aMiR HosSeiN
28-03-07, 21:15
HIV ویروسی از گروه رتروويروسها است كه به سلولهاى دستگاه ايمنى بدن حمله مىكند. HIV را لوك مونتانيه فرانسوی و رابرت گالوی آمريكایی كشف كردند.
رتروويروس ها (retroviruses) ويروس هايى هستند كه ماده ژنتیکی یا ژنوم آنها از از RNA تشكيل شده است.
بنابراين ویروسهای ایدز براى تكثير خود به آنزيمى به نام "نسخه بردار معكوس" (reverse Transcriptase) نیازمندند كه ژنوم RNA آنها را به صورت DNA نسخهبردارى كند تا بعد بتواند آن را با كمك آنزيم "اينتگراز" وارد ژنوم سلول ميزبان كند و به اين ترتيب امكان تكثير ويروس به وجود مىآيد.
كلمه retro (معكوس) در نام اين نوع ويروسها هم به همين خاطر است چرا كه معمولاً در سلولها نسخه بردارى از DNA به RNA انجام مىشود.
HIV داراى ژن هاى مختلفى است كه پروتئينهاى ساختمانی آن را رمزبندى مىكنند. HIV داراى ژن هاى عمومى رتروويروسها یعنی، gag، pol و env و نيز ژن هاى اختصاصى خودش، tat و rev است.
عفونت با HIV با انتشار حاد ويروس در خون آغاز مىشود. پس از اين مرحله شمارش ويروسها در خون تا صد برابر كاهش مىيابد. پس از اين مرحله يك دوره نهفتگى بالينى آغاز مىشود.
در ابتدا تصور مى شد كه اين دوره يك دوره حقيقى نهفتگى ويروسى است كه در آن HIV درون ژنوم ميزبان به صورت غيرفعال قرار مىگيرد.
بعدها مشخص شد كه یک نوع سلول در بافتهای لنفاوی بدن مثل گرههای لنفاوی به نام سلولهاى دندريتي با ويروس پوشيده شدهاند و بنابراين حتى در مرحلهاى كه ويروس در خون ديده نمىشود، ميزان آن در بدن بالاست.
HIV با آلودهكردن گروهی از سلولهای دستگاه ایمنی به نام لنفوسیتهای T از نوع CD4 مثبت بیماری ایدز را بوجود میآورد. اين سلول هاى زيرگروهى از گلبولهاى سفيد هستند كه به طور طبيعى پاسخ ايمنى به عفونت را تنظيم مىكنند.
HIV با استفاده از سلول هاى T براى تكثير خودش در سراسر بدن گسترش مىيابد و در همان زمان باعث كاهش اين سلولها مىشود كه بدن براى دفاع از خود به آنها نياز دارد.
هنگامى كه ميزان سلول هاى +T CD4 در فرد آلوده به HIV تا حد معينى سقوط كند، آن فرد به طيفى از بيمارىها مستعد میشود كه در حالت معمول بدن مى تواند آنها را كنترل كند. اين عفونت هاى فرصت طلب هستند كه باعث مرگ فرد مىشوند.
Only the registered members can see the link
دلايل مختلفى وجود دارد كه مبارزه با HIV را مشكل مىكند:
اول اينكه HIV يك ويروس دارای RNA است كه از آنزيم نسخه بردار معكوس براى تبديل RNA خودش به DNA استفاده مىكند. اين روند باعث مىشود كه احتمال بيشترى براى موتاسيون (جهش) در HIV نسبت به ويروس هاى دارای DNA وجود داشته باشد. بنابراين امكان ایجاد مقاومت سريع ويروس به درمان وجود دارد.
دوم اينكه اين تصور رايج كه HIV يك ويروس كشنده است صحت ندارد. اگر HIV يك ويروس كشنده بود، خودش هم به زودى از بين میرفت، چرا كه فرصت چندانى براى عفونتهاى جديد باقى نمىماند. در واقع HIV سالها در بدن باقى مىماند و از طرق مختلف مانند رابطه جنسى، انتقال خون، انتقال از مادر به نوزاد ديگران را هم آلوده مىكند.
