PDA

مشاهده نسخه کامل : ضرورت تغییر(تو بحث شرکت کنید)



Trance
08-07-08, 22:53
در این مبحث می خواهیم یه کم در مورد تغییراتی که می شه روی تفکرات و نوع برخورد با مسائل اجتماعی و .......... که داریم و می شه در موردش بحث کرد صبحت کنیم .(البته با رعایت احترام به دیگران و رعایت حقوق یکدیگر)


شامل:
1- اخلاق
2-اگاهی
3-روابط
4-ادارک
5-نظم
6. و هر چیزی که به نظرتون میرسه که در این مورد قابل بحثه.(اگه جای اشتباه کردم به بزگواری خودتون ببخشید)

با سپاس:give_rose:

Trance
08-07-08, 23:11
اخلاق:ایا می شه اخلا قیات جامعه کنونی رو که به راستی کاملا ضد اخلاق است یکسره کنار بزاریم؟این اخلاقیات که بزرگ جلوه می شود و بوسله گر وه های سنتی تصویب شده.


این اخلاقیات به نظر شما باعث همین کشمکش های بین انسانها نیست؟و باعث ستیز و جدال بین انسانها نشده؟(با پوزش از شما عزیزان):give_rose:


نظرتون در این باره چیه؟

Musketeer™ Pro
08-07-08, 23:21
آقا اولا خیلی ممنون از تاپیک بسیار جالبت... خیلی بحث جالبیه

نظرم راجع به اخلاق رو میگم با اجازه...

این اخلاقیات به نظر شما باعث همین کشمکش های بین انسانها نیست؟و باعث ستیز و جدال بین انسانها نشده؟(با پوزش از شما عزیزان):give_rose:
چرا اتفاقا... دقیقا همینطوره... ولی به نظرم یک امر اجتناب ناپذیره این قضیه... نمیشه که همه اخلاقشون یجور باشه... هر آدمی یجور اخلاقی داره... که این قضیه باعث اختلاف نظر میشه و کشمکش بین آدمها بوجود میآره که لزوما چیز بدی نیست این کشمکش ها... یعنی خیلی وقتها میتونه مفید باشه این کنتاکت ها... به شرط اینکه جنبه ی آدما بالا باشه!! که خوب... وقتی دوطرف یا حداقل یک طرف جنبه اش نکشه، یا خیلی تند بره، باعث ستیز میشه که کینه رو می آفرینه که اینیکی به نظر من هیچ توجیهی نداره

ببخشید سرتون رو درد آوردم
خیلی ممنون

Trance
09-07-08, 14:03
حالا می شه نوع نگاه خودمون رو به مسئله تغییر بدیم.یعنی می شه روی اخلاقیات کنترل داشت و تغییر ش داد.

یا اینکه نه این مسئله مورد برسی و نگاه عمیق بشه و ریشه یابی کنیم که دلایل بوجود امدن اون چیه؟

Trance
09-07-08, 21:15
نوع رفتار و اخلاقیات ما در جامعه کنونی که زندگی می کنیم به نظر شما از بدو تولد انسان تا به حال تغییر داشته؟انسان در شرایط کنونی نیاز به تفکر داره البته تفکری که مثبت باشه. تنش ها و هنجار های که بین دو نوع فکر بوجود میاد ریشه در افکار ما داره یعنی بیشتر روی نقاط منفی بیان فی مابین نگاه می شه نه جنبه های مشابه انسانی.تنش ها و انتقاد های که بین دو نوع اخلاق و تفکر اخلاقی بوجود میاد بیشتر از روی نگاه غلط به این قضیه هست.اگه نوع نگاه ما به این مسئله به خوبی رعایت بشه (نه این که کنترل بشه و یا بی اعتنایی بشه)بیشتر از مسائل حل می شه.


