PDA

مشاهده نسخه کامل : تيم برنرز‌لي‌ از افق‌ها و پيشرفت‌هاي وب معنايي مي گويد



Trance
15-05-08, 22:20
پل ميلر: تيم، از اين كه امروز در مصاحبه شركت كرديد، سپاسگزارم. معمولاً در چنين مصاحبه‌هايي از شركت‌كنندگان مي‌خواهيم كه خود را معرفي كرده و مختصري از زندگي و محل تولد خود بگويند. البته در مورد شما نيازي به انجام اين كار نيست. علاقه‌مندان مي‌توانند براي كسب اطلا‌عات بيشتر به اين آدرس (Only the registered members can see the link) مراجعه كنند.

تيم برنرزلي: من هم خوشحالم كه با شما هستم.

در چند سال اخير، دانشگاه‌ها و بخش‌هاي توسعه در سازمان‌هاي بزرگ در زمينه وب معنايي حجم زيادي از تحقيقات را انجام داده‌اند. چيزي كه اكنون شاهد آن هستيم، حاصل تحقيقات مذكور است. به نظر شما براي پياده‌سازي و بهره‌گيري گسترده از اين فناوري‌ها و ايده‌ها كه در طول سال‌ها مطرح شده و مورد بررسي قرار گرفته‌، چه كارهايي را بايد انجام دهيم؟

من معتقدم وب معنايي مجموعه وسيعي از فناوري‌ها را در بر مي‌گيرد و به‌زودي خواهد توانست براي افراد مختلف امور مختلفي را انجام دهد. بحث كردن در اين مورد به‌عنوان يك الگوي واحد، بسيار مشكل است. در حال حاضر الگويي كه جامعه پزشكي براي استفاده از قابليت‌هاي وب معنايي در راستاي بهره‌مندي از اطلاعات مربوط به پروتئين‌ها مورد استفاده قرار مي‌دهد با الگويي كه بين بخش‌هاي مختلف يك كتابخانه و يك موزه براي تبادل اطلاعات به‌ كار گرفته مي‌شود، كاملاً متفاوت است.

بنابراين اجتماعات مختلف، وب معنايي را از جهات گوناگون مورد استفاده قرار مي‌دهند. اين اجتماعات معمولاً ملاحظات اجتماعي مختلفي دارند كه در اين زمينه بايد اقداماتي انجام شود. به اين ترتيب با افزايش اشتياق افراد براي به اشتراك‌گذاري اطلاعات، امكان استفاده مجدد از اين اطلاعات نيز افزايش پيدا مي‌كند. بنابراين، مانند تعاملات موجود در وب، مجموعه‌ واحدي از ملاحظات اجتماعي بازتاب‌هاي متفاوتي را خواهد داشت.

برخي مي‌گويند: «اگر يك وب‌سرور راه‌اندازي كنم، ممكن است از چرخه بازي خارج ‌شوم و كسي براي دريافت اطلاعات به سراغ من نيايد و اعتبار لا‌زم را نداشته باشم يا اگر اطلاعات خود را در اختيار سايرين قرار دهم، آن‌ها اطلاعات مرا به‌گونه‌اي بهتر و مفيدتر مورد استفاده قرار مي‌دهند و من از صحنه حذف مي‌شوم.» اين نظريه‌ها، در زمينه‌هاي مختلف ديدگاه‌هاي مختلف اجتماعي را دربرمي‌گيرند.

يكي از گام‌هاي مهمي كه تاكنون برداشته شده، فناوري SPARQL است. اين فناوري با فراهم كردن فرصت‌هاي بي‌شمار براي اشتراك اطلاعات، دورنماي وب معنايي را تغيير داده است. پيش از ظهور اين فناوري، بارگذاري اطلاعات و بهره‌گيري از فناوري Linked Data به گونه‌اي كه امروزه انجام مي‌شود، امكان‌پذير نبود. به همين دليل، من معتقدم به زودي استفاده ازفناوري SPARQL رشد چشمگيري پيدا مي‌كند و اين بسيار هيجان‌انگيز است.