همان طور كه ذكر شد حتى هنگامى كه هيچ ذره ويروسى در خون وجود ندارد ويروس در بدن به حالت نهفته باقى مىماند. پس از سال ها ويروس مىتواند فعال شود و از ماشينهاى سلولى براى تكثير خودش استفاده كند.
حتى در سالهاى اخير اين تصور كه عفونت مستقيم HIV باعث كاهش يافتن سلول هاى T CD4+ مىشود، مورد ترديد قرار گرفته است. علت كاهش سلولهاى ايمنى به اين امر مربوط مىشود كه پروتئين سازنده پوشش HIV به آسانى از ذرات ويروس جدا و به خون وارد مىشود و آن را پر مىكنند.
اين پروتئين ها مانند چسب، سلولهاى T CD4+ را به هم مىچسبانند، از طرف ديگر دستگاه ايمنى بدن به آنها واكنش نشان مى هد و باعث مىشود ساير سلول هاى ايمنى بدن به سلولهاى + T CD4 خود بدن حمله كنند و آنها را از بين ببرند.
Only the registered members can see the link
چرخه زندگى HIV
HIV به سلول هاى + T CD4 -که به آنها سلولهای T کمککننده (T helper) هم میگویند و زيرگروهى از گلبول هاى سفيد هستند كه نقش تنظيم پاسخ ايمنى را در بدن دارند- از طريق مولكول CXCR4 يا هر دو مولكول CXCR4 و CCR5 - بسته به مرحله عفونت - متصل مىشوند.
در مراحل اوليه عفونت HIV هر دو گيرنده CCR5 و CXCR4 محل اتصال ويروس هستند اما در مراحل انتهايى عفونت كه اغلب HIV دچار جهش مى شود، تنها به CXCR4 متصل مىشود.(مرحله a در شکل بالا)
هنگامى كه HIV به سلول هاى + T CD4 متصل مىشود، يك ساختار ويروسى به نام GP41 به داخل غشاى سلول نفوذ مىكند و RNA ويروس و آنزيمهاى مختلف از جمله نسخهبردار معكوس، اينتگراز و پروتئاز به داخل سلول تزريق مىشوند.(مرحله b)
مرحله بعدى توليد DNA از روى RNA ويروس با كمك آنزيم نسخهبردار معكوس است.(مرحله c و d)
در صورت موفقيت اين عمل، DNA پروويروسى با استفاده از آنزيم اينتگراز وارد DNA سلول ميزبان مى شود.(مرحله e) در اين حال سلول ميزبان كامل با HIV آلوده شده است اما به صورت فعال پروتئين هاى ويروس را توليد نمىكند.
از اين بعد دوره نهفته آغاز مى شود كه در آن سلول هاى آلوده مانند "بمب هايى منفجر نشده" براى مدت طولانى باقى مىمانند.
هنگامى كه سلول ميزبان توليد پروتئين هاى ويروس را از روى DNA پروويروسى آغاز مىكنند، آنزيم پروتئاز فراهم شده به وسيله HIV بايد آنها را به صورت پروتئينهاى نوبنياد HIV درآورند تا با اتصال آنها به هم ذرات ويروسى HIV به وجود آيد. ذرات ويروسى تازه به وجود آمده با جوانه زدن بر روى سطح سلول ميزبان از آن خارج مىشوند.(مراحل f تا m)
داروهاى ضد رتروويروسی
امروزه بيماران آلوده به HIV را با مجموعه اى از داروها كه در مراحل مختلف چرخه زندگى ويروس اثر مى كنند مورد درمان قرار مى دهند. اين داروها كه به آنها داروهاى ضد رتروويروسى مىگويند شامل اين گروه ها هستند:
* مهاركنندههاى پروتئاز (PIS): این داروها فعاليت آنزیم پروتئاز در ویروس را مهار مىكنند. پروتئاز آنزيمى است براى ساخته شدن ذرات جديد ويروسى (ويريونها) در مرحله نهايى لازم است.
