PDA

مشاهده نسخه کامل : مشــــــــــــــــــاعره



صفحات : 1 2 3 4 [5] 6 7

™Ali
11-08-09, 11:29
يكي ز شب گرفتگان چراغ بر نمي كند

كسي به كوچه سار شب در سحر نمي زند

:1. (38):

N0m@d
11-08-09, 12:36
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند

reza76622201
11-08-09, 13:29
در این زمانه ی بی هایو هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیلو قال پرست.

چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را
برای اینهمه نامردم خیال پرست
(خواننده حبیب)

™Ali
12-08-09, 17:51
تو اندر بوستان باید که پیش سرو ننشینی
وگر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم

:1. (38):

Agne
13-08-09, 12:38
مردکی را به دشت گرگ درید
زو بخوردند کرکس و مرغان
آن یکی ریست در بن چاهی
وآن دگر رفت بر سر ویران
این چنین کس به .... زنده شود
تیز بر ریش مردم نادان

M A H R A D
21-09-09, 22:06
نـازنـیـنـا ما به نـاز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

™Ali
21-09-09, 22:19
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟

:1. (38):

R EZ A
16-12-09, 13:04
الا یا ایها الساقی ادر کئسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

™Ali
18-12-09, 16:17
آمده موج الست، کشتی قالب ببست

باز چو کشتی شکست، نوبت وصل و لقاست


Only the registered members can see the link

D J V A H I D
18-12-09, 16:41
تواضع کن اي دوست با خصم تند
کـه نــرمي کـند تـيـغ بـرنـده کــند


:Love-ssa~! (1)::Love-PCN~!:

™Ali
18-12-09, 16:58
دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد
چـون بـشـد دلـبـر و بـا یـار وفـادار چـه کـرد

Only the registered members can see the link

Agne
18-12-09, 17:33
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

R EZ A
18-12-09, 19:28
مزن برسر ناتوان دست زور
که روزی بیفتی به پایش چو مور

reza76622201
19-12-09, 07:06
روزي گذشت پادشهي از گذر گهي
فرياد شوق بر سر هر کوي و بام خاست

پرسيد زان ميانه کودکي يتيم
کين تابناک چيست که بر تاج پادشاست

آن يک جواب داد ندانيم ما که چيست
دانيم آنقدر که متاعي گرانبهاست

™Ali
20-12-09, 16:00
تا چند زمین نهاد بودن
سیلی خور خاک و باد بودن

چون باد دویدن از پی خاک
مشغول شدن به خار و خاشاک

تا چند چو یخ فسرده بودن
در آب چو موش مرده بودن


اين شعر تو درس زبان فارسي امروز بود ! Only the registered members can see the link

reza76622201
21-12-09, 08:37
نمي داني که من در هر ستاره
که شب را تا سحر يار و نديم است

و يا در چشم سرخ شقايق
که خود بازيچه دست نسيم است

نشاني از تو مي بينم
سراغي از تو ميگيرم

™Ali
21-12-09, 12:07
می چرخم و می چرخم و می نوشم از این آب

بی خود شده از خویشم و از گردش ایام

چی گفتم ! Only the registered members can see the link

reza76622201
21-12-09, 12:55
من مي خواستم برسم مثل حرفات به صدا
به الفباي نجيب واسه ذکر دعا

M A H R A D
22-12-09, 14:33
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

[ دوستان لطف کنند فقط یک بیت شعر کلاسیک و رسمی بذارن ]

Ali_Pc
22-12-09, 14:46
يا رب اين شهر چه شهري است ****** كه صد يوسف دل به كلافي بفروشند و خريداري نيست.

Ali_Pc
22-12-09, 14:49
تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق ****** هر دم آيد غمي ار نو به مباركبادم

MoBiN.R
22-12-09, 14:50
ترکیب طبایع چون به کام تو دمی است - روشاد بزی اگرچه بر تو ستمی است / با اهل خرد باش که اصل تن تو گردی - و نسیمی و غباری و دمی است

Ali_Pc
22-12-09, 15:07
تكيه بر تقوا و دانش كافريست ****** راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش

reza76622201
23-12-09, 11:04
شبي با خيال تو هم خونه شد دل
نبودي نديدي چه ويرونه شد دل


(بد نيست دوستاني که در اين پست فعاليت مي کنن از هم در هر پست يه تشکري هم بکنن!!!)

reza76622201
28-12-09, 08:42
لبت نه گويد و پيداست مي گويد دلت آري
که اينسان دشمني يعني که خيلي دوستم داري

دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان داري


نمي رنجم اگر باور نداري عشق نابم را
که عاشق از عياق افتاده در اين عصر عياري

M A H R A D
28-12-09, 15:38
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش

می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

ashli
28-12-09, 16:08
شربتی از لب لعلش نچشيديم و برفت
روی مه پيکر او سير نديديم و برفت
گويی از صحبت ما نيک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت

Ali_Pc
28-12-09, 17:20
تو كه يك گوشه چشمت غم عالم ببرد ***** حيف باشد كه تو باشي و غم عالم ما را ببرد.

reza soltan
28-12-09, 19:23
دوست ان باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی

N0m@d
29-12-09, 00:22
یارب سببی ساز که یارم به سلامت............................باز آید و برهاندم از بند ملامت

خاک ره آن یار سفر کرده بیارید...............................تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت

reza76622201
29-12-09, 07:09
تمام ناتمام من با تو تمام ميشود
شاعر بي نام و نشان صاحب نام مي شود

Ali_Pc
29-12-09, 09:10
دو چيز طيره عقل است **** دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت دم فروبيستن

reza76622201
29-12-09, 09:47
لطفا شعر بگيد نه متون ادبي.

kaktos_m
29-12-09, 21:27
نه در من غزل مي زند موج
نه در دل هوس مي زند موج

reza76622201
30-12-09, 07:55
جان من سنگدلی دل به تو دادن غلط است
چشم امید به روی تو گشادن غلط است
بر سر راه تو چون خاک فتادن غلط است

Ali_Pc
30-12-09, 08:45
تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق ****** هر دم آيد غمي از نو به مباركبادم

reza76622201
30-12-09, 09:01
مادرم ديده بسويت نگران است هنوز
غم ناديدن تو بارگران است هنوز

