N@VID
08-10-08, 22:19
سلام :
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میداده اند.
روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشته اند.
از سوی دیگر، کاروانهای بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله چپاول مردم بومی واقع میشدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت.
به عبارتی دیگر تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت میرفت. او با افزایش رفت و آمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال 971 ﻫ- ق با ایجاد 114 برج (به تعداد سورههای قرآن) در تهرن آغاز شد و وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سورههای قرآن را دفن کنند.
حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برج هایش از دو نقطه خاکبرداری کردند که بعدها یکی از دو محل به "چالهمیدان" و دیگری به "چالهحصار" معروف شد.
پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال 1154 ﻫ- ق تهران را به رسم تیول به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمد خان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید.
بعد از مرگ کریمخان زند، آقا محمد خان قاجار در سال 1200 ﻫ- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشست و تهران را بهعنوان پایتخت برگزید و "دارالخلافه" نامید.
انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهمترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بوده است، مضافا ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشته است.
در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمده است جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.
ناصر الدین شاه دو نفر را مامور کرد که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند.
ساختمان حصار و حفر خندقهای جدید تهران قریب به ده سال طول کشید و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت و مساحت آن به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق 12 دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازهها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارتاند از:
* دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
* دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
* دروازههای باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
* دروازههای غار، رباط کریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت. غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک. شرق: خیابان شهباز(17 شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
و محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانهای لالهزار، خیابان شاهآباد، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله (فردوسی) خیابان لختی (سعدی) خیابان واگنخانه (خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشانتپه (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.
محله عودلاجان (بر گرفته از واژه عربی عودلاجان به معنی بازار عطر فروشان است) تشکیل میشد از خیابان جلیل آباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بوده است.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.
چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.
چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
اولین اتومبیل تهران
به دنبال کالسکه هایی که با بخار و آتش حرکت می کردند اولین اتومبیل هایی که به ایران وارد شد . سواری های فورد کروکی کلاچی با لاستیک توپر بود . اتومبیل هایی نیز شبیه وانت امروزی وارد تهران شد که به آنها ماشین لاری می گفتند و همچنین اتومبیل های دورسیمی که برای حمل بار و مسافر می آمدند . به هر جهت نخستین اتومبیل در زمان مظفرالدین شاه وارد تهران گردید .
اولین خط آهن ( ماشین دودی )
نخستین خط آهن ایران ، خط آهن تهران به شهرری بود که در سال 1261 هجری شمسی و 1883 میلادی امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی به نام مسیوبواتان از ناصرالدین شاه گرفت . ماشین های که در این خط به کار افتادند نام ترن نداشتند بلکه در دارالخائفه آنهار را ماشین دودی می گفتند .
واگن اسبی
واگن اسبی به وسیله دو یا چهار اسب بر روی ریل حرکت می کرد و تقریباٌ بیشتر خیابان های اصلی شهر را به هم وصل می کرد . این واگن یا تراموای ، دارای چند قسمت بود . قسمت اول محوطه کوچکی بود مخصوص فرار گرفتن سورچی و قسمت های دیگر اختصاص به مسافرانی داشت که بر روی نیمکت هایی که در دو طرف واگن ها تعبیه شده بود ، قرار می گرفتند . خطوط مختلف واگن اسبی در خیابان ها به قرار زیر بود : اول ، خط بازار که تا آخر خیابان لاله زار نزدیک خیابان رفاهی رفت و آمد می کرد . دوم ، خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه می افتاد و خیابان ناصریه و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی می کرد و از خیابان ری می گذشت و به کار ماشین دودی می رسید . سوم ، خط باغ شاه که از بازار حرکت می اکرد و بعد از شش دو راهی به دروازه باغشاه می رسید .
تهران کهن
تهران در شمال شهر ری واقع است و دارای باغهای فراوان و میوههای متنوع ودرختان زیبا میباشد و همچنین آب و هوای خوش دارد. پس از آنکه شهر ری دو بار مورد حمله مغولان قرار گرفت اهالی آن رو به بلاد دیگر منجمله تهران نهادند. کهنترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان دهنده این مطلب است که تهران پیش از سده سوم هجری قمری وجود داشته است و همچنین در نوشتههای تاریخنگارانی چون ابن اسفندیار، عمادالدین زکریای قزوینی و حمدالله مستوفی و برخی دیگر همگی معترفند که تهران دارای محلاتی بوده که در زیرزمین ساخته شده بود و اهالی آن در زیرزمین بیتوته میکردند.