— شما در مورد نگراني‌هاي افراد در مورد از دست دادن كنترل يا اعتبار سخن گفتيد، آيا اين سخنان صحت دارند يا تنها ديدگاه منسوخي درباره نحوه حضور شما در وب است؟

° من فكر مي‌كنم پاسخ شما هر دو مورد است. به عنوان مثال، اگر يك سازمان اين نگراني‌ها را داشته باشد، امري كاملاً منطقي است. فرض كنيد در بخشي از يك سازمان مشغول به كار هستيد و در مورد شيء مشخصي اطلا‌عاتي را در اختيار داريد.

اين اطلاعات ممكن است در مورد نحوه نگهداري، تعمير ماشين‌آلات، دماي هريك از دفاتر يا چيزي شبيه‌ اين باشد. شما مالك اين اطلاعات هستيد و نگران هستيد كه مبادا اين اطلا‌عات فاش شوند، چون در صورت فاش شدن اطلاعات سايرين در مورد نحوه نگهداري از سيستم حرارتي شروع به نقادي مي‌كنند.

بنابراين، اگر در برخي از سازمان‌ها بي‌هيچ قصد و نيتي اطلاعات را فاش كنيد، عملكرد مجموعه مختل مي‌شود، به همين دليل بايد مراقب باشيد. اما از طرف ديگر اگر انتشار چنين اطلا‌عاتي مد نظر باشد، مشكل به وجود خواهد آمد. هدف از وب معنايي يكپارچه‌سازي است؛ هنگام استفاده از اطلاعات، توان اين فناوري افزايش مي‌يابد، زيرا امكان پاسخ‌گويي به درخواست‌هاي كارمندان شركت را از ميان انبوه اطلاعات فراهم مي‌كند.

به هر حال اگر مؤسسه‌اي از اين فناوري استفاده نكند، در دنياي رقابتي امروز ضرر خواهد كرد. اگر در مؤسسه‌اي شرايط به‌گونه‌اي است كه كارمندان مايل نيستند سايرين از اتفاقات جاري آگاه شوند، اين مؤسسه دچار مشكل شده است. اين شرايط درست مانند زماني است كه فردي مي‌گويد: «اطلاعات من دچار آشفتگي است و آدرس‌ها بسيار قديمي و متناقض هستند.»

البته چنين وضعي به زودي نمايان خواهد شد و ما تمام اين تناقض‌ها را خواهيم ديد. از يك ديدگاه درحال حاضر نيز گرفتار اين تناقض‌ها هستيم و چنانچه اين تناقض‌ها نمايان شوند. براي رفع آن‌ها گام‌هاي بزرگي برداشته مي‌شود. بنابراين من فكر مي‌كنم براي رئيس يك شركت اين موضوع اهميت دارد كه از افرادي كه براي يك تصميم‌گيري اساسي اطلاعات موردنياز را گردآوري كرده‌اند، تجليل كند؛ هرچند اين افراد در تصميم‌گيري دخالت مستقيم نداشته‌اند.

Only the registered members can see the linkبنابراين، تعيين افرادي كه امكان دسترسي به اطلاعات خود را براي سايرين فراهم مي‌كنند، امري حياتي است و اين امر در علوم مختلف نيز اهميت دارد.

چنانچه مقاله‌اي حاوي نتايج حاصل از اجراي يك درخواست SPARQL در مورد اطلاعات ژنتيكي، آزمايش‌هاي كلينيكي، اطلاعات مزاجي افراد يا اطلاعاتي از اين دست را منتشر كنيد، تأييد افرادي كه در تهيه اين اطلاعات نقش داشته‌اند، توسط جامعه پزشكي از اهميت بالايي برخوردار است.