آنقدر مهر و وفا بر همگان کردي تو
نام نيکت همه جا ورد زبان است هنوز
:11():

kaktos_m
30-12-09, 11:34
زمين به ما آموخت
ز پيش حادثه بايد كه پاي پس نكشيم
مگر كم از خاكيم
نفس كشيد زمين ما چرا نفس نكشيم؟؟

M A H R A D
30-12-09, 11:52
مرا دردی است اندر دل ، اگر گویم زبان سوزد

وگر پنهان کنم ترسم، که مغز استخوان سوزد

reza76622201
30-12-09, 12:02
تو مسیر بودنت من عاشق یه اسیر
مثل عابرهای مست مثل برده های پیر

kaktos_m
31-12-09, 09:32
رفتم، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهي بجز گريز برايم نمانده بود
اين عشق آتشين پر از درد بي اميد
در وادي گناه و جنونم كشانده بود

M A H R A D
31-12-09, 15:01
ديروز به ياد تو و آن عشق دل انگيز
بر پيكر خود پيرهن سبز نمودم
در آينه بر صورت خود خيره شدم باز
بند از سر گيسويم آهسته گشودم...

فـــــــروغ فــــــــرخزاد

kaktos_m
31-12-09, 22:19
مي روم خسته و افسرده و زار
سوي منزلگه ويرانه ي خويش
بخدا مي برم از شهر شما
دل شوريده و ديوانه ي خويش

M A H R A D
01-01-10, 01:27
شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند

ای دوست بیـا، رحم به تنهایی مـا کن

H A M I D
01-01-10, 02:08
نيكى و بدى كه در نهاد بشر است
شادى و غمى كه در قضا و قدر است
با چرخ مكن حواله كاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بيچاره تر است

" خيام "

kaktos_m
01-01-10, 13:12
تو اي سپرده دلم را به دست ويراني!
همين توئي تو، كه -شايد-
دو قطره ، پنهاني
- شبي كه با تو درافتد غم پشيماني-
سرشك تلخي در مرگ من مي افشاني!
توئي!
همين تو،
كه مي آوري به ياد مرا..

H A M I D
02-01-10, 02:31
اين چرخ فلك كه ما در او حيرانيم
فانوس خيال از او مثالى دانيم
خورشيد چراغدار و عالم فانوس
ما چون صوريم كاندر او حيرانيم

shoshianapershia
02-01-10, 05:13
من نمیگویم درین عالم
گرم پو,تابنده,هستی بخش
چون خورشید باش
تا توانی,پاک,روشن,مثل باران,مثل مرواریدباش
فریدون مشیری

reza76622201
02-01-10, 06:50
شبهاي جووني چه بي اعتباره
همش بي قراري همش انتظاره

نه مرد قلندر نه عاشق پرستم
فقط با خيالت شبها مست مستم

الهي سحر پشت کوهها بميره
خدا اين شبها رو از عاشق نگيره

(دوستان لطفا جهت رونق اين بخش اگر مايل بودن از شرکت کنندگان تشکر کنند(فشردن يک کليد تشکر کار سختي نيست)) :11():

Ali_Pc
02-01-10, 08:50
هر دم از اين باغ بري مي رسد ****** تازه تر از تازه تري مي رسد.

kaktos_m
02-01-10, 09:35
در شبان غم تنهايي خويش
عابد چشم سخنگوي توام
من در اين تاريكي
من در اين تيره شب جانفرسا
زائر ظلمت گيسوي توام...!

reza76622201
02-01-10, 09:42
در کار گلاب و گل حکم ازلي اين بود
زان شاهد بازاري وان پرده نشين باشد

Ali_Pc
02-01-10, 10:15
دهان يار كه درمان دل خافظ داشت ****** فغان كه وقت مروت چه تنگ حوصله بود.

reza76622201
02-01-10, 10:18
در جواني پاک بودن شيوه پيغمبري است
ورنه هر گبري به پيري مي شود پرهيزگار
:11():

kaktos_m
02-01-10, 23:03
روزهايم پرشده ازدلواپسي
گم شدم دركوچه هاي بي كسي

گشته شب هايم سياه وبي چراغ
ديگرازحالم نمي گيري سراغ

من كه بعدتو دگردل مرده ام
سهمي ازتنهاييت را برده ام

پشت دل درماتم هجرت شكست
بعدتوبرهيچ چشمي دل نبست

H A M I D
03-01-10, 00:53
تا چند اسير رنگ و بو خواهى شد
چند از پى هر زشت و نكو خواهى شد
گر چشمه زمزمى و گر آب حيات
آخر به دل خاك فرو خواهى شد

<خيام>

reza76622201
03-01-10, 07:24
ديشب خواب تو را ديدم جچه روياي پرشوري
انگار که توي خواب ديدم تو سالها از من دوري

kaktos_m
03-01-10, 11:15
يا دآن شاعر خوب افتادم كه تورا هر روز مي سرود هرشب مي خواند



ياد آن ابر سياه افتادم كه مرا مي باريد



من دلم مي خواهد گريه باشم در شوق ،من دلم مي خواهد خنده باشم در غم



كاش مي شد فردا اين پريشان حالي و غمگيني ..كاش مي شد رويا....!!!



زندگي فكر و خياليست كه در ذهن من است



اين همه عشق كه در قلب من است



كاش در قلب تو بود...!!

reza76622201
03-01-10, 11:44
gلطفا شعر بگيد نه متون ادبي. با تشکر. :11():

Ali_Pc
03-01-10, 17:00
دور گردون رفت و روزي بر مراد ما نرفت ***** ديما يكسان نباشد حال دوران غم مخور.

H A M I D
04-01-10, 02:00
رو مسخره گى پيشه كن و مطربى آموز *** تا حق خود از مهتر و كهتر بستانى

Ali_Pc
04-01-10, 08:30
يارب اين شهر چه شهري است ***** كه صد يوسف دل به كلافي بفروشند و خريداري نيست.

kaktos_m
04-01-10, 08:49
تو به من خنديدي
و نمي دانستي
من به چه دلهره
سيب را از باغچه ي همسايه دزديدم
باغبان از پي من تند دويد
سيب را دست تو ديد
غضب آلوده به من كرد نگاه
سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تورفتي هنوز
سالها هست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان
مي دهد آزارم
و من انديشه كنان
غرق اين پندارم
كه چرا خانه ي كوچك ما سيب نداشت؟؟؟؟؟

M A H R A D
05-01-10, 00:39
تا بـال و پـرم بـود ز دامـم نرهـاندی

امروز رهاندی که مرا بال و پری نیست

H A M I D
05-01-10, 02:10
تا مرد سخن نگفته باشد
عيب و هنرش نهفته باشد

reza76622201
05-01-10, 06:58
دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند

H A M I D
06-01-10, 01:05
در اين درگه كه گه گه كه كه و كه كه شود ناگه
به امروزت مشو غره، كه از فردا نئى آگه

reza76622201
06-01-10, 07:00
هواي خانه چه دلگير مي شود گاهي
از اين زمانه دلم سير مي شود گاهي
:11():

H A M I D
07-01-10, 01:03
يك چند به كودكى به استاد شديم
يك چند به استادى خود شاد شديم
پايان سخن شنو كه ما را چه رسيد
از خاك بر آمديم و بر باد شديم
[خيام]

reza76622201
07-01-10, 08:04
من که باورم نميشه بردن اسم تو از ياد
آخه رسم عاشقي رو دستاي تو ياد من داد
(خواتننده محمد جهانبخش)

H A M I D
08-01-10, 03:10
درخت پير تن من، دوباره سبز مى‎شود
هرچه تبر زدى مرا، زخم نشد، جوانه شد
{ايرج جنتى عطائى}

reza76622201
16-01-10, 12:36
ديشب تو کجا بودي من خواب تو را ديدم
بين همه گلها از شاخه تو را چيدم

reza76622201
20-01-10, 08:16
مژده اي دل که مسيحا نفسي مي آيد
که ز الفاظ خوشش بوي کسي مي آيد

reza76622201
07-02-10, 08:28
در اين درگه که که که که که که که شود ناگه

مشو غره به امروزت که از فردا نيي آگه

(دوستان چرا شرکت نمي کنند؟؟؟)

hadi-_-maker
07-02-10, 11:49
هر آهوئي به هر چمني مي‌چرد ولي *** آن آهوئي که در چمن او چريده نيست !

reza76622201
07-02-10, 12:09
ترسم اينه که رو تنت جاي نگاهم بمونه
يا روي گوشه چشات غبار آهم بمونه


تو پاک و ساده مثل خواب حتي با بوسه ميشکني
شکل همه آرزوها تجسم خواب مني

hadi-_-maker
07-02-10, 13:19
يک اميري زان اميران پيش رفت *** پيش آن قوم وفا انديش رفت

گفت اينک نايب آن مرد من *** نايب عيسي منم اندر زمن

....

Agne
07-02-10, 19:39
نا آمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه میکشیم نیایند دگر

hadi-_-maker
07-02-10, 21:47
روز مرگم هرکه شيون کند از دور و برم دور کنيد
همه را مست و خراب از مي انگور کنيد

مزد غسال مرا سير شرابش بدهيد

D J V A H I D
07-02-10, 22:04
ديری است كه دلدار پيامی نفرستاد

ننوشت سلامی و كلامی نفرستاد

hadi-_-maker
07-02-10, 22:54
در اين زمانه رفيقي که خالي از خلل است
صراحي مي ناب و سفينه غزل است

جريده رو که گذرگاه عافيت تنگ است
پياله گير که عمر عزيز بي‌بدل است

hadi-_-maker
07-02-10, 23:05
دگر به صيد حرم تيغ برمکش زنهار
و از آن که با دل ما کرده‌اي پشيمان باش

reza76622201
08-02-10, 08:27
دوست عزيزمو ضمن تشکر که در اين تاپيک شرکت مي کنيد توجه کنيد که هميشه بايد حرف اول بيت جديد در پست جديد با حرف آخر مصراع آخر در پست قبلي يکي باشه و مشاعره اصل معنيش در عموم هميينه. پس لطفا رعايت کنيد.
ضمنا پيشنهاد ميشه همه دوستان از کساني که شرکت مي کنند تشکر کنند.

reza76622201
08-02-10, 08:36
شب بود بيابان بود زمستان بود
بوران بود سرماي فراوان بود
يارم در آغوشم هراسان بود
از سردي افسرده و بيجان بود

lover phoenix
08-02-10, 13:27
دريغا که مشغول باطل شديم
ز حق دور مانديم وغافل شديم

ز سوداي آن پوشم و اين خورم
نپرداختم تا غم دين خورم

چه خوش گفت با کودک آموزگار
که کاري نکريدم و شد روزگار

"سعدی"

hadi-_-maker
08-02-10, 15:42
دوست عزيزمو ضمن تشکر که در اين تاپيک شرکت مي کنيد توجه کنيد که هميشه بايد حرف اول بيت جديد در پست جديد با حرف آخر مصراع آخر در پست قبلي يکي باشه و مشاعره اصل معنيش در عموم هميينه. پس لطفا رعايت کنيد.ببخشيد آخرين پست صفحه 108 بود من پستمو دادم نگو رفته بود صفحه 109 برا همين اشتباه كردم و دوباره با حرف آخر بيت آخر شعر صفحه 108 شعرمو گفتم ، ساعت هم 12 شب شده بود خسته بودم دگ حواسم نشد موند تا الان ببخشيـــــــد :Love-PCN~!:

hadi-_-maker
08-02-10, 15:51
روندگان طريقت ره بلا سپرند
رفيق عشق چه غم دارد از نشيب و فراز

reza76622201
09-02-10, 08:20
ز نيرو بود مرد را راستي
ز سستي کژي زايد و کاستي

M A H R A D
09-02-10, 14:10
یا رب مددی ساز که یارم به سلامت

بـاز آیـد و بـرهـانـدم از بـنـد مـلامـت

hadi-_-maker
09-02-10, 19:51
تو را صبا و مرا آب ديده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند

reza76622201
10-02-10, 09:33
در اين زمانه بي هاي و هوي لال پرست
خوشا به حال كلاغان قيل وقال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
براي اين همه ناباور خيال پرست

hadi-_-maker
10-02-10, 11:18
تو شمع انجمني يک زبان و يک دل شو
خيال و کوشش پروانه بين و خندان باش

lover phoenix
10-02-10, 13:22
شکست شيشه‌ي دل را مگو صدايي نيست
که اين صدا به قيامت بلند خواهد شد

"صائب تبریزی"

hadi-_-maker
10-02-10, 14:48
دگر به صيد حرم تيغ برمکش زنهار
و از آن که با دل ما کرده‌اي پشيمان باش