* مهاركنندههاى آنزيم نسخه بردار معكوس: آنزيم نسخه بردار معكوس براى تكميل مرحله آلوده شدن سلول ها به وسيله ويروس لازم است و به وسيله آن است كه HIV مى تواند از روى RNA خود DNA بسازد.
اين داروها به سه دسته تقسيم مى شوند:
۱- مهاركننده هاى غيرنوكلئوزيدى نسخه بردار معكوس (NNRTTS)
۲- مهاركننده هاى آنالوگ نوكلئوزيدى نسخه بردار معكوس( NRTIS يا NARTIS)
۳- مهاركننده هاى آنالوگ نوكلئوئيدى نسخه بردار معكوس (NTRTIS يا NTARTIS)
* مهاركننده ورود ويروس: اين داروها با تعامل مستقيم با گيرنده هاى ويروس و جلوگيرى اتصال ويروس به غشاء سلول هدف از ورود آن به سلول جلوگيرى مىكنند.
مشكلات بسيار در تجويز يك دوره درمانى ضد HIV رخ مىدهد. هر داروى موثر داراى عوارض جانبى است كه اغلب جدى و گاه تهديدكننده حيات هستند.
عوارض جانبى شايع در درمان ايدز شامل تهوع و استفراغ شديد، اسهال، آسيب كبدى و نارسايى كبدى و زردى است. در هر برنامه درمانى به انجام آزمون هاى مكرر خون براى تعيين مداوم كارايى دارو (كه بر مبناى تعداد سلول هاى T و ميزان ويروس در خون سنجيده مىشود) و بررسى كاركرد كبد نياز دارد.
ويروس ايدز از كجا آمد؟
منشاء ويروس ايدز مورد سئوال بوده است. چند سال قبل گروهى بين المللى از دانشمندان بالاخره توانستند اين مسئله را حل كنند. حل اين مسئله مديون شمپانزهاى به نام مريلين بود كه دانشمندان را قادر كرد ثابت كنند كه ويروس در ابتدا از يك زيرگونه خاص از شمپانزه ها در جنگل هاى بارانى آفريقاى مركزى منشا گرفته است.
به اعتقاد دانشمندان عفونت انسان با ويروس ايدز در نيمه اول قرن بيستم در نتيجه فعاليت افرادى كه شمپانزه ها را شكار مى كردند و آنها را مى خوردند رخ داده است. اين عمل همچنان در حال حاضر ادامه دارد.
به گفته پژوهشگران آزمون هاى ژنتيكى نشان مىدهد كه ويروس اصلى انسانى عامل ايدز (يعنى HIV1) كاملاً به ويروسی شبيه است كه شمپانزهها را آلوده مى كند اما در آنها بيمارى ايجاد نمىكند.
دكتر بئاتريس هان از دانشگاه آلباماى آمريكا و همكارانش هنگامى به اين كشف نائل آمدند كه نمونه هاى منجمد شده خون و بافت يك شمپانزه آزمايشگاهى به نام "مريلين" را كه در سال ۱۹۸۵ مرده بود بررسى مىكردند.
آزمون هاى ژنتيكى در آن زمان در اختيار نبودند. به گفته دكتر هان اين شمپانزه ماده هرگز در پژوهش هاى ايدز مورد استفاده قرار نگرفته و از سال ۱۹۶۹ به بعد فرآورده هاى خونى انسانى دريافت نكرده بود.گروه پژوهشگران به سرپرستى خانم دكتر هان در خون و بافت هاى مريلين ويروس "پدربزرگ" ويروس انسانى را يافتند.
ويروس هاى مشابهى پيش از اين در ۴ شمپانزه ديگر ديده شده بودند اما بعدها مشخص شد كه تنها زيرگونهاى كه مريلين به آن متعلق بود، يعنى گونه "پانتروگلوديتس تروگلوديتس" (Pantriglodytes Troglodytes) داراى ويروسی بود كه میتواند انسانها را آلوده كند.