تهران افشاریه
پس از فروپاشی صفویه و به روی کارآمدن افشاریه و به خصوص در زمان نادرشاه که پادشاهی خود را مشهد و خراسان قرار داده بود . تهران اهمیتی ثانوی یافت و شاه حکومت تهران را در سال 1253ه.ق به پسر ارشدش رضاقلی میرزا سپرد .
تهران در عصر ایلخانیان مغول
در زمان حمله مغول شهر ری ویران شد و انبوهی از جمعیت آن قتل عام شدند . سپس گروهی از مردم این شهر به سوی قریه تهران مهاجرت کردند . کوشش هایی که ایلخان غازان ( 703-694ه-ق ) برای عمران شهر ری انجام دادند با شکست مواجه شد و ورامین نیز سرانجام به صورت تلی از خاک درآمد . اما تهران در قرن هشتم و نهم قمری از این رویداد به تدریج سود برد . سفیر اسپانیا نخستین جهانگرد غربی که از تهران یاد کرده است در حالیکه برای ملاقات تیمور لنگ در سفر به سمرقند از تهران گذر می کرده شهر را بسیا وسیع و دلپذیر یافته و نوشته است که در یک قصر به او مسکن داده اند . این بنا بزرگترین ساختمان شهر بوده و تیمور لنگ هنگام عبور از تهران در این مکان فرود می آمده است . این قصر نخستین بنای معظم تهران است که در متون از آن یاد شده است . منتهی الیه جنوب شرقی تهران در قرن نهم تقریباٌ در نزدیکی محلی بود که در حال حاضر بقعه سید اسماعیل در آن قرار دارد . محله چاله میدان فعلی به همراه امامزاده یحیی مرز شمال شرقی شهر را تعیین می کرده است . اقامتگاههای زیرزمینی ، خانه ها و بستانها با گردش به سمت غرب ، تا آنسوی امامزاده یحیی امتداد می یافتند و تا محل کاخ کنونی گلستان پیش می رفتند . این بخش ضلع شمال غربی مجتمع شهری عصر تیموریان را تشکیل می داده است .
تهران صفوی
تهران در دوران صفویه و اوایل قاجار - اولین نقشه شهر که در سال 1237 تهیه شده است
تهران در دوران صفویه و اوایل قاجار - اولین نقشه شهر که در سال 1237 تهیه شده است
اهمیت و آبادانی و رونق تهران از زمان دودمان صفوی آغاز گردید. چون نیای بزرگ صفویان بنام سید حمزه در شهر ری مدفون بوده و هم به جهت وجود باغهای وسیع و آب گوارا و چنارهای بلند و زیبا، شاهان صفوی هر چند یک بار بدانجا روی میآوردند و بدین ترتیب تهران مورد توجه پادشاهان صفوی بویژه شاه تهماسب یکم واقع گردید و وی دستور ساختمان بارویی به دور شهر را داد که دارای چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سورههای قرآن بود و برای بنای حصار شهر از دو منطقه داخل شهر خاکبرداری انجام شد که بعدها این دو منطقه به چاله حصار و چاله میدان معروف شدند. حدود تقریبی نخستین حصار شهر تهران از جنوب به خیابان مولوی و حاج ابوالفتح، از سوی شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان شاهپور (وحدت اسلامی) و از شمال به امیرکبیر و سپه (امام خمینی) محدود میشد و محوطه ارگ تهران در میانه شمالی شهر قرار داشت و خندقی نیز به دور حصار کشیده شده بود و محلههای عمده درون حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چالهمیدان و چالهحصار میشده است. محدوده درون حصار حدود ۴ کیلومتر مربع بوده و درازی باروی دور آن در کتابهای معتبر حدود ۶ هزار گام نگاشته شده است و فضای بیرون از حصار شامل باغها و کشتزارهای پهناوری بوده که امروزه همگی به محدودههای شهری تهران مبدل گردیده اند. پس از استقرار خاندان صفوی در قزوین و سپس در اصفهان، تهران از رشد و گسترش بازمانده و بی توجهی شاه عباس اول به تهران نیز خود به این مسئله افزود زیرا که وی در سال ۹۹۸ که رهسپار جنگ با عبدالمومن خان ازبک شد در تهران به سختی بیمار گردید و ناگزیر از سرکوبی به موقع ازبکان بازماند و در نتیجه ازبکها مشهد را گرفتند بدان جهت خاطره تلخی از تهران به دل گرفت و نسبت به پیشرفت و رشد آن بی توجه ماند.
