD>INTEL
11-07-10, 22:37
دل مي رود زدستم صاحبدلان خدا را
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا

mehrdad_ab
12-07-10, 10:43
ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب
وز گردش دوران سر و سامان مطلب
درمان طلبی درد تو افزون گردد
با درد بساز و هیچ درمان مطلب

AMD>INTEL
12-07-10, 11:32
باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق
عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق

mehrdad_ab
12-07-10, 17:59
قامت تو قامت غم را شکست

دخت علی(ع) را نتوان دست بست

ای دل دریا، دل دریای تو

عرش خدا منزل و مأوای تو

™Ali
12-07-10, 23:32
وگر بهشــت مصـــور کنند عــــارف را

به غیر دوست نشاید که دیده بردارد

mehrdad_ab
13-07-10, 14:14
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند
آسمان بار امانت نتوانست کشید
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

™Ali
13-07-10, 18:21
شعر پرتکرار خودم خودم...

دی می شد و گفتم صنما عهد به جای آر

گفتا غلظی خواجه در این عهد وفا نیست

mehrdad_ab
14-07-10, 12:32
تن آدمی شریفست به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت اگر آدمی به چشمست و دهان و گوش و بینی
چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

AMD>INTEL
14-07-10, 13:33
تورا من چشم در راهم شباهنگام

که مي گيرد درشاخِ«تلاجن»سايه ها رنگ سياهي

وزان دل خسته گانت راست اندوهي فراهم؛

تورا من چشم درراهم.

mehrdad_ab
14-07-10, 17:17
مژده ای دل که مسیحا نفسی می اید/که ز انفاس خوشش بوی کسی می اید (Only the registered members can see the link)

K1LOU
14-07-10, 18:56
دولت فقر خدايا به من ارزاني دار
كاين كرامت سبب حشمت و تمكين من است

™Ali
15-07-10, 00:12
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی








گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

M@STER
15-07-10, 13:32
شنيدم مصرعي شيوا كه شيرين بود مضمونش

منم مجنون آن ليلا كه صد ليلاست مجنونش

mehrdad_ab
15-07-10, 15:26
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست
متن خبر که یک قلم بی‌تو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست

M@STER
15-07-10, 15:36
تو با کدام باد می روی؟



چه ابر تیره ای گرفته سینه تو را



که با هزار سال بارش شبانه روز هم



دل تو وا نمی شود



تو از هزاره های دور آمدی



در این درازنای خون فشان



به هر قدم نشان نقش پای توست



در این درشتنک دیولاخ

ز هر طرف طنین گامهای رهگشای توست

بلند و پست این گشاده دامگاه ننگ و نام

به خون نوشته نامه وفای توست

به گوش بیستون هنوز

صدئای تیشه های توست

چه تازیانه ها که با تن تو تاب عشق آزمود

چهدارها که از تو گذشت سربلند

زهی سکوه فامت بلند عشق

که استوار ماند در هجوم هر گزند

نگاه من هنوز آن بلنددور

آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور

کهربای آرزوست.........

K1LOU
15-07-10, 17:25
تن آدمي شريفست به جان ادميت
نه همين لباس زيباست نشان آدميت

M@STER
15-07-10, 19:14
تو بارانی, من باران پرستم

تو دریایی, من امواج تو هستم

اگر روزی بپرسی باز گویم :

تو من هستی و من نقش تو هستم ...

mehrdad_ab
16-07-10, 12:26
می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت


بی مونس و بی رفيق و بی همدم و جفت


زنهار به کس مگو تو اين راز نهفت


هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت

M@STER
16-07-10, 17:31
تو را به جان گل سوگند دادم

فقط یک شب نیازم را ببینی

ولی در پاسخ این خواهش من

تو مثل غنچه خندید و رفتی

دلم گلدان شب بو های رویا ست

پر است از اطلسی های نگاهت

تو مثل یک گل سرخ وفادار

کنار خانه روییدی و رفتی

تمام بغض هایم مثل یک رنج

شکست و قصه ام در کوچه پیچید

ولی تو از صدای این شکستن

به جای غصه ترسیدی و رفتی

AMD>INTEL
16-07-10, 17:45
يار من چون بخرامد به تماشاي چمن
برساند زمن اي پيك صبا پيغامي

M@STER
16-07-10, 17:57
یک نفر از صخره های کوه بالا رفت

و به ناخن های خون آلود

روی سنگی کند نقشی را

وز آن پس ندیدش هیچکس دیگر

شسته باران رنگ خونی را که

از زخم تنش جوشید و روی صخره ها خشکید

از میان بردست طوفان نقش هایی را

که به جا ماند از کف پایش

گر نشان از هر که پرسی باز

بر نخواهد آمد آوایش

آن شب

هیچ کس از ره نمی آمد

تا خبر آرد از آن رنگی که در کار شکفتن بود

کوه:سنگین سرگران خونسرد

باد می آمد ولی خاموش

ابر پر میزد ولی آرام

AMD>INTEL
16-07-10, 18:31
معبر زندگی محل گذر است
هر لحظه ی آن ز دیگری تازه تر است