در روز هاى ابتدايى پژوهش درباره ايدز، چند شمپانزه به طور عامدانه با ويروس ايدز آلوده شدند تا معلوم شود كه آيا به بيمارى مبتلا مى شوند يا نه.
در كمال تعجب دانشمندان به رغم ۹۸درصد مشابهت ماده ژنتيكى شمپانزهها با انسان، هيچكدام از شمپانزه ها به بيمارى مبتلا نشدند. با مشخصشدن زير گونه اختصاصى شمپانزه كه منشاء ويروس بودند و با توجه به این که شمپانزهها به رغم آلوده بودن به ويروس به بيمارى مبتلا نمىشوند، مطالعه بر روى آنها احتمالاً مىتواند به توليد درمانهاى جديد یرای ایدز كمك كند.
در حال حاضر مشخص نيست كه آيا شمپانزه ها به علت تفاوت هاى ژنتيكى با انسان ها به بيمارى مبتلا نمىشوند يا اينكه دستگاه ايمنى آنها بهتر مىتواند با ويروس مبارزه كند.
پاسخ به اين سئوال تعيين خواهد كرد آيا مطالعه شمپانزه مى تواند به درمانهاى بهتر يا واكسن براى ايدز منجر شود يا نه.
شواهدى وجود دارد كه ويروس ايدز در طول تاريخ به انسان ها منتقل مىشده است اما تنها در قرن بيستم بود كه همه گيرى ايدز به وجود آمد.
به گفته دكتر هان دليل اين تغيير وضعيت ممكن است به افزايش بى بندوبارى جنسى، ناآرامى هاى مدنى و مهاجرت مردم به شهرها مربوط باشد.
پژوهشگران اولين مورد شناخته شده ايدز را در يك مرد سياه پوست جزء قبيله بانتو كشف كردند كه در سال ۱۹۵۹ فوت كرده بود و در كنگوى بلژيك جمهورى كنگوى فعلى محل زندگى زيرگونه هاى شمپانزه زندگى مىكرده است
منبع : همشهری آنلاین
رتروويروس ها (retroviruses) ويروس هايى هستند كه ماده ژنتیکی یا ژنوم آنها از از RNA تشكيل شده است.
بنابراين ویروسهای ایدز براى تكثير خود به آنزيمى به نام "نسخه بردار معكوس" (reverse Transcriptase) نیازمندند كه ژنوم RNA آنها را به صورت DNA نسخهبردارى كند تا بعد بتواند آن را با كمك آنزيم "اينتگراز" وارد ژنوم سلول ميزبان كند و به اين ترتيب امكان تكثير ويروس به وجود مىآيد.
كلمه retro (معكوس) در نام اين نوع ويروسها هم به همين خاطر است چرا كه معمولاً در سلولها نسخه بردارى از DNA به RNA انجام مىشود.
HIV داراى ژن هاى مختلفى است كه پروتئينهاى ساختمانی آن را رمزبندى مىكنند. HIV داراى ژن هاى عمومى رتروويروسها یعنی، gag، pol و env و نيز ژن هاى اختصاصى خودش، tat و rev است.
عفونت با HIV با انتشار حاد ويروس در خون آغاز مىشود. پس از اين مرحله شمارش ويروسها در خون تا صد برابر كاهش مىيابد. پس از اين مرحله يك دوره نهفتگى بالينى آغاز مىشود.
در ابتدا تصور مى شد كه اين دوره يك دوره حقيقى نهفتگى ويروسى است كه در آن HIV درون ژنوم ميزبان به صورت غيرفعال قرار مىگيرد.
بعدها مشخص شد كه یک نوع سلول در بافتهای لنفاوی بدن مثل گرههای لنفاوی به نام سلولهاى دندريتي با ويروس پوشيده شدهاند و بنابراين حتى در مرحلهاى كه ويروس در خون ديده نمىشود، ميزان آن در بدن بالاست.