چنانچه آزمايش‌هايي را انجام داده و نتايج آن را در قالب RDF روي وب منتشر كرده‌ايد، مي‌توانيد منتظر افزايش اعتبار خود باشيد و ممكن است پس از بازنشستگي از طرف افرادي كه اين اطلاعات را مورد استفاده قرار مي‌دهند، مورد تأييد قرار بگيريد.

— در سال 2001 در مقاله‌اي كه در نشريه ساينتيفيك‌امريكن به چاپ رسانديد، شما و ساير مؤلفان مقاله، چشم‌انداز بزرگي از آينده وب معنايي ترسيم كرديد آيا فكر نمي‌كنيد، پس از گذشت هفت سال، به اين چشم‌انداز نزديك‌تر شده‌ايم؟

° آن مقاله بيش از حد علمي تخيلي است و بيش از حد به آينده نظر دارد. در اين مقاله فرض بر اين است كه وب معنايي كاملاً پياده‌سازي شده و سيستم‌هايي مبتني بر هوش‌مصنوعي روي آن در حال اجراست.

در واقع مزاياي وب معنايي بسيار پيش از اين مرحله قابل بهره‌برداري هستند. بنابراين بهتر بود در آن مقاله، درباره يكپارچه‌سازي اطلاعات سازماني و بين سازماني و همچنين يكپارچه‌سازي اطلاعات علمي بحث مي‌كرديم. به همين دليل معتقدم نام اصلي بازي، يكپارچه‌سازي اطلاعات است. اين اتفاق در حال وقوع است و مزاياي آن نيز آشكار مي‌شود. اين تحولات در مورد داده‌هاي عمومي نيز درحال وقوع است و زمينه را براي رويدادهاي مختلف فراهم مي‌كند.

پس بايد توجه كنيم كه با وجود اطلاعات قابل تفسير كه مي‌توان آن را مورد درخواست قرار داد، سرمايه‌گذاري‌ها پيش از موعد به ثمر مي‌رسد.

— با اين تفاسير ما به مفهوم Linked Data نزديك شديم و احتمالاً به زودي آن را مورد بررسي قرار مي‌دهيم. آيا اكنون زمان نگارش كتاب ديگري (همچون كتاب Weaving the Web در سال 1999) براي ترسيم تصويري از تجربيات و مسير طي شده فرا نرسيده است؟

° مدت‌ها است كه فكر مي‌كنم زمان نگارش كتاب ديگري فرا رسيده است، اما نمي‌دانم چه وقت به نگارش آن اقدام خواهم كرد. خيلي خوب بود، اگر مي‌توانستم در اين زمينه چندين كتاب بنويسم.

اگر زمان كافي داشتم، دوست داشتم در مورد نحوه انجام امور در وب معنايي مجموعه‌اي كاربردي از كتاب‌هاي تكنيكي را بنويسم. همچنين دوست داشتم در مورد ساختار وب معنايي كتابي بنويسم يا در كتابي ديگر راه را به دست‌اندركاران اين صنعت نشان دهم، زيرا در اين‌ باره سؤال‌هاي زيادي دريافت مي‌كنم، همچون «بسيار خوب من مشخصات فني را مطالعه مي‌كنم، اما شرايط چنين است...، من مدير يك شركت هستم...، اين رويداد چه معنايي براي ما دارد...، بايد چه كاري انجام دهم و ...».

براي پاسخ به چنين پرسشي مي‌توان گفت: «شما بايد فهرستي از تمام اطلاعات موجود تهيه كنيد و درباره ميزان ارزش هريك از آن‌ها در صورتي كه در اختيار ساير كاركنان شركت يا در اختيار عموم يا در اختيار همكاران تجاري قرار گيرد، تصميم‌گيري كنيد.»

سپس بايد از تمام اين اطلاعات فهرستي تهيه كرده و آن را مرتب كنيد. هرگز نبايد موجوديت و نحوه مديريت اطلاعات و سيستم موجود را تغيير دهيد و به هم بريزيد.

