یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوست داران را چه شد
M A H R A D
02-11-07, 10:18
ديری است كه دلدار پيامی نفرستاد
ننوشت سلامی و كلامی نفرستاد
myleila
02-11-07, 19:27
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست
گر نیک آمد شکستن از بهر چه بود
ورنیک نیامد این صور عیب کراست
anar
03-11-07, 09:21
تنیده یاد تو در تارو پودم
بود لبریز از عشقت وجودم
M A H R A D
03-11-07, 14:37
من آن موجم که آرامش ندارم
به آسانی سر سازش ندارم
همیشه در گریز و در گذارم
نمی مانم به یکجا بی قرارم
myleila
04-11-07, 16:39
ملکی که به جمشید و فریدون نرسید
گر هم به گدائی نرسد ننگی نیست
M A H R A D
04-11-07, 21:01
تا کـی غـم دنـیــــــــای دنـی ای دل دانـــــا
حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی
myleila
04-11-07, 23:57
یاد لب و دندانش بر خاطر من بگذشت
چشمم گهر افشان شد ، طبعم شکرستانی
anar
05-11-07, 08:29
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بازی چرخ یکی زین همه باری بکند
prince of darkness
06-11-07, 18:17
دل من دير زماني ست كه مي پندارد:
دوستي نيز گلي ست…مثل نيلوفر و ناز
M A H R A D
07-11-07, 14:16
زاهد و خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
anar
07-11-07, 15:04
دلم به سایه زلفت اگر گرفت ارام
سیاهی است که بر دیده خواب می ریزد
M A H R A D
07-11-07, 15:10
دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
بی تکلف بشنو دولت درویشانست
anar
07-11-07, 15:14
تو درمیان غزل های ما نمی گنجی
مفصلی تو و این بیتها چه مختصرند
n_golzari
11-11-07, 20:16
دوش چه خورده ای دلا راست بگو نهان مکن
چون خمشان بیگنه روی به آسمان مکن
باده خاص خورده ای نقل خلاص خورده ای
بوی شراب میزند خربزه در دهان مکن
prince of darkness
11-11-07, 23:06
نيم چرخي و نيم نگاهي به عقب
اشک ريزان، دل فرسوده مي خندد
:give_rose:
M A H R A D
13-11-07, 17:24
در این دنیا که حتی ابر نمیگرید به حال ما
همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها
anar
26-11-07, 09:39
انچه دیدم از کمال و رحمت احسان اوست
انچه من کردم ز بی فکری و نقصان من است
M A H R A D
26-11-07, 15:28
تا عاشقان ببوی نسیمش دهند باد
بگشود نافه و در آرزو بـــبــــســـت
anar
26-11-07, 15:38
تا فاش گردد امشب رسوایی من مست
داغی ز بوسه هایت بر گونه هام بگذار
n_golzari
21-12-07, 21:42
رفته بودیم که از گل بسراییم به صحرای سکوت
در جنان ظلمت سردی که سحر چیره نبود
M A H R A D
22-12-07, 13:55
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
anar
03-01-08, 08:58
ديريست كه دلدار پيامي نفرستاد
ننوشت كلامي و سلامي نفرستاد
M A H R A D
03-01-08, 23:32
در این حال مستی صفا کرده ام
تو را ای خدا من ، صدا کرده ام
Shahryar
13-01-08, 15:31
من غلام قمرم غير قمر هيچ مگو
پيش من جز سخن شمع و شكر هيچ مگو
anar
15-01-08, 16:04
وه كه در اين بيخبري حال من
عمر شتاب رفته ام بس چه شتاب مي كند
Shahryar
16-01-08, 17:13
وه كه در اين بيخبري حال من
عمر شتاب رفته ام بس چه شتاب مي كند
دوش ديدم كه ملايك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
Agne
17-01-08, 15:01
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای رهرو خواب آلوده
n_golzari
27-01-08, 22:16
هر کجا بود دلی بسته گیسوی تو شد
ور نه پــرپــیــچ نـشـد طـره طـرار عـبـث
( ضیائی )
anar
29-01-08, 16:54
ثبت كردم نام خود را در ميان عاشقان
با دلي رنجور و خسته حرفهايي بي نشان
خوب مي بينم كه دنيايم پريشان است و كاش
توبه مي كردم از اين دنياي بي نام نشان
--------------------
چون شعري با حرف ث الان تو ذهنم نبود يه في البداهه گفتم
اگر قبول بيفته
VAHID_2008
02-02-08, 20:36
دین و دل بردند و قصد جان کند
الغیاث از جور خوبان الغیاث
دوستان من یه کتاب مشاعره سراغ دارم به اسم مشاعره نوین قیمتشم خوبه
M A H R A D