M@STER
16-07-10, 20:56
تو را به جان گل سوگند دادم

فقط یک شب نیازم را ببینی

ولی در پاسخ این خواهش من

تو مثل غنچه خندید و رفتی

دلم گلدان شب بو های رویا ست

پر است از اطلسی های نگاهت

تو مثل یک گل سرخ وفادار

کنار خانه روییدی و رفتی

تمام بغض هایم مثل یک رنج

شکست و قصه ام در کوچه پیچید

ولی تو از صدای این شکستن

به جای غصه ترسیدی و رفتی

AMD>INTEL
16-07-10, 21:00
يار من چون بخرامد به تماشاي چمن
برساند زمن اي پيك صبا پيغامي

M@STER
16-07-10, 21:06
یک روز

دیوانه می شوم !

شاید برای حادثه باید

گاهی کمی عجیب تر از این

باشم

با این همه تفاوت

احساس می کنم که کمی بی تفاوتی

بد نیست

حس می کنم که انگار

نامم کمی کج است

و نام خانوادگی ام ، نیز

از این هوای سربی

خسته است

امضای تازهء من

دیگر

امضای روزهای دبستان نیست

AMD>INTEL
16-07-10, 21:30
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند
به قدر دانش خود هرکسی کند ادراک

M@STER
16-07-10, 21:54
کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ

پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت

AMD>INTEL
16-07-10, 22:27
تو در متن جنون جا مي‌گرفتي ... به دندان مشك خود را مي‌گرفتي ... سپاه سايه‌ها از پا مي‌افتاد ... تو با دستان خود پامي‌گرفتي

M@STER
16-07-10, 22:56
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب ...بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند؟

mehrdad_ab
17-07-10, 10:44
در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

M@STER
17-07-10, 11:31
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم

حرفی از جنس زمان نشنیدم

هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود

کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد

هیچ کس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت

من به اندازهء یک ابر دلم میگیرد

وقتی از پنجره می بینم حوری

دختر بالغ همسایه

پای کمیابترین نارون روی زمین

فقه می خواند ...

™Ali
17-07-10, 20:27
دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی

یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی


PS : اگر شعرتون نیومد، می تونید از سایت گنجور (Only the registered members can see the link)استفاده کنید! فوق العاده ست !

mehrdad_ab
18-07-10, 11:03
یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند
خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه بیشتر زما مست شدند

M@STER
18-07-10, 15:56
در این درگه که گه گه که کوه و کوه که شود ناگه

مشو غره به امروزت که کس نباشید ز فردایش آگه

AMD>INTEL
18-07-10, 16:06
هم منزل عشق و هم رهت می‌بینم
در بنده و در مرو شهت می‌بینم
در اختر و خورشید و مهت می‌بینم
در برگ و گیاه و درگهت می‌بینم

M@STER
18-07-10, 16:16
من به روی آفتابم

می برم در ساحت دریا نظاره

و همه دنیا خراب و خرد از باد است

و به ره ، نی زن که دائم می نوازد نی ، در این دنیای ابراندود

راه

خود را دارد اندر پیش.

mehrdad_ab
18-07-10, 21:03
شباب عمر عجب با شتاب مي گذرد
بدين شتاب خدا يا شباب مي گذرد
شباب و شاهد و گل مغتنم بود ، ساقي
شتاب كن كه جهان با شتاب مي گذرد
خوش آن دقايق مستي كه زير ساية بيد
بنالة دف و چنگ و رُباب مي گذرد
به چشم خود گذر عمر خويش مي بينم
نشسته ام لب جوئي و آب مي گذرد
غبارِ آيينة دل حجاب ديدة ماست
وگرنه شاهد ما بي نقاب مي گذرد
به آب و تابِ جواني چگونه غره شدي
كه خود جواني و اين آب و تاب مي گذرد
كمان چرخ فلك شهريار در كف كيست ؟
كه روزگار چو تير شهاب مي گذرد

M@STER
18-07-10, 22:11
دوشیزه عشق من

مادری بیگانه است

و ستاره پر شتاب

در گذرگاهی مایوس

بر مداری جاودانه می گردد

mehrdad_ab
22-07-10, 09:58
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که مست خاک کوی تو باشم

M@STER
22-07-10, 10:27
معبر زندگی محل گذر است

هر لحظه ی آن ز دیگری تازه تر است....