AMD>INTEL
10-02-10, 15:13
شکسته می شود از دوریت بلور دلم
بدون تو تپش قلب من چه بی معناست
بدون تو دلم از تب همیشه خواهد سوخت
بدون خنده تو قلب غنچه ها تنهاست

hadi-_-maker
10-02-10, 18:40
توانا بود هركه دانا بود *** ز دانش دل پير برنا بود :love:

reza76622201
16-02-10, 07:53
دانش و خواسته هست نرگس و گل
که به يکجا نشکفند به هم

آنکه را دانش است خواسته نيست
وانکه را خواسته هست دانش کم

hadi-_-maker
16-02-10, 13:24
ماه شعبان منه از دست قدح کاين خورشيد
از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد

sardarn
18-02-10, 17:39
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسر وی گزیدن

hadi-_-maker
19-02-10, 11:50
نرگسش عربده جوي و لبش افسوس کنان
نيم شب دوش به بالين من آمد بنشست

~~> تشکر <~~

kakihot
19-02-10, 12:11
تو دانی که سعدی مراد از چه یافت
نه هامون نبشتو نه دریا شکافت
بخوردی بخورد از بزرگان قفا
خدا دادش اندر بزرگی صفا
:give_rose:

Xtreme
19-02-10, 12:30
اندر دل بی وفا غم و ماتم باد
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

hadi-_-maker
19-02-10, 14:47
دلم اميد فراوان به وصل روي تو داشت
ولي اجل به ره عمر رهزن امل است

sardarn
19-02-10, 14:49
توانابود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر بر نا بود

hadi-_-maker
19-02-10, 15:01
در روي خود تفرج صنع خداي کن
کيينه خداي نما مي‌فرستمت

kakihot
19-02-10, 17:17
تنم فرسود دردو با هزاران آرزو زندانی گورم
کجا میخواستم مردن طبیعت کرد مجبورم

hadi-_-maker
19-02-10, 17:29
مسند به گلستان بر تا شاهد و ساقي را
لب گيري و رخ بوسي مي نوشي و گل بويي

شمشاد خرامان کن و آهنگ گلستان کن
تا سرو بياموزد از قد تو دلجويي

javadshahvand
19-02-10, 18:48
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی / این ره که تو می روی به ترکستان است

hadi-_-maker
19-02-10, 19:05
تا مطربان ز شوق منت آگهي دهند
قول و غزل به ساز و نوا مي‌فرستمت

~~> تشکر فراموش نشه <~~

sardarn
19-02-10, 19:42
تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

taei
20-02-10, 12:56
یکی درد و یکی درمون پسنده________ یکی وصل و یکی هجرون پسنده
ما از درمون درد و وصل وهجرون_______ پسندم آنکه را جانان پسنده

hadi-_-maker
20-02-10, 21:26
هزار شکر که ديدم به کام خويشت باز
ز روي صدق و صفا گشته با دلم دمساز

reza76622201
22-02-10, 07:25
زدست ديده و دل هر دو فرياد
که هر چه ديده بينه دل کنه ياد

بسازم خنجري نيشش ز پولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

lover phoenix
22-02-10, 16:39
در اين دنيا كسي بي غم نباشد
اگر باشد بني آدم نباشد

reza76622201
23-02-10, 07:36
دل بي غم در اين عالم نباشه
اگه باشه نامش دل نباشه

hadi-_-maker
24-02-10, 11:17
هر صبح و شام قافله‌اي از دعاي خير
در صحبت شمال و صبا مي‌فرستمت

تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزيز خود به نوا مي‌فرستمت

reza76622201
24-02-10, 12:03
تا تواني دلي بدست آور
دل شکستن هنر نمي باشد

Niloofar.g
24-02-10, 14:31
سلام بچه ها! من تازه عضو شدم! از آشنایی با همه خوشحالم! Only the registered members can see the link

اینم از می:

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی . . . . باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

Only the registered members can see the link

hadi-_-maker
24-02-10, 20:45
سلام بچه ها! من تازه عضو شدم! از آشنایی با همه خوشحالم! Only the registered members can see the link

خوش اومدي اميد وارم از اين انجمن استفاده ببري :11():

در روي خود تفرج صنع خداي کن
کيينه خداي نما مي‌فرستمت

تا مطربان ز شوق منت آگهي دهند
قول و غزل به ساز و نوا مي‌فرستمت

Niloofar.g
25-02-10, 00:37
خوش اومدي اميد وارم از اين انجمن استفاده ببري

میسی دادش خوب

راستی من شعرت رو نتونستم درست بخونم! Only the registered members can see the link

اینم شعر بعدی می:

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق . . . . هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم

kakihot
25-02-10, 00:50
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد در وطنم

rezaaghili
25-02-10, 01:31
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

roben
25-02-10, 02:35
توان کرد با ناکسان بدرگی
ولیکن نیاید زمردم سگی

reza76622201
25-02-10, 07:05
يه شب از شبهاي روشن آبي
چه حالي با تو داشتم توي مهتابي

بيا اي قصه هات شيرين تر از رويا
که امشب به سرم باز زده بي خوابي

Niloofar.g
25-02-10, 14:00
ياری اندر کس نمی بينم ياران را چه شد . . . . دوستی کی آخر آمد دوست داران را چه شد

Only the registered members can see the link

Extreme
25-02-10, 14:12
دست از طلب ندارم تا کام من برآید, یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید.

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر, کز آتش درونم دود از کفن برآید .

:11():

Agne
25-02-10, 14:21
سلام بچه ها! من تازه عضو شدم! از آشنایی با همه خوشحالم! Only the registered members can see the link

اینم از می:

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی . . . . باشد که از خزانه غیبم دوا کنند

Only the registered members can see the link

باشد که از خزانه غیبم دوا کنن

باشد که از خزانه ی غیبش دوا کنند


سپاس :11():

hadi-_-maker
25-02-10, 14:26
در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم (Only the registered members can see the link) *** عاشق نمي‌شوي که ببيني چه مي‌کشم
(Only the registered members can see the link)

Extreme
25-02-10, 14:50
مي پرستان از خمار آگاه بايد زيستن
انتقام عشرت امروز، فردا مي كشند
:lol:

sardarn
25-02-10, 15:15
دوش ملایک در می خانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

Firebirds
25-02-10, 15:41
دل می​رود ز دستم صاحب دلان خدا را ........ دردا که راز پنهان خواهدشد آشکارا

kakihot
25-02-10, 20:48
الا ای یوسف مسکین که کردت سلطنت مغرور
پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی

sardarn
25-02-10, 20:57
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

Niloofar.g
25-02-10, 23:32
باشد که از خزانه ی غیبش دوا کنند


سپاس :11():

هر دو تاشه داداش خوبم. توی دیوان من "غیبم" نوشته. تو گوگل هم سرچ کردم دیدم هر دوتاش هست.
اما بازم میسی گفتی Only the registered members can see the link

اینم باز از می:

رسم عاشق کشی و شیوه ی شهر آشوبی . . . . جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود

Firebirds
25-02-10, 23:53
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند ......... گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را

sardarn
26-02-10, 10:57
آمد موج الست کشتی قالب ببست
باز چو کشتی شکست نوبت وصل ولقاست

kakihot
26-02-10, 11:01
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود .
سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود.