در روزگار واپسین پادشاهان صفوی برخی اوقات تهران مقر موقتی دربار گردید و حتی شاه سلیمان در آنجا کاخی بنا نهاد و در زمان سلطان حسین صفوی که همزمان با حمله افاغنه در تهران بسر میبرده برابر یورش افغانها به سختی ایستادگی نموده و تلفات سنگینی را به نیروهای اشرف افغان وارد ساخت اما سرانجام تهران سقوط نمود و افغانها نیز به جهت گرفتن انتقام شهر را ویران کردند و بعدها پس از راندن افغانها، شاه تهماسب دوم به تهران بازگشت و در زمان نادرشاه افشار تهران ازنو نام و نشانی یافت و وی فرمان داد که انجمنی از همه دین شناسان شیعه و سنی در آنجا تشکیل شود و آنان اختلافات دیرینه خویش را کنار گذارند و موجبات یکپارچگی اسلام را فراهم آورند.
تهران قاجاری
بعدها با سرنگونی افشاریان، تهران در گستره نفوذ قاجارها که رقیب کریمخان زند بودند درآمد و در طی جنگ و کشاکش میان خان قاجار و کریمخان لشکر قاجار تارومار شد و کریمخان با لشکر خویش وارد تهران گردید و ظاهراً قصدش این بود که تهران را پایتخت خویش کند بدان سبب که ساختمان دیوانی را در آنجا بنا نهاد و به فرمان او برج و باروی شهر تعمیر گردید و ارگ سلطنتی نیز بازسازی شد.
پس از مرگ کریمخان زند آقا محمدخان پس از نبرد سختی که با لطفعلی خان زند داشت بر کشور چیره گردید و تهران را در آغاز سده سیزدهم و به سال ۱۰۲۴ پایتخت خویش قرار داد و از آن پس تهران دارالخلافه (به معنی پایتخت) نامیده شد.
در طول روزگار قاجاری تهران گسترش زیادی یافت و ساخت و سازهای فراوانی در آن انجام گرفت و در دوره سلطنت فتحعلی شاه محلات تازه و ساختمانهای چندی در تهران ایجاد گردید که از آن جمله مسجد امام خمینی (شاه)، مسجد سید عزیزالله، مدرسه مروی، قصر قاجار باغ نگارستان و لالهزار را میتوان نام برد. همچنین طول باروی شهر به ۵/۷ کیلومتر افزایش یافت و با ۶ دروازه به بیرون از شهر پیوسته گردید.
در زمان محمدشاه قاجار گسترش و رونق تهران همچنان ادامه یافت و دو کوی تازه، یکی بنام عباسآباد و دیگری محمدیه به محلات تهران افزوده گشت و آب رودخانه کرج بنام نهر کرج به تهران انتقال یافت که آب روان میان بلوار کشاورز یادگار همان زمان است.
در آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه به جهت افزایش چشمگیر جمعیت دیگر فضایی برای ساخت و ساز درون حصار قدیمی باقی نمانده بود بنابراین ایجاد محلات در بیرون از حصار قدیمی انجام یافت که از آن جمله کاخهای شاهی، کوشکهای اعیانی، سفارتخانهها و منازل خارجیان همگی در بیرون از حصار ساخته شد و به کوشش اصلاحگر بزرگ ایران، امیر کبیر نهادهای چندی از جمله مدرسه دارالفنون، بازار امیر، بازار کفاشها و سرای امیر پدید آمد که خود در گسترش مکانی شهر تهران بی تأثیر نبوده است.
جمعیت تهران در این دوره بیش از ۱۵۰ هزار نفر نگاشته شده است. در همین زمان نیاز به تعیین محدوده تازه شهر تهران احساس میشد و این کار نیازمند تهیه نقشهای از تهران بود. از این رو در سال ۱۲۷۵ گروهی به سرپرستی اعتضادالسلطنه با همکاری موسیو کرشیش سرتیپ و آموزگار توپخانه و دستیاری چندین نفر از شاگردان دارالفنون نقشهای از تهران تهیه کردند و این نخستین نقشه دارالخلافه تهران به مقیاس ۱:۱۰۰۰ بوده است و از آنجایی که امکانات و وسایل فنی در اختیار هیئت تهیه نقشه نبوده از اینرو فاصلهها با گام و زاویهها با تقریب اندازه گیری میشده است، بر این پایه نقشه مزبور از جهت نشان دادن شکل و موقعیت شهر و محلههای درون آن و دروازهها در نوع خود نقشه موفقی بوده و چهره تهران قدیم را کاملاً در برابر دیدگان مجسم میسازد.
