PDA

مشاهده نسخه کامل : یکی به رنجه یکی به گنج !



G E N E R A L ™
26-10-08, 17:35
یکی به رنجه یکی به گنج !

Only the registered members can see the link
تعجب نكنيد، اين حقيقت وصف حال جامعه امروزی ماست ! چرا كه شکاف طبقاتی بقدری عمیق شده و هر روز نیز عمیق تر هم می شود. چنانکه یکی از شدت سیری در حال ترکیدن است و در مقابل او یکی که نه بلکه هزاران نفر در اثر شدت نداري، گرسنگی و ضعف رمقی برایشان باقی نمانده است!

حقیقت این است که بررگترین فاجعه اقتنصادی که در جامعه امروز ما اتفاق افتاده این است که بدنه اصلی اجتماع را که باید اكثرا طبقات متوسط تشکیل دهند متاسفانه طبقات فقیر تشکیل می دهند! چون آن طبقه متوسطی که دستش به دهانش برسد و نه چندان ثروتمند باشد که نداند با این همه ثروت چه کند و نه چندان فقیر که شب و روز در فکر تامین مایحتاج روزانه اش باشد و اسير قسط و وام و قرض و بدهكاري نباشد، الان ديگر وجود ندارد. البته باز هم تعجبي ندارد چون جای آن را دو طبقه ي متمايز گرفته اند : یک طبقه فوق العاده ثروتمند با پولهای باد آورده و زندگی های افسانه ای که البته تعدادشان اندک است و از چند درصد جامعه فراتر نمی رود و یک طبقه بزرگ که اکثریت جامعه را تشکیل می دهد و با رنج و مشقت زندگی می کند و اتفاقا تمام فشارهاي کاري و زحمات جامعه هم بر روی دوش این گروه اخیر است و اینجاست که همه حرفی که ما می خواهیم بزنیم در همان یک جمله بالا آمده است که هزاران نفر به رنج و یکی به گنج ! و شما در این میان لازم نیست پرتغال فروش را پیدا کنید چون با گذشت زمان و استمرار اين واقعيت تلخ بر اين باوريم كه ديگر پرتغال فروشی وجود ندارد!

در ادبيات لرها اگر رجوع كنيم، خواهيم ديد كه ضرب المثل جالبی دارند كه خیلی مفید و مختصر در اين باره می گویند :

شد غلامی که آب جوی آرد
آب جوی آمد غلام ببرد
صید هر بار ماهی آوردی
ماهی این بار رفت و صید ببرد!

Only the registered members can see the link
یکی از گرسنگی نمی خوابد، یکی از سیری نمي كاهد

یکی به وصال می رسد، یکی در فراق می سوزد

یکی به رنج می ماند!، اما! یکی ديگر! به گنج مي رسد

یکی خوشبخت می شود، یکی باز هم بدبخت مي ماند

يكي از سيري مي تركد، يكي از گرسنگي مي شكند!