بنابراين چنين توصيه‌هايي همواره كاربرد دارند. متخصصان وب معنايي همواره توسط مديران شركت‌ها موردخطاب قرار گرفته و به سؤالات آنان پاسخ مي‌گويند. فكر مي‌‌كنم، در حال حاضر به كتب بيشتري در اين زمينه نياز داريم تا چگونگي بهره‌گيري از وب معنايي را به عنوان يك راه‌حل مناسب و موفق تشريح كنند و نحوه ضميمه آن را به ساختارهاي كنوني شركت‌ها بيان كنند.

با وجود اين‌كه هم‌اكنون در اين زمينه كتاب‌هاي زيادي وجود دارد، صبح اولين روز كاري همواره اين سؤال مطرح مي‌شود: «حال بايد چه‌كار كنم؟» اين شرايط مشابه روزهاي اوليه ظهور وب است. آيا بايد يك گروه كاري جديد تشكيل دهم، آيا بايد با پل ميلر مصاحبه كنم؟ كارهاي بسياري وجود دارد كه بايد انجام دهم، به همين دليل هنوز براي نگارش يك كتاب فرصت كافي را به دست نياورده‌ام.

— بسيار خوب، ممكن است شخص ديگري فرصت كافي را براي نگارش اين كتاب به دست آورد.

° موضوعات بسياري وجود دارد كه مي‌توان در مورد آن‌ها كتاب نوشت. مثلا‌ً در مورد افرادي كه مورد مصاحبه قرار مي‌گيرند، افرادي كه مفاهيمي همچون Linked Data را درك مي‌كنند. براي اين كار مي‌توان با تعدادي از افراد دست‌اندركار مصاحبه كرد و كتابي را به نگارش درآورد.

— در ابتداي گفت‌وگو درمورد SPARQL سخن گفتيد، حدس مي‌زنم با استفاده از فناوري SPARQL بسياري از اجزاي تكنيكي در وضعيت مناسب قرار گرفته‌اند. ما فناوري‌هايي همچون RDF ،OWL ،GRDDL و SPARQL را در اختيار داريم. آيا هنوز هم در اين مجموعه جاي خالي فناوري‌هايي احساس مي‌شود يا اين‌كه تمام امكانات موردنياز را در اختيار داريم تا ديگر كمبود استانداردها را بهانه قرار ندهيم؟

° براي پيشروي به جلو و انجام هر كاري تمام ملزومات را در اختيار داريم. فكر مي‌كنم اكنون مي‌توانيد بخش اعظمي از تصورات گذشته را به واقعيت تبديل كنيد. حال بايد بتوانيم از مزاياي يكپارچه‌سازي اطلاعات بهره‌مند شويم. به همين دليل مردم متوجه شده‌اند كه اكنون وقت عمل فرا رسيده است.

اگر تنها يك مورد از مراحل اوليه كار را پيش‌بيني كرده باشيم، آن مورد، زبان قانون‌گذاري است. در همان ابتداي شروع كار با وب معنايي، نخستين اقدام من اتخاذ تدبيري براي قانون‌گذاري بود. زيرا اين كار از نظر من شيوه‌اي براي ترجمه اطلاعات از يك نظام به نظامي ديگر و همچنين اعمال تغييرات مقتضي در آن بود.

بنابراين، تدابير قانون گذاري، مفهومي عام است كه در امور روزمره به ‌طور مؤثر اين تدابير را مورد استفاده قرار مي‌دهيم. به‌عنوان مثال، زماني كه نامه‌هاي الكترونيكي خود را فيلتر مي‌كنيد، در واقع بايك موتور قانون‌گذاري سروكار داريد. معمولاً قوانين فيلترسازي نامه‌ها را با استفاده از چندين صندوق‌پستي هوشمند اعمال مي‌كنيد.