پس از تهیه نخستین نقشه تهران، از نو در سال ۱۲۸۴ با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و تعدادی از مهندسان و معماران ایرانی نقشه دیگری از تهران طرح ریزی شد که در آن پیرامون شهر را به وسیله خندقها و باروهای نو به شکل هشت ضلعی و با ۱۲ دروازه محدود ساختند که ارتباط داخل و خارج شهر از طریق این دروازهها صورت میپذیرفته است. دروازههای مزبور به ترتیب شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشانتپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، دروازه غار و خانیآباد نامیده شدند. مقارن سال ۱۳۰۵ مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با دستیاری عدهای از معلمان دیگر و بیست نفر شاگردان مدرسه مزبور از شهر جدید به مقیاس ۱:۲۰۰۰ نقشه برداری کردند و محیط شهر را به میزان ۱۹۲۰۰ متر اندازه گیری کرده و جمعیت تهران را در حدود ۲۵۰ هزار نفر سرشماری نمودند. هیئت نامبرده برای تهیه نقشه ۴ سال وقت صرف نمودند و بالاخره در سال ۱۳۰۹نقشه تهران جدید به چاپ رسید که در سنجش با نقشههای قبل از دقت بیشتری برخوردار بوده است.
امروزه بخش بزرگی از مردم تهران از مهاجران تشکیل شده است. اکثریت مهاجرین به تهران ایرانی هستند و درصد کمی از مهاجرین را مهاجرین از کشورهای دیگر همچون افغانستان - عراق - یوگوسلاوی - بوسنی و روسیه تشکیل میدهند.
تهران پهلوی
بیگمان دگرگونیهای بنیادین در تهران از سال ۱۳۰۰ به بعد ایجاد شده است که به چهار دوره کاملاً جدا تقسیم میشود. سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ که در طی آن خندقها و دروازه ها از بین رفت و شهر از چهار جهت رو به گسترش نهاد و اندکی شکل منظم و هندسی یافت همچنین ساختمانها و تأسیسات بانک ملی، وزارت امور خارجه، شهربانی کل کشور، ایستگاه راهآهن، دانشگاه تهران و ایستگاه فرستنده رادیوتهران باشگاه افسران و چند بیمارستان مربوط، به این دوره میباشد.
سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ که همزمان با جنگ جهانی دوم بوده و به دلیل پیامدهای ناشی از جنگ جهانی و مسائل و مشکلات سیاسی برآمده از آن تغییرات چشمگیری در کشور پدید نیامد. سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ که طی آن شهر تهران به سرعت توسعه یافت و ساختمانها و شهرکها و باغراهها (بلواهاا) ی تازهای ساخته شد و جمعیت شهر بر پایه آمار سال ۱۳۵۵ به ۴.۳۵۰.۰۰۰ نفر بالغ گردید.
تهران پس از انقلاب
دوره چهارم سال ۱۳۵۷ که همزمان با انقلاب 1357 خورشیدی، تغییر رژیم سیاسی کشور و حاصل آن تغییر چشمگیر در همه ابعاد جامعه بوده است که به وضوح شاهد آنیم، گسترش تهران در طی این سالها مربوط به عوامل چندی از جمله جنگ تحمیلی و مسئله جنگ زدگان، تمرکز همه امکانات آموزشی و بهداشتی، درمانی و رفاهی در تهران موجبات گسترش بی رویه جمعیت در این شهر گردیده است و دقیقاً همین امر سبب ایجاد معضلات اجتماعی و اقتصادی بیشماری را برای شهروندان تهرانی در پی داشته است که از آن جمله به اختصار میتوان آلودگی محیط زیست، راهبندانها و مشکلات ترابری شهری، پیشههای کاذب و بسیاری مسائل اقتصادی و زیستی را برشمرد.
تهران مرکز کلیه وزارتخانهها و ادارات و مراکز علمی کشور میباشد و هم اکنون نمایندگیهای سیاسی بیش از ۹۰ کشور جهان در تهران و اطراف آن مانند موزه ایران باستان، کتابخانه ملی، مجموعه کاخهای پیشین، بوستانها و فضای سبز و موارد دیدنی دیگر نام برد.