اگه نوع بیانم مورد داره عرض خواهی می کنم:give_rose:

Musketeer™ Pro
09-07-08, 22:39
کاملا تایید میشه! اگه وقتی داریم با یکی حرف میزنیم، فقط به این فکر کنیم که واااااااااای چقدر من باهاش فرق میکنم! و چقدر باید عوضش کنم تا مثل من بشه(!) هیچ مساله ای حل نمیشه!! خیلی وقتها متاسفانه همینجوریه. من خودم رو مثال میزنم:
وقتی من با دوستی در مورد موضوعی صحبت میکنم، همش فکر میکنم که چجوری نظرم رو بهش بقبولونم و چکار کنم تا حرفم روش تاثیر بزاره! در حالی که حتی یک لحظه هم فکر نمیکنم که شاید من باید تغییر کنم!!

بحث خیلی جالبی هست... امیدوارم بقیه ی دوستان هم شرکت کنن... مرسی Trance جان... ادامه بده

اسنايپر
10-07-08, 12:24
زماني كه پاي اخلاقيات به ميان ميايد ما خود به خود وارد قانون نانوشته ايي مشويم كه به مثابه يك موجود زنده است مياد وتغيير ميكنه اما نميميره ما ادمها اخلاقيات رو خودمون بهوجود اوورديم مثل خيلي از مواردي كه تو ملل مختلف هست وبا هم فرق ميكنه اخلاقيات همه جا يكسان ومشابه نيست چون فرهنگها مشابه نيست افراد ديدگاه اخلاقي رو از جامعه ميگيرند به قولmusketeer عزيز چرا ميخواهيم به طرف بقبولانيموتغييرش دهيم امبهاين فكر نكرديم كه شايد ما هم لازمه يه جاياي تغيير كنيم :11():

Shahryar
10-07-08, 14:31
بحث خوبیه ...

بحث در تغییر در دیدگاه مطرح شد گفتم در بحث شرکت کنم ...

ببینید آدم های مختلف با ارزش های مختلفی زندگی میکنند که حالا این ارزش ها در طی زندگی براشون ارزش میشه ارزش ها را از دو جنبه میشه بررسی کرد . ارزش هایی که میان انسان ها مشابه هستند و ارزش هایی که متفاوتند ! ارزش هایی که برای یک فرد مطرح هست باعث میشه که فردی بخواد کاری را انجام بده یا از اون دست بکشه و الگویی برای خودش در مغزش بسازه و طبق اون پیش بره . در این راه افرادی پیدا میشند که ارزش های متفاوت و دیدگاه ها و الگو های متفاوتی دارند و اختلاف در الگو ها باعث میشه جایی انسان ها بخواند که در مقابل دیگری بایستند ، صحبت کنند ، متقاعد کنند و به هر نحوی سعی دارند که دیگری را با الگوی خودشون همراه کنند . اما چیزی که ما آدم ها اکثرا فراموش میکنیم و دوستان هم اشاره کردند اینه که آیا این الگو هایی که ما داریم همیشه درست تر از دیگری هست ؟! همه ما میگیم نه ! اما در اکثر مواقع ما این را در عمل رعایت نمیکنیم ! پس بحثی که باید باشه اینه که اگه قرار هست تغییری ایجاد بشه اول باید این را متوجه باشیم که این تغییر را سعی کنیم توی عمل هم بکار ببریم !

2- اکثر آدم ها فکر میکنند که نیاز به تغییر ندارند و روی اینکه عقیده ، صحبت و نظر اون ها درسته پافشاری میکنند . این چند تا دلیل داره :

1- دلایل شما قانع کننده نبوده
2- انسان ها دلیل نیاز ندارند در اکثر مواقع بدون دلیل چون اون عقیده ای که داشتند قدیمی تر هست و اون زمان مثلا روش فکر کردند و به این نتیجه رسیدند تغییرش نمیدند به این سادگی .

یک نکته : در بسیاری از مواقع اتفاق افتاده که شما ساعت ها با کسی صحبت میکنید و برای اون دلایل کاملا منطقی میارید که هر عقل سلیمی میتونه تشخیص درستیش را بده اما در طرف مقابل تغییری ایجاد نمیکنه ! شما دلزده نشید ! چراکه این یک تغییر تدریجی هست قدم به قدم میتونید یک فرد را تغییر بدید اما یک دفعه خیر ! ولی همیشه هم فکر نکنید که صحبت شما درست هست کمی از غرور و تکبر ، شهرت الکی و ... پرهیز کنید تا بتونید برید بالا ! تغییر دادن عقیده یا نظر دلیل بر سست عنصر بودن شما نیست اگر با پایه ، مدرک و دلیل عقلانی باشه بلکه دلیل بر شجاعت شماست .