HIV با آلودهكردن گروهی از سلولهای دستگاه ایمنی به نام لنفوسیتهای T از نوع CD4 مثبت بیماری ایدز را بوجود میآورد. اين سلول هاى زيرگروهى از گلبولهاى سفيد هستند كه به طور طبيعى پاسخ ايمنى به عفونت را تنظيم مىكنند.
HIV با استفاده از سلول هاى T براى تكثير خودش در سراسر بدن گسترش مىيابد و در همان زمان باعث كاهش اين سلولها مىشود كه بدن براى دفاع از خود به آنها نياز دارد.
هنگامى كه ميزان سلول هاى +T CD4 در فرد آلوده به HIV تا حد معينى سقوط كند، آن فرد به طيفى از بيمارىها مستعد میشود كه در حالت معمول بدن مى تواند آنها را كنترل كند. اين عفونت هاى فرصت طلب هستند كه باعث مرگ فرد مىشوند.
Only the registered members can see the link
دلايل مختلفى وجود دارد كه مبارزه با HIV را مشكل مىكند:
اول اينكه HIV يك ويروس دارای RNA است كه از آنزيم نسخه بردار معكوس براى تبديل RNA خودش به DNA استفاده مىكند. اين روند باعث مىشود كه احتمال بيشترى براى موتاسيون (جهش) در HIV نسبت به ويروس هاى دارای DNA وجود داشته باشد. بنابراين امكان ایجاد مقاومت سريع ويروس به درمان وجود دارد.
دوم اينكه اين تصور رايج كه HIV يك ويروس كشنده است صحت ندارد. اگر HIV يك ويروس كشنده بود، خودش هم به زودى از بين میرفت، چرا كه فرصت چندانى براى عفونتهاى جديد باقى نمىماند. در واقع HIV سالها در بدن باقى مىماند و از طرق مختلف مانند رابطه جنسى، انتقال خون، انتقال از مادر به نوزاد ديگران را هم آلوده مىكند.
همان طور كه ذكر شد حتى هنگامى كه هيچ ذره ويروسى در خون وجود ندارد ويروس در بدن به حالت نهفته باقى مىماند. پس از سال ها ويروس مىتواند فعال شود و از ماشينهاى سلولى براى تكثير خودش استفاده كند.
حتى در سالهاى اخير اين تصور كه عفونت مستقيم HIV باعث كاهش يافتن سلول هاى T CD4+ مىشود، مورد ترديد قرار گرفته است. علت كاهش سلولهاى ايمنى به اين امر مربوط مىشود كه پروتئين سازنده پوشش HIV به آسانى از ذرات ويروس جدا و به خون وارد مىشود و آن را پر مىكنند.
اين پروتئين ها مانند چسب، سلولهاى T CD4+ را به هم مىچسبانند، از طرف ديگر دستگاه ايمنى بدن به آنها واكنش نشان مى هد و باعث مىشود ساير سلول هاى ايمنى بدن به سلولهاى + T CD4 خود بدن حمله كنند و آنها را از بين ببرند.
Only the registered members can see the link
چرخه زندگى HIV
HIV به سلول هاى + T CD4 -که به آنها سلولهای T کمککننده (T helper) هم میگویند و زيرگروهى از گلبول هاى سفيد هستند كه نقش تنظيم پاسخ ايمنى را در بدن دارند- از طريق مولكول CXCR4 يا هر دو مولكول CXCR4 و CCR5 - بسته به مرحله عفونت - متصل مىشوند.