منبع ، سايت : Only the registered members can see the link
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میداده اند.
روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشته اند.
از سوی دیگر، کاروانهای بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله چپاول مردم بومی واقع میشدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت.
به عبارتی دیگر تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت میرفت. او با افزایش رفت و آمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال 971 ﻫ- ق با ایجاد 114 برج (به تعداد سورههای قرآن) در تهرن آغاز شد و وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سورههای قرآن را دفن کنند.
حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برج هایش از دو نقطه خاکبرداری کردند که بعدها یکی از دو محل به "چالهمیدان" و دیگری به "چالهحصار" معروف شد.
پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال 1154 ﻫ- ق تهران را به رسم تیول به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمد خان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید.
بعد از مرگ کریمخان زند، آقا محمد خان قاجار در سال 1200 ﻫ- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشست و تهران را بهعنوان پایتخت برگزید و "دارالخلافه" نامید.
انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهمترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بوده است، مضافا ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشته است.
در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمده است جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.
ناصر الدین شاه دو نفر را مامور کرد که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند.
ساختمان حصار و حفر خندقهای جدید تهران قریب به ده سال طول کشید و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت و مساحت آن به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق 12 دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازهها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارتاند از:
* دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
* دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
* دروازههای باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
* دروازههای غار، رباط کریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت. غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک. شرق: خیابان شهباز(17 شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
و محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانهای لالهزار، خیابان شاهآباد، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله (فردوسی) خیابان لختی (سعدی) خیابان واگنخانه (خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشانتپه (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.
محله عودلاجان (بر گرفته از واژه عربی عودلاجان به معنی بازار عطر فروشان است) تشکیل میشد از خیابان جلیل آباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بوده است.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.
چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.
چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
اولین اتومبیل تهران
به دنبال کالسکه هایی که با بخار و آتش حرکت می کردند اولین اتومبیل هایی که به ایران وارد شد . سواری های فورد کروکی کلاچی با لاستیک توپر بود . اتومبیل هایی نیز شبیه وانت امروزی وارد تهران شد که به آنها ماشین لاری می گفتند و همچنین اتومبیل های دورسیمی که برای حمل بار و مسافر می آمدند . به هر جهت نخستین اتومبیل در زمان مظفرالدین شاه وارد تهران گردید .
اولین خط آهن ( ماشین دودی )
نخستین خط آهن ایران ، خط آهن تهران به شهرری بود که در سال 1261 هجری شمسی و 1883 میلادی امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی به نام مسیوبواتان از ناصرالدین شاه گرفت . ماشین های که در این خط به کار افتادند نام ترن نداشتند بلکه در دارالخائفه آنهار را ماشین دودی می گفتند .
واگن اسبی
واگن اسبی به وسیله دو یا چهار اسب بر روی ریل حرکت می کرد و تقریباٌ بیشتر خیابان های اصلی شهر را به هم وصل می کرد . این واگن یا تراموای ، دارای چند قسمت بود . قسمت اول محوطه کوچکی بود مخصوص فرار گرفتن سورچی و قسمت های دیگر اختصاص به مسافرانی داشت که بر روی نیمکت هایی که در دو طرف واگن ها تعبیه شده بود ، قرار می گرفتند . خطوط مختلف واگن اسبی در خیابان ها به قرار زیر بود : اول ، خط بازار که تا آخر خیابان لاله زار نزدیک خیابان رفاهی رفت و آمد می کرد . دوم ، خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه می افتاد و خیابان ناصریه و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی می کرد و از خیابان ری می گذشت و به کار ماشین دودی می رسید . سوم ، خط باغ شاه که از بازار حرکت می اکرد و بعد از شش دو راهی به دروازه باغشاه می رسید .
تهران کهن
تهران در شمال شهر ری واقع است و دارای باغهای فراوان و میوههای متنوع ودرختان زیبا میباشد و همچنین آب و هوای خوش دارد. پس از آنکه شهر ری دو بار مورد حمله مغولان قرار گرفت اهالی آن رو به بلاد دیگر منجمله تهران نهادند. کهنترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان دهنده این مطلب است که تهران پیش از سده سوم هجری قمری وجود داشته است و همچنین در نوشتههای تاریخنگارانی چون ابن اسفندیار، عمادالدین زکریای قزوینی و حمدالله مستوفی و برخی دیگر همگی معترفند که تهران دارای محلاتی بوده که در زیرزمین ساخته شده بود و اهالی آن در زیرزمین بیتوته میکردند.