محمد جان موضوع را یکم دامنه بحثش را تنگ تر کن تا بهتر جلو بریم .

موفق باشید
شهریار :love:

Trance
10-07-08, 16:48
از تمامی کسایی که توی بحث شرکت میکنن سپاس گذارم .:give_rose:


خوب حالا که اخلا قیات ما ونوع نگاه ما به اخلاقیات یکم مشخص شد به نظر شما ایا کنترل کردن و اداره کردن بر اخلاقیات ضرورت داره یانه ؟یعنی در حال حاضر با این نوع اخلاقی که توی جامعه کنونی هست کنار بیاییم و نمی شه کاریش کرد؟ یا اینکه ما خودمون باید تک تک و فرد فرد اخلاقیاتی که داریم البته اگه ایراد داشته باشه یه مقدرا تغییر ش بدیم؟یعنی اینکه نقاط ضعف اخلاقی که داریم (جسارت نباشه)می تونیم با نگرش مثبت به اون یه مقدرا متعادلش کنیم.


بعدا از نتیجه گیری این مبحث سراغ بحث بعدی بریم.(اگه کسی از بچه ها مطلبی دیگه ای مورد نظرش هست عنوان کنه)

Musketeer™ Pro
10-07-08, 18:41
مرسی محمد جان

به نظر من صد در صد تغییر لازمه... خودم رو عرض میکنم باز هم... من اشکالهای خودم رو بهتر از همه میدونم و اگه واقعا شهامتش رو داشته باشم که اونها رو تغییر بدم، میتونم این کار رو بکنم... کلا برای تغییر پیدا کردن، آدم اول باید خودش بخواد!!
البته میدونید؟ شدنیه این کار ولی یه مقدار با توجه به فرهنگ ما سخته... مهمترین قضیه به نظرم، میزان جنبه هست! مثلا اگه من شهامتش رو داشته باشم، و بخوام تغییر کنم... ولی به محض اینکه کسی ایرادم رو بهم میگه ناراحت بشم، هیچ چیزی در من تغییر نمیکنه...

بحث بسیار جالبیه... مرسی از همه ی دوستان

Shahryar
11-07-08, 17:50
مرسی محمد جان

به نظر من صد در صد تغییر لازمه... خودم رو عرض میکنم باز هم... من اشکالهای خودم رو بهتر از همه میدونم و اگه واقعا شهامتش رو داشته باشم که اونها رو تغییر بدم، میتونم این کار رو بکنم... کلا برای تغییر پیدا کردن، آدم اول باید خودش بخواد!!
البته میدونید؟ شدنیه این کار ولی یه مقدار با توجه به فرهنگ ما سخته... مهمترین قضیه به نظرم، میزان جنبه هست! مثلا اگه من شهامتش رو داشته باشم، و بخوام تغییر کنم... ولی به محض اینکه کسی ایرادم رو بهم میگه ناراحت بشم، هیچ چیزی در من تغییر نمیکنه...

بحث بسیار جالبیه... مرسی از همه ی دوستان

به خصوص سر مسائلی که برای فردی بسیار مهم هست طرف باید سرش به سنگ بخوره تا خودش بخواد تغییر کنه . :give_rose:

Trance
11-07-08, 22:24
پس می شه با این نتیجه گیری بحث رو جمع بندی کرد:


یا اخلاقیات اجتماعی که توی جامعه کنونی هست می پذیریم یا رد می کنم یا اینکه به نوع دیگی که خودمان فکر می کنیم عمل میکنیم .(البته نمی شه با یک جمله بحث رو نتیجه گیری کرد)

اگه صحبتی بود در این زمینه گفته بشه تا بریم مبحث بعدی.با سپاس:give_rose:

Trance
18-07-08, 19:19
خوب با اجاز دوستان بحث رو عوض میکنم.