در مراحل اوليه عفونت HIV هر دو گيرنده CCR5 و CXCR4 محل اتصال ويروس هستند اما در مراحل انتهايى عفونت كه اغلب HIV دچار جهش مى شود، تنها به CXCR4 متصل مىشود.(مرحله a در شکل بالا)
هنگامى كه HIV به سلول هاى + T CD4 متصل مىشود، يك ساختار ويروسى به نام GP41 به داخل غشاى سلول نفوذ مىكند و RNA ويروس و آنزيمهاى مختلف از جمله نسخهبردار معكوس، اينتگراز و پروتئاز به داخل سلول تزريق مىشوند.(مرحله b)
مرحله بعدى توليد DNA از روى RNA ويروس با كمك آنزيم نسخهبردار معكوس است.(مرحله c و d)
در صورت موفقيت اين عمل، DNA پروويروسى با استفاده از آنزيم اينتگراز وارد DNA سلول ميزبان مى شود.(مرحله e) در اين حال سلول ميزبان كامل با HIV آلوده شده است اما به صورت فعال پروتئين هاى ويروس را توليد نمىكند.
از اين بعد دوره نهفته آغاز مى شود كه در آن سلول هاى آلوده مانند "بمب هايى منفجر نشده" براى مدت طولانى باقى مىمانند.
هنگامى كه سلول ميزبان توليد پروتئين هاى ويروس را از روى DNA پروويروسى آغاز مىكنند، آنزيم پروتئاز فراهم شده به وسيله HIV بايد آنها را به صورت پروتئينهاى نوبنياد HIV درآورند تا با اتصال آنها به هم ذرات ويروسى HIV به وجود آيد. ذرات ويروسى تازه به وجود آمده با جوانه زدن بر روى سطح سلول ميزبان از آن خارج مىشوند.(مراحل f تا m)
داروهاى ضد رتروويروسی
امروزه بيماران آلوده به HIV را با مجموعه اى از داروها كه در مراحل مختلف چرخه زندگى ويروس اثر مى كنند مورد درمان قرار مى دهند. اين داروها كه به آنها داروهاى ضد رتروويروسى مىگويند شامل اين گروه ها هستند:
* مهاركنندههاى پروتئاز (PIS): این داروها فعاليت آنزیم پروتئاز در ویروس را مهار مىكنند. پروتئاز آنزيمى است براى ساخته شدن ذرات جديد ويروسى (ويريونها) در مرحله نهايى لازم است.
* مهاركنندههاى آنزيم نسخه بردار معكوس: آنزيم نسخه بردار معكوس براى تكميل مرحله آلوده شدن سلول ها به وسيله ويروس لازم است و به وسيله آن است كه HIV مى تواند از روى RNA خود DNA بسازد.
اين داروها به سه دسته تقسيم مى شوند:
۱- مهاركننده هاى غيرنوكلئوزيدى نسخه بردار معكوس (NNRTTS)
۲- مهاركننده هاى آنالوگ نوكلئوزيدى نسخه بردار معكوس( NRTIS يا NARTIS)
۳- مهاركننده هاى آنالوگ نوكلئوئيدى نسخه بردار معكوس (NTRTIS يا NTARTIS)
* مهاركننده ورود ويروس: اين داروها با تعامل مستقيم با گيرنده هاى ويروس و جلوگيرى اتصال ويروس به غشاء سلول هدف از ورود آن به سلول جلوگيرى مىكنند.
مشكلات بسيار در تجويز يك دوره درمانى ضد HIV رخ مىدهد. هر داروى موثر داراى عوارض جانبى است كه اغلب جدى و گاه تهديدكننده حيات هستند.
عوارض جانبى شايع در درمان ايدز شامل تهوع و استفراغ شديد، اسهال، آسيب كبدى و نارسايى كبدى و زردى است. در هر برنامه درمانى به انجام آزمون هاى مكرر خون براى تعيين مداوم كارايى دارو (كه بر مبناى تعداد سلول هاى T و ميزان ويروس در خون سنجيده مىشود) و بررسى كاركرد كبد نياز دارد.
ويروس ايدز از كجا آمد؟
منشاء ويروس ايدز مورد سئوال بوده است. چند سال قبل گروهى بين المللى از دانشمندان بالاخره توانستند اين مسئله را حل كنند. حل اين مسئله مديون شمپانزهاى به نام مريلين بود كه دانشمندان را قادر كرد ثابت كنند كه ويروس در ابتدا از يك زيرگونه خاص از شمپانزه ها در جنگل هاى بارانى آفريقاى مركزى منشا گرفته است.