mehrdad_ab
23-07-10, 14:00
تیره از گرد سپاهان چهرهٔ خورشید و ماه
تیره آخر چهرهٔ خورشید تابان تا به کی



باغبان گلشن شیراز گلخن تا به چند
جای گلخن اندرین صحن گلستان تا به کی

M@STER
24-07-10, 12:55
یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش

می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

mehrdad_ab
24-07-10, 13:04
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،



شدم آن عاشق ديوانه كه بودم

M@STER
24-07-10, 22:33
می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت

بی مونس و بی رفيق و بی همدم و جفت

زنهار به کس مگو تو اين راز نهفت

هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت

K1LOU
26-07-10, 08:49
تو بگریزی از پیش یک شعله خام من ایستاده ام تا بسوزم تمام

mehrdad_ab
27-07-10, 15:18
می‌خور که جهان حریف جوی است
آفاق ز سبزه تازه روی است
بر عیش زدند ناف عالم
اکنون که بهار نافه بوی است

armin.bomber
27-07-10, 18:09
تکراری شده تموم لحظات عمرم
تمومه وقتمو ندارم دیگه فرصت

™Ali
16-08-10, 00:10
تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه

ای تیره غمت را دل عشاق نشانه

mehrdad_ab
17-08-10, 19:37
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

mahboube
22-08-10, 16:15
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم

مامردزهدوتوبه وطامات نيستيم
باما به جام باده صافي خطاب كن

M@STER
26-08-10, 01:54
نمی دانم چه می خواهم بگویم

زبانم در دهان باز بسته است

mehrdad_ab
28-08-10, 22:06
تا بودیم کسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم

ashkan.h
16-09-10, 11:00
من و انکار شراب،این چه حکایت باشد
غالباٌ این قدرم عقل و کفایت باشد

™Ali
16-09-10, 17:30
دل آرا ما نگارا چون تو هستی
همه چیزی که باید هست ما را

شراب عشق روی خرمت کرد
بسان نرگس تو مست ما را

اگر روزی کف پایت ببوسم
بود بر هر دو عالم دست ما را

تمنای لبت شوریده دارد
چو مشکین زلف تو پیوست ما را

چو صیاد خرد لعل تو باشد
سر زلف تو شاید شست ما را
زمانه بند شستت کی گشاید
چو زلفین تو محکم بست ما را


غزلیات سنایی...

mehrdad_ab
20-09-10, 14:29
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقــــی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیــــاله را که شب می گذرد

ashkan.h
20-09-10, 19:16
دل در کف بیداد تو جز داد ندارد
ای داد که کس همچو تو بیداد ندارد

فریاد رسی نیست در این ملک وگرنه
کس نیست که از دست تو فریاد ندارد

این کشور ویرانه که ایران بودش نام
از ظلم یکی خانه ی آباد ندارد

دلها همه گردیده خراب از غم و اندوه
جز بوم در این بوم دل شاد ندارد

هرجا گذری صحبت جمعیت و حزب است
حزبی که در این مملکت افراد ندارد

دل در قفس سینه تن مرغ اسیریست
کز بند غمت خاطر آزاد ندارد

عشق است که صد پاره نماید جگر کوه
اینگونه هنر تیشه فرهاد ندارد


"اشعار فرخی یزدی"

daniyal699
11-10-10, 16:14
سلام یک شعر و پند
امروز که جز شور جوانی بسرم نیست
عکسم تو نگه دار که فردا اثرم نیست
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست

mahla23
12-10-10, 11:31
سلام
تشبيه دهانت نتوان كرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدين تنگ دهاني

mahla23
12-10-10, 11:33
شعراي زيبايي ميگيد

mehrdad_ab
17-10-10, 19:08
سلام
تشبيه دهانت نتوان كرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدين تنگ دهاني
یا رب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل
به کلافی بفروشیم و خریداری نیست

niloof@r
01-11-10, 16:17
سلام منم بازی مشاعره رو خیلی دوست دارم
یوسف کنعان من مصر ملاحت توراست
مصر ملاحت توراست یوسف کنعان من

niloof@r
01-11-10, 16:24
اااااااااا ببخشید اشتباه شد تا آخر نخونده بودم باید با د می گفتم
درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث

M A H R A D
04-11-10, 14:48
ثوابت باشد ای دارای خرمن

اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

حـــافــــظـــ

™Ali
06-11-10, 00:02
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

آن جوان بخت که می‌زد رقم خیر و قبول
بنــــــده پـــــیر ندانم ز چـــــه آزاد نکـــرد

...

...