03-02-08, 15:19
باید با"ن" میگفتید ... عیبی نداره من میگم:
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
n_golzari
04-02-08, 23:15
ما در تلاش خلعت عریانی خویشیم
ای فکر جامه این همه بر دست ما مپیچ
( واعظ قزوینی )
M A H R A D
05-02-08, 14:51
چیست این افسانه هستی،خدایا چیست
پس چرا آگاهی از این قصه، ما را نیست
VAHID_2008
08-02-08, 12:59
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم غلط
باختم جان در هوای او غلط کردم غلط
2sib
17-02-08, 10:15
طوطیان در شکرستان کامرانی می کنند
وز تحسر دست بر سر میزند مسکین مگس
M A H R A D
17-02-08, 15:13
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود ياد سمن نمیکند
2sib
17-02-08, 15:20
دل از من برد و روی از من نهاد
خدا را با که این بازی توان کرد
bahare
18-02-08, 16:29
دل من ساکن دیوارو دری
که تو هرروز از آن می گذری
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغچه بود
که تو هرروز به آن می نگری:1. (21):
2sib
18-02-08, 16:31
یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
bahare
19-02-08, 12:16
رد پای همه ثانیه ها
پشت یک پرده شفاف بلور
*
و دو دستی که هوا را پس زد
و صدایی که مرا در خود خواند:1. (21):
2sib
19-02-08, 12:17
دلا در عاشقی ثابت قدم لاش
که در این ره نباشد کار بی اجر
bahare
19-02-08, 12:26
روح لاله ای در پیکر مردی
تجلی کرده
از ایینه ی بیداری و دیدار
در آن باران و در آن میغ تر دامن
نگر آنجا چه می بینی ؟
:1. (21):
2sib
19-02-08, 12:28
یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد
Eshghe_door
19-02-08, 14:12
دیگر آزارت نمی دهم
زین پس
قصه هایم را برای هیچ کس تعریف نمی کنم
مطمئن باش...
هنوز هم قافیه را به چشمان تو
می بازم
مطمئن باش!
2sib
19-02-08, 14:40
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف های بیکران کرد
bahare
19-02-08, 14:58
دل من تنها بود
دل من هرزه نبود
دل من عادت داشت
که بماند یک جا
به کجا؟
معلوم است
به در خانه ی تو
:1. (21):
2sib
19-02-08, 15:05
وانگهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص امد و بر بط زنان میگفت نوش
bahare
19-02-08, 16:02
شبی با شعرهایم گریه کردم
دوباره از تو با دل شکوه کردم
:1. (21):
2sib
19-02-08, 16:11
من چه گویم که ترا ناز کی طبع لطیف
تا به حدیست که اهسته دعا نتوان کرد
Eshghe_door
19-02-08, 16:21
دلم تنها،دلم خستس،دلم غمگین غمگینه
توی این بغض تنهایی،دل من بی تو میمیره!
(با اجازه خودم گفتم! :دی)
2sib
19-02-08, 16:26
هر می لعل کزان دست بلورین شدیم
اب حسرت شد و در چشم بار بماند
Shahryar
19-02-08, 16:34
دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر
كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست
2sib
19-02-08, 16:37
تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون
کجا بکوی طریقت گذر توانی کرد
Eshghe_door
19-02-08, 16:46
دشمن که از آزادگی بویی ندارد
در راه مردان ، دام نامردی گذارد
2sib
19-02-08, 16:53
دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست
به فسوس که کند خصم رها نتوان کرد
nVIDIA
19-02-08, 17:38
دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
2sib
19-02-08, 17:42
دل از من برد و روی از من نهاد
خدا را با که این بازی توان کرد
M A H R A D
19-02-08, 21:25
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه راه رفتن آموخت
2sib
19-02-08, 21:46
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه ای از نفحات نفس یار بیار
bahare
20-02-08, 14:21
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ‚ دل ها را با عشق سایه ها را با آب شاخه ها را با باد :1. (21):
2sib
20-02-08, 14:23
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر
bahare
20-02-08, 14:30
روح را رها کنم تا چرخی زند
چه باک
اگر نگاه نامحرمی
هوس بر اندامش زند!