تهران افشاریه
پس از فروپاشی صفویه و به روی کارآمدن افشاریه و به خصوص در زمان نادرشاه که پادشاهی خود را مشهد و خراسان قرار داده بود . تهران اهمیتی ثانوی یافت و شاه حکومت تهران را در سال 1253ه.ق به پسر ارشدش رضاقلی میرزا سپرد .
تهران در عصر ایلخانیان مغول
در زمان حمله مغول شهر ری ویران شد و انبوهی از جمعیت آن قتل عام شدند . سپس گروهی از مردم این شهر به سوی قریه تهران مهاجرت کردند . کوشش هایی که ایلخان غازان ( 703-694ه-ق ) برای عمران شهر ری انجام دادند با شکست مواجه شد و ورامین نیز سرانجام به صورت تلی از خاک درآمد . اما تهران در قرن هشتم و نهم قمری از این رویداد به تدریج سود برد . سفیر اسپانیا نخستین جهانگرد غربی که از تهران یاد کرده است در حالیکه برای ملاقات تیمور لنگ در سفر به سمرقند از تهران گذر می کرده شهر را بسیا وسیع و دلپذیر یافته و نوشته است که در یک قصر به او مسکن داده اند . این بنا بزرگترین ساختمان شهر بوده و تیمور لنگ هنگام عبور از تهران در این مکان فرود می آمده است . این قصر نخستین بنای معظم تهران است که در متون از آن یاد شده است . منتهی الیه جنوب شرقی تهران در قرن نهم تقریباٌ در نزدیکی محلی بود که در حال حاضر بقعه سید اسماعیل در آن قرار دارد . محله چاله میدان فعلی به همراه امامزاده یحیی مرز شمال شرقی شهر را تعیین می کرده است . اقامتگاههای زیرزمینی ، خانه ها و بستانها با گردش به سمت غرب ، تا آنسوی امامزاده یحیی امتداد می یافتند و تا محل کاخ کنونی گلستان پیش می رفتند . این بخش ضلع شمال غربی مجتمع شهری عصر تیموریان را تشکیل می داده است .
تهران صفوی
تهران در دوران صفویه و اوایل قاجار - اولین نقشه شهر که در سال 1237 تهیه شده است
تهران در دوران صفویه و اوایل قاجار - اولین نقشه شهر که در سال 1237 تهیه شده است
اهمیت و آبادانی و رونق تهران از زمان دودمان صفوی آغاز گردید. چون نیای بزرگ صفویان بنام سید حمزه در شهر ری مدفون بوده و هم به جهت وجود باغهای وسیع و آب گوارا و چنارهای بلند و زیبا، شاهان صفوی هر چند یک بار بدانجا روی میآوردند و بدین ترتیب تهران مورد توجه پادشاهان صفوی بویژه شاه تهماسب یکم واقع گردید و وی دستور ساختمان بارویی به دور شهر را داد که دارای چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سورههای قرآن بود و برای بنای حصار شهر از دو منطقه داخل شهر خاکبرداری انجام شد که بعدها این دو منطقه به چاله حصار و چاله میدان معروف شدند. حدود تقریبی نخستین حصار شهر تهران از جنوب به خیابان مولوی و حاج ابوالفتح، از سوی شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان شاهپور (وحدت اسلامی) و از شمال به امیرکبیر و سپه (امام خمینی) محدود میشد و محوطه ارگ تهران در میانه شمالی شهر قرار داشت و خندقی نیز به دور حصار کشیده شده بود و محلههای عمده درون حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چالهمیدان و چالهحصار میشده است. محدوده درون حصار حدود ۴ کیلومتر مربع بوده و درازی باروی دور آن در کتابهای معتبر حدود ۶ هزار گام نگاشته شده است و فضای بیرون از حصار شامل باغها و کشتزارهای پهناوری بوده که امروزه همگی به محدودههای شهری تهران مبدل گردیده اند. پس از استقرار خاندان صفوی در قزوین و سپس در اصفهان، تهران از رشد و گسترش بازمانده و بی توجهی شاه عباس اول به تهران نیز خود به این مسئله افزود زیرا که وی در سال ۹۹۸ که رهسپار جنگ با عبدالمومن خان ازبک شد در تهران به سختی بیمار گردید و ناگزیر از سرکوبی به موقع ازبکان بازماند و در نتیجه ازبکها مشهد را گرفتند بدان جهت خاطره تلخی از تهران به دل گرفت و نسبت به پیشرفت و رشد آن بی توجه ماند.