Only the registered members can see the linkبنابراين بسياري از برنامه‌هاي كاربردي از اين تدابير استفاده مي‌كنند، كاربران به اين تدابير عادت كرده‌اند. برخي از كاربران، كه فكر مي‌كنم كاربران حرفه‌اي باشند همين قوانين را براي اداره بهتر و مكانيزه كردن امور زندگي روزمره خود نيز به كار مي‌برند.

به همين دليل، فكر مي‌كنم زبان قانون‌گذاري بسيار مفيد است، اما مشكل اينجا است كه انواع مختلفي از زبان‌هاي قانون‌گذاري و بسياري چيزهاي ديگر موجود است، همچنين براي قالب‌هاي وب معنايي زبان‌هاي تعريفي متعددي وجود دارد.

فكر مي‌كنم در عصر انفجار فناوري‌ها چيزهاي بسيار زيادي وجود دارند كه ما شاهد آن‌ها خواهيم بود، اما اكنون كه فناوري SPARQL را در اختيار داريم، هسته اصلي اين فناوري ها بسيار منسجم خواهد بود.

— به عنوان شيوه‌اي ديگر براي بررسي ايده وب معنايي مي‌توان به نمودار مشهور كيك لايه‌اي اشاره كرد. يكي از اجزاي اين ايده كه در مورد مسائلي همچون شبكه‌هاي اجتماعي و قابليت انتقال داده‌ها تأثير به‌سزايي دارد، بحث اطمينان (trust) است. در اين مورد چه اقداماتي انجام شده است؟

° اطمينان در رأس همه‌چيز قرار دارد. اساساً در هنگام طرح مسير پروژه من احساس مي‌كردم كه وقتي زبان‌هاي قانون‌گذاري را در اختيار داريم، آن‌گاه براي مثال مي‌توانيم يك سيستم گوياتر ايجاد كنيم كه امكان بيان ميزان اطمينان ما را فراهم كند.

بسياري از سيستم‌هاي اطمينان محور كه پيش از وب‌معنايي ايجاد شدند، رويكردهايي همچون ارزيابي عددي ميزان اطمينان افراد را اتخاذ كردند. دراين سيستم‌ها گفته مي‌شود: «من 75 درصد به اين فرد اطمينان دارم.» يا اين‌كه «اين فرد قابل اطمينان است يا خير؟» چنين رويكردي بسيار ساده‌انگارانه است.

هنگام بررسي سيستم‌ها در دنياي واقعي متوجه مي‌شويد كه براي دريافت پيشنهاد در مورد ديدن يك فيلم به شخص خاصي اطمينان مي‌كنيد و براي تأييد يك قطعه كد به شخص ديگري اطمينان مي‌كنيد، بنابراين در موضوعات مختلف به افراد مختلف اطمينان مي‌كنيد.

در واقع موتور قانون‌گذاري مذكور براي شناسايي افرادي با خصوصيات ويژه طراحي نشده است، بلكه اين اطلاعات توسط پيغامي از يك منبع خاص در اختيار قرار مي‌گيرند و امور مختلف را با استفاده از آن مي‌توان انجام داد.

يكي از ويژگي‌هاي زبان N3، براي توسعه RDF، فراهم كردن امكان انجام چنين عملياتي است. اين زبان امكان تشخيص اطلاعات اسناد مختلف و در نتيجه ايجاد قوانين متناظر را فراهم مي‌كند.

واژه «منشأ» تقريباً براي تمام افرادي كه با وب معنايي سروكار دارند، واژه بسيار مهمي محسوب مي‌شود. مفهوم اين واژه وارد زندگي آن‌ها شده است و به فرض اگر بخواهيد يك متغير سه‌گانه شامل موضوع، فعل و شيء ايجاد كنيد، براي هريك از اين موارد بايد منشأ آن‌ها را نيز مشخص كنيد.