M A H R A D
17-11-10, 17:16
در آن نـفـس کـه بـمـیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم


- سعدی -

™Ali
18-11-10, 23:31
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

mehrdad_ab
19-11-10, 10:17
می خور که به زیر گل بسی خواهی خفت





بی مونس و بی رفيق و بی همدم و جفت





زنهار به کس مگو تو اين راز نهفت





هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت

™Ali
20-11-10, 23:15
تاراج کرد روی گلش، هستی مرا
افزود چشم می‏زده‏اش، مستی مرا

افروخت آتشی به روانم، ز غمزه‏اش
بر باد داد سرکشی و پستی مرا

افشاند زلف خم خم و چین چین خویش را
خم کرد قامت من و تردستی مرا

آن دم که با صراحی می، سوی من دوید
بر کند هستی من و سرمستی مرا

امام خمینی (ره)

mehrdad_ab
19-06-11, 16:23
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

M A H R A D
23-06-11, 17:39
آتـش عـشـق پس از مـرگ نـگـردد خـاموش
این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند

حافظ

mehrdad_ab
26-06-11, 17:58
دی کوزه گری بدیدم اندر بازار
بر پاره گلی لگد همی زد بسیار
وان گل به زبان حال با او میگفت
من همچو تو بوده ام مرا نیکو دار

™Ali
29-06-11, 08:54
روز اول که سر زلـــــــــف تو دیدم گفتم

که پریشانی این سلسله را آخر نیست

[سلسه، یه جورایی تداعی تسلسل میکنه! خیلی قشنگه...]

™Ali
08-11-11, 02:42
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودا زده از غصه دو نیم افتادست

@ Reloading...

M A H R A D
10-11-11, 23:21
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد

بیچاره دلم در غم بسیار افتاد !

™Ali
11-11-11, 15:20
دردا و حسرتا که عنانم از دست برفت

دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست

M A H R A D
16-11-11, 00:26
تـا بــال و پـرم بــود ز دامـم نـرهـانـدی

امروز رهاندی که مرا بال و پری نیست


(دهقان سامانی)

™Ali
16-11-11, 01:28
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند

عرصه شطرنج رندان رو مجال شاه نیست

پ.ن: بیدق = پیاده شطرنج

M A H R A D
18-11-11, 00:41
تو را با غـیـر می‌بینم، صـدایم در نمی‌آید

دلم می‌سوزد و کاری ز دستم بر نمی‌آید


(مهدی اخوان ثالث)

™Ali
19-11-11, 00:56
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود

تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

mehrdad_ab
16-02-12, 19:06
در کارگه کوزه‌گری رفتم دوش

دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش


ناگاه یکی کوزه برآورد خروش

کو کوزه‌گر و کوزه‌خر و کوزه فروش

M A H R A D
16-02-12, 23:35
شخصی همه شب بر سر بيمار گريست

چـون روز شـد او بــمـُـرد و بيمار بزیـست

(سعدی)

mom
17-02-12, 04:18
تا طعم آن حلاوت بر عاشقان زند * وز عاشقان برآيد مستانه حالتي
..........................
تبريز شمس دين كه بصيرت ازو بود * چون بر دلم رسيد سپاهش به غارتي

™Ali
26-02-12, 08:29
یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

M A H R A D
30-05-12, 20:17
در آن نـفـس كه بـمـيرم در آرزوی تو باشم

بدان اميد دهم جان كه خاک كوی تو باشم

(سعدی)

Moein
30-05-12, 21:59
من ز تو دوری نتوانم دیگر
جانم وز تو صبوری نتوانم دیگر

M A H R A D
31-05-12, 12:38
روز سیه مرگ شود شمع مزارت

هر خار که از پای فقیری بدر آری


(صائب تبریزی)

™Ali
06-06-12, 16:39
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا // یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

Moein
06-06-12, 19:34
اگر سـختم اگر دشـوار اگر سیل مصیبت بار
اگر تلخــم اگر بیمار منــم از عشــق تو بسـیار

منم هم خون وهم گریه که بغضش رابه دریاداد
که از اوج پریــدن ها دراین ویرانـــه ها افتاد

™Ali
06-06-12, 23:53
دیریست که چون هاله همه دور تو گردم

چون بازشوم از سرت ای مه به نگاهی

M A H R A D
07-06-12, 13:23
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کـز هــر زبـان کـه می‌شـنـوم نـامـکـرر است

حافظ

sepideh91
09-08-12, 18:09
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب

M A H R A D
12-08-12, 17:31
بـا آن‌که ز مـا هـيـچ زمـان ياد نکـردی
ای آن‌که نرفتی دمی از ياد، کجايی؟


حزین لاهيجی

P A R H A M
16-08-12, 18:07
یار ما را از جدایی غم نبود
در غمش مجنون عاشق کم نبود