در روزگار واپسین پادشاهان صفوی برخی اوقات تهران مقر موقتی دربار گردید و حتی شاه سلیمان در آنجا کاخی بنا نهاد و در زمان سلطان حسین صفوی که همزمان با حمله افاغنه در تهران بسر میبرده برابر یورش افغانها به سختی ایستادگی نموده و تلفات سنگینی را به نیروهای اشرف افغان وارد ساخت اما سرانجام تهران سقوط نمود و افغانها نیز به جهت گرفتن انتقام شهر را ویران کردند و بعدها پس از راندن افغانها، شاه تهماسب دوم به تهران بازگشت و در زمان نادرشاه افشار تهران ازنو نام و نشانی یافت و وی فرمان داد که انجمنی از همه دین شناسان شیعه و سنی در آنجا تشکیل شود و آنان اختلافات دیرینه خویش را کنار گذارند و موجبات یکپارچگی اسلام را فراهم آورند.
تهران قاجاری
بعدها با سرنگونی افشاریان، تهران در گستره نفوذ قاجارها که رقیب کریمخان زند بودند درآمد و در طی جنگ و کشاکش میان خان قاجار و کریمخان لشکر قاجار تارومار شد و کریمخان با لشکر خویش وارد تهران گردید و ظاهراً قصدش این بود که تهران را پایتخت خویش کند بدان سبب که ساختمان دیوانی را در آنجا بنا نهاد و به فرمان او برج و باروی شهر تعمیر گردید و ارگ سلطنتی نیز بازسازی شد.
پس از مرگ کریمخان زند آقا محمدخان پس از نبرد سختی که با لطفعلی خان زند داشت بر کشور چیره گردید و تهران را در آغاز سده سیزدهم و به سال ۱۰۲۴ پایتخت خویش قرار داد و از آن پس تهران دارالخلافه (به معنی پایتخت) نامیده شد.
در طول روزگار قاجاری تهران گسترش زیادی یافت و ساخت و سازهای فراوانی در آن انجام گرفت و در دوره سلطنت فتحعلی شاه محلات تازه و ساختمانهای چندی در تهران ایجاد گردید که از آن جمله مسجد امام خمینی (شاه)، مسجد سید عزیزالله، مدرسه مروی، قصر قاجار باغ نگارستان و لالهزار را میتوان نام برد. همچنین طول باروی شهر به ۵/۷ کیلومتر افزایش یافت و با ۶ دروازه به بیرون از شهر پیوسته گردید.
در زمان محمدشاه قاجار گسترش و رونق تهران همچنان ادامه یافت و دو کوی تازه، یکی بنام عباسآباد و دیگری محمدیه به محلات تهران افزوده گشت و آب رودخانه کرج بنام نهر کرج به تهران انتقال یافت که آب روان میان بلوار کشاورز یادگار همان زمان است.
در آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه به جهت افزایش چشمگیر جمعیت دیگر فضایی برای ساخت و ساز درون حصار قدیمی باقی نمانده بود بنابراین ایجاد محلات در بیرون از حصار قدیمی انجام یافت که از آن جمله کاخهای شاهی، کوشکهای اعیانی، سفارتخانهها و منازل خارجیان همگی در بیرون از حصار ساخته شد و به کوشش اصلاحگر بزرگ ایران، امیر کبیر نهادهای چندی از جمله مدرسه دارالفنون، بازار امیر، بازار کفاشها و سرای امیر پدید آمد که خود در گسترش مکانی شهر تهران بی تأثیر نبوده است.
جمعیت تهران در این دوره بیش از ۱۵۰ هزار نفر نگاشته شده است. در همین زمان نیاز به تعیین محدوده تازه شهر تهران احساس میشد و این کار نیازمند تهیه نقشهای از تهران بود. از این رو در سال ۱۲۷۵ گروهی به سرپرستی اعتضادالسلطنه با همکاری موسیو کرشیش سرتیپ و آموزگار توپخانه و دستیاری چندین نفر از شاگردان دارالفنون نقشهای از تهران تهیه کردند و این نخستین نقشه دارالخلافه تهران به مقیاس ۱:۱۰۰۰ بوده است و از آنجایی که امکانات و وسایل فنی در اختیار هیئت تهیه نقشه نبوده از اینرو فاصلهها با گام و زاویهها با تقریب اندازه گیری میشده است، بر این پایه نقشه مزبور از جهت نشان دادن شکل و موقعیت شهر و محلههای درون آن و دروازهها در نوع خود نقشه موفقی بوده و چهره تهران قدیم را کاملاً در برابر دیدگان مجسم میسازد.