به اعتقاد دانشمندان عفونت انسان با ويروس ايدز در نيمه اول قرن بيستم در نتيجه فعاليت افرادى كه شمپانزه ها را شكار مى كردند و آنها را مى خوردند رخ داده است. اين عمل همچنان در حال حاضر ادامه دارد.
به گفته پژوهشگران آزمون هاى ژنتيكى نشان مىدهد كه ويروس اصلى انسانى عامل ايدز (يعنى HIV1) كاملاً به ويروسی شبيه است كه شمپانزهها را آلوده مى كند اما در آنها بيمارى ايجاد نمىكند.
دكتر بئاتريس هان از دانشگاه آلباماى آمريكا و همكارانش هنگامى به اين كشف نائل آمدند كه نمونه هاى منجمد شده خون و بافت يك شمپانزه آزمايشگاهى به نام "مريلين" را كه در سال ۱۹۸۵ مرده بود بررسى مىكردند.
آزمون هاى ژنتيكى در آن زمان در اختيار نبودند. به گفته دكتر هان اين شمپانزه ماده هرگز در پژوهش هاى ايدز مورد استفاده قرار نگرفته و از سال ۱۹۶۹ به بعد فرآورده هاى خونى انسانى دريافت نكرده بود.گروه پژوهشگران به سرپرستى خانم دكتر هان در خون و بافت هاى مريلين ويروس "پدربزرگ" ويروس انسانى را يافتند.
ويروس هاى مشابهى پيش از اين در ۴ شمپانزه ديگر ديده شده بودند اما بعدها مشخص شد كه تنها زيرگونهاى كه مريلين به آن متعلق بود، يعنى گونه "پانتروگلوديتس تروگلوديتس" (Pantriglodytes Troglodytes) داراى ويروسی بود كه میتواند انسانها را آلوده كند.
در روز هاى ابتدايى پژوهش درباره ايدز، چند شمپانزه به طور عامدانه با ويروس ايدز آلوده شدند تا معلوم شود كه آيا به بيمارى مبتلا مى شوند يا نه.
در كمال تعجب دانشمندان به رغم ۹۸درصد مشابهت ماده ژنتيكى شمپانزهها با انسان، هيچكدام از شمپانزه ها به بيمارى مبتلا نشدند. با مشخصشدن زير گونه اختصاصى شمپانزه كه منشاء ويروس بودند و با توجه به این که شمپانزهها به رغم آلوده بودن به ويروس به بيمارى مبتلا نمىشوند، مطالعه بر روى آنها احتمالاً مىتواند به توليد درمانهاى جديد یرای ایدز كمك كند.
در حال حاضر مشخص نيست كه آيا شمپانزه ها به علت تفاوت هاى ژنتيكى با انسان ها به بيمارى مبتلا نمىشوند يا اينكه دستگاه ايمنى آنها بهتر مىتواند با ويروس مبارزه كند.
پاسخ به اين سئوال تعيين خواهد كرد آيا مطالعه شمپانزه مى تواند به درمانهاى بهتر يا واكسن براى ايدز منجر شود يا نه.
شواهدى وجود دارد كه ويروس ايدز در طول تاريخ به انسان ها منتقل مىشده است اما تنها در قرن بيستم بود كه همه گيرى ايدز به وجود آمد.
به گفته دكتر هان دليل اين تغيير وضعيت ممكن است به افزايش بى بندوبارى جنسى، ناآرامى هاى مدنى و مهاجرت مردم به شهرها مربوط باشد.
پژوهشگران اولين مورد شناخته شده ايدز را در يك مرد سياه پوست جزء قبيله بانتو كشف كردند كه در سال ۱۹۵۹ فوت كرده بود و در كنگوى بلژيك جمهورى كنگوى فعلى محل زندگى زيرگونه هاى شمپانزه زندگى مىكرده است
منبع : همشهری آنلاین