در مرورگر داده Tabulator كه ما در دانشگاه MIT مورد استفاده قرار مي‌دهيم، مي‌توانيد داده‌هاي تشكيل‌دهنده هرچيزي را ببينيد. اگر روي يكي از خانه‌هاي جدول كليك كنيد، مي‌توانيد فهرستي از منابع اطلاعاتي مربوط به آن را ببينيد. معمولاً كاربران نياز دارند كه به اين منابع مراجعه كنند.

از آنجا كه ما سيستم‌هاي اطمينان‌محور ايجاد كرده‌ايم، اين سيستم‌ها به جاي مراجعه به منشأ اطلاعات، به سراغ فراداده مربوط به منشأ مي‌روند و سپس براساس آن عملياتي را انجام مي‌دهند. بنابراين مي‌توانيد براي انجام پروژه مدرسه تمام اطلاعات موجود را ببينيد و ممكن است بگوييد:

«بسيار خوب، داده‌هاي زيرمجموعه اين اطلاعات را كه با مجوز Creative Commons منتشر شده‌اند، نمايش بده تا مطمئن شوم كه مي‌توانم آن را در پروژه مدرسه مورد استفاده قرار دهم. به اين ترتيب با معلم خود دچار مشكل نخواهم شد.»

اطلاعات مذكور درواقع همان ميزان از آگاهي است كه بسياري از سيستم‌هاي وب معنايي بر اساس آن طراحي و ساخته مي‌شوند، به همين دليل اهميت زيادي دارند. رابطه بين اطلاعات و منشأ آن تنها شامل نام سند نيست، بلكه خصوصيات آن را نيز در برمي‌گيرد. اين خصوصيات شامل مجوزها، موارد استفاده سند، كاربردهاي مقتضي براي سند، انجام يا عدم انجام عمليات اعتبارسنجي و ميزان محرمانه بودن اطلاعات مي‌شوند.

فكر مي‌كنم ساختن سيستم‌هايي براي رديابي مواردي همچون منشأ حصول اطلاعات و كاربردهاي مجاز آن هرروز اهميت بيشتري پيدا مي‌كند. با روش‌هاي فوق، هرروز به سمت ساختن سيستم‌هاي اطمينان‌محور بيشتري پيش مي‌رويم و فكر مي‌كنم اين مرحله از كار مهم‌ترين بخش آن محسوب مي شود كه با استفاده از امكانات كنوني مي‌توانيم آن را به‌بهترين وجه ممكن انجام دهيم.

در انتهاي كار به‌منظور استحكام بيشتر سيستم، مي‌توانيم از تكنيك‌هاي كدگذاري استفاده كنيم. فناوري N3 براي تشريح محتواي يك سند شيوه مناسبي را در اختيار مي‌گذارد كه مي‌توان از آن در امضاي ديجيتالي استفاده كرد. بنابراين با استفاده از فناوري‌هايي كه سال‌ها كاربرد داشته‌اند مي‌توان يك سيستم اطمينان‌محور كامل را راه‌اندازي كرد.

— درست است. فكر مي‌كنم بهتر است برخي از اين فناوري‌ها را به وضوح تشريح كنيد. به عنوان مثال، گفتيد كه منبع اطلاعات درون URI (سرنام Uniform Resource Identifier) مستتر است، اما فكر مي كنم براي درك اين سخن به جاي توجه به ظاهر، بايد به دقت در مورد آن تفكر كرد؟

° بله. چالش برانگيزترين موضوع در ارتباط با سيستم‌هاي اطمينان‌محور به رابط كاربر مربوط مي‌شود. ما با مرورگر نيز اين مشكل را داريم. هم‌اكنون در يك مرورگر عادي چگونه مي‌توانيد به كاربران اطمينان دهيد كه طرف مخاطب آن‌ها سيستم الكترونيكي بانك موردنظرشان است و سيستم ديگري كه URI را به دست آورده و از نام آن بانك استفاده مي‌كند، در حال كلاهبرداري از آنان نيست؟

به عنوان مثال چگونه از بروز حملات phishing جلوگيري مي‌كنيد. اين سؤال مهمي است.‌ هنگامي كه به مرورگر نگاه مي‌كنيد، متوجه وجود يك تأييديه مي‌شويد، اما مرورگر مالكيت اين تأييديه را مشخص نمي‌كند. برنامه مرورگر تنها تصوير يك قفل را نمايش مي‌دهد تا متوجه وجود تأييديه مذكور شويد. از طرفي شما نيز دائماً اين تأييديه را بررسي نمي‌كنيد تا از صحت اعتبار طرف مقابل مطمئن شويد.