پس از تهیه نخستین نقشه تهران، از نو در سال ۱۲۸۴ با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و تعدادی از مهندسان و معماران ایرانی نقشه دیگری از تهران طرح ریزی شد که در آن پیرامون شهر را به وسیله خندقها و باروهای نو به شکل هشت ضلعی و با ۱۲ دروازه محدود ساختند که ارتباط داخل و خارج شهر از طریق این دروازهها صورت میپذیرفته است. دروازههای مزبور به ترتیب شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشانتپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، دروازه غار و خانیآباد نامیده شدند. مقارن سال ۱۳۰۵ مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با دستیاری عدهای از معلمان دیگر و بیست نفر شاگردان مدرسه مزبور از شهر جدید به مقیاس ۱:۲۰۰۰ نقشه برداری کردند و محیط شهر را به میزان ۱۹۲۰۰ متر اندازه گیری کرده و جمعیت تهران را در حدود ۲۵۰ هزار نفر سرشماری نمودند. هیئت نامبرده برای تهیه نقشه ۴ سال وقت صرف نمودند و بالاخره در سال ۱۳۰۹نقشه تهران جدید به چاپ رسید که در سنجش با نقشههای قبل از دقت بیشتری برخوردار بوده است.
امروزه بخش بزرگی از مردم تهران از مهاجران تشکیل شده است. اکثریت مهاجرین به تهران ایرانی هستند و درصد کمی از مهاجرین را مهاجرین از کشورهای دیگر همچون افغانستان - عراق - یوگوسلاوی - بوسنی و روسیه تشکیل میدهند.
تهران پهلوی
بیگمان دگرگونیهای بنیادین در تهران از سال ۱۳۰۰ به بعد ایجاد شده است که به چهار دوره کاملاً جدا تقسیم میشود. سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ که در طی آن خندقها و دروازه ها از بین رفت و شهر از چهار جهت رو به گسترش نهاد و اندکی شکل منظم و هندسی یافت همچنین ساختمانها و تأسیسات بانک ملی، وزارت امور خارجه، شهربانی کل کشور، ایستگاه راهآهن، دانشگاه تهران و ایستگاه فرستنده رادیوتهران باشگاه افسران و چند بیمارستان مربوط، به این دوره میباشد.
سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ که همزمان با جنگ جهانی دوم بوده و به دلیل پیامدهای ناشی از جنگ جهانی و مسائل و مشکلات سیاسی برآمده از آن تغییرات چشمگیری در کشور پدید نیامد. سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ که طی آن شهر تهران به سرعت توسعه یافت و ساختمانها و شهرکها و باغراهها (بلواهاا) ی تازهای ساخته شد و جمعیت شهر بر پایه آمار سال ۱۳۵۵ به ۴.۳۵۰.۰۰۰ نفر بالغ گردید.
تهران پس از انقلاب
دوره چهارم سال ۱۳۵۷ که همزمان با انقلاب 1357 خورشیدی، تغییر رژیم سیاسی کشور و حاصل آن تغییر چشمگیر در همه ابعاد جامعه بوده است که به وضوح شاهد آنیم، گسترش تهران در طی این سالها مربوط به عوامل چندی از جمله جنگ تحمیلی و مسئله جنگ زدگان، تمرکز همه امکانات آموزشی و بهداشتی، درمانی و رفاهی در تهران موجبات گسترش بی رویه جمعیت در این شهر گردیده است و دقیقاً همین امر سبب ایجاد معضلات اجتماعی و اقتصادی بیشماری را برای شهروندان تهرانی در پی داشته است که از آن جمله به اختصار میتوان آلودگی محیط زیست، راهبندانها و مشکلات ترابری شهری، پیشههای کاذب و بسیاری مسائل اقتصادی و زیستی را برشمرد.
تهران مرکز کلیه وزارتخانهها و ادارات و مراکز علمی کشور میباشد و هم اکنون نمایندگیهای سیاسی بیش از ۹۰ کشور جهان در تهران و اطراف آن مانند موزه ایران باستان، کتابخانه ملی، مجموعه کاخهای پیشین، بوستانها و فضای سبز و موارد دیدنی دیگر نام برد.
منبع ، سايت : Only the registered members can see the link