:1. (21):
2sib
20-02-08, 14:34
دل صنوبریم همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
bahare
20-02-08, 14:38
تو کجا بودی ، کجا بودی کجا ؟
رو کدوم تخت غرور ، تو کدوم جشن صدا
تو کجا بودی وقتی از گریه چشام خاموش می شد
چادر سیاه شب رو زندگیم تن پوش می شد
جرم من ، وسعت عشقم ، رنگ ِ صاف بی ریایی
جرم من لذت طعم خواب خوشرنگ طلایی
:1. (21):
2sib
20-02-08, 14:40
یا رب تو ان جوان دلاور نگاه دار
کز تیر اه گوشه نشینان حذر نکرد
bahare
20-02-08, 14:58
دوباره رنگ نگاهم پریده است
دو باره صدایم نفس نفس می زند
کسی از کوچه دلم نمی گذرد
کسی جوانیم را با خود می برد
چیزی در قلبم فرو می ریزد
چیزی در من تمام می شود
Eshghe_door
20-02-08, 15:00
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من، به خدا قسم خدا را
2sib
20-02-08, 15:01
اه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ
در حد ماه کمان ابروی من منزل کرد
bahare
20-02-08, 15:15
در دوردست ِ دریا امیدی نیست!
می ترسیدم - خدای نکرده ! -
آنقدر در غربت ِ گریه هایم بمانی،
تا از سکوی سرودن ِ تصویرت سقوط کنم!
2sib
20-02-08, 15:20
معشوق چون نقاب ز رخ بر نمی کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
bahare
20-02-08, 15:35
دیدی که بهار بی تو سرد است
پاییز تر از خزان زرد است:1. (21):
bahare
20-02-08, 15:40
دیدی که بهار بی تو سرد است
پاییز تر از خزان زرد است
2sib
20-02-08, 15:41
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاری ناتوانی داد
Eshghe_door
20-02-08, 16:11
دلبر نه بکام دل سفر کرد و برفت
مارا لب خشک و دیده تر کرد و برفت
دیدار عزیز را بیک عزم سفر
از دیده و جان عزیز تر کرد و برفت
2sib
20-02-08, 16:29
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر رهروی که در گذر اید
bahare
20-02-08, 17:33
دلم گرفت از این همه دیوار
که مرا از تو دور می کند
دلم گرفت از این همه کوچه
که بن بست است:1. (21):
VAHID_2008
20-02-08, 19:43
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم غلط
باختم جان در هوای او غلط کردم غلط
2sib
20-02-08, 20:12
طره شاهد دینی همه بند است و فریب
عارفان بر سر این رشته نجویند نزاع
Eshghe_door
22-02-08, 10:28
عالم ذوق و هنر عاشق او باشد و او
عاشقان مژده که خود عاشق ذوق و هنر است
2sib
22-02-08, 10:41
تو با خدای خود داند از کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
bahare
23-02-08, 10:13
در سکوت سپید کاغذها
پنجه هایم جرقه میکارد
شعر دیوانه تب آلودم
شرمگین از شیار خواهشها
پیکرش را دوباره می سوزد :1. (21):
2sib
23-02-08, 14:22
در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
حاصل خرقه و سجاده روان در بازم
M A H R A D
23-02-08, 20:54
ميسوزم از اشتياقت در آتشم از فراقت
كانون من سينه من، سودای من آذر من
2sib
23-02-08, 21:00
نقاب گل کشید و زلف سنبل
که حافظ تو به از زهد و ریا کرد
bahare
24-02-08, 11:10
در سینه ام نهال غمش نشاند عشق
باری گرفت شاخ غم و خوب هم گرفت
:1. (21):
2sib
24-02-08, 13:33
تو خفته ای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش
bahare
24-02-08, 14:35
شاید که گفتنش
گمان گزافی از بازگشت گریه های گهواره باشد
اما می گویم
اگر شبی از خیابان خیس خواب های من آمدی
سیبی از سیب های سرخ باغ بالا می دزدیم
می نشینیم کنار همان ساعت سبز خواب آلود
و تا زنگ ناممکنش
از عشق و آسمان و اینه می گوییم :1. (21):
2sib
24-02-08, 14:47
مشکل عشق نه در حوصله دانش ماست
حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد
bahare
24-02-08, 15:22
در دایره ی تاریک فنجان فال
عکس فانوس ستاره و عطر اطلسی افتاده است
شاید شروع نور
نشانه یی از بازگشت نگاه گرم تو باشد
2sib
24-02-08, 15:23
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند
M A H R A D
24-02-08, 21:07
دیری است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و پیامی نفرستاد
( دوستان اگه موافقید شعر نو نــنـویسیم )
2sib
24-02-08, 21:16
دل ضعیفم از ان می شکند بطرف چمن
که جان ز مرگ به بیماری صباببرد
( مهرداد جان موافقم ) :love:
bahare
26-02-08, 12:15
در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم
هر منظره را منظری از روی تو دیدم
2sib
26-02-08, 12:17
مرا امید وصال تو زنده میدارد
و گرنه هر دمم از هجر توست بیم هلاک
bahare
26-02-08, 12:32
کسی که مهر گل از دل نمیتواند کند
به باغ خشک در ایام مهرگان چه کند :1. (21):
2sib
26-02-08, 15:03
در کار گلاب و گل حکم از لی این بود
کاین شاهد باز اری و ان پرده نشین باشد
bahare
27-02-08, 14:50
دل ِ من ، چنگ ِ افسونست و هر عشق
در آن بنهاده از خود یادگاری
ز هر مهری در او افسرده یادی
ز هر مویی بر او پیچیده تاری
:1. (21):
2sib
27-02-08, 14:54
یا رب این نو گل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
K A S R A
27-02-08, 15:03
شرح اين هجران و اين خون جگر
اين زمان بگذار تا وقت دگر
.
.
.
آرزو مي خواه ليك اندازه خواه
بر نتابد كوه را يك برگ كاه
:11():
مولوی
2sib
27-02-08, 15:13
هر چند پیرو خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم
K A S R A
27-02-08, 15:19
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلی شاد کنید :11():
بهار
2sib
27-02-08, 15:22
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پتو روی حبیب است
bahare
27-02-08, 15:29
تو نشنیدی هر چند بار که من گفتم و تکرار کردم
ساختم و تو خراب کردی
و من چقدر تشنهء حرفهایی بودم که تو هرگز نزدی
K A S R A
27-02-08, 15:30
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم
2sib
27-02-08, 15:38
محراب ابرویت بنما تا سحر گهی
دست دعا بر ارم و در گردن ارمت
bahare
27-02-08, 15:45
تا رخ یار ببینم باری
مردم دیگر این دوره به من می گویند
تو همی عاشق دیوانهء سرمست و خرابی
آری
:1. (21):
K A S R A
27-02-08, 15:45
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که میشنوم نا مکرر است :11():
حافظ
2sib
27-02-08, 16:14
تا سحر چشم یار چه بازی کند که باز
بنیاد بر کر شمر و جادو نهادیم
lordsam
27-02-08, 22:54
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
امام خمینی
2sib
27-02-08, 23:28
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو اشوب قیامت برخاست
K A S R A
28-02-08, 02:10
تو اندر بوستان باید که پیش سرو ننشینی
وگر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم
:11():
سعدی شیرازی
:11():
2sib
28-02-08, 02:23
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
bahare
28-02-08, 10:08
دامی تو یا کمند ؟ ندانم براستی
دانم همی که آفت جان و دل منی :1. (21):
2sib
28-02-08, 10:25
یاد باد ان که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
K A S R A
28-02-08, 10:34
دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از خواب خوشتر است
:11():
سعدی
:11():
K A S R A
28-02-08, 10:39
دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از خواب خوشتر است
:11():
سعدی
:11():
bahare
28-02-08, 10:42
ترسم رسد به گلبن حسن تو آفتی
در این شب سیه که فرو مرده شمع ماه
2sib
28-02-08, 11:59
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به ازار دگر
bahare
28-02-08, 12:11
روان پرور بود خرم بهاری
که گیری پای سروی دست یاری
و گر یاری ندارد لاله رخسار
بود یکسان به چشمت لاله و خار
2sib
28-02-08, 12:14
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بر زبان بود مرا ان چه ترا در دل بود
bahare
28-02-08, 12:50
در ساغر طرب می اندیشه سوز نیست
تسکین ما ز جرعه مینای دیگر است