كاملاً واضح است كه بايد در مرورگرها و به‌طور دقيق در رابط كاربر آن‌ها تغييراتي صورت بگيرد. به اين ترتيب به‌جاي نمايش URI، مالك تأييديه به‌نمايش درآمده و در نتيجه ميزان اطمينان كاربر افزايش مي‌يابد.

فرض كنيد با استفاده از برنامه‌هاي وب معنايي در حال مرور تقويم خود هستيد. در اين تقويم ميان برنامه‌هاي مختلف تعاملاتي وجود دارد كه مابين آن‌ها ناگهان به تراكنش‌هاي مربوط به صورت‌حساب‌هاي بانكي برمي‌خوريد. تصاويري كه عكاسي كرده‌ايد به دليل داشتن تاريخ، درون اين تقويم به نمايش درمي‌آيند و به اين ترتيب تعامل بين برنامه‌ها آشكار مي‌شود.

بنابراين، وقتي به يك تقويم نگاه مي‌كنيد، ناگهان به اطلاعات مختلفي برخورد مي‌كنيد. ممكن است اين اطلاعات شامل عكس‌هاي خصوصي از خانواده، صورت‌حساب‌هاي بانكي شركت يا صورت‌حساب‌هاي مالياتي باشند يا ممكن است اين اطلاعات را براي تصميم‌گيري در مورد ملاقات با افراد يا به‌خاطر آوردن اتفاقات يك روز مشخص مورد استفاده قرار دهيد و ممكن است مايل به تشريك اين اطلاعات با افراد حاضر در جلسه كاري خود نباشيد.

بنابراين بايد شيوه‌اي اتخاذ شود كه كاربر بتواند بدون نگراني از فاش شدن اطلاعات محرمانه آن‌ها را روي صفحه نمايشگر ببيند. به همين دليل، مي‌توان براي كاربر امكان فيلترسازي اطلاعات را فراهم كرد. به اين ترتيب تنها خود وي مي‌داند كه قرار است به‌زودي با فردي ملاقات كند و برنامه اطلاعاتي را روي صفحه نمايش داده و نشان مي‌دهد كه كاربر آمادگي به اشتراك گذاري آن را با سايرين دارد.

اين مثال به درك بهتر سياست‌ها نيز كمك مي‌كند. در MIT سيستم‌هايي داريم كه با استفاده از آن‌ها فرضاً مي‌توانيد فناوري‌هاي OpenID authentication و friend-of-a-friend را با يكديگر ادغام كنيد. در حال حاضر چنانچه بخواهيد در وبلاگ من نظر بدهيد بايد از طريق يك شبكه اجتماعي به يكي از افراد هم گروه من (گروه Decentralized Information Group) مرتبط باشيد.

بايد به گونه‌اي دوست يكي از دوستان يكي از اعضاي گروه باشيد. به اين ترتيب مطمئن مي شويم كه يك هرزنامه‌نويس نيستيد. اين به معني حذف افراد از صحنه نيست، بلكه فقط مي‌خواهيم هرزنامه‌نويسان را از مجموعه خارج كنيم.

با تمام اين اوصاف، هنوز هم تعداد زيادي هرزنامه‌نويس در شبكه‌هاي اجتماعي كه بخشي از وب معنايي محسوب مي‌شوند، وجود دارند.