M A H R A D
26-02-10, 12:00
دریــا و مـن چـقـدر شـبـیـهـیـم گـرچه باز

من سخت بی قرارم و او بی قرار نیست

Agne
26-02-10, 13:04
تو را کردیم ای گوساله مامور
نه ماموری که المامور معذور
که بنمایی در آمرکا تجسس
بیاری مستشاری با تخصص


مهراد :1. (29):

AMD>INTEL
26-02-10, 14:11
صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد
بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد

Niloofar.g
26-02-10, 15:57
داشتم دلقی و صد عیب مرا میپوشید . . . . خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند

KING
26-02-10, 17:43
دردا كه دلم به هيچ درمان نرسيد
جانم به لب آمد و به جانان نرسيد
در بي خبري عمر به پايان آمد
وافسانه ي عشق تو به پايان نرسيد

sardarn
26-02-10, 19:07
درطبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران

M A H R A D
26-02-10, 22:20
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

kakihot
26-02-10, 22:24
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی.
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست.

Niloofar.g
01-03-10, 00:16
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی . . . این ره که تو میروی به ترکستان است

kakihot
02-03-10, 08:06
ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را

Saeed-Milan
02-03-10, 09:23
هرگز دل من ز علم محروم نشود

کم ماند ز اسرار که معلوم نشد

هفتادو دو سال فکر کردم شب و روز

معلومم شد که هیچ معلوم نشد

حکیم خیام

AMD>INTEL
02-03-10, 09:32
در سرای گل فروشان گرچه گل بسیار هست
چون تو گل پیدا نمودن مشکل و دشوار است

hadi-_-maker
02-03-10, 16:22
تو کورش کبیری تو از نسل یک بهار................من عاشق تو هستم من از نسل خشایار !

Haroon
02-03-10, 19:20
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست ...

Saeed-Milan
02-03-10, 21:08
در رستگاري ببايدت جست****ترا دانش و دين رهاند درست
بر باغ دانش همه رفته‌اند*****سخن هر چه گويم همه گفته‌اند

Niloofar.g
03-03-10, 00:23
در من غم بیهودگیها میزند موج
در تو غروری از توان من فزونتر

در من نیازی میکشد پیوسته فریاد
در تو گریزی میگشاید هر زمان پر


خیلی دوست دارم این شعرو.. Only the registered members can see the link

Saeed-Milan
03-03-10, 00:34
مي‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را**رونق عهد شباب است دگر بستان را
چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما**دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما

kakihot
03-03-10, 08:41
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند.
حافظ راست میگه بدبخت شدیم رفت :yes:

AMD>INTEL
03-03-10, 09:16
تو شعری بی مثل می خواهی از من
زبانی پر عسل می خواهی از من

دو بیتی تا بخواهی دارم اما
فقط امشب غزل می خواهی از من

Saeed-Milan
03-03-10, 09:48
نوشتم اين غزل نغز با سواد دو ديده***که بلکه رام غزل گردي اي غزال رميده
يار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم***تو شدي مادر و من با همه پيري پسرم

AMD>INTEL
03-03-10, 10:46
مرا تشريف يک پرسيدنت به
ز تخت کيقباد و تاج دارا
بکش زود اوحدي را، پس جدا شو
که بي‌رويت نمي‌خواهد بقا را

Saeed-Milan
03-03-10, 10:59
اگر تو فارغي از حال دوستان يارا***فراغت از تو ميسر نمي‌شود ما را
شب فراق نخواهم دواج ديبا را***که شب دراز بود خوابگاه تنها را

AMD>INTEL
03-03-10, 11:13
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کان را که خبر شد خبری باز نیامد

Saeed-Milan
03-03-10, 11:38
دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما***چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما
ساقي به نور باده برافروز جام ما***مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

taei
03-03-10, 12:04
دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما***چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما
ساقي به نور باده برافروز جام ما***مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما


همینجوری عشقی یه بیتی می گیا،مشاعره یعنی شعرت با حرف آخر بیت قبلی آغاز بشه....حرف آخر بیت قبلی ت هست.


تا توانی دلی به دست آور ----- دل شکستن هنر نمی باشد

AMD>INTEL
03-03-10, 12:49
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند / در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

Niloofar.g
03-03-10, 14:13
مي‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را**رونق عهد شباب است دگر بستان را
چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما**دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما


آقا شعر من با "ر" تمام میشدا!!:party:

همه چی ریخت بهم!
الان با چی بگیم؟

Saeed-Milan
03-03-10, 15:47
همینجوری عشقی یه بیتی می گیا،مشاعره یعنی شعرت با حرف آخر بیت قبلی آغاز بشه....حرف آخر بیت قبلی ت هست.


تا توانی دلی به دست آور ----- دل شکستن هنر نمی باشد


دوست من درست نگاه کن بعداً ایراد بگیر این شعر قبلیه.
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کان را که خبر شد خبری باز نیامد

آخر کدوم مصرعش ت داره که ما نمیبینیم.

Saeed-Milan
03-03-10, 15:49
آقا شعر من با "ر" تمام میشدا!!:party:

همه چی ریخت بهم!
الان با چی بگیم؟

میدونم حادثه خیلی بزرگی رخ داده و جبران نشدنیه ولی باید ببخشید.
اون شعر با ر شرو.ع میشده در Copy و Past کردن اشتباه شده.
البته هیچ کس ممکن نیست اشتباه کنه.