K A S R A
28-02-08, 15:33
تمنای وصالم نیست , عشق من مگیر از من
به دردت خو گرفتم , نیستم در بند درمانت
:11():
شهریار
:11():
bahare
28-02-08, 17:08
تو را خبر ز دل بی قرار باید و نیست
غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست
2sib
28-02-08, 18:58
تویی ان گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
K A S R A
29-02-08, 16:08
کودک اشک من شود خاک نشین ز ناز تو
خاک نشین چرا کنی کودک ناز دیده را
:11():
بهار
:11():
M A H R A D
29-02-08, 19:53
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست
گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست
K A S R A
01-03-08, 01:59
تو در آب اگر ببینی حرکات خویشتن را
به زبان خود بگویی که به حسن بی نظیرم
:11():
سعدی
:11():
bahare
01-03-08, 10:49
مرا ز باده نوشین نمی گشاید دل
که م ی بگرمی آغوش یار باید و نیست
2sib
01-03-08, 17:39
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم
M A H R A D
01-03-08, 21:25
ما را دگر از طعنه دشمن گله ای نیست
کان عهدی که بستیم رفیقان بشکستند
2sib
01-03-08, 23:47
دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو است
K A S R A
02-03-08, 00:22
تا چنداسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد
گر چشمه زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد
:11():
خیام
:11():
2sib
02-03-08, 01:12
داشتم دلقی و صد عیب مرا می پوشید
خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
bahare
02-03-08, 11:52
مزار من اگر فردوس شادی آفرین باشد
به جای لاله و گل خار غم روید ز خک من :1. (21):
nVIDIA
02-03-08, 16:08
نميرم از اين پس كه من زنده ام
كه تخم سخن را پراكنده ام
K A S R A
02-03-08, 16:32
من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت , دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
:11():
حافظ
:11():
bahare
02-03-08, 17:01
آه شب و فغان سحرگاهی
ای همنشین بیهوده گو تا چند
جان مرا به خیره همی کاهی ؟
راحت ز جان خسته چه می جویی ؟
2sib
02-03-08, 17:15
یاد باد انکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
K A S R A
02-03-08, 21:20
در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست
ای دل به درد خو کن و نام دوا مپرس
:11():
حافظ
:11():
bahare
03-03-08, 10:33
سست عهد و سرد مهرند این رفیقان همچو گل
ضایف آن عمری که با این سست عهدان سر کنی
2sib
03-03-08, 10:41
یاد باد انکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غم دیده ما شاد نکرد
bahare
03-03-08, 11:37
دلم می خواد بدونی دلم مث یه دریاس
به وسعت نگاهت ، عمیق و خیس و ژرفه
می خوام برات بمیرم شاید که باور کنی
شاید با برق چشمات مرگو آسونتر کنی
K A S R A
03-03-08, 21:40
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
:11():
حافظ
:11():
bahare
04-03-08, 12:35
دو نوبت مرد عشرت ساز گردد
در دولت به رویش باز گردد
یکی آن شب که با گوهر فشانی
رباید مهر از گنجی که دانی
Agne
04-03-08, 13:36
یا رب ستدی سلطنت از همچو منی
دادی به مخنثی نه مردی نه زنی
از گردش روزگار معلومم شد
نزد تو چه دف زنی چه شمشیر زنی
Agne
04-03-08, 13:37
کی میدونه این شعری که فرستادم از کیه و مربوط به چه واقعه ای و خطاب به کیه؟
M A H R A D
04-03-08, 14:40
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
bahare
04-03-08, 14:53
روزگاری پا کشید آن تازه گل از دامنم
گل بدامن میفشاند اشک خونینم هنوز
K A S R A
05-03-08, 01:07
زان یار دلنوازم شکری است با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت ...:1. (21):
:11():
حافظ
:11():
bahare
05-03-08, 11:41
تا چشم به هم زدیم دیدیم ، موهای سیه سپید گشته
این حنجره گشته بی صدا و دل از همه نا امید گشته
:1. (21):