— كاملاً واضح است كه براي پيشرفت در اين زمينه بايد بسيار تلا‌ش كرد و جمع‌آوري اطلاعات براي وب معنايي نيز مستلزم صرف چنين تلاشي است و به زودي نيازمند تلاش و انرژي بسياري هستيم. اين انرژي را چگونه تأمين خواهيم كرد؟

° در حال حاضر حجم بسيار زيادي از اطلاعات موجود است. فكر مي‌كنم يكي از سوءتفاهم‌هاي موجود درباره وب معنايي اين است كه برخي مي‌گويند: «اوه، وب معنايي به‌زودي همه ما را مجبور مي‌كند كه صفحات HTML را به‌گونه‌اي تغيير دهيم تا از وب معنايي پشتيباني كنند.»

اما به نظر من اين مسئله بخش بسيار كوچكي از ماجرا است. مطمئناً من به انتظار سايرين نمي‌نشينم تا سايرين مفهوم وب معنايي را به‌صورت دستي وارد سيستم‌هاي مجازي خود كنند.

من براي انجام اين كار، منتظر ساير افراد نمي‌مانم، اما فكر نمي‌كنم كه بخواهيم مفهوم وب معنايي را به صفحات HTML ضميمه كنيم. پس اطلاعات از كجا مي‌آيند؟ پاسخ اين است كه اطلاعات موردنظر هم‌اكنون وجود دارد. اين اطلاعات درون بانك‌هاي اطلاعاتي ذخيره شده است و اغلب با استفاده از يك رابط وب امكان دسترسي به آن وجود دارد.

به عنوان مثال، محصولات يك سازمان دولتي را كه به اطلاعات دفاعي علاقه‌مند است يا يك شركت سازنده چاپگر را كه كارتريج‌هاي جوهرافشان به فروش مي‌رساند، در نظر بگيريد. گاهي ممكن است براي تعيين سازگاري يك كارتريج‌ با انواع چاپگرها يك بعدازظهر كامل زمان صرف كنيد، چون اطلاعات مربوط به اين اجزا در قسمت‌هاي مختلف وب‌سايت شركت سازنده ذخيره شده و در قالب RDF منتشر نشده است.

با فرض انتشار اطلاعات به صورت RDF كافي است نوع چاپگر را مشخص كنيد تا تمام كارتريج‌هاي جوهرافشان كه با آن سازگاري دارند، در اختيار شما قرار بگيرند. به علاوه مي‌توانيد برنامه‌اي بنويسيد تا تمام كارتريج‌هاي موردنظر را با قيمت مشخصي از فروشگاه معين خريداري كند.

عاملي كه سد راه ما مي‌شود، حجم اطلاعات و شيوه‌اي است كه شركت‌ها آن را ارائه مي‌كنند. براي دسترسي به اين اطلاعات بايد ديسك‌هاي متعددي را بررسي كرده يا وارد سيستم‌هاي SQL شده و اطلاعات مورد نظر را به گونه‌اي استخراج كرد كه بتوان آن را در قالب RDF مربوط به SPARQL به كار گرفت.

به اين ترتيب تمام مشتريان، عمده‌فروشان و فروشندگان لوازم‌التحرير با دريافت اطلاعات مربوط به سازگاري چاپگرها و كارتريج‌ها مي‌توانند سايت‌هاي بهتري ايجاد كنند.

با اين شيوه كاربران از خدمات شركت راضي بوده و در نتيجه شركت نيز فروش بيشتري خواهد داشت. به اين ترتيب تمام امور به خوبي اداره مي‌شود و ما براي رسيدگي به سؤالات مهم‌تر زمان بيشتري را خواهيم داشت.




عصر شبکه<table align="center" border="0" cellpadding="3" width="100%"><tbody><tr><td align="center" valign="top" height="25">

</td> </tr> <tr> <td colspan="2" align="center" valign="top">

Only the registered members can see the link

</td></tr></tbody></table>