انتظار از خود



از خودمان انتظار داریم انتظار که بلای جان ماست چرا از خودمان انتظار داریم؟چون خود مان را همان طور که هستیم قبول نداریم.چرا خود مان را که همان طور هستیم قبول نداریم؟

چون فکر می کنیم شخصیت ما مطابق با ایدهال های ما نیست.این ایده ال ها را از کجا اوردیم؟از اجتماع گرفته ایم پس باید اجتماع رو بشناسیم.باید جامعه را بشناسیم به نظر شما اینطور نیست؟

™Ali
19-07-08, 16:41
از خودمان انتظار داریم انتظار که بلای جان ماست چرا از خودمان انتظار داریم؟چون خود مان را همان طور که هستیم قبول نداریم.چرا خود مان را که همان طور هستیم قبول نداریم؟

چون فکر می کنیم شخصیت ما مطابق با ایدهال های ما نیست.این ایده ال ها را از کجا اوردیم؟از اجتماع گرفته ایم پس باید اجتماع رو بشناسیم.باید جامعه را بشناسیم به نظر شما اینطور نیست؟

یه دانشمندی هست میگه:
انسان خود در آیینه دیگران می بیند و می شناسد.(مشهوره به نام نظریه خود آیینه سان)

خب یکی که دیگران اونو به عنوان یک آدم متشخص می شناسند از دیگران انتظار داره که به او احترام بذارند.
همینه که انسان ها انتظار از خودشون دارند.:great:
یکی که دیگران مخترع صداش می زنند از خودش انتظار اختراع کردن پیدا می کنه؟؟:cool:
راستی تو خوبی دکتر؟؟؟:1. (38):

Labyrinth
19-07-08, 16:55
به نظر من برای تغییرات همه باید دست به دست هم بدن و اینجاست که میگن یک دست صدا نداره :yes:

™Ali
19-07-08, 18:15
به نظر من برای تغییرات همه باید دست به دست هم بدن و اینجاست که میگن یک دست صدا نداره :yes:
منظورت بابا و مامان هست از دست به دست هم بدن:great:

Feoris
01-10-08, 04:41
اخلاقیات و تغییر اون میتونه توی سطح زندگی ادمها تاثیر بزاره وقتی یه انسان یه موضوع اخلاقی که از دیر باز در

جامعه ای که زندگی میکنه قبول میکنه در حقیقت خودش رو پایبند به رعایت اون میدونه و هر کس بر اساس توانایی

های خودش در راه اون تلاش میکنه ولی هیچ کدوم به این فکر نمیکنن که برخورد با دیگران و پذیرش نقطه ضعفها

میتونه راهکاری باشه برای بهتر شدن و به ارامش رسیدن پس اگر قراره تغییری در جامعه ایجاد بشه بهتره اول با

شنیدن هر نقطه نظری در مورد رفتار خودمون و فکر کردن روی درست بودن مسیر به تغییر یاتحکیم یک اخلاق و

هنجار بپردازیم

پس اولین راه خوب گوش دادنه که در جامعه کنونی همه شنونده هستند و گوش دادن را یاد نگرفتن

دومین راه تفکر بر هر چیزی که بعنوان انتقاد بیان میشه

سومین راه تغییر خودمون به عنوان یک عنصر موثر در جامعه است

وقتی خود را تغییر دهی با اینکه شاید غیر عادی به نظر برسی میشه کم کم به تغییر جامعه و اخلاقیات یا تحکیم

بهتر زندگی امیدوار بود

Feoris
01-10-08, 04:47
انتظار از خود

گاهی انتظار داشتن یا توقع داشتن اینکه من بعنوان یه ادم فلان کار رو انجام بدم در حقیقت در راه بهتر شناختن توانایی

های خودمونه و گاهی برای جلوه دادن خودمون به دیگران حتی به قیمت زیر پا گذاشتن حس خودمون یعنی انسانها یا

بر اساس توانایی از خودشون توقع دارن یا بر اساس اجبار جامعه و برای مطرح کردن خودشون

که در مورد اول این انتظار از خود میتونه سازنده باشه و حس اعتماد رو در انسان بالا ببره

ولی در نوع دوم به عقده های خرد کننده ای تبدیل میشه که یک روز سر باز میکنه و هم فرد رو خرد میکنه و هم به

تباهی جامعه منجر میشود