AMD>INTEL
03-03-10, 15:55
تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است*****همواره مرا کوي خرابات مقام است

از ننگ چه گويي که مرا نام ز ننگ است****وز نام چه پرسي که مرا ننگ ز نام است

Saeed-Milan
03-03-10, 16:04
تويي آن شکرين لب ياسمين بر***منم آن آتشين دل ديدگان تر
از آن ترسم که در آغوشم آيي***گدازد آتشت بر آب شکر

kakihot
04-03-10, 13:31
رسم عاشق کشی و شيوه ی شهر آشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود

Saeed-Milan
04-03-10, 13:39
دلي کز دلبري ناشاد باشد***ز هر شادي و غم آزاد باشد
زليخا کرد بعد از ره‌نشيني***هواي دولت ديدار بيني

Niloofar.g
05-03-10, 02:11
یکی روبهی دید بی دست و پای . . . . فرو ماند در لطف و صنع خدای

M A H R A D
05-03-10, 03:01
یاد باد

یاد باد

یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

Saeed-Milan
05-03-10, 08:44
درخت برومند چون شد بلند***گر آيد ز گردون برو بر گزند
همي رفت پيش اندرون زال زر***پس او بزرگان زرين کمر

sardarn
05-03-10, 08:51
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانه ای و در خاک شدند

kakihot
05-03-10, 12:16
در این بود درویش شوریده رنگ
که شیری برآمد شغالی به چنگ
شغال نگون بخت را شیر خورد
بماند آنچه روباه از آن سیر خورد

Xtreme
05-03-10, 15:07
در مکتب ما رسم فراموشی نیست

در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست

مهر تو اگر به هستی ما افتاد

هرگز به سرش خیال خاموشی نیست

Niloofar.g
06-03-10, 00:04
تو کز سرای طبیعت نمی روی بیرون . . . . . کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

.D3VIL.
06-03-10, 05:44
دو صد دانا در این محفل سخن گفت ----------------سخن نازک تر از برگ سمن گفت
ولی با من بگو آن دیده ور کیست-------------------که خاری دید احوال چمن گفت

اقبال لاهوری

AMD>INTEL
06-03-10, 08:54
تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است*****همواره مرا کوي خرابات مقام است

از ننگ چه گويي که مرا نام ز ننگ است****وز نام چه پرسي که مرا ننگ ز نام است

Niloofar.g
07-03-10, 00:27
تشویق وقت پیر مغان می دهند باز . . . . این سالکان نگر که چه با پیر می کنند

صد ملک دل به نیم نظر می توان خرید . . . . خوبان در این معامله تقصیر می کنند

Saeed-Milan
07-03-10, 00:43
دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست
چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نه‌اي جان من خطا اين جاست

reza76622201
07-03-10, 07:11
تو بودي باور من تو يار و ياور من
تو بودي عشق اول رفيق آخر من

AMD>INTEL
07-03-10, 09:15
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ/به قرآنی که اندر سینه داری

javadshahvand
07-03-10, 11:55
ای زلف تو دام و دانه خالت


هر صید که می کنی حلالت

AMD>INTEL
07-03-10, 12:01
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

javadshahvand
07-03-10, 12:04
[چیست با عشق آشنا بودن/ بجز از کام دل جدا بودن

AMD>INTEL
07-03-10, 12:21
نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم / الهی بخت برگردد زین طالع که من دارم

Niloofar.g
07-03-10, 23:57
من مست می عشقم
هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی
بیدار نخواهم شد

Saeed-Milan
08-03-10, 01:38
دل و جانيکه دربردم من از ترکان قفقازي
به شوخي مي‌برند از من سيه چشمان شيرازي
از غم جدا مشو که غنا مي‌دهد به دل
اما چه غم غمي که خدا مي‌دهد به دل
شهریار

AMD>INTEL
08-03-10, 09:46
لعل سیراب بخون تشنه لب یار منست / وز پی دیدن او دادن جان کار منست

Saeed-Milan
08-03-10, 14:32
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
حسن تو هميشه در فزون باد
رويت همه ساله لاله گون باد

AMD>INTEL
08-03-10, 15:59
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم / بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

K1LOU
08-03-10, 17:45
من از بيگانگان هرگز ننالم
كه با من هرچه كرد آن آشنا كرد

AMD>INTEL
08-03-10, 18:41
در دل نــــــــوایــــی جـــانانه دارم
امشـــب صدایــی مستـــانه دارم

با محبـــوبم امشـــب تا ســحرگاه
جـایـی بهتـــــر از میــخانــــه دارم

یا رب تو می دانی سر خوشم من
شـــکرت که یــــاری دُردانـه دارم

تا اوست کنارم مرا غمی نیـــست
انـــــگار بهـــار در کاشـــانـــه دارم

دُردانه ای شــیرین تر ز شــــیرین

غم را به دور دســت از خــانه دارم

پیمــان به جان باشــد و یــاد از او
احسنت که عشــــــقی فرزانه دارم

Saeed-Milan
08-03-10, 19:00
مست تمام آمده است بر در من نيم شب
آن بت خورشيد روي و آن مه ياقوت لب
به يکي نامه‌ي خودم درياب
به دو انگشت کاغذم درياب
ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب
خاطر آسوده ازين گردش ايام بخسب

Niloofar.g
09-03-10, 00:16
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خیره بدنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
...
Only the registered members can see the link

Saeed-Milan
09-03-10, 00:49
مرا جود او تازه دارد همي
مگر جودش ابرست و من کشتزار
کاروان شهيد رفت از پيش
و آن ما رفته گير و مي‌انديش

AMD>INTEL
09-03-10, 08:55
شه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان

Saeed-Milan
09-03-10, 09:58
نسيم باد صبا دوشم آگهي آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهي آورد
يارم چو قدح به دست گيرد
بازار بتان شکست گيرد

AMD>INTEL
09-03-10, 10:13
در مکتب ما رسم فراموشي نيست

در مسلک ما عشق هم آغوشي نيست

مهر تو اگر به هستي ما افتاد

هرگز به سرم خيال خاموشي نيست

Niloofar.g
09-03-10, 14:13
تا بو که يابم آگهي از سايه سرو سهی . . . . گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامي ميزنم

AMD>INTEL
09-03-10, 14:29
ما عاشقان مستیم، سر را ز پا ندانیم^^^^^این نکته‌ها بگیرید، بر مردمان هشیار
در راه عشق اگر سر، بر جای پا نهادیم^^^^^بر ما مگیر نکته، ما را ز دست مگذار
در فال ما نیاید جز عاشقی و مستی^^^^^در کار ما بهائی کرد استخاره صد بار

Niloofar.g
09-03-10, 23:35
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر . . . . خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا . . . گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر


به به! Only the registered members can see the link

D J V A H I D
10-03-10, 00:32
رفـتـم کـه در اين منزل بيداد بدن
در دست نخواهد بر خنـگ از باد بدن
آن را بايد بـه مرگ مـن شاد بدن
کز دسـت اجـل تواند آزاد بدن :1. (29):

Saeed-Milan
10-03-10, 00:41
نفس گفتست بسي ژاژ و بسي مبهم
به کز اين پس کندش نطق خرد ابکم
تا ببازار جهان سوداگريم
گاه سود و گه زيان ميوريم

AMD>INTEL
10-03-10, 09:06
متاب ای پارسا روی از گنه کار
به بخشایندگی در وی نظر کن
اگر من ناجوان مردم به کردار
تو بر من چون جوان مردان گذر کن

Saeed-Milan
10-03-10, 11:31
نشايد گفتن آن کس را دلي هست
که ننهد بر چنين صورت دل از دست
اگر مراد تو اي دوست بي مرادي ماست
مراد خويش دگرباره من نخواهم خواست

AMD>INTEL
10-03-10, 11:59
تن پر ز شرم و بهایی مراست / اگر بی گناهم رهایی مراست

lover phoenix
10-03-10, 12:12
این هم یک شعر زیبا و پر معنا از حضرت حافظ:

ترسم اين قوم که بر دردکشان مي‌خندند
در سر کار خرابات کنند ايمان را

يار مردان خدا باش که در کشتي نوح
هست خاکي که به آبي نخرد طوفان را

حافظا مي خور و رندي کن و خوش باش ولي
دام تزوير مکن چون دگران قرآن را

AMD>INTEL
10-03-10, 12:25
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و نو آدمی

lover phoenix
10-03-10, 12:48
ياران گزيده داشتم روزي
امروز چه شد که نيست کس يارم؟

هر نيمه شب آسمان ستوه آيد
از گريه‌ي سخت وناله‌ي زارم

AMD>INTEL
10-03-10, 13:04
مراچشمیست خون افشان زدست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

AMD>INTEL
10-03-10, 21:21
وقتی کسی رو دوست داری حاضری جون فداش کنی حاضری دنیا رو بدی فقط یه
بار نگاش کنی به خاطرش داد بزنی به خاطرش دروغ بگی رو همه چیز خط
بکشی حتی رو برگ زندگی وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه فقط اونی که
عشقته عاشقی رو بلد باشه قید تموم دنیا رو به خاطر اون میزنی خیلی چیزارا
میشکنی تا دل اونو نشکنی حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم اما
صداش و بشنوی شب از صدای دوتا سیم حاضری قلبتو باشه پیش چشهای اون
گرو فقط خدای نکرده یه وقت نگه برو حاضری هر چی که دوست نداشت به
خاطرش رها کنی حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی حاضری حرف قانون و
ساده بزاری زیر پات به حرف اون گوش کنیو به حرف قلب با وفات وقتی بشینه به
دلت از همه دنیا میگذری تولد دوبارته اسمشو وقتی میبری حاضری جونتو بدی
یه خار توی دستاش نره حتی یه زره گرد وخاک تو معبد چشاش نره حاضری
مسخرت کنن تموم ادم های شهر اما نبینی ان باهات کرده واسه یه لحظه
قهرحاضری هر جا که بری به خاطرش گریه کنی بگی که محتاجشیو به شونه هاش
تکیه کنی حاضری که به خاطر خواستن اون دیونه شی رو دست مجنون
بزنیوباغصه ها همخونه شی حاضری مردم همشون تو رو با دست نشون بدن
دیونه های دوره گرد واسه تو دست ت------ بدنن حاضری اعتبارتو به خاطرش
خراب کنن کارتو به کسی بدن جات اونو انتخاب کنن حاضری بگذری از شهرت
واسم و آبروت.مهم نباشه که کسی نخواد بشینه روبروت وقتی کسی تو قلبته یه
چیز قیمتی داری دیگه به چشمت نمیاد اگه که ثروتی داری حاضری هر چی بشنوی
حتی اگه سرزنشه به خاطر ان کسی که خیلی برات با ارزشه حاضری هر روز سر
اون با ادما دعوا کنی غرورتو بشکنیوباز خودتورسواکنی. حاضری که به خاطرش
پاشی بری میدون جنگ عاشق باشی اما بازم بگیری دستت یه تفنگ حاضری هر
چی گل داری دونه به دونه بشماری بسوزی از طب نگاش اسمشو وقتی میاری
حاضری هر کسی جز اونو ساده فراموش بکنی پشت سرت هر چی میگنن چیزی
نگی گوش بکنی حاضری هر چی که داری بیانو از تو بگیرن پرنده های شهرتو
دونه به دونه بمیرن حاضری که بگذری از مقرارات دین و درس وقتی کسی رو
دوست داری معنی نمیده دیگه ترس وقتی کسی رو دوست داری صاحب کلی ثروتی
نزارکه از دست بره این گنج خیلی قیمتی دوستت دارم

Labyrinth
10-03-10, 21:24
سـحر بلبـل حکايت با صبا کرد
که عشق روي گل با ما چه‌ها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افـتاد
و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد

:1. (35):

bloodthirsty
10-03-10, 21:30
دو بار مردم و زنده شدم----- یکی در خواب ودیگری در بیداری

Labyrinth
10-03-10, 21:31
همچو آينه مشو ، محو جمال دگران |----| از دل و ديده برون كن ، خيال دگران

در جهان بال و پر خويش گشودن آموز |--------| كه پريدن نتوان ، با پر و بال دگران

:give_rose: موفق باشید :give_rose:

AMD>INTEL
10-03-10, 21:42
نوازشم کن وبگو که عشق اخرم تویی
بگو که بی تو هیچم و تموم باورم تویی
بگو که غربت چشات منو به رویا می بره
کهنه فروش شهر ما قلب شکسته می خره
نگو که دوست ندارم که بد دلم رو می شکنه
بگو که قلب عاشقم فقط واسه تو می زنه
نوازشم کن و بگو حس خوندنم تویی
بگو که بی تو هیچم و دلیل بودنم تویی

Saeed-Milan
10-03-10, 21:55
يا رب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست
جان ما سوخت بپرسيد که جانانه کيست
ماهم اين هفته برون رفت و به چشمم ساليست
حال هجران تو چه داني که چه مشکل حاليست

Labyrinth
10-03-10, 22:14
تا بدانجا رسيد دانش من *** كه بدانم همي نادانم
-----------------------------------------------------------
نمازت توشه ي راه دراز است *** ولي او از نمازت بي نياز است
------------------------------------------------------------------------

Saeed-Milan
10-03-10, 22:27
تويي که بر سر خوبان کشوري چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح

Niloofar.g
11-03-10, 00:09
حافظ وظیفه تو دعا کردن است و بس. . . . . در بند آن مباش که نشنید یا شنید
Only the registered members can see the link

Labyrinth
11-03-10, 00:14
دردا كه نگشت هر كسي همدم ما *** آگاه نشد به دل ز بيش و كم ما
آني كه نشاندمش سخنها در گوش *** ديدم كه ز دور خنده زد بر غم ما

Saeed-Milan
11-03-10, 00:32
اي بلبل خوش آوا، آوا ده
اي ساقي ، آن قدح باما ده
جامه پر صورت دهر، اي جوان
چرک شدوشد به کف گازران

Labyrinth
11-03-10, 00:36
نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد *** مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم

:1. (35):

Saeed-Milan
11-03-10, 01:10
مرا در عشق او کاري فتادست***که هر مويي به تيماري فتادست
ندانم تا چه کارم اوفتادست***که جاني بي قرارم اوفتادست

AMD>INTEL
11-03-10, 09:03
تا بود در عشق آن دلبر گرفتاري مرا
کي بود ممکن که باشد خويشتن‌داري مرا
سود کي دارد به طراري نمودن زاهدي
چون ز من بربود آن دلبر به طراري مرا

Labyrinth
11-03-10, 09:29
اشك من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار *** طالع بي شفقت بين كه در اين كار چه كرد

برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر *** وه كه با خرمن مجنون دلفكار چه كرد

:1. (35):

Saeed-Milan
11-03-10, 16:14
در آن صحن بهشتی جای کردند
ملک را بارگه بر پای کردند
کنیزان و غلامان گرد خرگاه
ثریاوار گرد خرمن ماه

K1LOU
11-03-10, 16:43
هان ای دل عبرت بین، از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را، آیینه‌ی عبرت دان

یک ره ز ره دجله، منزل به مدائن کن
وز دیده دوم دجله، بر خاک مدائن ران

Labyrinth
11-03-10, 17:32
نصيحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند *** جوانان سعادتمند پند پير دانا را

:1. (35):

K1LOU
11-03-10, 17:43
اي کم شده وفاي تو اين نيز بگذرد
و ا فزون شده جفاي تو اين نيز بگذرد
زين بيش نيک بود به من بنده راي تو
گر بد شدست راي تو اين نيز بگذرد

Labyrinth
11-03-10, 20:12
دلم جز مهر مهرويان طريقي بر نمي گيرد *** ز هر در ميدهم پندش وليكن در نمي گيرد

:1. (35):

Saeed-Milan
11-03-10, 23:01
دل مي‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را***دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را***که به شکر پادشاهي ز نظر مران گدا را

AMD>INTEL
12-03-10, 00:20
امشب که بگذرد
...
نمی دانم می شود چند روز
ولی نمی گذرد...

Saeed-Milan
12-03-10, 00:35
دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما
چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما
ساقي به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

AMD>INTEL
12-03-10, 00:50
این وقتِ سال
قاصدک ها کمی دیر می آیند
نم گونه هایت را با آستین سبز من بگیر
تا تشنگی سالیان دست هایم
به شعرهایم سرایت نکند
امروز اولین روز از بقیهء زندگی من است
به خانه که رسیدی ...
این صفحه را دوباره بخوان
بگذار همه بدانند
درد ، رفتن تو نیست
درد ، ماندن من است ...

Saeed-Milan
12-03-10, 00:56
تويي که بر سر خوبان کشوري چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح

AMD>INTEL
12-03-10, 01:00
حسود پرسد دل من ز شکر ترسد به شکایت اندرآیم غم اضطراب گویم
بر رافضی چگونه ز بنی قحانه لافم بر خارجی چگونه غم بوتراب گویم

Niloofar.g
12-03-10, 01:16
من بامدادم...
سرانجام خسته
بی آن که جز با خویشتن به جنگ برخاسته باشم.
هرچند جنگی از این فرساینده تر نیست،
که پیش از آن که باره برانگیزی
آگاهی
که سایه ی عظیم کرکسی گشوده بال
بر سراسر میدان گذشته است:
تقدیر از تو گدازی خون آلوده در خاک کرده است

-شاملو-

Saeed-Milan
12-03-10, 06:10
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
حسن تو هميشه در فزون باد
رويت همه ساله لاله گون باد

Labyrinth
12-03-10, 08:36
دو عاقل را نباشد كين و پيكار *** نه دانايي ستيزد با سبكبار

Saeed-Milan
12-03-10, 11:18
روز وصل دوستداران ياد باد***ياد باد آن روزگاران ياد باد
جمالت آفتاب هر نظر باد***ز خوبي روي خوبت خوبتر باد

Labyrinth
12-03-10, 11:30
در دهر هر آن که نيم ناني دارد *** از بـهر نشسـت آشياني دارد
نه خادم کس بود نه مخدوم کسي *** گو شاد بزي که خوش جهاني دارد

:1. (35):

AMD>INTEL
12-03-10, 12:38
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

Niloofar.g
12-03-10, 13:32
دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمیگیرد . . . . به هر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد

Agne
12-03-10, 13:54
دوستی با پیل‌بانان یا مکن

یا بنا کن خانه‌ای درخورد پیل

Labyrinth
12-03-10, 19:07
لعل است یا لبانت قند است یا دهانت *** تا در برت نگیرم نیکم یقین نگردد [ سعدی ]

:give_rose:

Agne
12-03-10, 21:41
دادار که برما در قسمـت بگشـاد

بنیاد جهان چنان که بایست نهاد

آن‌راکه نداد از سببی خالی نیست

دانست سرو به‌ خر نمی‌باید داد

AMD>INTEL
12-03-10, 21:46
دوس ندارم دیگه تو رو خواب ببینم

توی خواب تو رو بیدار ببینم

ببینم که نگران حال منی

نگران امروز و فردای منی

Labyrinth
12-03-10, 23:45
یک جرعه می ز ملک کاووس به است *** از تخت قباد و مملکت طوس به است
هر ناله که رندی به سحرگاه زند *** از طاعت زاهدان سالوس به است

[ خیام ]